در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

مجلس گرفتار مشکلات بسیاری با قوه مجریه است

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

رسانه های عربی از خریداری یک خانه توسط مسعود بارزانی در ویرجینیای شمالی کشور آمریکا خبر دادند. پول این خانه از محل اعتبارات منطقه کردستان عراق تامین شده است. به گزارش ایران دیپلماتیک، قیمت این خانه 10 میلیون دلار است. مسعود بارزانی با انتقادات شدیدی در زمینه افزایش فساد اداری در منطقه کردستان روبرو است و وی در این باره وعده پیگیری داده است. حال مشخص نیست که واکنش افکار عمومی به ولخرجی های بارزانی آن هم از محل اعتبارات منطقه کردستان چه خواهد بود. مسعود بارزانی در ماههای اخیر تلاش زیادی را برای نزدیکی به اسرائیل و بازکردن پای صهیونیست ها در مناطق مرزی ایران انجام داده است. تصاویر ولخرجی های وی از بودجه منطقه کردستان دیدنی است.
 

 مجلس گرفتار مشکلات بسیاری با قوه مجریه است

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

نماینده عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: «معلوم نیست آقای رییس جمهور بر اساس کدام محاسبات و منابع اقتصادی این آمار ها را می دهند.»
 «اختلاف آمار‌های رییس جمهور با آمارهای رسمی تفاوت فاحش دارد و من نمی‌دانم ایشان بر اساس کدام منبع این آمار را داده‌اند. من نمی‌دانم بر اساس کدامین منبع و محاسبات اقتصادی گفته‌اند که تنها شش درصد افزایش قمیت داشته‌ایم.»
 «واقعیات و شاخص‌های اقتصادی ما بالاخص در زمینه تورم روندی به شدت صعودی در پیش داشته اند و نسبت به دوزاده ماه گذشته اصلا با این آماری که ایشان گفته‌اند مطابقت ندارد.»
 
«مرکز آمار ایران گزارش داده است که محروم‌ترین استان کشور یعنی استان سیستان و بلوچستان، تورم‌اش بالای بیست و دو درصد است. این را من نمی‌گویم، این آماری است که خود دولت می‌دهد.»
 
 نورا در خصوص اقدامات دولت در زمینه اشتغال‌زایی در استان سیستتان و بلوچسان، گفت: «به هیچ وجه در این استان در راستای ایجاد اشتغال‌ مولد کاری انجام نشده است. کسی یک میلیون تومان وام گرفته تا چرخ خیاطی بخرد که این هم شغل حساب شده است، این ها از نظر علمی شغل محسوب نمی‌شود.»
نماینده عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس ادامه داد: «من سایت‌های شغلی را نگاه کرده‌ام واقعا کسی که آمده است و برای خرید چرخ خیاطی وام گرفته است را شغل حساب کرده‌اند.
 « آمارهایی که آقای احمدی‌نژاد در زمینه اشتغال می‌دهند با آنچه در جامعه می‌بینم، سازگار نیست. من فکر می‌کنم اطلاعات یک جانبه نگرانه‌ای به شخص آقای رییس جمهور می‌دهند و شاید اطلاعات واقعی ارسال نمی‌شود و برخی از مسئولین این اظهارات غلو آمیز را به ایشان می‌دهند که ما شاهدیم این آمار‌ها هم از زبان رییس جمهور گفته می‌شود.»
 ما معتقدیم که برعکس، دولت دخالت بیش از اندازه‌ای در بانک‌ها دارد و این دقیقا عکس آن چیزی است که ایشان مطرح کرده‌اند.اشکالی که در بعد از انقلاب همه کار‌شناسان بیان کرده‌اند این بوده است که نظام بانک داری در معرض دخالت‌های بی‌حد و حصر دولت‌ها است.»

          متن کامل

          تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


سازمان بازرسی کشور طی 13 نامه، تخلفات مهم بانکی را به احمدی نژاد


 

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

به گزارش عصرایران به نقل از مهر ، حجت الا سلام مصطفی پورمحمدی، ‌شامگاه چهارشنبه در مجمع طلاب و فضلای قمی که در حسینیه آیت الله مرعشی نجفی برگزار شد، در پاسخ به پرسش یکی از طلاب حاضر در جلسه در خصوص اینکه دلیل اختلاس اخیر ناشی از ضعف مقررات بوده است یا ضعف نظارت اظهار داشت: بیشترین ضعف ما در بخش مقررات و قوانین است و نظام بانکی ما در برخی از موارد نارسایی هایی دارد که نتیجه آن ایجاد چنین مشکلاتی است.
رئیس سازمان بازرسی کشور ضعف اجرا را دلیل ایجاد چنین اختلاسی دانست و افزود:
بنده طی سه سال از آغاز فعالیت خود در سازمان بازرسی با ارسال 13 نامه در خصوص برخی فعالیت های بانکی به شخص رئیس جمهور ، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی تذکر دادم که اگر این تذکرات اجرایی می شد امروز شاهد چنین حادثه ای نبودیم.
وی در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص تهدید به افشاگری علیه رئیس سازمان بازرسی کشور در مصاحبه روزهای گذشته که در مطبوعات مطرح شدگفت:
متاسفانه عده ای به جای اینکه معذرت خواهی کنند و گذشته را جبران کنند بیشتر مدعی شده اند که این اختلاس تقصیر عملکرد دیگران است ،‌ مثلا می گویند اگر بازرسی وظیفه خود را به درستی انجام می داد این اختلاس صورت نمی گرفت.
رئیس سازمان بازرسی کشور ادامه داد:
سازمان بازرسی کشور تا کنون در حوزه اختیارات قانونی خود عمل کرده است هر چند در این راستا با ممانعت ها و سنگ اندازی ها مختلفی روبه رو بوده ایم.
پورمحمدی افزود:
کسانی که مسئولند به جای اینکه مشکل به وجود آمده را بررسی و آن را حل کنند می گویند ما این اختلاس را خبر دادیم و خودمان آن را کشف کردیم .
مشارکت جریان انحرافی در اختلاس هنوز مشخص نشده است
وی در ادامه در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص اینکه آیا مشایی و بقایی در این اختلاس نقش داشته اند افزود: ما به دنبال اثبات ادعاها هستیم اما به همین راحتی نمی توان این اتهامات را به این دو فرد انتصاب کرد، هر چند در این زمینه سنگ اندازی ها ومقاومت هایی وجود دارد که امیدواریم این اتهامات بررسی و نتیجه آن به مردم ارائه شود.
وی در خصوص ارتباط جریان انحرافی با اختلاس اخیر گفت:
رابطه جریان انحرافی با این اختلاس هنوز روشن نیست و دادستان کشور که مسئول رسیدگی به این پرونده است باید پاسخگوی این موضوع باشد.
رئیس سازمان بازرسی کشور افزود:
در خصوص اسامی مطرح شده در جریان انحرافی با عوامل پرونده اختلاس ادعاها و اسنادی مطرح است اما در زمینه رابطه مستقیم جریان انحرافی با پرونده اختلاس و مشارکت آنها چیزی به دست نیامده است.
پورمحمدی در خصوص گرایشهای سیاسی عوامل اختلاس سه هزار میلیاردی نیز عنوان کرد:
عوامل اختلاس اخیر تنها یک گروه اقتصادی بودند و هویت وگرایش سیاسی معارضی نداشتند اما وقتی فساد می آید همه ابعاد چه اجتماعی، سیاسی و چه فرهنگی را در بر می گیرد.
با رئیس جمهور اختلاف سلیقه در نوع رفتار، مواضع و اقدامات داشتم
وی در خصوص کنار گذاشتنش از دولت نهم نیز عنوان کرد: این کنار گذاشتن بنده محترمانه بود و این حق رئیس جمهور است که افراد کابینه را انتخاب کند، هر چند بنده با رئیس جمهور اختلاف سلیقه در نوع رفتار، مواضع و اقدامات داشتم.
رئیس سازمان بازرسی کشور
در پاسخ سئوالی مبنی بر تعداد همراهان رئیس جمهور در سفر به نیویورک اظهار داشت:
سازمان بازرسی در این زمینه وارد نشده است و خود دولت باید از این اقدام دفاع کند که چرا این همه همراه باخود برده و هزینه آنها ازکجا تامین شده است.
 

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

آیا میعانات گازی از دو روز قبل از مصاحبه احمدی نژاد جزو صادرات غیر نفتی محسوب می شود!؟ چگونه کاهش کمتر از یک درصدی واردات به بیش از 5 درصد رسید؟ در کدام سال از دولت نهم و دهم 32 میلیارد دلار صادرات انجام شده است؟ رشد 97 درصدی سال 65 و 102 درصدی سال 70 به حساب نمی اید؟ ایران بر اساس کدام شاخص یا فصل اقتصاد در رتبه 17 جهان ایستاده؟ واردات در دولت احمدی نژاد برابر 43 درصد کل واردات جمهوری اسلامی ایران! رشد حدود 100 درصدی واردات در 6 ساله دولت های نهم و دهم در مقایسه با دولت هشتم!

 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


خاوری؛ ایران و کانادا

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

 محمودرضا خاوری در دوره دانشجویی، مقطع لیسانس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران همکلاسی نگارنده بود. او به کانون وکلا و دادگستری نپیوست و راهش را به سوی بانک باز کرد و سرانجام به عالی‌ترین مقام بانکی کشور یعنی ریاست بانک‌ملی رسید. پرونده فساد بانکی که من از آن به کلاهبرداری یاد می‌کنم، نام او را به روزنامه‌ها کشاند و با عدم مراجعت به ایران، بعد از برملایی پرونده معروف به سه‌هزارمیلیارد تومانی، نامش در سطح رسانه‌های جهانی مطرح شد، اینکه فردی با داشتن تابعیت مضاعف و سکونت خانواده‌اش در خارج از کشور و داشتن پاسپورت خارجی، بتواند تا این سطح در عالی‌ترین جایگاه مالی کشور تکیه بزند، خود پرسشی است که مسوولان باید پاسخگوی آن باشند... کسانی که با اطلاع از این وضع، احکام مدیریتی او را امضا کردند،

   
پرونده سه هزارمیلیاردی را به غلط اختلاس می‌گویند، حال اینکه عملکردی با این وسعت نمی‌تواند اختلاس باشد. در اختلاس کارمند دولت وجوه و اسناد مالی در اختیار را به نام خود یا دیگری تصرف می‌کند، وقتی کل سرمایه بانک صادرات دوهزارمیلیارد تومان است و سه‌هزارمیلیارد تومان از چرخه بانکی برداشت شده چگونه می‌توان به این عمل اختلاس گفت؟
این کلاهبرداری است، وقتی اسناد و اوراق مجعول را وسیله برداشت پول از بانک قرار داده‌اند، مانوری متقلبانه صورت‌گرفته که مصداق عینی کلاهبرداری است. هم اکنون واقعه حقوقی خاصی در جریان است، اگر مدیر عامل سابق بانک ملی ایران در این عمل مجرمانه دخالت نداشته، پس چرا از آمدن به ایران سرباز می‌زند؟

 محمودرضا خاوری دانش‌آموخته حقوق است و سابقه تدریس امور بانکی در دانشگاه را نیز دارد جای تعجب است که دست به چنین انتحار سیاسی‌ای زده است با تاسف بین ایران و دولت کانادا چنین قراردادی امضا نشده است و امکان استرداد محمودرضا خاوری به هر اتهامی که در کشور ایران تحت‌تعقیب باشد از این راه میسر نیست و از طرفی با توجه به اینکه ظاهرا آقای خاوری تابعیت مضاعف دارد و هم‌اکنون تبعه دولت کانادا نیز هست، به نوعی تحت‌الحمایه این کشور بوده و با سوگندی که در زمان اخذ تابعیت خورده است، تعهداتی بین او و دولت کانادا برقرار شده که یکی از این تعهدات با حقوق مکتسبه تحت‌الحمایه قانون دولت کانادا بودن محمودرضا خاوری است و نمی‌توان توقع داشت که دولت کانادا برخلاف قواعد و مقررات داخلی خود چنین فردی را تحویل ایران بدهد.

 محمودرضا خاوری همانند یک شهروند عادی دیگر قادر به سکونت در کانادا نیست و مطبوعات این کشور او را راحت نخواهند گذاشت. مرد سه‌میلیارد دلاری تحت تعقیب نام خواهد گرفت، گناه و اتهامی که هنوز ثابت نشده است اما مطبوعات آزاد کانادا این حق را برای خود قایل هستند و او به یقین در خانه‌ای شیشه‌ای ساکن خواهد بود که در این چند روزه وضع خود را به عینه دیده است و اگر اندکی خرد به خرج دهد به گفته آقای محسنی‌اژه‌ای بهتر است به ایران برگردد و یقین داشته باشد با اشراف و احاطه‌ای که به قانون دارد و با تکیه بر قواعد و مقررات داخلی بانک‌ها که مسوولیت او تعریف شده است، ننگ ابدی کلاهبرداری بزرگ‌ترین پرونده فساد بانکی برای خود و خانواده‌اش را در کارنامه‌اش نداشته باشد. برنگشتن محمودرضا خاوری به ایران دایره اتهامات او را گسترده و گسترده‌تر خواهد کرد و به قولی همه راه‌ها به فرار او منتهی خواهد شد و حیثیت شخصی او و حرمت کشور و سیستم بانکی که او بیش از 30 سال در آن خدمت کرده، به او هی می‌زند که به ایران برگردد و پاسخگوی عمل خود باشد. عدم مراجعت او به ایران ممکن است از نظر حقوقی برایش مشکل‌ساز نباشد اما صدور جلب و ارسال آن به پلیس بین‌الملل باعث خواهد شد که او تنها در کشورهایی تردد کند که قانون استرداد مجرمان را با ایران امضا نکرده باشند و مهم‌تر اینکه گیرم همه ثروت جهان از آن او باشد، با آبروی رفته چه باید کرد؟

*وکیل پایه یک دادگستری

مرجع : شرق
 

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

   در ژاپن در سال 1945 پس از شکست ژاپن 350 مارشال و ژنرال و دریاسالار و دریابان، هارا گیری کردند، یعنی با شمشیر شکمشان را پاره کردند که چرا سبب شده اند ژاپن وارد جنگ شود و آخر سر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی بمباران اتمی شود. مردم آن همه خسارت جانی و مالی ببینند.
در قضیه توفان اخیر ژاپن وزرا نزد روستاییان رفتند، زانو زدند و عذرخواهی کردند. در اینجا همه می دزدند و با گردن
برافراشته توجیه کرده بازی «کی بود کی بود» من نبودم راه می اندازند!
بسیاری از مسببین اصلی از مردم طلبکار هستند! جایزه می خواهد.
دیگری گفته من نکردم زیردستانم در جابلقا کرده اند. اینست که دزدی بانکی در کشور عمومیت یافته.
می گویند در بانکهای خوزستان اختلاس، ورزش ملی شده است! می گویند رئیس یک شعبه بانک در رشت 600 میلیون تومان بالا کشیده!
 واقعاً قبح از قباحت رفته است. همه می دزدند؛ من، تو، او، ما، شما، ایشان، خجالت هم نمی کشند و با سیریش به میزهایشان چسبیده اند!

نویسنده : خسرو معتضد
مرجع : روزنامه قدس
 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


نانی که به هم قرض میدهید، از کیسه-ی مردم است!!!

    نظر

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

    محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران سه شنبه شب در شبکه دوسیما مصاحبه زنده و مستقیم داشت و به سوالاتی درباره موضوعات داخلی و خارجی پاسخ گفت. البته به نظر می رسد این سوالات هماهنگ شده بود و آقای مجری معروف تنها وظیفه یادآوری سوالات را برعهده داشت نه اینکه به عنوان نماینده افکار عمومی و در مقام یک مصاحبه گر ، پرسش هایی را مطرح و مردم را در کشف واقعیت کمک کند!
با توجه به این که سوالات زیادی در افکار وجود دارد که متاسفانه در رسانه "ملی" طرح نشده و رئیس جمهور هم توضیحی درباره آنها نداده ،
بی مناسبت نیست بخشی از این سوالات را در اینجا طرح کنیم و اعلام آمادگی نماییم برای انتشار پاسخ آنها از سوی مسوولان محترم دولت!
* آقای رئیس جمهور !
شما سال گذشته وعده حتمی دادید یارانه ها "حداقل دو برابر" می شود ؛ این وعده چه شد و این افزایش چه زمانی اتفاق می افتد؟ امسال هم از ظرفیت سه برابر شدن یارانه های نقدی سخن گفتید ؛ مبنای این وعده ها در حالی که دولت در تخصیص همین میزان یارانه های فعلی هم مشکل دارد چیست؟
* شما در جریان آزادی سه شهروند آمریکایی در سال جاری و پارسال ، تلاش های زیادی کردید و به رسانه های خارجی گفتید که از منظری انسان دوستانه در صدد آزادی انها هستید. با توجه به این که شما رئیس جمهور ایرانی ها هستید و نه آمریکایی ها ، ضمن نکوداشت اقدام انسانی شما برای آزادی این اتباع آمریکایی ، این سوال مطرح است که چه اقداماتی برای آزادی ایرانیان محبوس در آمریکا داشتید و همچنین سایر ایرانیانی که در زندان هستند؟
* در دوران ریاست جمهوری شما ، هوای شهرهای بزرگ به شدت آلوده تر از قبل شده و میزان مرگ و میر ناشی از آن بالاتر رفته. از جمله علل این آلودگی را سوخت نامناسب تولید داخل عنوان کرده اند. در این باره چه می گویید؟
* چرا پروژه هایی را قبل از این که موعد فنی شان برسد افتتاح کرده و جان انسان ها را بعضاً به خطر انداخته اید؟ به عنوان مثال افتتاح فاز سوم واحد بنزین سازی پالایشگاه آبادان که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از هوطنانمان شد.
* گاهی در خبرها می خوانیم که دولت شما کمک های چند میلیون دلاری به کشورهای مختلف جهان را تصویب کرده است. این درحالی است که خود ایران بیش از بقیه به این پول نیاز دارد. علت این کمک ها و نفعی که برای ایران دارند را توضیح دهید و نیز بفرمایید که آیا همه این معاهدات مساعدتی ، آن طور که در قانون اساسی آمده به تصویب مجلس می رسد یا خودسرانه انجام می شود؟
* چرا در دولت شما افراد دو تابعیتی - بر خلاف نص صریح قانون - حکم می گیرند؟ از جمله آقای حمید مولانا که دارای تابعیت آمریکاست از شخص جنابعالی حکم مشاورت ریاست جمهوری گرفت و نیز آقای خاوری با تابعیت کانادا که در دولت شما به عنوان مدیرعامل بزرگ ترین بانک جهان اسلام منصوب شد؟
* چرا در طول سال های ریاست جمهوری تان برای یک بار هم که شده ، لایحه بودجه سالانه کشور را سر موقع تقدیم مجلس نکردید و همواره تاخیرهای زیادی داشتید؟ آیا تعمدی در این باره وجود دارد؟
* علت بازی با نرخ ارز در دولت شما چیست و چه کسانی با چه منافعی پشت سر این ماجرا قرار دارند؟
* چرا برخلاف وعده های داده شده ، پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، قیمت کالاها و خدمات به میزان زیادی افزایش یافته است؟ مگر شما نگفتید که افزایش قیمت ها ناچیز خواهد بود؟ 6 درصد ادعایی شما درباره افزایش قیمت ها مستند به چیست؟!
*
شما در شب هدفمندی یارانه ها در یک گفت و گوی مستقیم تلویزیونی گفتید که تا چند ماه آینده قیمت برخی از کالاها پایین خواهد آمد. لطفاً لیست کالاهایی که قیمت شان پایین است را اعلام بفرمایید.
* دلیل همراهی پسر و عروس آقای رئیس جمهور و نیز برخی از اعضای خانواده آقایان مشایی و بقایی و دیگران در در سفر اخیر به نیویورک چه بود؟ به چه دلیل هیات 100 نفره، ایشان را در این سفر همراهی می کردند؟ چرا برای دختر ، داماد و نوه تان هم تقاضای ویزا کرده بودید؟ هزینه های هیات همراه شما و مخصوصاً افراد غیر مرتبط چقدر بوده است و آیا این اقدام شما با شعار ساده زیستی و حراست از بیت المال همخوانی دارد؟
* رابطه فروش خودروی شما به قیمت دو میلیارد تومان و دستگیر شدگان یکی از مناطق آزاد چه بوده است؟
* چرا از مصاحبه اختصاصی با خبرنگاران مطبوعات و رسانه های ایران به جز روزنامه ایران ، خبرگزاری دولت و صداوسیما خودداری می کنید؟ چرا فقط با خارجی ها مصاحبه اختصاصی می کنید؟ آیا شما فقط در برابر رسانه ها و افکار عمومی غرب پاسخگو هستید؟!
* چرا بعد از چند سال که می گفتید اسامی مفسدان اقتصادی در جیب تان است سرانجام لیستی را به قوه قضاییه دادید که مشخص شد نام افرادی در آن است که یا اصلاً موردی نداشتند، یا پرونده شان در دست بررسی است و یا حتی حکم شان هم صادر شده است؟!
* شما که در اوائل ریاست جمهوری خود می گفتید که حتی اگر اعضای خانواده تان هم تخلف کند باید مورد رسیدگی قرار گیرد ، چرا وقتی نوبت به رسیدگی به برخی از همکاران بسیار نزدیک تان در دولت شد ، کابینه را خط قرمز نامیدید و قوه قضاییه را از برخورد با دوستانتان برحذر داشتید؟
* سال هاست که از طرح های خود برای مدیریت جهان سخن می گویید . بالاخره کی می خواهید از جزئیات این طرح پرده برداری کنید؟
* سال گذشته به مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد دادید که دهه آینده را دهه همکاری در اداره جهان بنامند. از این پیشنهاد - که البته پیشنهاد خوبی هم بود - هیچ استقبالی نشد . با این حال امسال بار دیگر این پیشنهاد را مطرح کردید. چرا وقتی موضوعی را تحویل نمی گیرند ، دوباره آن را مطرح می کنید؟ آیا این کار سبک کردن ایران نیست؟
* چرا سرعت اینترنت در ایران ، در رده های پایانی جهانی قرار دارد؟ آیا این وضعیت در شأن ملت ایران است؟ آیا با این زیرساخت می خواهیم کشور اول منطقه در سال 1404 شویم؟!
* چرا بدون کارشناسی طرح آتیه نوزادان با اختصاص یک میلیون تومان برای هر نوزاد را با تبلیغات فراوان اجرا و سپس بدون سر و صدا منتفی کردید؟
*...
البته بدیهی است سوالات بی پاسخی که ملت ایران از رئیس جمهور دارد به همین چند مورد ختم نمی شود و سوالات فوق مشتی نمونه خروار است از این پرسش های بی پاسخ!
راستی اگر قرار است در مصاحبه های تلویزیونی رئیس جمهور ، سوالات جدی مطرح نشود ، آیا بهتر نیست مجری از این برنامه ها حذف شود؟!

 

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در مراسم معارفه پیشرو مدیرعامل جدید بانک صادرات از "زحمات بی شائبه" سید محمد جهرمی مدیرعامل سابق این بانک که به دلیل قصور در ماجرای اختلاس اخیر برکنار شد، تقدیر کرد.
به گزارش روابط عمومی بانک صادرات ایران، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در مراسم معارفه پیشرو مدیرعامل جدید بانک صادرات که در برج سپهر برگزار شد از وی به عنوان فردی با تجربه و متخصص نام برد و با قدردانی از زحمات بی‌شائبه دکتر سید محمد جهرمی مدیرعامل سابق این بانک، اظهار امیدواری نمود که درآینده بیش از پیش شاهد موفقیت‌ها و اعتلای بانک صادرات ایران باشیم.
 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


شکایت نماینده ها درباره فساد 3 هزار میلیاردی منتفی شد

    نظر

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   ?صالح نیکبخت وکیل بانک صادرات در پرونده 20 سال پیش در گفت و گو با «شرق» گفت:مرتضی رفیق دوست متهم ردیف دوم پرونده اختلاس 123میلیاردی تنهت 6سال در زندان بود.
فاضل خداداد کی اعدام شد؟
اوایل آذرماه سال 74 اعدام شد.
یعنی از زمانی که دادگاه شروع شد تا زمان اعدامش حدود پنج ماه طول کشید؟
بله.
وقتی اعدام ‌شد، شما بودید؟
خیر، ولی من چند روز قبل از اینکه اعدام شود و در حالی‌که هنوز او نمی‌دانست حکمش تایید شده با او ملاقاتی داشتم.
حکم کی تایید شد؟
اواخر آبان.
مطمئن هستید که خداداد اعدام شد؟
بله! مطمئنم.
تحویل‌دار، رییس و معاون بانک در نهایت چند سال در زندان ماندند؟
هرکدام از اینها به اندازه نصف مدت حکم‌شان در زندان ماندند. به تحویلدار چک‌های رمزدار دو بار عفو خورد و بالاخره بعد از حدود هشت یا 9 سال زندان آزاد شد.
رییس و معاون چطور آزاد شدند؟
نصف مدت زندان را کشیدند و آزاد شدند. در مورد آقای رفیقدوست هم زیاد خبر ندارم؛ تنها یادم هست به دلیل چکی که او به مبلغ 14میلیون تومان بابت بدهی به فاضل داده و او هم چک را به بانک داده بود و پرداخت نشده بود، به مجتمع قضایی الهیه آمد که آنجا او را دیدم که با لباس شخصی و بدون محافظ بود؛ با یک پژو آمد و رفت. گویا در مرخصی بودند.
چه سالی بود؟
فکر می‌کنم 75 یا 76.
در نهایت متهم ردیف دوم کی به صورت رسمی آزاد شد؟
فکر می‌کنم 82 آزاد شد.
مگر حبس ابد نبودند؟ چطور آزاد شدند؟
حبس ابد بود، ولی او مامور خرید زندان اوین می‌شود و می‌توانسته بیرون بیاید. بعد هم عفو می‌خورد و آزاد می‌شود.
چطور متهم ردیف اول اعدام می‌شود. متهم ردیف دوم فقط شش سال در زندان می‌ماند؟.
ایشان چون قبل از اینکه ماجرا کشف شود تمام وجوه را بازپرداخت کرده بود، حکم حبس ابد به او داده بودند و دو بار عفو موردی به او داده و آزاد می‌شود.
و بعد دوباره تحویلدار و رییس بانک و معاون برگشتند به بانک صادرات؟
احتمالا! ولی خبر دقیق ندارم.
نهایتا کل پول برگشت؟
نهایتا کل پول به استثنای یک‌میلیاردی که خداداد نداشت که بدهد و بابت آن ملک خیابان فرشته را که الان بر سر آن میان بانک صادرات و وزارت مسکن مناقشه هست و مدعی ثالثی هم دارد، برگشت.
من می‌خواهم چند نکته از آن هفت جلسه دادگاه بگویم. معرف خداداد در بازپرسی گفته بود من هیچ سمتی در این قضیه نداشتم و اختلاس به شکل غیرباندی و غیرگروهی صورت گرفت. در نتیجه بازپرس پرونده با قرار سبکی او را آزاد کرده بود. چیزی که برای من خیلی جالب بود، برخورد رییس دادگاه بود که در بازجویی مسلط بود، زیرا در همان جلسه اول از ایشان سوال کرد که نقش شما چه بوده و او گفت: من سمتی در اختلاس فاضل خداداد نداشتم؛ سپس از او سوال کرد که شما فاضل خداداد را به بانک معرفی کردید؟ گفت: بله. آقای اژه‌ای پرسید: «اگر شما فاضل خداداد را معرفی نمی‌کردید، اصلا اینها او را می‌شناختند.» وی پاسخ داد: نه. قاضی گفت: یعنی اگر شما فاضل خداداد را معرفی نمی‌کردید، اصلا چنین جرمی پیش می‌آمد؟ مرتضی گفت: خیر! و این‌گونه دادگاه استنتاج خود را کرد. از اینجا موضوع اختلاس تبدیل شد به یک اختلاس باندی و جمعی. چون قانون مجازات مرتکبان ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری می‌گوید مجازات این اختلاس حبس ابد است مگر اینکه مفسد فی‌الارض باشند در این صورت مجازات مفسد فی‌الارض دارد. نکته دیگری که جالب بود، این بود که آن دادگاه علنی بود و تاثیرات بسیار مثبتی داشت. وکلا هم در دفاع آزادی داشتند و حساب جاری همه افراد و نهادها که در حدود 50هزار سند شد. توسط بازرسان رسیدگی شد، ولی دادگاه هم به گزارش بازرسان اکتفا نکرد. مستقیما یک کارشناس رسمی دادگستری که از بازرسان سازمان بازرسی کل کشور هم بود، برای رسیدگی به حساب‌های مورد نظر انتخاب کرد.
آیا درست است که ما این دو پرونده؛ یعنی اختلاس معروف به 123میلیارد تومانی را با تخلف مالی سه‌هزارمیلیارد تومانی اخیر مقایسه کنیم. چه از حیث رقم، چه از حیث نوع اتفاقی که افتاده؟
اصلا با هم قابل مقایسه نیست. اختلاس 123میلیارد تومانی از لحاظ مشابهت کیفی، حقوقی و مکانیزمی که صورت گرفته اصلا با تخلف سه‌هزارمیلیارد تومانی قابل مقایسه نیست. اگر رقم باقیمانده اختلاس سال 71 بانک صادرات را جلو این آقایان بگذارند، قهر می‌کنند ولی اختلاس و برداشت از حساب دولت چه کم چه زیاد باشد نشانه فساد در دستگاه مالی کشور است و سلب اعتماد عمومی را همراه دارد. در شرایط کنونی توصیه می‌شود همه مراجع بانکی و مالی درگیر به‌جای اینکه جنگ و دعوا کنند که چه کسی اول متوجه شده، در درجه اول همان کاری را که بانک صادرات در آن زمان کرد، انجام دهند تا تمام مبلغ مورد سوءاستفاده به نظام بانکی کشور بازگردد. البته این کار سختی است چون تخلفی که الان شده در مقابل تخلف آن زمان مثل فیل و فنجان است، هم از حیث رقم‌ها و هم از لحاظ تعداد افراد دخیل در ماجرا. درگیر شدن چند بانک کشور اعم از دولتی و خصوصی در این ماجرا غم‌انگیز و وحشتناک است. شاید خیلی مهم نباشد که عنوان این موضوع اخیر چیست. مهم این است که سیستم بانکی کشور منافذ و شکاف‌های بزرگی در خود دارد که می‌شود از آن سوءاستفاده کرد و کرورکرور پول برد.
پس متخلسان در پرونده 3000میلیارد تومانی رکورد زدند؟
حتما پرونده اخیر یک رکوردزنی تاریخی است؛ و در واقع به ضرر من رکورد زدند.
چرا به ضرر شما؟
برای اینکه من زمانی ادعا می‌کردم وکیل بزرگ‌ترین پرونده تخلف مالی کشور بودم اما حالا کسانی هستند که با فاصله زیاد جای مرا می‌گیرند!
با توجه به نحو یاد کردن شما از دادگاه پرونده 123میلیارد باید گفت ورود ‌اژه‌ای به این پرونده را به فال نیک می‌گیرید؟
بله! چون او تجربه رسیدگی به آن اختلاس و چند پرونده مالی سنگین دیگر را دارد و دارای تجربه است.
و اگر همان محسنی‌‌اژه‌ای زمان سال 74باشد به آینده پرونده امیدوار هستید؟
او دیگر در این پرونده نمی‌تواند قضاوت کند ولی وظیفه ذاتی دادستان کل کشور نظارت بر اقدامات دادستان‌های حوزه‌های قضایی کشور است و در چارچوب قانون و ابلاغ ریاست قوه قضاییه می‌تواند نقش موثری داشته باشد. من پیشنهاد احاله پرونده اخیر از اهواز به تهران را کرده بودم و در حکم ریاست قوه هم آمده بود ولی نمی‌دانم چرا هنوز ارجاع نشده است، هرچند تحقیقات اولیه باید در محل تکمیل شود.
 

 

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   حسین نجابت نماینده مردم تهران در گفت‌وگو با فارس با اشاره به شکایت روز گذشته 11 نفر از نمایندگان مجلس از رئیس‌جمهور و اطرافیانش بر اساس ماده 233 آیین‌نامه داخلی پارلمان در خصوص تخلف سه هزار میلیارد تومانی، از تشکیل جلسه امروز این 11 نماینده برای بررسی این موضوع خبر داد.
وی در بیان توضیحاتی پیرامون این جلسه گفت:
با توجه به فرمایشات روز گذشته رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه باید فضای آرامی در سطح جامعه وجود داشته باشد تا مسئولین بتوانند به مسئله تخلف سه هزار میلیارد تومانی رسیدگی کنند و با عنایت به اینکه کمیسیون اصل 90 مجلس در حال رسیدگی به این موضوع است، امضاء‌کنندگان نامه شکایت بر اساس ماده 233 آیین‌نامه،
تصمیم گرفتند تا رسیدگی کامل کمیته ویژه کمیسیون اصل 90 به این مسئله و روشن شدن کامل مسائل، فعلاً نامه شکایت خود را پیگیری نکنند.
به گزارش فارس، ماده 233 می‌گوید که هر گاه یک نارسایی یا کوتاهی یا خلافی به وسیله رئیس‌جمهور، وزرا یا رؤسای سازمان‌های اجرایی صورت گیرد، نمایندگان مجلس می‌توانند به کمیسیون اصل 90 شکایت کنند تا به مسئله رسیدگی شود و اگر تشخیص داده شود که فرد محکوم است، رسیدگی قضایی می‌شود.
بر اساس ماده 233، هر گاه حداقل 10 نفر از نمایندگان و یا هرکدام از کمیسیون‌ها، عدم رعایت شؤونات و نقض یا استنکاف از اجراء قانون یا اجراء ناقص قانون توسط رئیس‌جمهور و یا وزیر و یا مسئولین دستگاه‌های زیرمجموعه آنان را اعلام نمایند، موضوع بلافاصله از طریق هیئت رئیسه جهت رسیدگی به کمیسیون ذی‌ربط ارجاع می‌شود.
این ماده تصریح می‌کند که کمیسیون حداکثر ظرف مدت 10 روز موضوع را رسیدگی و درصورت وارد بودن با اظهارنظر صریح، گزارش خود را از طریق هیأت‌رئیسه به مجلس ارائه می‌دهد.
در تبصره این ماده آمده است که چنانچه نظر مجلس بر تأیید گزارش باشد، موضوع جهت رسیدگی به قوه قضائیه و سایر مراجع ذی‌صلاح ارسال می‌شود تا خارج از نوبت و بدون تشریفات دادرسی رسیدگی کنند.
در تبصره دیگر هم عنوان شده که در صورتی که مجلس در مورد رئیس‌جمهور یا هر یک از وزیران سه نوبت ‌رأی به وارد بودن گزارش دهد، طرح استیضاح در صورت رعایت مفاد اصل هشتاد و نهم قانون اساسی در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت.

حسین نجابت، احمد توکلی، الیاس نادران، علیرضا زاکانی و پرویز سروری نمایندگان تهران، حمیدرضا فولادگر نماینده اصفهان، جواد جهانگیرزاده و نادر قاضی‌پور نمایندگان ارومیه، محمد دهقان نماینده طرقبه و چناران، امین‌حسین رحیمی نماینده ملایر و سید حسین دهدشتی نماینده آبادان، 11 نماینده‌ای هستند که بر اساس ماده 233 آیین‌نامه داخلی مجلس درباره تخلف 3 هزار میلیاردی به کمیسیون اصل 90 شکایت کرده بودند.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


الله کرم: در 80 منطقه کشور احتمال درگیری های انتخاباتی هست / زیب

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس گفت: ارزش گاز موجود در میدان پارس جنوبی حداقل معادل 120 سال صادرات و فروش نفت ایران است.
به گزارش روابط عمومی شرکت نفت و گاز پارس، موسی سوری اظهار داشت:
ارزش ثروت میدان گازی پارس جنوبی در صورت تبدیل این گازها به فرآورده تا 10 برابر قابل افزایش است.
وی افزود:
براساس برآوردهای انجام شده با در نظر گرفتن نرخ جایگزینی هر بشکه نفت خام معادل 50 دلار، میدان پارس جنوبی دارای چهار هزار و 400 میلیارد دلار ارزش اقتصادی (در صورت خام فروشی) است.
مدیر عامل نفت و گاز پارس اضافه کرد:
چنانچه هر بشکه نفت خام معادل 100 دلار در نظر گرفته شود ارزش خام فروشی این ثروت عظیم ملی حدود هشت هزار و 800 میلیارد دلار می شود و اگر این ثروت عظیم ملی در داخل کشور و در زنجیره نفت و گاز و پتروشیمی تبدیل به فرآورده های نهایی و ارزش افزوده آن در داخل کشور ایجاد شود، مقدار این ثروت می تواند به 10 برابر افزایش یابد.
   سوری ابراز داشت: در 100 سال گذشته، درآمد ایران از محل صادرات و فروش نفت خام 880 میلیارد دلار بوده که چنانچه با نرخ جایگزینی هر بشکه نفت خام 50 دلار، ارزش آن را به روز معادل سازی کنیم حدود سه هزار و 600 میلیارد دلار می شود.
   مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس بیان داشت:
ارزش گاز موجود در میدان پارس جنوبی حداقل معادل 120 سال صادرات و فروش نفت ایران با نفت بشکه ای 50 دلار و با یک محاسبه واقعی تر (نفت بشکه ای 100 دلار) معادل 240 سال صادرات و فروش نفت ایران است.

وی یادآور شد: هم اکنون بیش از 48 هزار میلیارد تومان (معادل 48 میلیارد دلار) طرح و پروژه در شرکت نفت و گاز پارس، بدون محاسبه پتروشیمی ها و دیگر موارد سرمایه گذاری در پارس جنوبی در دست اجراست که امسال 16 میلیارد دلار به این میزان سرمایه گذاری افزوده خواهد شد.
مدیر عامل نفت و گاز پارس گفت: پیش بینی می شود در برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور نیز میزان سرمایه گذاری در پارس جنوبی به 60 میلیارد دلار برسد.

 

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   به گزارش عصر ایران روزنامه دیلی استار به نقل از الله کرم در این باره نوشت :‌" حدود 80 منطقه در کشور وجود دارد که احتمال بروز ناآرامی های انتخاباتی در آنها بالاست ."
الله کرم هشدار داده است :‌"
این مساله بار دیگر فرصتی برای مخالفان خواهد بود تا تنش ایجاد کنند ، همان طور که در جریان انتخابات ریاست جمهوری گذشته ایجاد کردند ؛ مقامات کشور باید در این باره هوشیار باشند."
  
الله کرم در این مصاحبه منتقدان اصولگرای محمود احمدی نژاد را به دو دسته تقسیم کرد و افزود :‌" دسته اول از منتقدان احمدی نژاد اصولگرایانی هستند که وابسته به جریان راست بازاری هستند ، این دسته حمایت قاطعی از احمدی نژاد ندارند و منتظرند تا او اشتباه کند تا از اشتباهات احمدی نژاد به نفع خود بهره برداری کنند ."
الله کرم افزود :‌
"‌ اما دسته دوم از منتقدان اصولگرای احمدی نژاد که اصولگرایان واقعی را تشکیل می دهند در واقع به دلیل نزدیکی وی به اسفندیار رحیم مشایی رییس دفترش به وی انتقاد دارند ."
وی با اشاره به اینکه
هدف مشایی از اظهارات و موضعگیری های خود جلب و جذب آرای حامیان اصلاح طلب در انتخابات آتی است ، این استراتژی وی را ناموفق خواند و افزود که بدنه اجتماعی حامی اصلاح طلبان با این گونه اظهارات به مشایی متمایل نخواهند شد.
   الله کرم در خاتمه پیش بینی کرد که
هر گروه یا جریانی که به رهبری نزدیکی بیشتری داشته باشد ، پیروز احتمالی انتخابات آتی خواهد بود.
  
در این گزارش دیلی استار که درباره انتخابات آتی مجلس در ایران است ،
صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران نیز مشارکت داشت .
  
زیبا کلام نیز با اشاره به احتمال حضور کم رونق حامیان اصلاح طلب در انتخابات آتی مجلس گفت که
حتی اگر رهبران اصلاح طلبان از حامیان خود بخواهند در این انتخابات شرکت کنند بعید است به جز درصدی از حامیان مردمی، این دعوت را اجابت کنند.
   با این حال زیبا کلام انتخابات آتی را رقابتی بین سه جناح می داند که از نظر او حامیان احمدی نژاد و مشایی ، اصولگرایان سنتی و اصلاح طلبان
اضلاع احتمالی این سه ضلع رقابتی خواهند بود.
   زیبا کلام احتمال تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان را زیاد می داند و می گوید حتی با فرض شرکت نامزدهایی از اصلاح طلبان در این انتخابات هیچ تضمینی برای تایید صلاحیت این نامزدها از سوی شورای نگهبان وجود ندارد.

 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


اگر دل دلیل است

 

اگر دل دلیل است

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولى دل به پائیز نسپرده ایم

چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم

اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم

اگر دشنه دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گرده ایم

گواهى بخواهید، اینک گواه
همین زخم هایى که نشمرده ایم!

دلى سر بلند و سرى سر به زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم

 

« قیصر امین-پور »


تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


خط قرمز وقاحت کجاست؟

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   در راستای اینکه در کشورما حدود و مرزها چندان تعریف‌ و تثبیت‌شده نیست و هرروزه مرزهای مختلفی جابه‌جا می‌شود، لازم است مانند قیمت طلا و ارز مظنه آن‌را جست و برآن‌اساس عمل کرد.
یک روز خطوط قرمز چنان دور و بر یک جریان سیاسی خاص محکم می‌شود که درازکردن پا هم گناهی نابخشودنی می‌شود و زمانی دیگر همین خطوط قرمز برای جریان دیگری مجالی به وسعت کشور فراهم می‌کند تا جولان دهد و خودش هم خطوط را جابه‌جا کند و بر دست و پای حریف ببندد و البته این‌چنین نیز نمی‌ماند و دوباره همین جریان در محدوده‌ای به وسعت یک مربع کوچک، محصور خطوط قرمز دیگری می‌شود و به همین ترتیب، بازی با خطوط قرمز ادامه پیدا می‌کند. یا مثل خط فقر که هر روز کسی گوشه‌ای از آن‌را گرفته و به تناسب موقعیت و جایگاهش آ‌ن‌را بالا و پایین می‌کشد، می‌توان بسیار بر این خطوط متحرک اضافه کرد: نرخ تورم و آمار بیکاری و...
در جریان اختلاس جدید، اگرچه سؤالات بیشماری مطرح شد، اما یک سؤال به‌نظر می‌رسد سؤال مهمی باشد که پاسخ به آن می‌تواند جلوی بسیاری از رفتارها و گفتارهای هزینه‌بر و مسئله‌ساز را بگیرد. این سؤال را چند روز پیش،
رئیس قوه‌قضاییه مطرح کرد و آن این بود که «مرزهای وقاحت کجاست؟»
   بسیاری از رفتارها و گفتارهای سیاستمداران در چند سال گذشته باعث ایجاد این سؤال مهم شده است. به‌نظر می‌رسد که برخی مرز را نیز جابه‌جا کرده‌اند.
 قبل‌ترها آدم‌ها اگر می‌خواستند دروغ بگویند، سعی می‌کردند که چشم‌هایشان را به چشم مخاطب ندوزند؛ یعنی خودبه‌خود مردمک چشم‌ها به زمین دوخته می‌شد و دروغ که تمام می‌شد، دوباره به جای اولش بازمی‌گشت. قبل‌ترها آدم‌ها دروغ که می‌گفتند، برای باورکردن مخاطب بود و اگر لازم بود، قسمی نیز چاشنی آن می‌کردند؛ اما امروزه گویی باورکردن مخاطب هم مورد توجه نیست.
  
قبل‌ترها اگر کسی اشتباهی می‌کرد، اگر آن‌را هم نمی‌پذیرفت، لااقل طلبکار نمی‌شد و تلاش نمی‌کرد که دیگران را نیز وادارد که همان اشتباه را تکرارکنند. قبل‌ترها اگر کسی اشتباهاً پای کسی را لگد می‌کرد، بی‌آنکه فکر کند، زبانش به عذرخواهی باز می‌شد...
قبل‌ترها شیوه زندگی این‌گونه بود. مرزی وجود داشت که هرکسی نامی بر آن نهاده بود: شرمندگی، ملاحظه دیگران و در خشن‌ترین حالت آن «وقاحت». این مرز مثل خط صفر مرزی کشورها ثابت بود و تجاوز از آن پیامدهای نامطلوبی داشت. کسی از آن جلوتر نمی‌رفت و هرکس فقط به خاطر خودش و نه دیگران، آن‌را رعایت می‌کرد.
 اما چندی است که هرکس این مرز باریک را مانند طنابی برداشته و به دور دستش گره زده و هرجاکه لازم دیده، آن‌را باز کرده و اگر هم چندان لازم نبوده، آن را بسته نگاه می‌داشت.
نتیجه این می‌شود که دروغ می‌گویند و چشم‌درچشم مخاطب می‌دوزند تا مبادا لحظه‌ای در راستی آن دروغ تردید کند. تکرارش می‌کنند تا مبادا فرصتی برای حرف راست باقی بماند. اگر اشتباه می‌کنند، چنان بر آن پای می‌فشارند که مبادا در درستی آن خدشه‌ای وارد شود.
  
نگاه کنید به اظهارات مسئولان دستگاه‌هایی که با پرونده اختلاس بزرگ درگیرند. نه‌تنها هیچ‌کس آن‌را برعهده نمی‌گیرد، که عالم و آدم منهای وجود نازنین خود و دم و دستگاهشان را مقصر جلوه می‌دهند و آن مرز معروف را بیشتر از این نیز جابه‌جا می‌کنند و جایزه و دست‌مریزاد هم می‌طلبند.
   کاش می‌شد این مرز را آن‌قدر محکم کرد که هیچ‌کس را توان تکان‌دادن آن نباشد.
شاید اگر روزی که یک مسئول فلان مسئول کشوری مافوق را در حد «آخرین پیامبر» می‌دانست، تنبیه می‌شد، نه تشویق و ترفیع درجه، امروز دیگر کسی همچون فرماندار یک شهرستان، سفر رئیس‌جمهور را با «شب قدر»، شب مراد مؤمنان یکی نمی‌دانست.
  
بدون تردید یکی از علت‌های مهم این موضوع همین است که جابه‌جایی مرز وقاحت ارتباط مستقیم و عمیقی پیدا کرده با منافع شخصی و قدرت و فرصت‌های بیشمار مادی و معنوی حاصل از آن. طبیعی است که این مرز باریک و ظریف در برابر این‌همه موقعیت وسوسه‌برانگیز، نه یک خط قرمز که نخی بیرنگ و ضعیف گردد که راحت‌ترین کار جابه‌جاکردن آن باشد.
   کاش آن‌قدرکه بر روی خطوط ممنوعه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی ورزشی تأکید می‌شود، به خط قرمزی به نام «وقاحت» نیز توجه می‌شد؛ خط قرمزی که وجودش نه‌تنها امنیت و آرامش کیان سیاسی و اجتماعی ما را تأمین می‌کند، بلکه حریم‌های خانوادگی و ارتباطات میان فردی ما را نیز تضمین می‌کند.

 

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   اخبر اختلاس که در جامعه منفجر شد، موج انفجار همه را گرفت. دیگر پوسته مصلحت هم نتوانست آن‌را بپوشاند. هرچند مسائل و غده‌های کوچک‌تر تاکنون تحت نام مصلحت به‌اصطلاح عوام ماست‌مالی می‌شد و اشخاص جایگاه و قدرت خویش را عین نظام و دین و کشور می‌دانستند و به مصلحت آن گره می‌زدند، اما اختلافات واضح میان دو طیف قدرتمند، این‌بار داستان را طور دیگری رقم زد.  وزن‌کشی و زورآزمایی بسیار جدی شده است. یک سر طناب در دست طیف آقای احمدی‌نژاد و سر دیگرش در چنگ منتقدان و مخالفان قوی وی در مجلس و سایر نهادهاست.
   هر دو گروه همدیگر را متهم می‌کنند، هر دو هم ادعاهایی دارند. ظاهراً انتساب به اذناب استکبار و اصحاب فتنه و... خیلی چسبناک نیست  و این‌بار غول شکم‌گنده اختلاس، دهانش را به‌پهنای یک جناح یا گروه گشوده است  و گروه دیگر همه نیرو و همت خویش را جمع کرده که مخالفان و رقیبان را در دهان این غول بیندازد. به همین سبب گروهی (دولتیان) معتقدند که قوه‌قضاییه و مجلس در کاربرد ابزار نظارتی خویش و انجام‌دادن وظایف قانونی خود کوتاهی کرده‌اند و مدعی هستند خودشان پیگیر این موضوع بوده‌اند. ازآن‌طرف، منتقدان در قوای دیگر (قضاییه و مجلس) همه تقصیرات را به گردن قوه مجریه و بانک مرکزی می‌اندازند و البته ریشه این فساد را در جریان انحرافی (اطرافیان رئیس‌جمهور) جست‌وجو می‌کنند؛  چه آنکه رئیس محترم دستگاه قضا علناً گفته بود که مقصر اصلی قوه مجریه است و احمد توکلی، از نمایندگان شاخص مجلس، هم با عصبانیت تأکید کرده بود که اگر خودکشی نمی‌کنید، حداقل استعفا دهید و بروید.
   در این مملکت تا کنون مسئولان از سپر مصلحت و تکلیف استفاده می‌کردند و از زیر بار مسئولیت‌ها شانه خالی می‌نمودند. استعفا و برکناری ابداً در کار نبود. به گفته خودشان نمی‌خواستند سنگر قدرت را ترک کنند. حالا اینکه عملکردشان هزاران ترَک در دیوار اعتماد مردم به‌وجود می‌آورد، مهم نبود. وقتی در اخبار و رسانه‌ها می‌شنویم که در کشورهای کره یا ژاپن، مدیری به خاطر اختلاس ناچیزی که در زیرمجموعه مدیریتی‌اش رخ داده یا به دلیل قصور در اعمال وظایفش، پلی فرو ریخته، خودکشی می‌کند، باید این‌را به حساب شانه خالی کردن گذاشت یا حس مسئولیت‌پذیری زیادشان؟
   به‌هرحال وقتی شنیدیم که دو مدیر ارشد استعفا داده یا برکنار شده‌اند، دهان همگان به‌اندازه دهان همان غول اختلاس از تعجب باز شد. خوشحالی سراپای مردم را فرا گرفت که بالاخره این باب در کشور ما هم باز شده و مسئولان ما هم از این کارها بلدند. متأسفانه این شیرینی چندان دوام نیاورد.
خیلی زود یکی از مدیران به اطلاع عموم رساند که حاضر به کناررفتن نیست. این مدیر محترم کلی هم ادعا دارد که کاشف خود او بوده و گناه بر گردن دیگری است. اصلاً انگارنه‌انگار که این اختلاس به این عظمت در بانک تحت مدیریت وی روی داده است.
از طرف دیگر، گفته‌اند مدیرعامل بانک ملی استعفا کرده؛ اما از ایران هم خارج شده است. آن یکی حاضر به ترک سنگر نیست و دیگری سنگر را رها کرده و فرار را بر قرار ترجیح داده است. گروهی بر آن‌اند که دومی را پرانده‌اند. حال در زیر پر و بالش چه داشته، نمی‌دانیم.
  
درسی که می‌توان از این حال و هوا آموخت، این است که بالاخره با این مدیریت نابه‌سامان و بخوربخور، چگونه می‌خواهیم اوضاع مملکت را به‌سامان کنیم؟
 فرض کنیم که قاضی کارکشته و ماهری همچون آقای اژه‌ای این پرونده را به سرانجام برساند، چه تضمینی وجود دارد که این غول از جای دیگری دهان باز نکند؟ چاره‌ای نیست جز اینکه برگردیم و با زنجیر محکم قانون دست و پای این غول را ببندیم.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


خوشچهره: برای هزینه انتخابات ارز را گران میکنند! ...

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   یک کارشناس اقتصادی گفت: داشتن اطلاعات برخی افراد از تغییرات نرخ ارز موجب ایجاد رانت می‌شود.
محمد خوش‌چهره با اشاره به تحلیل چند ماه گذشته خود مبنی بر وجود یک تفکر در بخشی از دولت که افزایش نرخ
ارز را به نفع دولت می‌داند، اظهار داشت: این تفکر به خسارت‌ها و پیامدهای دیگر این سیاست چندان اهمیت نمی‌دهد و تلاش می‌کند توجیهاتی برای این اقدام بیان کند.
او افزود:
طیف دیگر این جریان افراد فرصت‌طلبی‌اند که با سابقه سیاسی به دنبال درآمدها و منابع زیادی برای هزینه در انتخابات و بخش‌های دیگر هستند. این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در شرایط نرخ مصنوعی بالا، رانت به وجود می‌آید، گفت: اطلاع از تغییرات ارز موجب ایجاد رانت می‌شود و پس از مدتی بانک مرکزی به ظاهر دخالت می‌کند و نرخ ارز را به صورت محدود کاهش می‌دهد.
وی ادامه داد:
این منابعی که دولت از فروش ارز به دست می‌‌آورد، چندان قابل ارزیابی و بررسی توسط دیوان محاسبات نیست.
خوش‌چهره تصریح کرد: عملکرد بودجه و شرکت نفت در نهایت قابل بررسی و محاسبه است، اما این تغییرات رانتی نرخ ارز، قابل رصد نیست؛ در حالی که رقم بسیار بالایی از سود است. این اقتصاددان با بیان اینکه
بخشی از عوامل افزایش نرخ ارز به مسایل اقتصادی مربوط است، تاکید کرد:
اما بخش اصلی و عمده مربوط به اراده سیاسی است که در پشت این جریان است.

 

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

    مرحوم دکتر مصدق طی نامه‌ای در آذرماه سال 1343 ضمن تمجید از کتاب سرگذشت فلسطین؛ چکی را به منظور حمایت از تجدید چاپ آن برای نویسنده کتاب (‌آیت‌الله‌ هاشمی‌رفسنجانی‌) فرستاد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ دکتر مصدق پس از مطالعه کتاب هاشمی گفت: «از کتاب سرگذشت فلسطین نهایت استفاده را کردم حیف است که این کتاب در گوشه‌ای بلامطالعه بماند.»
 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


علی مطهری: جبهه پایداری ابزار دست احمدینژاد و مشایی است

 

علی مطهری: جبهه پایداری

 ابزار دست احمدی‌نژاد و مشایی است

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

  علی مطهری می‌گوید اکثر موسسان جبهه پایداری زحمتی برای انقلاب نکشیده‌اند و در اثر اتفاقاتی جای انقلابیون راستین را گرفته‌اند. تشکیل جبهه پایداری موجب تفرقه در بین اصول‌گرایان است، ریشه شکل‌گیری این جبهه را بیشتر هواهای نفسانی می‌دانم تا مبانی فکری؛ بیشتر بغض با آقای هاشمی و لاریجانی و قالیباف و ... محرک این افراد برای تشکیل این جبهه بوده و کمتر به فکر حفظ انقلاب از آسیب‌ها هستند.  من احساس می‌کنم حادثه‌ای شبیه آنچه که در مشروطه رخ داد در حال رخ دادن است، یعنی فرصت‌طلب‌هایی می‌آیند و انقلابیون اولیه را کنار می‌زنند و مسیر انقلاب را تغییر می‌دهند. البته وجود آقای لنکرانی در میان آنها یک وصله ناجور است. حیف ایشان است که در کنار آن افراد قرار گیرد و پیش‌بینی می‌کنم که ایشان جدا می‌شود.
   عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درپاسخ به اینکه
جبهه پایداری چه گروهی از جامعه را نمایندگی می‌کند؟، اظهار داشت:
اینها قبل از آنکه گروهی از جامعه را نمایندگی کنند، نمایندگی آقای احمدی‌نژاد و آقای مشائی را به عهده دارند و این که می‌گویند ما آقای احمدی‌نژاد را قبول داریم اما مشایی را قبول نداریم، یک تناقض است. چون آقای احمدی‌نژاد بارها گفته است که من افکار مشایی را قبول دارم و مشایی فردی زلال است. بنابراین این دو از هم تفکیک‌ناپذیرند و در واقع یک روح در دو بدن‌اند. در واقع جبهه پایداری ابزار دست احمدی‌نژاد و مشائی قرار گرفته است.
   نماینده تهران در مجلس هشتم همچنین با اشاره به اظهارات اعضای این تشکل درباره اینکه نمایندگی قشر حزب‌الهی را دارند، گفت:
این فقط یک ادعاست، بخش عظیمی از حزب‌اللهی‌ها از جمله سپاه و بسیج به خاطر سکوت اعضای جبهه پایداری در سال‌های گذشته در مقابل انحرافات فرهنگی دولت و تز مکتب ایران و حمایت متعصبانه آنها از دولت، این جبهه را قبول ندارند.
  
به نظر من اساساً جبهه پایداری به خاطر آن سکوت‌ها و حمایت‌‌ها از عوامل مؤثر شکل‌گیری جریان موسوم به انحرافی بوده است. زمانی که بنده فریاد می‌زدم که این دولت از نظر فرهنگی لیبرال است، یا خطر تز مکتب ایران را گوشزد می‌کردم، این افراد در مجلس و غیرمجلس به من حمله می‌کردند و انحرافات فرهنگی دولت را قبول نداشتند و مسأله مکتب ایران را هم یک مسأله فرعی و غیر‌قابل طرح می‌دانستند.
در واقع جریان انحرافی محصول عملکرد موسسین جبهه پایداری است.
 

وکیل مشایی: مجلس صلاحیت برکناری موکلم را ندارد

برای مرجع خبر روی عنوان کلیک کنید

   سید علی‌اصغر حسینی در گفت‌وگو با قانون درباره انتشار خبری به نقل از یک عضو کمیسیون اصل 90 قانون اساسی مبنی بر احتمال برکناری مشایی و بقایی از سمت خود به دلیل شکایت‌های برخی نمایندگان علیه این دو مقام دولتی، گفت: کمیسیون اصل 90 صلاحیت تصمیم‌گیری برای مقامات را ندارد.
وکیل رییس دفتر رییس جمهور با تاکید بر اینکه چنین خبری مبنای قانونی ندارد، به صلاحیت‌های کمیسیون اصل 90 در قانون اساسی اشاره کرد و افزود: بر اساس این اصل، مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی دهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه و یا قوه قضائیه مربوط است رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعلام کند.
بنابراین در قانون نیامده است که کمیسیون می‌تواند به برکناری مقامات دولتی رأی دهد.
وکیل مشایی با بیان اینکه حدود صلاحیت کمیسیون اصل 90 مشخص است، اظهار کرد: این خبر اصلا مبنای قانونی ندارد و این آقایان نمی‌‌توانند تصمیم گیری کنند که یک مقام دولتی همچنان بر سر کار خود باشد یا اینکه برکنار شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از رسانه‌ای کردن شکایت رییس دفتر رییس جمهور علیه برخی مداحان و انتقاد از دستگاه قضایی به علت رسیدگی نکردن به آن شکایت‌ها،‌ دادستانی تهران اقدامی در جهت رسیدگی به این شکایات انجام داده است؟ گفت: خوشبختانه بعد از آن اظهارنظر، دستگاه قضایی رسیدگی به این شکایت‌ها را در دستور کار خود قرار داده و رسیدگی به این پرونده را آغاز کرده است.
حسینی در پاسخ به این پرسش که مشایی از چه افراد یا گروه‌هایی شکایت کرده است؟ گفت: به وکالت از موکلم 10 شکایت را علیه برخی از افراد حقیقی مطرح اما عمده شکایت‌ها متوجه برخی از روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها است که به دلیل ممنوعیت قانونی نمی‌توانم نام آنها را افشا کنم.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی