در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

حقوق 250 هزار تومانی به بیکاران کارجو

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

 طرح بیمه بیکاری متقاضیان کار در اولویت طرح در صحن علنی مجلس است و منابع پرداخت مقرری از محل منابع قرض الحسنه بانک‌ها در نظر گرفته شده است.
 این طرح در انتظار مطرح شدن در صحن علنی مجلس است.
 این طرح به عنوان هفتمین دستور کار مجلس براساس اولویت و نوبت قرار دارد.
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه طرح بیمه بیکاری متقاضیان کار جزء اولویت‌ها است، گفت: به جریان افتادن این طرح در صحن علنی مجلس بستگی به میزان و حجم دستورهارهای قبلی مجلس دارد که چقدر زمان برای تصویب آنها داشته باشد.
 اکنون این طرح در اولویت هفتم است.
 منابع قرض‌الحسنه بانک‌ها یکی از منابع درنظر گرفته شده برای این طرح است.
 منابع دیگر نیز برای آن درنظر گرفته شده، و نظر نهایی را نمایندگان در صحن مجلس خواهند داد و مهم این است پیش بینی منابع مغایر با اصل 75 قانون اساسی نبوده و باعث کاهش درآمدهای دولت نشود.
 طبق این طرح کمک هزینه 200 هزار تومان برای افراد مجرد در ماه و 250 هزار تومان برای افراد متأهل حداکثر تا 2 سال در نظر گرفته شده است.
 این کار به منظور حمایت و کاهش دغدغه‌های معیشتی افراد جویای کار است و در صورتی که تا قبل از 2 سال مشغول به کار شد هزینه‌ای را که استفاده کرده به صورت اقساط بلندمدت حداقل 50 ماهه از حقوق خود پرداخت خواهد کرد. در صورتی که در این دو سال فرد متقاضی مشغول به کار نشد نشان می‌دهد که این فرد قصد پیداکردن شغل ندارد و کل پول دریافتی از ضامن فرد کسر خواهد شد.
((( کجای دنیا به این میگن «بیمه بیکاری»!؟ بیمه-ای که هم ضامن معتبر میخواد، هم اینکه بعد از اشتغال، باید ماهی یکصد وُ بیست هزار تومن، قسط داد تا بعد از پنج سال این بدهی تموم بشه! ... حالا کار هم که پیدا بشه مگه چقدر حقوق میدن که طرف هم بتونه از عهده-ی این مخارج کمرشکن بربیاد ، هم بتونه قسط-های دیگه رو بده!!! ... لطفا مسئولین بیشتر از این به شعور مردم توهین نکنند ؛ چون این بازی با کلمات، اهانت به مَردمه! حداقل اسمش رو "بیمه بیکاری" نذارید، بگین وام بیکاری ... برای اونایی که دستشون به دهن-شون میرسه بد نیست؛ شاید با این وام بتونن مدل خودرو-شونو، یکی-دو سال هم که شده، بالا ببرن!!! ... «ع.ع» )))

 متن کامل

 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


مجلسیها! به این میگن خانه-ی ملت!؟

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

     با رای مجلس شورای اسلامی به 1 استفساریه، از این پس با حداقل 2 سال پست سیاسی، می‌توان 80درصد حقوق مدیریتی را الی الابد دریافت کرد!
بر اساس این تصمیم که با اصرار اولیه حدود 120 نماینده و همراهی اکثریت مجلس اتخاذ شد کسانی که حداقل 2 سال در پست‌های سیاسی باشند، در صورتی که از این پست‌ها برکنار شده یا کناره‌گیری کنند، در صورتی که به سمت پایین‌تر منصوب شوند و حقوق‌شان کمتر از 80 درصد قبل باشد، باید مابه‌التفاوت حقوق به گونه‌ای به آن‌ها پرداخت شود که از 80 درصد فوق العاده پرداخت حقوق برخوردار شوند.
نمایندگان مجلس همچنین مقرر کردند که بازنشستگان این مناصب نیز از این دریافتی دائمی برخوردار باشند. البته این مصوبه شامل مدیران و مسئولان سیاسی دولت‌های قبل نمی‌شود و از این پس لازم‌الاجراست.
در این نوشتار وارد نقد ماهوی مصوبه اخیر - که قطعاً جزو شاهکار(!)‌های مجلس هشتم است - نمی‌شویم و فقط چند سوال کوچک از نمایندگان می‌پرسیم هرچند که می‌دانیم نه جوابی خواهند داد و نه اصولاً گوش‌شان بدهکار حرف حق است؛‌ اما هیچ‌کدام از این‌ها باعث نمی‌شود صم و بکم، تنها نقش تماشاچی را داشته باشیم تا برخی آقایان و خانم‌های نماینده تصور کنند که ملت و رسانه‌هایشان نمی‌فهمند!
1 - کدام یک از شما نماینده‌ها جرأت دارد و اساساً روی‌تان می‌شود که حوزه انتخابیه‌تان بروید و به مردم بگویید که چنین چیزی را تصویب کرده‌اید؟ مخصوصاً که در ماه‌های منتهی به انتخابات هم هستیم و حضرات بیش از پیش به خدمت مردم شرفیاب خواهید شد! همین که نمی‌توانید این مصوبه را برای مردم تعریف کنید، برای اثبات ضدمردمی بودنش کافی است.
مگر شما مثلاً وکیل مردم نیستید و نباید مطالبات آن‌ها را پیگیری کنید؟ در کل این 75 میلیون ایرانی چندنفرشان این مطالبه را داشته‌اند که بروید و برای سیاستمداران حقوق مادام العمر تصویب کنید؟ مردم چقدر باید از دست شما اعصاب‌شان خرد شود؟
2 - آیا جز این است که این مصوبه را برای فردای خودتان تصویب کرده‌اید؟
بله! درست است که در مصوبه آورده‌اید مدیران سیاسی دولتی از این موهبت برخوردار می‌شوند ولی مگر غیر از این است که اکثر شما نماینده‌ها بعد از دوران نمایندگی وارد مناصب مدیریتی دولتی می‌شوید؟ از معاون رئیس‌جمهور گرفته تا وزیر و معاون وزیر و استاندار می‌شوید و 2 سال که در این سمت‌ها بودید، تا دم مرگ از کیسه مردم حق و حقوق(!) آن 2 سالی را بر می‌دارید که در همان 2 سال هم دستمزدش را گرفته‌اید! بی‌دلیل نیست که فقط 16 نفرتان به این موضوع رأی منفی داده‌اید.
مصوبه نان و آبداری است؛ مبارک‌تان باشد ولی بدانید چیزی هم به اسم حلال و حرام و قبر و قیامت وجود دارد و باید ریال به ریال این پول‌ها را به ده‌ها میلیون صاحب حق، بر سر پل صراط جواب پس بدهید.
البته شما می‌توانید؛‌ کاری که ندارد فوقش یک استفساریه هم برای آنجا در نظر می‌گیرید!
3 - اگر روز انتخابات،‌ شرکت مردم در پای صندوق‌های رأی آن طوری که باید نباشد،‌ یکی از دلایلش خود شماها هستید که با این کارهای‌تان مردم را از جایی که قرار بود "خانه ملت"‌ باشد، ناامید می‌کنید.
مردم منت گذاشته و به شما اعتماد کرده و رأی داده‌اند که بروید مجلس و مشکلات‌شان را حل کنید ولی وقتی می‌بینند که این قبیل مصوبات شرم‌آور و ضدمردمی از مجلس بیرون می‌آید دیگر چه امیدی می‌توانند داشته باشند؟ بنابراین هرچه زودتر خطای خود را جبران کنید و این مصوبه ننگین را از دامن مجلس بزدایید.
و در پایان از شورای نگهبان انتظار می‌رود این آپارتاید را مردود اعلام کند چه آن که به دلیل تبعیض‌آمیز بودن و ماهیت ناعادلانه‌اش هم با اسلام مخالف است و هم با قانون اساسی و هم خراشنده وجدان عمومی جامعه است. برای جمهوری اسلامی که مسوولانش راست می‌روند و چپ می‌آیند خود را نوکر و خدمتگزار مردم معرفی می‌کنند زشت است که مدیران سیاسی‌اش با 2 سال صاحب منصبی مادام‌العمر به بیت‌المال وصل شوند. واقعاً این بود آرمان‌های ما؟
 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


در حکومت علی حرف زدن مجازات ندارد

 

 در حکومت علی حرف زدن مجازات ندارد

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

      برخورد امام علی(ع) با مخالفان این گونه است که در طول دوران خلافت و حکومت خود حتی یک زندانی سیاسی نداشت؛ و تنها زندانی سیاسی حکومت امام علی(ع)، قاتل او ابن ملجم مرادی بود که او را هم خود دستگیر نکرد بلکه دوستداران ایشان دستگیرش کردند. اما با همه این اوصاف امام علی(ع) با ابن ملجم همانند یک مهمان در خانه‌اش برخورد کرد و هر گاه شیر یا خرمایی می خورد می گفت از همین شیر و خرما برای او ببرید.
   شخصیت امام علی(ع) یک شخصیت معمولی و عادی نیست که در یک فرصت کوتاه بتوانیم حتی یک بعد از شخصیت ایشان را به گونه ای شایسته مورد توجه قرار دهیم. شخصیت امام علی(ع) شخصیتی پایان ناپذیر و چون دریای بی کرانی است که هر قطره آن شفابخش بوده و برای انسان ها کارآیی دارد. یا شخصیت او همچون کتابی است هزاران صفحه‌ای که در هر صفحه آن هزاران خط و در هر خط آن هزاران کلمه پر معنی و راهگشا وجود دارد.
    ‌این کتاب قطور را باید مطالعه و بررسی کرد و در نهایت هم سعی کرد که آن ها را به معنای واقعی کاربردی و عملیاتی کنیم؛ یعنی این کتاب صرفا برای مطالعه و این دریا برای مشاهده نیست بلکه باید از آن بهترین استفاده‌ها را کرد.
    ما امروز به این که شیعه امام علی(ع) هستیم افتخار می کنیم اما در همه مراحل فوق عقب هستیم؛ یعنی نه آن چنان که باید و شاید علی(ع) را شناخته‌ایم و نه مطالعه‌ای روی ابعاد شخصیتی ایشان به نحو مطلوب داشته‌ایم و نه سعی در کاربردی کردن ابعاد شخصیتی ایشان داشته‌ایم. البته در مسئله شناخت ایشان تا حدودی کار کرده ایم اما در مسئله کاربردی کردن ابعاد شخصیتی ایشان خیلی کم کار بوده ایم.

اگر همه چیز را هم کنار بگذاریم، فقط منشور حکومتی امام علی(ع) برای مان کافی است
آیت الله هاشم زاده هریسی گفت:‌ اگر همه چیز را رها کرده و همان منشور حکومتی امام علی(ع) را که به گونه ای بی نظیر نحوه زمامداری عادلانه را نشان داده و حتی در سازمان ملل متحد هم از آن به عنوان منشور جهانی استفاده می شود را مورد مطالعه عمیق و دقیق قرار دهیم برای مان کافی است.
   ما واقعا از این منشور حکومتی امام علی(ع) که در سازمان ملل از آن به عنوان منشور جهانی یاد می شود استفاده نکرده ایم و از همین روست که می توان گفت با آن حکومت آرمانی امام علی(ع) فاصله زیادی داریم.
نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری افزود:‌ توجه به این امر هر آن قدر که عظمت امام علی(ع) را نشان مان می دهد نقص و کم کاری ما را نیز عیان می سازد.

بزرگترین مظلومیت علی(ع) غربت در میان شیعیان
  این فقط مظلومیت امام علی(ع) نیست که قاتلش با ندای یا الله و به قصد قربت الی الله شمشیر بر فرق سرش می کوبد و این فقط مظلومیت امام علی(ع) نیست که 25سال خانه نشین می شود و مصیبت هایی از جمله حمله به خانه و شهادت همسرش در جوانی را مشاهده می کند، بلکه  مظلومیت بیشتر امام علی(ع) این است که او در میان ما که ادعای شیعیان و پیروانش را داریم غریب است. یعنی ما یاعلی می گوییم و شاید در بالای منابرمان همواره ندای یاعلی بلند باشد اما واقعا عدالت علی(ع) مردم داری علی(ع) مهربانی علی(ع) و ... را به معنای واقعی کلمه کاربردی نکرده ایم.
آیت الله هاشم زاده هریسی با بیان این که اگر چه حکومت ظاهری علی(ع) کوتاه بود، اما حکومت او در تاریخ همیشگی و دائمی است، گفت: علی(ع) شهید عدالت است؛ یعنی اگر عدالت نمی کرد شاید دوران حکومت 5ساله او بیشتر هم می شد اما امام علی(ع) کسی بود که هیچ گاه از اجرای عدالت و حرکت های عادلانه دوری نکرد و حتی زندگی و خانواده اش را فدای آن راه مقدس کرد.

امام علی(ع) می فرمود نمی خواهم ظالم باشم
 
 ‌یکی از چیزهایی که خوب است روی آن کار کنیم این است که امام علی(ع) می فرمایند اگر من بر سر دوراهی قرار بگیرم که یا باید ظالم باشم یا مظلوم و راه سومی نداشته باشم، من مظلوم بودن را انتخاب می کنم، چون نمی خواهم ظالم باشم و چون دوست ندارم مردم بگویند علی ظلم کرد و چون دوست ندارم به عنوان یک ظالم به ملاقات خدا بروم.

‌علی(ع) می توانست با زور شمشیر حق خود را بگیرد اما نکرد
    وقتی حق امام علی(ع) را بعد از پیامبراسلام(ص) خوردند و خلافت را به ناحق از ایشان سلب کردند، امام علی(ع) با نفوذی که در جامعه اسلامی داشت و با توجه به این که همسر دختر پیامبر(ص) و منتسب به پیامبر(ص) بود قدرت آن را داشت و می توانست شمشیر به دست گرفته و با حمایت های مردمی و برخی افراد صاحب نفوذ سیاسی آن عصر حق خود را پس بگیرد اما خودش نخواست.

علی(ع) حکومت با زور را نمی خواست
‌    امام علی(ع) با این کار خود دو کار کرد یکی این که به دنبال اثبات حقش رفت تا به همه مردم و همه تاریخ ثابت کند که حق با علی بوده است. به این منظور هم 6ماه حضرت زهرا(س) پا به پای امام علی(ع) راه افتادند تا در محافل و مجالس مختلف حقانیت علی(ع) را ثابت کنند. آن ها این حقانیت امام علی(ع) را ثابت کردند اما هیچ گاه با زور حق خود را پس نگرفتند. چون امام علی(ع) حکومت با زور را نمی خواست.

امام علی(ع) معتقد بود خواست مردم شرط خلافت و حکومت است
آیت الله هاشم زاده هریسی گفت:‌ امام علی(ع) معتقد بود که امام اگر چه معصوم است و حق ولایت و امامت بر امت را دارد اما اگر این ولایت و امامت بخواهد تبدیل به خلافت و حکومت بر مردم شود، مشروط به مقبولیت مردم است و رأی و خواست مردم را می خواهد نه این که با زور شمشیر این کار صورت پذیرد.

در نظر علی(ع) حکومت حق هم باید با خواست مردم روی کار بیاید
وی با بیان این که کرامت مردم یک اصل در تفکر امام علی(ع) بود، ابراز داشت:‌ امام علی(ع) معتقد بود که حکومت امام معصوم و فقیه اگر چه حق و الهی و باعث عزت مردم است اما همین حکومت باید با خواست مردم و احترام به نظر آن ها ایجاد شود و دقیقا بر اساس همین اعتقاد بود که امام علی(ع) هیچ گاه با زور حکومتی که حق خودش بود را پس نگرفت تا زمانی که جمعیت بسیار زیادی از مردم به در خانه امام علی(ع) رفتند و از او خواستند که حکومت را بپذیرد. و این جمعیت تا جایی بود که گفته می شود امام حسن(ع) و امام حسین(ع) زیر دست و پا ماندند. امام علی(ع) همان زمان هم خطاب به مردم گفتند که من نمی خواستم حکومت را بپذیرم اما اکنون با خواست مردم حجت بر من تمام شده است. این برخورد نمونه و بی نظیر امام علی(ع) با مردم در نهج البلاغه مثل ‎آفتاب می درخشد.
این عضو مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد:‌ تمام خلفای قبل از امام علی(ع) به صورت شورایی و در مجلسی شورایی برای حکومت انتخاب شدند و تنها کسی که با خواست مستقیم و بی واسطه مردم به خلافت مسلمین انتخاب شد امام علی ابن ابی طالب(ع) بود.
وی یادآور شد:‌ با این وجود باز هم امام علی(ع) خطاب به مردم گفت
من به مسجد می روم و همه افراد هم در آن جا باشند؛ من شروطم را بگویم و اگر طرفین قبول کردیم آن وقت از شما بیعت می گیرم. که گفته می شود اولین فردی هم که حاضر به بیعت با امام علی(ع) شد طلحه بود که در نهایت شمشیر برداشت و در مقابل امام علی(ع) ایستاد.

در حکومت علی حرف زدن مجازات ندارد
    امام علی(ع) هیچ گاه در مقابل افرادی که به ایشان سخن می گفتند و حتی اهانت می کردند تهدید به قتل و حتی تهدید به مجازات و بازداشت هم نمی کرد. برای مثال گفته می شود که برخی مخالفان جلوی راه امام علی(ع) را در حالی که حاکم جامعه اسلامی بود را می گرفتند و می گفتند توبه کن؛ امام علی(ع) هم می گفت من توبه کردم؛ باز گستاخی می کردند و می‌گفتند از گذشته خود توبه کن که امام می فرمودند من از چه چیز گذشته خود باید توبه کنم؟
وی افزود:
در مقابل این بی حرمتی ها و اهانت ها، برخی از دوست داران امام علی(ع) قصد مجازارت و تنبیه این جسارت کنندگان را می کردند اما امام علی(ع) شخصا مانع این کار می شد و می فرمود چیزی نشده است. امام علی(ع) می گفتند در حکومت علی حرف زدن مسئولیت و مجازات ندارد بلکه این عمل فرد است که مسئولیت و مجازات دارد. این سخن چیزی است که امام علی(ع) تأکید زیادی روی آن کرده اند.
   ‌ امام علی(ع) حتی در مقابل دسیسه های خوارج که گاه و بی گاه خبر آن به ایشان می رسید از جمله این که بیان می شد برای جنگ خیمه‌هایی را دایر کرده و راه ها را بسته اند باز هم می گفت تا زمانی که شما جنگ را به صورت عملی آغاز نکنید نه تنها آزاد هستید که هر حرفی را می خواهید بیان کنید که حتی من حقوق شما را از بیت المال قطع نخواهم کرد. ‌ حتی امام علی(ع) قبل از این که آن ها جنگ را آغاز کنند نفراتی چون ابن عباس را فرستادند تا با آن ها به گفت وگو بنشینند. حتی زمانی که جنگ با خوارج به پایان رسید، امام علی(ع) همه آن ها را عفو کرد و نه قبل و نه بعد از جنگ هیچ کس را نه زندانی و نه مجازات کرد.
وی گفت:‌ برخورد امام علی(ع) با مخالفان شان این گونه است که با وجود مخالفت های برخی نادانان، در طول دوران خلافت و حکومت خود حتی یک زندانی سیاسی نداشت؛ و تنها زندانی سیاسی حکومت امام علی(ع)، قاتل او ابن ملجم مرادی بود که او را هم خود دستگیر نکرد بلکه دوستداران ایشان دستگیرش کردند. اما با همه این اوصاف امام علی(ع) با ابن ملجم همانند یک مهمان در خانه اش برخورد کرد و هر گاه شیر یا خرمایی می خورد می گفت از همین شیر و خرما برای او ببرید. امام علی(ع) حتی وصیت می کرد که اگر زنده ماندم خودم می دانم که با او چه کنم و از خدا می خواهم که مرا ببخشاید و اگر از دنیا رفتم و شما خواستید قصاص کنید فقط می توانید یک ضربه به او بزنید.
    امام علی(ع) به اطرافیان خود سفارش می کرد که مبادا بگویید همفکران و یا به عبارتی جریانی که ابن ملجم از آن هدایت شده و پشت سر اوست، کجاست و آن ها را دستگیر و مجازات کنید بلکه می گفتند که اگر می خواهید مجازات هم داشته باشید فقط ابن ملجم باشد.
آیت الله هاشم زاده هریسی در پایان گفت:‌ متأسفانه زندگی پربار امام علی(ع) را به معنای واقعی بررسی نکردیم و تنها به سخنرانی های روزمره و سالیانه درباره ایشان اکتفاء می‌کنیم حال آن که امام علی(ع) نیازی به تعریف و تمجید ما ندارد بلکه لازم است ابعاد زندگی ایشان را به معنای واقعی کاربردی کنیم.
 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


احمدی نژاد:1% مطالبی را که میشد، به مردم گفته-ام!!!

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

     احمدی‌نژاد با بیان اینکه در انتخابات ثابت شد که 14-15 میلیون نفر که به من رأی ندادند، منتقد جدی نظام بودند، افزود: من خودم هم منتقد فضای انتخابات بودم.
دو نفر از معاونین وزارت اطلاعات با جریان فتنه همراهی می‌کردند. قبل از انتخابات آقای اژه‌ای را فراخواندم و گفتم این دو معاون شما با جریان برانداز هستند.
اژه‌‌ای گفت من تکلیف خودم را از جای دیگری می‌گیرم، گفتم اگر زمان انتخابات رسید و براندازی اتفاق افتاد، جواب خدا و شهدا را چه می‌دهید؟ اژه‌ای در اواخر فهمید که قضیه براندازی است، گفتم نگران نباشید، من خودم به عرصه می‌آیم و انتخابات را برنده می‌شویم.
   اژه‌ای گفت شما نمی‌توانید، اینها همه جا را گرفته‌اند و میدان دست آنهاست. من گفتم من در متن مردم هستم و می‌دانم چه می‌شود. بنده به ایشان عرض کردم که من انتحاری به خط می‌زنم، هوز فرصت داریم و مناظره‌ها نیز باقی مانده است که در مناظره‌ها کار را تمام می‌کنم.

   اژه‌ای گفت تند نروید، گفتم کمی تند می‌رویم و رفتم. البته هنوز در مناظره‌ها نیز هنوز یک درصد از ده درصد مسائلی را که می‌توان به مردم گفت را گفته‌ام.
 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    فارس: رویترز به نقل از فعالان بازار نفت اعلام کرد واردات بنزین ایران در ماه اکتبر با رشد 21 درصدی نسبت به ماه قبل از آن به 63 هزار بشکه در روز رسید.
رویترز طی گزارشی اعلام کرد به رغم تحریم واردات بنزین ایران در ماه اکتبر 21 درصد افزایش داشته است.
بر اساس این گزارش به نقل از فعالان بازار نفت، ایران در ماه اکتبر، مهر، بیش از 63 هزار بشکه در روز بنزین وارد کرده است که این رقم نسبت به ماه قبل از آن رشد 21 درصدی داشته است. ایران در ماه سپتامبر حدود 52 هزار بشکه در روز بنزین وارد کرده بود.
یک فعال نفتی در این باره گفت: طی دو ماه اخیر شاهد افزایش ورود محموله های بنزین به ایران در مقایسه با اوائل سال جاری میلادی بوده ایم.
این در حالی است که ایران در واکنش به طرح تحریم فروش بنزین به ایران از سوی دولت های آمریکا و اروپا ظرفیت پالایشگاه های خود را افزایش داده و با کاهش تقاضای داخلی توانسته نیاز خود به بنزین وارداتی را برطرف کند.
واردات بنزین توسط ایران از سال 2007 تاکنون حدود 95 درصد کاهش یافته است. ایران در ژوئن 2007 حدود 204 هزار بشکه در روز بنزین وارد کرده بود که این رقم در ژوئن 2011 به 10 هزار بشکه در روز کاهش یافت .
رویترز به نقل از یک منبع آگاه با اشاره به تحریم بنزین ایران از سوی آمریکا و اروپا نوشت: تحریم ها اثراتی داشته است اما ما می بینیم که در ماه سپتامبر و اکتبر واردات بنزین ایران افزایش یافته است.
این فرد افزود: این روند نشان می دهد چگونه شرکت های خارجی که در بازار آمریکا فعالیت ندراند حاضرند ریسک تحریم ها را بپذیرند.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


وقتی ذبح همه چیز مُجاز میشه! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

     نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود.
به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و ... .
کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم :
راننده تاکسی : برادر خانمم یه وام 6 میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به
عنوان وثیقه. بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره می کنند. یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر می دوونند !
مسافر : نوش جونش!
راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی ؟
مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیاردتومن خورده!
راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟
مسافر : نه ! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم . مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟
راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید 3 روز برم تعاونی اون وقت اون 3000 میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش !
مسافر : خب آقا جان راضی نیستی نخر! لاستیک نخر ...
راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟
مسافر : وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی میبینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی ...
راننده پرید وسط حرف طرف که : آقا راضی نبودی سوار نمیشدی !
مسافر : (با خونسردی) میبینی ؟ من الان دقیقا حال تو رو دارم. وقتی داشتی لاستیک ماشین میخردی. مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و 3 برابر کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم ؟ ما هم مجبوریم سوار شیم ! وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده
میکنی از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری ؟ اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.
راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود ...
مسافر که حالا کاملا دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد : دزدی دزدیه ... البته منظورم با شما نیستا ولی خداوکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن که
انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده ؟ منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند. برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرات همچین خلافی رو نداشته باشه.
راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت : چی بگم والا !
من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم و طبیعتا طبق قرار اجباری با راننده باید 1500 تومن
کرایه میدادم. وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس 2000 تومنی به راننده دادم.
راننده گفت 50 تومنی دارید ؟ با تعجب گفتم بله دارم و دست کردم تو کیفم و
یه سکه 50 تومنی به راننده دادم .
راننده هم یک اسکناس 1000 تومنی و یک اسکناس 500 تومنی بهم برگردوند و گفت : به سلامت !
همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مه آلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم چترم رو
باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم ... آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم ... .
همه کنار گود ایستاده ایم و می گوئیم لنگش کن !
 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    رئیس جمهور روز گذشته برای دومین بار با انتقاد از دستگاه قضائی، نسبت به بازداشت قائم مقام بانک مرکزی اعتراض کرد. پنجشنبه هفته گذشته نیز در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود، حرفهای تندی علیه دستگاه قضائی زد و نسبت به دستگیری برخی از اعضای دولت واکنش نشان داد.
وی بدون اینکه مخاطب خود را مشخص کند اظهار داشت که چرا انتقام از ملت می‌گیرید آنها که رشوه داده و تخلف کرده‌اند و پشتیبانی نفوذی داشتند را دستگیر و محاکمه کنید، چرا قائم مقام بانک مرکزی را دستگیر کردید.و نهایتا رئیس جمهور تیر خلاص را می زند و در جای دیگری می گوید که نفرات اصلی این اختلاس آزاد هستند.
سخنان رئیس جمهور از زوایای مختلف قابل ارزیابی است و آنچه مربوط به دستگاه قضائی است بماند تا آنها توضیح دهند.
اما مساله اصلی در مجرم بودن یا نبودن یک فرد نیست. ماجرا مهمتر از عملکرد دستگاه قضائی است.نگرانی اخیر بیش از خود اختلاس است. آنچه اهمیت دارد موضوعی است به نام سرمایه اجتماعی که در قیل وقال های سیاسی در حال ذبح شدن است. سالها طول می کشد و هزینه ها صرف می شود و عمرها می گذرد و تجربه ها کسب می شود و خونها ریخته می شود تا ذره ذره اعتماد عمومی جلب و سرمایه اجتماعی فراهم شود و پشتوانه ای مردمی برای حاکمیت شکل گیرد.
برای هر کشوری این مساله جز اصول اولیه و مهمترین موضوعات و نهایتا خط قرمز جامعه است و حاکمان عاقل و مدبر و دلسوز حاضرند برای حفظ آن خود را نیز هزینه کنند. مسوولی را اخراج و یا وزیری را برکنار کنند. نخست وزیزی استعفا دهد یا رئیس جمهوری در مقابل مردم زانو بزند و عذرخواهی کند. این اعتماد مردمی است که پشتوانه اصلی حاکمیت و سیاست های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است. طبیعی است که بهترین و انقلابی ترین سیاست ها بدون پستوانه مردم محکوم به شکست است.
در اقتصاد بحث دقیقی در این رابطه وجود دارد. در آنجا گفته می شود که سیاستی موثر و کارا است که در زمان اجرا، انتظارات تطبیقی افراد با انتظارات عقلائی سیاستگذاران را همراه کند و این مهم صورت نمی گیرد جز آنکه مردم به دولت اعتماد داشته باشند.
اختلاسی شکل گرفته و هر چند عدد و رقم آن تاریخی و بی سابقه است اما همین پرونده می تواند تبدیل به فرصتی برای نظام شود تا ضمن برخرود قاطع با عاملان آن، مردم را نسبت به مبارزه با فساد اقتصادی دلگرم کند.
آنچه که در این پرونده نگران کننده است عدد 3 هزار میلیارد تومان نیست که بدون شک نه این عدد و نه دهها برابر آن جبران، کَنده شدن و بی اعتماد شدن یک نفر از انقلاب را نمی کند. آنچه اهمیت دارد و متاسفانه از سوی رئیس جمهور بدان اهمیت داده نمی شود همین اعتماد عمومی است.
اساسا کارکرد اصلی مبارزه با فساد اقتصادی نیز همین جلب اعتماد عمومی است. امنیت و ثبات در سایه اعتماد به حاکمیت شکل می گیرد.مبارزه با فساد اقتصادی اگر منتهی به افزایش اعتماد در جامعه نشود ناقص اجرا شده است. به همین دلیل است که مردم به مبارزه با فساد اقتصادی که در ایام انتخابات و مواردی از این دست مطرح می شوند وقعی نمی نهند.
در بسیاری از کشور ها به محض بروز چنین تخلفاتی حتی با ابعاد پائین تر، اولین کاری که می شود فورا مسوول ارشد استعفا می دهد و مقام بالاتر صراحتا از مردم عذر خواهی می کند. این موضوع فارغ از مجرم بودن یا نبودن مسوول است.
اگر تخلفی داشته باشد که حتما مجرم است و دادگاهی می شود ولی اگر نقشی هم مستقیما نداشته باشد، از حیث احترام به شعور مردمی و حرمت های اجتماعی و اینکه نشان دهد چه میزان از آنچه در زیر مجموعه خود اتفاق افتاده نارحت است، از مسئولیت کنار می کشد. این استعفا به معنای مجرم بودن نیست؛ بلکه جلب اعتماد مردمی است. آنچه برخی از استیضاح کنندگان وزیر اقتصاد بدرستی در مجلس می گفتند این بود که اینجا دادگاه نیست و قرار نیست برای کسی حکم قضائی صادر شود اما آنچه مهم است اینکه مردم متوجه شوند که حاکمیت نسبت به فساد اقتصادی حساسیت دارد و تقصیر که بجای خود، حتی قصور را هم تحمل نمی کند.
اما سخنان اخیر رئیس جمهور بنزین بر زبانه های آتش است. اینکه نفرات اصلی این اختلاس بیرون هستند و دستگاه قضائی افراد بی گناه را دستگیر کرده است و برخورد عدلیه، سیاسی و به تعبیر رئیس جمهور نامردی است تنها یک پیام دارد و آن اینکه عزمی برای برخورد با این پرونده وجود ندارد و یا خدای نکرده همه این بگیرو ببند ها دعوای زرگری و جنگ قدرت است.
گناه چنین القائی در جامعه به مراتب بیش از خود اختلاس است. این همان خط قرمزی است که رئیس جمهور باید نسبت به آن بیش از بقیه حساسیت داشته باشد.
واقعیت این است که همه نظام از دولت گرفته تا دستگاه قضائی و مجلس تلاش دارند تا این پرونده در نهایت صحت و سلامت پیش رود و مجرمین و مقصرین مطابق قانون محاکمه شوند. انجام این مهم حتما تبدیل آسیب به فرصت است و می تواند برگی درخشان در کارنامه مبارزه با فساد اقتصادی و عدالتخواهی در تاریخ انقلاب شود.
انتظار مردم این است که رئیس جمهور برای دفاع از جایگاه مدیران ارشد و معاونین و مسئولین پاک دولتی حداکثر همکاری و همراهی را داشته باشد وبیش از این اجازه ندهد که اعتماد جامعه بر سر منازعات سیاسی هزینه شود.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


احمدی نژاد نامه خودش را وتو کرد

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

     ایده ساخت مترو به سال 54 باز می گردد، ولی تا نزدیکی انقلاب کار خاصی جز مطالعات ابتدایی برای مترو انجام نشده بود؛ سال 57 هم انقلاب شد و کار کند پیش رفت و در این میان عده ای از انقلابیون هم با مترو مخالف بودند.
   آیت الله هاشمی اواخر سال 63 در نماز جمعه خطبه ای ایراد کردند که به «خطبه مترو» معروف شد و ایشان در نماز جمعه گفتند نه تنها تهران بلکه کلان شهر ها هم باید مترو داشته باشند.
   با رفع مخالفت ها ، کار در دولت چهارم کلید خورد و در سال 66 با وامی بانکی کار آغاز گردید ولی به دلیل مشکلات جنگ، کار با سختی پیش رفت.
   با آغاز دولت پنجم و سازندگی ، با دستور آیت الله هاشمی رفسنجانی و زحمات آقای ابراهیمی مدیر عامل وقت مترو ، ساخت تونل ها و حفاری آغاز شد و مترو به عنوان پروژه ای که فقط و فقط آیت الله هاشمی رفسنجانی حامیش بود ، آغاز به کار کرد و این در حالی بود که همه می گفتند این مترو را نمی شود بسازیم.
   مدیر عامل سابق متروی تهران در تشریح روابط دولتهای مختلف با مدیریت مترو گفت: دولت ها همیشه در دادن پول به مترو مشکل داشتند ، در دولت آیت الله هاشمی ، چون مجلس وقت از مترو اطلاعات زیادی نداشت ، پول گرفتن از مجلس برای مترو کار بسیار سختی بود و حاج آقا بیشتر از طریق بانک ها به مترو کمک می کرد.
   در آن زمان از طریق بانک ها اعتبارات خوبی به مترو دادند ، 200 میلیارد تومان در زمان ارز 7 تومانی ، سیمان 3 تومانی و میلگرد 11 تومانی به مترو داده شد که پول خیلی خوبی بود.
   در دولت ششم ما به سمت تنش زدایی با دنیا رفتیم و یک وام ارزی 5 ساله از طریق چین گرفتیم و به همین دلیل تجهیزات اولیه مترو چینی است و واگن های قدیمی را از چین وارد کردیم.
   دولت وقت در شورای اقتصاد مصوبه ای به تصویب رساند که به مترو اجازه داد اعتباری معادل 800 میلیون دلار با ارز 175 تومانی بگیرد ؛ همچنین دولت هاشمی نفت کوره های اطراف تهران و اصفهان را به مترو داد تا منبع درآمد زایی داشته باشد.
   دولت خاتمی به سه طریق به مترو کمک کرد؛ هم از بودجه دولتی، بودجه فاینانس های خارجی که در زمان خاتمی بهتر هم شده بود که 900 میلیون دلار در آن زمان از وام ارزی استفاده کردیم. (در دولت هاشمی فاینانس ها 5 ساله بود که به دلیل بهبود روابط خارجی در دولت خاتمی به 8 سال و نیم به علاوه سه سال هم دوران ساخت ارتقا یافت).
   در دولت آقای احمدی نژاد با خلاء وام های ارزی روبرو شدیم ، پایه مترو فاینانس های ارزی است که با مواضع دولت نهم در موضوعاتی نظیر هولوکاست و غیره و تحریم های سازمان ملل، فرصت 2 میلیارد دلاری بودجه فاینانس ما از دست رفت.
   به احمدی نژاد گفتیم حالا فاینانس ها از بین رفته و قیمت دلار هم افزایش یافته ، از در آمد ارزی به مترو کمک کنید ، اما ایشان قبول نکرد تا اینکه مجلس قانونش را تصویب کرد ؛ قانون شد اما باز هم دولت این پول را نداد.
   مسافرین و ایستگاه های مترو به صورت تصاعدی افزایش یافتند، ولی دولت نه پولی داد و نه اجازه افزایش نرخ بلیط را می داد و از طریق فرمانداری ها جلوی افزایش نرخ را می گرفت .
   در زمان دولت خاتمی ما این ما به التفاوت را از دولت می گرفتیم؛ آقای احمدی نژاد شهردار بودند و من مدیر عامل ، گزارشی را در اردیبهشت 84 نوشتم و به ایشان دادم که اینقدر هزینه ماست و و دولت این مقدار باید به ما بدهد ، ایشان امضا کرد و به دولت و شورای اقتصاد فرستاد ؛
5 تیر شد و رییس جمهور که دیگر خود آقای احمدی نژاد بود در اولین جلسه شورای اقتصاد ، نامه خودش مطرح شد ، ولی ایشان درخواست خودش را نپذیرفت ، و من در آن جلسه حضور داشتم، البته ما آن قدر رفتیم و آمدیم که بخشی از این پول را گرفتیم.
   احمدی نژاد شهردار ، خودش از دولت خاتمی درخواست سوبسید کرد ولی وقتی چند ماه بعد از آن نامه رییس جمهور شد و این نامه را وتو کرد، البته هدفشان این بود که من از آنجا بروم.
   در دولت هاشمی و خاتمی برای مترو زحمت های بسیاری کشیده شده است و اکنون در زمان آقای قالیباف و با زحمات وی 125 کیلومتر مترو داریم ، 75 ایستگاه و دو میلیون سفر در روز.
   محسن هاشمی : دولت آقای احمدی نژاد تفکری انحرافی در حمل و نقل عمومی به نام منوریل مطرح کرد؛ ایشان قصد داشتند ساخت مترو را متوقف کنند و جایش منوریل یا قطار هوایی بسازد.
   ما مجبور شدیم در مقابل این تفکر بایستیم و ایشان در تهران نتوانستند این کار را انجام دهند ، زیرا آقای قالیباف رئیس مجمع مترو بود و شورای شهر هم پشتیبان این مجمع بود .
   نفوذ دولت در متروی کلان شهرها از طریق استاندار و معاونین است ، ولی در تهران نفوذ مدیریتی ندارد ، زیرا شهردار تهران رییس است و اعضای اصلی با معرفی 3 نفر از سوی آقای قالیباف به شورای شهر انتخاب می شوند و دولت تنها یک نماینده دارد و همین باعث شد در تهران با هماهنگی های آقای قالیباف نزدیک 50 کیلومتر مترو بسازیم و حداقل 400 واگن اضافه شده است.
   آقایان شرکتی به نام قطار شهری کشور با عنوان مادر تخصصی تشکیل داده اند که غیر قانونی است ، زیرا براساس قانون مجلس ، باید در شهرداری ها این شرکت ایجاد شود و وقتی در وزارت کشور تاسیس شده، کاری غیر قانونی است؛ این شرکت وظیفه تامین و حمایت از مترو را دارد و باعث شده متروی کلان شهرها به کندی پیش برود.
   مدیران شرکت قطار شهری هم 1 تا 2 سال می ماندند و می دیدند کار غیر قانونی است و نمی توانستند کاری انجام دهند ، استعفا داده و می رفتند آخرین مدیر هم همین آقای رویانیان پر مشغله خودمان بود و اکنون نزدیک به یک سال است که این شرکت بی مدیر است.
   دولت احمدی نژاد به قمی ها گفت اگر منوریل بسازید ، اعتباری مشخص را به استان قم می دهیم و اگر نسازید این پول را نخواهیم داد، مشابه حرفی که به ما در تهران زدند ؛ قمی ها هم گفتند دولت با ساخت منوریل در قم سریع پول خواهد داد ، چرا لج بازی کنیم.
   ساخت قطار هوایی و منوریل در کلان شهرها از ساخت قطار مترو بسیار گران تر است و هم مشکل تر ؛ مترو در دنیای زیر زمین است و هیچ مانعی وجود ندارد و دستگاه هایی که در دنیا ساخته شده برای تونل بسیار مدرن است و قدرت ساخت بالایی دارد ؛ با تی بی ام هایی که از زمان شاه خریداری شده بود بعد از انقلاب تونل های مترو با آنها حفاری شد و این تونل کن های اتوماتیک قیمتشان زیاد نیست حتی با پایین تر از قیمت ساخت پل ، تونل می زند. مورد دیگری که منوریل را گران می کند این است که قبل از شروع منوریل اگر واگن ها و تجهیزات خریداری نشود، شرکتهای سازنده این واگن ها را بعد از اتمام ساخت، گران تر حساب می کنند، زیرا در دنیا منوریل ساز ، کم است. منوریل انرژی مصرفی اش دو تا سه برابر انرژی مترو است و مقدار اصطکاک چرخ منوریل نسبت به چرخ ریل مترو چیزی حدود 200 برابر است و
به همین دلایل منوریل در دنیا زیاد استفاده نمی شود.
   آقایان در قم با اینکه منوریل از کنار حرم و مصلی رد می شد ، تنها به خاطر فضای باز رودخانه پروژه را شروع کردند و الان با مشکل حریم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها روبرو شده اند و پروژه متوقف شده است
؛ قطعا منوریل قم این مشکل را نمی تواند حل کند و طرحی اشتباه بود. این مشکلات در صادقیه هم پیش آمد ، جلوتر رفتند خوردند به منابع آب و در آخر هم خوردند به میدان آزادی و میراث فرهنگی اجازه عبور نداد. مسلمان از دو جا گزیده نمی شود یک بار این اشتباه در تهران صورت گرفت ، دوباره این همه هزینه در شهر قم انجام شد ؛ با حرم حضرت معصومه سلام الله علیها هم شوخی نمی توان کرد، از جلوی میدان آزادی نگذاشتند عبور کند ، از جلوی حرم هم نخواهند گذاشت ؛ حالا آقایان می گویند از این سو و آن سوی حرم می سازند، اما درنهایت طرح را رها می کنند.
   در جلسه ای که با آقای لاریجانی رئیس مجلس هم داشتیم ، خدمت ایشان گفتم که پروژه مونوریل در شهر مقدس قم، کار درست و کارشناسی شده ای نیست.
 

 متن کامل

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    محمود احمدی‌نژاد بار دیگر از قائم‌مقام بازداشتی بانک مرکزی دفاع کرد و گفت: عده‌ای صاحب نفوذ که پشتوانه آنها خارج از سیستم قوه مجریه است با زد و بند سوءاستفاده کرده‌اند.
   محمود احمدی‌نژاد اواخر هفته گذشته در یک نشست گزینشی با برخی اعضای ستاد انتخاباتیش سخنان متفاوتی را ایراد کرد که به دلیل عدم دعوت از رسانه‌های غیر‌دولتی و حتی دولتی، اخبار گوناگونی در رسانه‌ها منتشر شد که البته محورهای اصلی سخنان وی در همه این رسانه‌ها علی‌رغم توضیحات مرکز اطلاعات، تبلیغات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری یکسان بود.
   امروز نیز احمدی‌نژاد در سخنانی در نخستین همایش تبیین طرح تحول نظام بانکی که صبح امروز سه‌شنبه در محل سالن کنفرانس‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار شد‌، مجدداً بخش‌هایی از سخنان هفته گذشته خود در آن جمع را تکرار کرد که این بار نیز به دلیل عدم دعوت مسئولان اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری از برخی رسانه‌ها، بخش‌هایی از آن به نقل از منابع آگاه از نظرتان می‌گذرد:
احمدی‌نژاد در بخشی از سخنان خود با اشاره به تخلف 3 هزار میلیارد تومانی اخیر گفت: یکی دیگر سوءاستفاده می‌کند، فحش آن را همه می‌خورند.
    6 سال پیش گفتیم سیستم بانکی را اصلاح کنید آنها آمدند و مقابله کردند. همان‌هایی که مدعی اصلاح سیستم بانکی هستند.
   احمدی‌نژاد با بیان اینکه بحث بنده با بحث کسانی که حرف سیاسی می‌زنند، ‌فرق دارد، اظهار داشت: آنها می‌خواهند با اصل موضوع که ایجاد 2 و نیم میلیون شغل است مقابله کنند، از همین‌رو به دنبال بهانه هستند تا حرکت رو به‌رشد اقتصاد کشور را کند کنند.
  یک عده‌ای صاحب نفوذ که پشتوانه آنها خارج از سیستم قوه مجریه است با زد و بند کارهای خودشان را انجام دادند و سوءاستفاده‌ای انجام شده، اما این را بهانه‌ای کردند تا در کارهای کشور اخلال ایجاد شود.
   "چرا انتقام از ملت می‌گیرید آنها که رشوه داده و تخلف کرده‌اند و پشتیبانی نفوذی داشتند را دستگیر و محاکمه کنید، چرا قائم مقام بانک مرکزی را دستگیر کردید. همان مدیرعاملی که این تخلف در آن بانک رخ داده در تاریخ 8 خرداد به رغم تاکیدات و تذکرات قبلی باز هم تسهیلات جدید داده است".
   وی با تاکید بر اینکه قائم مقام بانک مرکزی را تحت فشار قرار دادند و گفتند بگو فلانی پشتیبانی کرده تا تو را آزاد کنیم، تصریح کرد: 4 سال پیش یک آقایی از دو بانک پول گرفته بود تا جنس وارد کند، پول را گرفت اما هیچ جنسی وارد نکرد. آن فرد پول را در بازار مسکن برده بود.
   احمدی‌نژاد اکثر مدیران بانکی را جزو افراد خوب دانست و با اشاره به تخلف اخیر بانکی خاطرنشان کرد‌:
این کارها بهانه‌ای برای حمله به سیستم بانکی و دولت است و می‌خواهند فضای کسب و کار و اقتصاد کشور که رو به رشد است را تحت فشار قرار دهند.
احمدی‌نژاد متذکر شد: ‌ما قوه مجریه هستیم که کارها را طبق روال به سیستم بانکی می‌گوییم و اعلام می‌کنیم که این کار را بکنید اما چرا غیر از قوه مجریه دخالت می‌کنند و به بانک‌ها نامه می‌دهند که این تسهیلات را بده یا آن بدهی را امحا کن.
نامردی می‌کنند...
   وی گفت: یک جوری جلوه می‌دهند که تحقیر دولت و سیستم بانکی است و این نامردی است و نامردی هم جواب دارد. کار سیاسی با منافع ملی و اقتصاد جواب نمی‌دهد.
وارد زد و بندهای اصحاب قدرت نشده‌ایم
   احمدی‌نژاد خطاب به مدیران بانکی یادآور شد:
یکی از اهداف این سر و صداها این است که نگذارند شما کار کنید یا کار را کند، کنند و یا پیشرفت ایران دچار خدشه شود در حالی که همه می‌دانند این دولت پرچمدار مقابله با اینکارها است و وارد زد و بندهای اصحاب قدرت نشده‌ایم اما آنها می‌خواهند کارها را سست کنند تا دست کسی به کار نرود.
از کسی توصیه نپذیرید
   احمدی‌نژاد با بیان اینکه باید نظارت را جدی بگیرید، مجدداً مدیران بانکی را مورد خطاب قرار داد و اظهار داشت: از کسی توصیه نپذیرید.
نامه کسی که استحقاق دارد را پاسخ دهید
   وی تصریح کرد:
هرکسی نامه داد اگر آن طرف استحقاق داشت به او بدهید و اگر ندارد به او ندهید و محکم کنترل کنید و اجازه ندهید خدمات ارزشمند شما با یکی دو تا کوتاهی زیر سؤال برود.
به پای مظلوم می‌ایستم
   احمدی‌نژاد همچنین تاکید کرد:
بنده اگر به کسی ظلم شود، پایش می‌‌ایستم و اگر برای تک تک شما مدیران هم ظلم شود، پای‌تان می‌ایستم.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


افزایش 4 برابری برداشت عراق از میادین مشترک نفتی با ایران

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

      آقای نکونام! اخیراً در خصوص قضیه ی شیث و نصرتی گفته اید: "با کسانی که حق ملت را خوردند اینقدر قاطع برخورد کردید؟!"؛ گویا شما اصلاً اخبار را دنبال نمی کنید؟! مگر نمی دانید آنقدر با خاوری قاطع برخورد کردیم که از ترسش به کانادا فرار کرد و حتی جرئت نمی کند به کشور باز گردد؟!
نکونام همچنین گفت: "نصرتی نمی تواند برود سیگار بفروشد! "؛ خب! منهم نمی توانم بروم سیگار بفروشم! یعنی اگه یک نفر نتونه بره سیگار بفروشه دیگه مجاز هست که [...]!
   آقای رویانیان! قبلاً که به شما هشدار داده بودیم ورزش حساب و کتاب ندارد! یکی دیگر یک عملی انجام می دهد آنوقت شما باید پاسخگو باشید! فکرش را بکن! همین عادل فردوسی پوری که تا دیروز منتظر بود کی کارت سوختش شارژ می شود و از ترس سوختن کارت سوختش به شما نمی گفت بالای چشمتان ابروست این روزها به شما هم گیر می دهد! آخه رویانیان؛ بنزینت نبود؟! گازوئیلت نبود؟! دیگه مدیرعامل پرسپولیس شدنت چی بود؟! هان؟!
   آقای کریمی! شما گفتید: "کسانی که تخصص ندارند درباره اشتباه شیث و نصرتی نظر می دهند!"؛ ببخشید! الآن ما باید در مورد چه چیزی تخصص داشته باشیم که بتونیم درباره ی اون حرکت اظهار نظر کنیم؟! یعنی اون حرکت اونقدر حرکت پیچیده بود که برای اظهار نظر در موردش بایستی تخصص های لازم رو داشت؟! عجب!
آقای استیلی! شما گفتید: "نمی توانم هم حواشی داخل زمین را جمع کنم و هم داخل باشگاه را!"؛ خب اینا رو خودمون هم می دونیم! یک حرف جدیدتر می زدید!
آهان! استیلی همچنین گفته است: "برای ماندن فرصت نخواستم."؛ واقعاً؟! عجب! خب چرا؟! حیف نیست با این همه نتایج خوب و با این همه محبوبیت، توی پرسپولیس نمونی؟! شما تنها مربی پرسپولیس هستی که در زمان مربی گری اش 2تا از بازیکن های این تیم شهرت جهانی پیدا کردند و هنرنمایی هایشان در سایت های معتبر خبری گذاشته شد!! حالا می خوای بری؟! کجا با این عجله!! بودی حالا!!
آقای مهدوی کیا! شما گفتید: "موضوع شیث و نصرتی جنبه آموزشی ندارد!"؛ ای بابا! باز اگه پـ نـ پـ بنویسیم هوارتا کامنت میاد که "پـ نـ پـ" خز شده!!
   آقای وزیر ورزش! گفتید: "در حال ارزیابی این اتفاق هستم!"؛ آخه آقای وزیر؛ حیف وقت شما نیست که چنین موردهای چیپی رو ارزیابی کنین؟! همه چیز کاملاً واضح و مبرهن هست، مگه هواپیما سقوط کرده که دارین ارزیابی می کنین که چی شده و مقصر اصلی کی بوده؟!
و در پایان
آقای نصرتی! خودت رو زیاد ناراحت نکن! ما همینیم دیگه! یه نفر هزارتا کار خوب هم بکنه تا یه اشتباه بکنه زودی می زنیم توی سرش و حالشو می گیریم و تمام کارهای مثبت قبلی اش رو نادیده می گیریم! حالا درسته که شما اشتباه کردی، اشتباه خیلی خیلی بزرگی هم کردی؛ اما اینجا که ژاپن نیست که هرکس یه اشتباهی کرد زودی استعفا بده یا خودش رو بکشه! شما هم خودتو اذیت نکن! یعنی چی که اینقدر شرایطتت بد شده که برخی شایعه کرده بودن که خودکشی کردی؟! هان؟!
 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    تا 6 سال آینده عراق قرار است تولید نفت از میادین مشترک با ایران را 4 برابر افزایش دهد این در حالی است که ایران قرار است تا پایان برنامه پنجم (حدود 5 سال آینده) تنها یک میلیون بشکه به کل تولید کشور اضافه کند البته همین افزایش تولید یک میلیون بشکه‌ای به زعم کارشناسان محقق نخواهد شد.
عماد حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی در گفت‌وگو با «جهان صنعت» اظهار کرد: براساس برنامه‌های وزیر نفت که هفته گذشته به کمیسیون انرژی ارایه شد، این افزایش تولید
یک میلیون بشکه‌ای تا پایان برنامه پنجم منتفی است. این در حالی است که براساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته در کشور رقیب و برگزاری دو دور مناقصه و امضای حدود 40 قرارداد با شرکت‌های خارجی، تولید نزدیک به 8 تا 10 میلیون بشکه نفت در روز هدف‌گذاری شده است که در صورت تحقق این هدف پایه‌های ایران در اوپک متزلزل‌تر خواهد شد.
   حسینی افزایش ظرفیت تولید نفت به
یک میلیون بشکه را منتفی دانست و گفت با توجه به ارایه برنامه‌های وزیر نفت به کمیسیون انرژی در هفته گذشته در حال حاضر هدف وزارت نفت تثبیت تولید کنونی است و در شرایط کنونی تحقق این هدف برای وزارت نفت کار بزرگی است.
سخنگوی کمیسیون انرژی افزود:
با توجه به برنامه‌ریزی‌های وزارت نفت تا پایان برنامه پنجم توسعه افزایش تولید از میادین مختلف کمتر از 300 تا 400 یک میلیون بشکه خواهد بود.
نماینده قروه با اشاره به حضور شرکت‌های چندملیتی در پروژه‌های نفت عراق اظهار کرد:
کشور عراق به شدت در حال افزایش تولید از میادین مشترک است و با توجه به ماهیت میادین مشترک و شیب مخازن به سوی عراق این افزایش برداشت از سوی این کشور شدت بیشتری پیدا کرده است.
وی افزود:
در حال حاضر ایران با عراق و قطر همسایه نیست بلکه رقیب ایران در پروژه‌های نفتی کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه هستند که با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته با شدت چندین برابری از نفت ایران در میادین مشترک بهره‌برداری می‌کنند و تاکنون ضررهای هنگفتی به کشور وارد شده است.
سخنگوی کمیسیون انرژی با اشاره به کوتاهی مسوولان در پیشی‌گرفتن از عراق در میادین مشترک اظهار کرد: ایران در سال‌های گذشته فرصت‌سوزی کرد و زمانی که عراق درگیر مسایل داخلی بود با وجود برنامه‌ریزی‌های سالیان گذشته در مجلس اما متاسفانه وزارت نفت نتوانست در میادین مشترک با برنامه‌ها پیش برود و آنچه در حال حاضر در میادین اتفاق می‌افتد به هیچ‌وجه با برنامه‌ها همخوانی ندارد.
به گفته سخنگوی کمیسیون انرژی، در حال حاضر آنچه صنعت نفت را آزار می‌دهد عدم ثبات مدیریتی است.
   وی با اشاره به سوءمدیریت در صنعت نفت در سالیان گذشته اظهار کرد: 11 وزیر طی 8 سال برای صنعت نفت سیاست‌گذاری کردند و متاسفانه در میادینی که می‌توانستیم از توان متخصصان داخلی استفاده کنیم پروژه‌ها را به پیمانکاران خارجی واگذار کردیم و در پروژه‌هایی که به تکنولوژی‌های پیشرفته نیاز داشتیم با حذف پیمانکاران خارجی پروژه‌ها را به شرکت‌های داخلی واگذار کردیم. وی این چندگانگی را ناشی از عدم مدیریت یکپارچه در صنعت نفت عنوان کرد و گفت: با چنین مدیریتی اهداف پیش‌بینی شده برای صنعت نفت محقق نخواهد شد.
پروژه‌های صنعت نفت و گاز دستوری انجام نمی‌شود
این عضو کمیسیون انرژی با اشاره به اولتیاتوم وزیر نفت به پیمانکاران پارس‌جنوبی اظهار کرد: پروژه‌های صنعت نفت و گاز دستوری انجام نمی‌شود.
وی افزود:
این دستور همانند برنامه دستوری وزارت نفت در پارس‌جنوبی است در حالی که 16 ماه از وعده 35 ماهه توسعه فازهای پارس‌جنوبی می‌گذرد اما تاکنون پیشرفت فیزیکی این فازها به 40 درصد رسیده است.
عماد حسینی تصریح کرد: آنچه در میادین مشترک باید در نظر گرفته شود مدیریت بهینه و استفاده از نیروهایی متخصص در عرصه‌های کلان این صنعت است که در حال حاضر این اتفاق نمی‌افتد و افراد غیرمتخصص این پروژه‌ها را مدیریت می‌کنند.
تزلزل جایگاه ایران در اوپک
براساس این گزارش، در شرایط فعلی ایران و عراق به ترتیب با تولید روزانه نزدیک به 4  میلیون بشکه و 3  میلیون بشکه نفت جزو کشورهای بزرگ صادرکننده طلای سیاه در خاورمیانه هستند اما با توجه به بسیج شرکت‌های بین‌المللی درعراق و برنامه‌ریزی‌های این کشور برای افزایش تولید نفت و گاز، در آینده نزدیک عراق نه‌تنها رقیب جدی ایران در زمینه صادرات نفت در منطقه خواهد بود بلکه جایگاه ایران در اوپک را نیز متزلزل خواهد کرد.
   از سوی دیگر ایران به دلیل کمبود منابع مالی و خلف وعده پیمانکارانش در میادین مشترک با عراق در حال حاضر تنها به بخشی از برنامه‌هایش در میادین نفتی دست یافته و با وجود تلاش‌های وزیر نفت در جذب منابع مالی و توسعه و تولید زود هنگام از میادین مشترک اما با توجه به همکاری عراق با شرکت‌های چند ملیتی، این کشور در رقابت با ایران چندین گام جلوتر است.
هدف‌گذاری‌های عراق در تولید نفت
   براساس گزارش مهر، عراق با مشارکت شرکت‌های بین‌المللی برنامه گسترده‌ای برای توسعه 3 میدان مشترک و عظیم نفتی خود با ایران تدوین کرده است. به طوری که هم‌اکنون قرارداد طرح توسعه میدان مجنون (آزادگان جنوبی) به شرکت‌های شل و پتروناس مالزی امضا شده است و برخی از شرکت‌های اروپایی و آمریکایی همچون‌هالیبرتون به عنوان شرکت‌های فرعی در این پروژه مشارکت دارند.
میدان مجنون با شصت وُ پنج میلیارد بشکه نفت درجا با میدان آزادگان ایران مشترک است؛ مطالعات حاکی از آن است که 6/12 میلیارد بشکه آن قابل برداشت است و هم‌اکنون عراق هم حدود 50?000 بشکه نفت در روز از آن تولید دارند.
عراق برای توسعه نیمه میدان عظیم نفتی آزادگان 3 فاز در نظر گرفته که در فاز اول تولید 175?000 بشکه در روز، فاز دوم 360?000 بشکه در روز و فاز سوم افزایش آن به 1.8 میلیون بشکه در روز تا سال 2017 میلادی را هدف‌گذاری کرده این در حالی است که هدف‌گذاری ایران برای تولید نهایی از این میدان 600?000 بشکه در روز است.
میدان نهر عمر با 29?000?000?000 بشکه نفت درجا، قابلیت برداشت 6?000?000?000 بشکه نفت را دارد به‌منظور توسعه این میدان عراق مذاکرات را با شرکت توتال فرانسه آغاز شده و هدف از تولید نهایی آن، برداشت 450?000 بشکه نفت‌خام در روز است.
میدان مشترک نفتی ابوغریب (مشترک با دهلران) هم یکی از میادین مشترک نفتی عراق با ایران بوده که قرارداد این میدان به کنسرسیومی متشکل از شرکت‌های ساینوپک و سینوکم چین واگذار شده است و عراق قصد تولید روزانه 400 تا 450?000 بشکه نفت از این میدان مرزی را دارد.
   شرکت‌های بزرگ چندملیتی با امضای قراردادهای چند میلیارد‌دلاری توسعه میادین مشترک ایران در طرف عراق را آغاز کرده‌اند که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2017 برداشت نفت عراق از میادین مشترک با ایران تا 4 برابر افزایش یابد.
هدف‌گذاری تولید نفت در ایران
این در حالی است که ایران براساس برنامه چهارم توسعه، شرکت ملی نفت ایران قرارداد طرح توسعه میادین مشترک نفتی آزادگان جنوبی، آزادگان شمالی و یادآوران را به شرکت‌های چینی واگذار کرده است و ایران قصد دارد با توسعه این 3 میدان مرزی به ترتیب روزانه 600?000 بشکه، 75?000 بشکه و 185?000 بشکه تا سال 1394 به ظرفیت تولید نفت خام خود اضافه کند.
برای توسعه میادین مشترک نفتی آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران به چندین میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است که پیش‌بینی می‌شود تولید زودهنگام نفت از میدان نفتی یادآوران با ظرفیت تولید روزانه 20?000 بشکه تا یک ماه آینده آغاز شود.
در میدان آزادگان شمالی و جنوبی هم دو پیمانکار چینی عملیات اجرایی را آغاز کرده‌اند و در شرایط فعلی فقط 50?000 بشکه نفت از نیمه‌جنوبی میدان نفتی آزادگان برداشت می‌شود.
وضعیت توسعه میادین کوچک مشترک نفتی ایران- عراق
اگرچه عراق و ایران هیچ‌کدام تمایل به اعلام آمار دقیقی از ذخایر و تولید خود از میدان‌های مشترک ندارند ولی براساس آمارهای سازمان‌های بی‌طرف بین‌المللی، ذخیره میدان نفت‌خانه 305?000?000 بشکه نفت است که برنامه تولید روزانه 10?000 بشکه نفت از این میدان پیش‌بینی شده است.
ذخیره نفت‌خام درجای میدان فکه (جبل فوقی یا پایدار غرب) 65 / 7 میلیارد بشکه بوده که یک میلیارد بشکه آن قابل استحصال اعلام شده است؛ میدان ابوغریب 85 / 11 میلیارد بشکه نفت درجا دارد که توسعه آن به به کنسرسیومی از شرکت‌های سینوپک و سینوکوم چین واگذار شده و قرار است تا سال 2017 میلادی تولید این میدان به 450 هزر بشکه در روز برسد.
ذخایر درجای میدان بدرا (آذر) 650?000?000 بشکه اعلام شده که یکصد میلیون بشکه آن قابل برداشت شناسایی شده است. در این میدان هدف عراق تولید روزانه 30?000 بشکه است که برای توسعه آن با شرکت‌های گازپروم روسیه، پتروناس مالزی و TPA ترکیه قرارداد امضا شده است.
   البته ایران نیز مذاکرات توسعه میدان آذر، مشترک با بدرا را از مدت‌ها قبل آغاز کرده که پس از تعلل شرکت‌های روسی در توسعه این، قرار شد سازندگان و پیمانکاران ایرانی با سرمایه‌گذاری دو میلیارد دلاری این میدان مشترک را توسعه دهند.
رستم قاسمی، وزیر نفت در آخرین اظهارنظر رسمی خود از تعیین‌تکلیف قراردادی و آغاز عملیات اجرایی طرح توسعه میادین مشترک نفتی با عراق حداکثر تا اواسط آذرماه امسال خبر داده است. در مجموع در شرایط فعلی عملیات اجرایی توسعه میادین کوچک مشترک با عراق همچون آذر، دهلران، پایدار غرب و نفت شهر به کنسرسیومی متشکل از پیمانکاران داخلی امضا شده است.
   کارشناسان اقتصادی بر این باورند که این میادین با وجود مشترک بودن اما از ذخایر قابل توجه و عظیم نفت خام برخوردار نیستند و حتی در صورت عقب‌ماندگی ایران در توسعه این میادین روزانه بین 30 تا 50?000 بشکه عدم‌النفع برای اقتصاد ملی به همراه دارد.

توسعه میادین مستقل نفتی برای حفظ جایگاه در اوپک

گزارش موسسات بین‌المللی بی‌طرف نشان می‌دهد تا پایان سال گذشته میلادی ایران با توسعه 5 میدان به‌طور متوسط روزانه 115?000 بشکه و عراق حدود 173?000 بشکه نفت از میادین مشترک برداشت کرده‌اند.
با توسعه 8 میدان نفتی در طرف ایران پیش‌بینی می‌شود تا سال 1394 ظرفیت تولید از این میادین به 526000 بشکه در روز افزایش یابد.
از سویی عراق با مشارکت شرکت‌های خارجی قصد تولید حدود 2/2 میلیون بشکه نفت خام از میادین مشترک با ایران را دارد که در صورت تحقق این هدف برداشت نفت عراق از میادین مشترک بیش از 4 برابر ایران خواهد بود.
در حال حاضر برای توسعه کامل دو میدان مشترک آزادگان جنوبی و یادآوران در طرف ایران ظرفیت تولید روزانه کمتر از 900?000 بشکه نفت تا 10 سال آینده تدوین شده است اما عراق از این 2 میدان تا سال 2017 میلادی حدود دو میلیون بشکه در روز برداشت خواهد کرد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند:
با توجه به توان محدود منابع مالی و پیمانکاری ایران به دلیل تحریم‌های غیرقانونی برخی از کشورهای سلطه‌گر شرکت ملی نفت ایران باید تمام ظرفیت خود را برای توسعه میادین آزادگان جنوبی و یادآوران متمرکز کند.
برخلاف اعتقاد کارشناسان در شرایط فعلی مجموعه شرکت‌های تابع شرکت ملی نفت با استدلال حفظ جایگاه ایران در اوپک اقدام به برگزاری مناقصه و توسعه میادین مستقل نفتی کرده‌اند که حتی در صورت عدم توسعه این میادین تا قرن‌های آینده هم پتانسیل تولید نفت را دارند.
بر این اساس امسال فقط در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران تولید نفت از میادین مستقلی همچون خشت، سروستان سعادت‌آباد آغاز می‌شود ضمن آنکه برنامه‌ریزی برای برگزاری مناقصات توسعه میادین مستقل دیگری همچون سمند، سورو، طوس، کبیرکوه، کوهمند، البرز، شاخه، ویزنهار و عسلویه شرقی و تنگ‌بیجار در دستور کار قرار گرفته است.
با توجه به اینکه تفاوت میزان برداشت از میادین مشترک منجر به مهاجرت و عدم‌النفع‌های غیر قابل جبرانی خواهد شد جا دارد مسوولان شرکت ملی نفت ایران به جای توسعه میادین مستقل برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای برای توسعه میادین مشترک نفتی را اجرایی کنند.
شایان ذکر است در حال حاضر ایران و عراق در خط مرزی و مشترک خود دارای 8 میدان نفتی مشترک هستند که ذخایر قابل برداشت این میادین حدود 14?000?000?000 بشکه برآورد می‌شود به طوری که 9 درصد از ذخایر نفت خام ایران در مخازن مشترک با عراق قرار گرفته است.
آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که تاکنون شرکت ملی نفت ایران بیش از 200?000?000 بشکه نفت از میادین مشترک با عراق در یکصد سال گذشته برداشت کرده است و در حال حاضر هم به‌طور متوسط روزانه 115?000 بشکه نفت از این میادین برداشت انجام می‌شود.
هم‌اکنون 8 میدان دهلران (ابوغریب شمالی)، نفت شهر (نفت خانه)، پایدارغرب (جبل فوقی)، آذر (بدری)، آزادگان (مجنون)، یادآوران (نهر عمر)، آبان یا دهلران (ابوغریب جنوبی) و اروند (طرف عراقی بی‌نام) بین ایران و عراق مشترک است.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


حجتیکرمانی: دوست دارم فضای بهمن57 دوباره تکرار شود

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

      نماینده سابق تهران، معتقد است که محمود احمدی‌نژاد فقط دوندگی، حضور فیزیکی و سخنرانی‌های هیجانی و بعضاً متوهمانه را کار می‌داند.
   عماد افروغ در یادداشتی که با عنوان «روش» احمدی‌نژادی و تبعات آن «برای خبرآنلاین نوشته، با انتقاد از بی‌توجهی احمدی‌نژاد به اقتدار قوه قضاییه در سخنرانی روز پنج‌شنبه هفته گذشته‌اش در جمع هواداران و اعضای ستادهای انتخاباتی سابقش، آورده است:
آنچه به‌طور خاص و به خوبی در این سخنرانی مشهود است، تداوم همان روند انتخاباتی تفرقه‌افکنی، ایراد اتهامات اثبات‌نشده غیر‌قضایی و فرافکنی به منظور بستر‌سازی برای جذب مخاطبان خاص و به‌طور عمده احساسی و هیجانی‌است. روشی که متأسفانه در مبارزات انتخاباتی 84 و 88 و البته با اشاره به موارد متفاوت جواب داده است، اما دریغ از یک سند محکمه‌پسند ویا حکم قضایی اثبات شده.
   به گفته وی،
ظاهراً این تنها راهی است که ایشان برای ماندن در قدرت و دستیابی بیشتر به آن می‌شناسد، «روشی احمدی‌‌نژادی» که تنها امید واهی ایجاد می‌کند و البته عرض و آبرو می‌برد.
   این استاد جامعه‌شناس با طرح این سوال که این شیوه، چه جایگاهی در یک نظام قانونی، مقتدر و اسلامی، آنهم پس از 32 سال که از عمر شریف جمهوری اسلامی می‌گذرد دارد؟ و مگر این کشور قانون و به طور خاص قوه قضائیه به عنوان حافظ قانون و کانون رسیدگی به تخلفات و جرایم ندارد؟ افزوده: آنچه از این سخنرانی تلویحا مستفاد می‌شود، این است که ظاهراً ایشان فقط دوندگی، حضور فیزیکی و سخنرانی‌های هیجانی و بعضا متوهمانه را کار می‌داند و کار فکری، خردورزی و نخبگی، از نظر ایشان عین بیکاری و بی‌عاری است و البته این بیکاری‌ها و بی‌عاری‌ها، ظاهرا بد جوری عرصه را تنگ نموده است.
 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

   محمد جواد حجتی کرمانی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی تصریح دارد که همچنان رابطه?اش با آیت?الله مصباح یزدی بسیار صمیمانه است.
نماینده مجلس اول در لابه‌لای سخنان خود به این مساله اشاره دارد که در جریان رای عدم کفایت به بنی‌صدر پلاکارد بزرگی در مجلس نصب شده بود که رای ندادن به عدم کفایت سیاسی بنی صدر را کمک به آمریکا می‌دانست. حجتی کرمانی با یادآوری خاطرات گذشته، انجا که از دیدارش با مقام معظم رهبری می‌گوید، اشک در چشمانش حلقه می‌زند.
مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با وی را در ادامه بخوانید:
نامه‌نگاری شما با آیت الله مصباح یزدی یک موج رسانه‌ای ایجاد کرد. فارغ از بحث‌های معطوف به این نامه، آیا شما با آیت‌الله مصباح قبل از انقلاب هم رابطه داشتید و اصولاً این رابطه چگونه بود؟
بله، ما در قم از سال 1331 با آقای مصباح در مدرسه حجتیه قم سکنی داشتیم و با هم دعای ندبه می‌رفتیم. استاد و مراد آقای مصباح، علامه طباطبایی بود. ایشان فلسفه را از علامه طباطبایی آموخت و به خوبی توانست حق شاگردی را ادا کند. من و آقای مصباح، شهید باهنر، آقای قربانی امام جمعه رشت، آقای موحدی‌کرمانی که پسر عموی همسر من هستند در مدرسه دین و دانش «هم شاگردی» بودیم. استاد ما شهید بهشتی بود که در کنار درس‌های زبان و فیزیک که از دیگر اساتید آموخته بودیم به ما «فلسفه علم» درس می‌داد.
آقای مصباح، فردی محترم و مبادی آداب و مهربان هستند، اما متاسفانه در درگیری‌های سیاسی شخصیت اشخاص تحریف می‌شود.
آقای مصباح به هیچ‌وجه مجتهد سیاسی نیست. شرکت در باند‌بازی‌های سیاسی در شان مقام علمی استاد بزگواری چون آقای مصباح نیست و من آن را اشتباهی بزرگ می‌دانم. افرادی می‌خواهند، آقای مصباح را در برابر آقای مهدوی‌کنی قرار بدهند. اصلاً این جناح‌بندی‌ها از هیچ طرف دردی را دوا نمی‌کند. من بر این باورم که اگر آقای مصباح، مجتهد سیاسی نیست آقای مهدوی‌کنی نیز در زمینه اجتهاد سیاسی نمره کامل نمی‌گیرد. مجتهدان سیاسی در بین روحانیون دست‌اندکار در سطح کشور بسیار کم هستند. خود من یک منتقد سیاسی در قلمرو نظری هستم، ولی خودم را برای تصدی مسئولیت‌های سیاسی شایسته نمی‌دانم. چون زود عصبانی می‌شوم.
بعد از آن مناظره جنجالی بین شما و آقای مصباح‌یزدی در 12 سال پیش، آیا رابطه شما تیره شد؟
همدیگر را کم می‌بینیم. اما این بار که قم رفتم می‌خواهم حتماً ایشان را ببینم. آقای مصباح خیلی خوش‌مجلس است. بعد از آن مناظره اصلاً رابطه ما سرد نشد. بعد از مناظره یک بار ما مهمان رهبری بودیم که با آقای مصباح روبروی هم نشسته بودیم. یک خبرنگار در مورد آن مناظره سوال کرد که آقای مصباح تصریح کرد که ما با هم گفت‌وگوی دوستانه داشتیم و برنده و بازنده هم مطرح نبود.
اما تصور عمومی این بود که بین شما و آقای مصباح شکرآب شده است؟
ابداً حتی یک ذره دلخوری پیش نیامد. بین ما طلبه‌ها از این بحث‌ها زیاد پیش می‌آید، ولی رابطه دوستانه همچنان پابرجاست. من قلباً به آقای مصباح علاقمندم، منتهی از نظر سیاسی موضع‌‌گیری‌ها، سخنرانی‌ها و فعالیت‌های ایشان را قبول ندارم.
حالا برای نمونه از روابط ما عمامه‌به‌سرها خاطره‌ای نقل می‌کنم. آقای عباس ملکی معاون آقای ولایتی بود. سالگرد پدر ایشان مرحوم آقای شیخ مصطفی ملکی در مسجد همت برگزار شد.
در آن جلسه آقای کروبی به عنوان رئیس مجلس حضور داشت و آقای ناطق‌نوری وارد شد. تمام مردم نگاه می‌کردند که این دو چه برخوردی با هم می‌کنند. این دو به قدری گرم و صمیمی برخورد کردند که کسی باور نمی‌کرد. در آن جلسه آنقدر این دو دوستانه و بلند‌بلند با هم صحبت می‌کردند که بعضی‌ها صدای فردی که بالای منبر بود را نمی‌شنیدند! آقای کروبی و ناطق‌نوری رفاقت دیرینه‌ای دارند.
شما با شهید باهنر هم محشور بودید؟
بله ما همشهری هستیم و همشاگردی بودیم. من در سال 1324 در مدرسه معصومیه کرمان نزد اساتیدی همچون مرحوم آیت‌الله صالحی کرمانی، مرحوم آقای حقیقی و ... درس می‌خواندم و از آن سال تا زمان شهادت ایشان با هم بودیم. دیگران به ما می‌گفتند «جوادین».
ایشان بسیار آدم آرامی بود و بیشتر کارفرهنگی می‌کرد تا سیاسی، اینطور نبود؟
من نجیب‌تر از آقای باهنر تا به حال ندیدم. حلیم‌تر از آقای بهشتی هم کمتر دیده‌ام. اما نمره حلم و خودداری آقای باهنر از شهید بهشتی هم بیشتر است؛ چند بار دیدم که چگونه آقای بهشتی موقع عصبانیت سرخ می‌شد. اما همین را هم از آقای باهنر ندیدم.
با آقای هاشمی از کی آشنا شدید؟
من از سال 31 با ایشان در قم آشنا شدم. آقای هاشمی با شیخ محمد هاشمیان پسر عمویش که دامادشان شده بود و آقای شیخ حسین هاشمیان که در حال حاضر نماینده مجلس است با هم جلساتی را تشکیل می‌دادند که من و عده‌ای دیگر در این جلسات بسیار صمیمی شرکت می‌کردیم. خدا رحمت کند مرحوم ربانی‌املشی را که از اصحاب همیشگی این گعده‌ها بود. از دوستان دیگر این گعده‌ها آقای بهرامی ساوجی که بعد از انقلاب دچار مشکلاتی شد، بود. این‌ها اهل گعده و فوتبال‌بازی و بیرون‌رفتن و تفریح بودند و من و آقای باهنر و آقای ایرانمنش را هم با خود می‌بردند.
از همه ما متمکن‌تر آقای هاشمی بود. ایشان سال 31 که من قم رفتم از انگشت‌شمار طلبه‌هایی بود که منزل داشت و به اصطلاح از طلبه‌های اعیان بود. وقتی آقا سید محسن خرازی هم به قم آمد ایشان هم منزل داشت و موسسه در راه حق را آقای خرازی با پول خود راه‌اندازی کرد.
در زندان هم با هم بودید؟
مدت کمی با آقای هاشمی در زندان قصر با هم بودیم. آقای هاشمی، آقای ناطق و حاج آقا فداقی را به زندان آوردند که چند روزی با هم بودیم. آقای ناطق از حواریون آقای هاشمی محسوب می‌شد.
از ظواهر بر می‌آید که آقای هاشمی اهل گعده نیست.
   من آقای هاشمی را می‌شناسم. پدر «گعده» است! این‌ها وقتی قم بودند پسرعموشان آقای شیخ حسین هاشمیان که نماینده فعلی رفسنجان است، جلسات بگو بخند تا دل‌تان بخواهد داشتند. خود آقای هاشمی در حال حاضر دل و دماغ ندارد وگرنه بسیار خوش‌برخورد و گعده‌ای است. پارسال که پیش ایشان رفتم تمام سخنان ما مربوط به یادآوری خاطرات گذشته بود و تمام مدت می‌خندیدیم. اما ایشان آنقدر اشتغال سیاسی دارد که دیگر وقت نمی‌کند که این جلسات را برگزار کند. وقتی با آقای هاشمی از نزدیک جلسه داشته باشید متوجه می‌شوید که چقدر با شما رفیق است.
اما در مجلس اول شما آقای هاشمی را عصبانی می‌کردید؟
دعوای طلبگی بود.
ایشان همیشه به شما اخطار می‌دادند؟
همیشه که نه! در رابطه با عصبانیت‌های خودم که حتی از یک موردش هم راضی نیستم، لازم است خاطره‌ای را بگویم. در منزل مرحوم آقا شیخ محمد‌رضا آیت‌اللهی کرمانی که پسرش آقای حمید رضا آیت‌اللهی، حضور داشتند مهمان بودیم. شهید بهشتی همسر ما را می‌بیند و به ایشان می‌گوید به آقای حجتی بگو عصبانی که می‌شود حتی اگر حرف حسابی هم داشته باشد، کسی آن را گوش نمی‌کند. این حرف آقای بهشتی روان‌شناسی دقیقی بود که از من داشت. در جریان مجادلات مجلس گاهی حرف من حق بود. اما بد بیان می‌شد.
تازگی‌ها با آقای هاشمی دیدار داشته‌اید؟
در دیداری که بعد از نگارش نامه اول به آقای مصباح داشتم به ایشان گفتم که به یاد دارید که در مجلس اول چه برخوردی با مهندس بازرگان می‌کردید؟ این تاوان همان برخوردها است، که نه مهندس بازرگان بلکه احمدی‌نژادی تاوان گرفت که بچه بچه بچه بچه مهندس بازرگان هم محسوب نمی‌شود. خداوند اینگونه انتقام می‌گیرد، وقتی که با آدم پاکی مانند مهندس بازرگان اینگونه برخورد می‌کنید احمدی‌نژاد بر سر کار می‌آید.
البته احمدی‌نژاد آدم بسیار خوبی است این را همیشه گفته‌ام و به آن اعتقاد دارم، اما رئیس‌جمهور بسیار بسیار بدی است.
پاسخ آقای هاشمی چه بود؟
مطالبی را گفتند که جای بیانش اینجا نیست.
در جریان عزل بنی‌صدر شما چرا مخالف بودید؟
من و عده دیگری از نمایندگان رای ممتنع دادیم. من از اول شروع دعوا با بنی‌صدر، بارها انتقاد کردم که چرا به رئیس‌جمهور اینطور توهین می‌کنند و در روزنامه‌ها فحش می‌دهند. اگر قرار است بنی‌صدر نباشد چرا دیگر به وی فحش می‌دهند. چرا اینهمه جوسازی می‌کنند. به خوبی به یاد دارم که روزی که عدم کفایت سیاسی ایشان مطرح شد، تمام مجلس پر‌شده بود از تماشا‌چی. این افراد مرتب شعار علیه بنی‌صدر می‌دادند. در این فضا امکان نداشت کسی بتواند حرف بزند. پلاکارد بزرگی با خط درشت بر در ورودی مجلس نصب کرده بودند به این مضمون که «رای ممتنع به بنی‌صدر همکاری با اوست و کمک به آمریکا» با این وصف من و 12 نفر دیگر که رای ممتنع دادیم یعنی با آمریکا همکاری کردیم!!
  
موافقان بنی‌صدر در آن جلسه نیامدند؟
   به نظرم آقای مهندس بازرگان و نهضت‌آزادی‌ها نیامدند و در رای‌گیری شرکت نکردند. من و 12 نفر دیگر رای ممتنع دادیم. به یاد دارم که قبل از طرح عدم کفایت در مجلس، به آقای بهشتی که رئیس دیوان عالی کشور بود، گفتم من می‌خواهم در مورد بنی‌صدر با شما صحبت کنم؛ زیرا این روش ما روش خوبی نیست که در پیش‌گرفته شده است. آقای بهشتی از من دعوت کرد که ناهار پیش وی بروم. دیوان عالی کشور روبروی نخست‌وزیری بود. من آنجا رفتم و حدود 3 ساعت صحبت کردیم. ایشان با سعه‌صدر سخنان من را گوش کرد با اینکه سمت استادی من را داشت.
واکنش موافقان بنی‌‌صدر نسبت به شما چه بود؟
در جریان عزل بنی‌صدر، عده‌ای از طرفداران بنی‌صدر تصور می‌کردند من بنی‌صدری هستم. بنی‌صدر در قزوین عده‌ای مرید داشت. آقای ابوترابی که خدا ایشان را رحمت کند به همراه آقای دکترصدرحاج سید جوادی که نماینده قزوین بودند از حامیان بنی‌صدر به شمار می‌رفتند.
عده‌ای از هواداران ایشان که اسم و رسم‌شان را به یاد ندارم، پیش از عزل بنی‌صدر مرا به قزوین دعوت کردند که مصادف با حضور خانم طالقانی در قزوین شد. شب در مسجد دیدم که دو عکس بزرگ یکی از امام و دیگری از بنی‌صدر در جلسه سخنرانی نصب کرده بودند. در ضمن سخنرانی خود از فضایل شهید بهشتی گفتم و سردترین سخنرانی را در زندگی خود انجام دادم. من احساس کردم که مجلس یخ کرده است! در پایان مجلس کسانی که من را دعوت کرده بودند دیگر به سراغ من نیامدند. یک فرد خیری پیدا شد من را به منزلش برد، شامی خوردیم و به تهران برگشتیم.
   حالا فهمیدید که چرا من کاره‌ای نشده‌ام و سمتی ندارم؟ چنین فردی که در بین طرفداران بنی‌صدر از بهشتی تعریف کند اهل سیاسی‌کاری است؟ من واقعاً توی بازی نبودم و تصور نمی‌کردم که اختلاف اینقدر شدید است.
شما در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای مشاور ایشان بودید. از آن دوره خاطره‌ای دارید؟
آیت‌الله خامنه‌ای در زمان ریاست‌جمهوری به طور هفتگی یا ماهانه (درست یادم نیست) در دانشگاه تهران با دانشجویان بعد از نماز ظهر و عصر جلسه پرسش و پاسخ داشتند. یک دانشجو از ایشان پرسید که چرا آقای حجتی که مشاور شما است چرا چنین حرفی زده است؟ ایشان ضمن تعریف از من گفتند که مگر مشاور من نمی‌تواند نظر مخالف من داشته باشد؟ ایشان از نظرات من کاملاً آگاه هستند. در عین حال از قدیم‌الایام از سال 37 تا کنون ایشان نسبت به من بسیار لطف داشته و من هم علیرغم اختلاف‌نظرها یک ذره از عشق و علاقه‌ام به ایشان کم نشده است. انتقاد در جای خود محفوظ است.
از ایشان دیگر چه خاطراتی دارید؟
اولین دیدار ما با ایشان سال 37 در قم بود. البته حضور ایشان در قم 5 سال بعد از ما بود. ایشان پیش از این تاریخ، در مشهد دوران طلبگی خود را می‌گذراندند. من بعد از فوت مرحوم پدرم به کرمان سفری داشتم وقتی به قم برگشتم ایشان برای اولین بار برای ادامه تحصیل به قم آمده بودند. به یاد دارم که بعد از برگشت من به قم، وقت مغرب که اذان را گفته بودند در مدرسه حجتیه به سمت حجره اخوی می‌رفتم. نزدیک حوض در اواسط مدرسه، یک آقایی آغوش باز کرد و با لطف به من گفت شما آقای حجتی هستید؟ او سید علی خامنه‌ای بود. این دوستی و عشق دوجانبه همچنان ادامه یافت و وجود دارد و من همواره از خدا خواسته‌ام که این علاقه منشا برکت برای انقلاب شود. زیرا من به این سید بزرگوار بسیار علاقه دارم. به یاد دارم من و مرحوم آقای سید کمال شیرازی که از عرفا و نزدیکان امام در نجف محسوب می‌شد برای مدتی، شب‌ها دورهم جمع می‌شدیم و به اتفاق آیت‌الله خامنه‌ای زیرکرسی، حافظ می‌خواندیم. آقای خامنه‌ای بسیار خوش‌صدا بود و به همراه مرحوم آقا سید شیرازی اشعار حافظ را می‌خواندند و گاهی گریه می‌کردیم. این خاطرات مربوط به سال‌های قبل از 40 است.
اما در اوایل شروع نهضت، در جریان انجمن‌های ایالتی و ولایتی آقای خامنه‌ای سفرهای متعددی به کرمان داشتند از جمله، در سفری به کرمان چند روز در مدرسه معصومیه کرمان اقامت داشتند و بعد به زاهدان رفتند. در آن ایام حشر و نشر زیادی بین ما صورت گرفت و دیدارهای زیادی بین ایشان و فعالان سیاسی کرمان انجام می‌شد. در زمان ریاست‌جمهوری و ایام رهبری هم به کرمان مسافرت کرده‌اند که من همراه ایشان بودم. ایشان از جوانان فعال و با شور نشاط آن‌ها در ایام نهضت به نیکی یاد می‌کنند ...اصولاً روابط ایشان با کرمانی‌ها سابقه دیرینه دارد.
می‌توانید به سوابق این رابطه دوستانه اشاره کنید؟
رابطه آقا با کرمانی‌ها به دوران تحصیلات ابتدایی ایشان برمی‌گردد که شرح اجمالی آن این است؛ دایی مادر من مرحوم میرزا حسین تدین به عنوان یک فرد فرهنگی، از کرمان به مشهد مهاجرت کرد. در مشهد مدرسه‌ای مذهبی در بازار سر شور مشهد احداث کرد به نام «دار التعلیم دیانتی». در این بازار، مسجد آقا سید جواد تبریزی پدر آیت‌الله خامنه‌ای قرار داشت. مدرسه دارالتعلیم دیانتی مورد اعتماد علما و بازاری‌های مشهد بود به گونه‌ای که مرحوم آقا سید جواد تبریزی سه پسر خود یعنی آقا سید محمد، آقا سید علی و آقا سید هادی را در این مدرسه ثبت‌نام کرد. تحصیلات ابتدایی به راداران خامنه‌ای در این مدرسه صورت گرفت. آقای تدین با لهجه غلیظ کرمانی صحبت می‌کرد. معلم خط آقای خامنه‌ای آقای علینقی اقدسی بود که پسردایی من است که در حال حاضر در مشهد روضه‌خوانی می‌کند. این مساله به سنین 12 سالگی ایشان برمی‌گردد. مرحوم آقای تدین بسیار خوش‌اخلاق و خوش‌برخورد بود. این مدیر، با وجود صلابت بسیار مورد علاقه بچه‌ها بود. درسفر ایشان در دوران ریاست‌جمهوری به مشهد، ایشان خواستار دیدار آقای تدین شد. آقای تدین که عبا با پالتوو کلاه‌ پوستی می‌پوشید به دلیل شغل خود مشهور به آقای مدیر بود، با آقای خامنه‌ای در سالن تشریفات آستان قدس دیدار کرد. باری رابطه آقای خامنه‌ای با کرمانی‌ها در سال‌های بعد نیز تکرار شد. آقای خامنه‌ای در مسجدی به نام کرامت نماز می‌خواندند که مرحوم سید رضا کرامت کرمانی بانی آن مسجد بود. من تازه از زندان آزاد شده بودم. آن زمان آقای مهدی اسدی که بعد از انقلاب مدیر کل آموزش و پرورش استان خراسان شد، به من گفت که آقای خامنه‌ای گفته‌اند که هروقت فلانی به مشهد آمد به من خبر بدهید تا بلافاصله وی را ببینم. موقع شب و هنگام نماز وارد خانه آقای اسدی شدیم. آقای اسدی به من گفت که من می‌روم تا به آقای خامنه‌ای خبر بدهم که شما آمده‌اید. بعد از چند دقیقه در حالیکه آقای خامنه‌ای را پشت موتور نشانده بود وارد شدند و ما یکدیگر را با عشق و محبت زاید‌الوصفی درآغوش گرفتیم. آقای خامنه‌ای ننشستند و گفتند الان مردم منتظر سخنرانی من هستند بنابراین من می‌روم و بعد یکدیگر را می‌بینیم.
شما آخرین بار چه زمانی آیت‌الله خامنه‌ای را دیدید؟
امسال قبل از ماه رمضان بود. در یک جلسه خصوصی با ایشان دیدار داشتم. من هیچ‌وقت با جمعیت با ایشان ملاقات نمی‌کنم. این ملاقات نزدیک یک ساعت و نیم به طول کشید.
در این جلسات بحث‌های سیاسی صورت می‌گیرد یا حرف دیگری زده می‌شود؟
بیشتر خاطرات بیان می‌شود. ایشان خاطره تبعید ایرانشهر را ذکر کردند که البته بعضی را یادم نبود بعضی خاطرات را من به یاد داشتم و ذکر می‌کردم.
خاطره ایرانشهر؟
من بعد از چهلم حاج آقا مصطفی که سخنرانی کرده بودم به ایرانشهر تبعید شدم. بعد از پنج روز، آقای خامنه‌ای را در مشهد بازداشت کرده و به ایرانشهر آوردند. ایشان چند روز در خانه ما سکونت کردند. همسرم تا مدتی غذا درست می‌کرد که بعد از گذشت سال‌ها، ایشان همواره از این قرمه‌سبزی‌های همسرم تعریف می‌کنند. یک بار ما به بزمان (شهری شیعه‌نشین در سیستان وبلوچستان) رفتیم که ساداتی دارد که از آقای خامنه‌ای دعوت کرده بودند که در مسجد آن‌ها سخنرانی کنند. آقای خامنه‌ای که راننده‌ای ماهربودند سوار ماشین یکی از دوستان شد. آقای خامنه‌ای و من جلو و همسران ما پشت سر ما نشستند. در دیدار اخیری که با ایشان داشتم خاطره خواندن آیات قرآن در آن سفر را بیان کردند. ایشان به یاد داشتند که ما در ماشین که بعضی از آیات را با هم می‌خواندیم گاهی اوقات که من به یاد نداشتم ایشان می‌خواندند و اگر ایشان فراموش کردند من آیات را می‌خواندم.
   از آقای طالقانی چه خاطره‌ای دارید؟
من اولین بار که با آقای طالقانی آشنا شدم زمانی بود که ایشان بعد از 15 خرداد محاکمه می‌شدند. اخوی من مرحوم علی آقا حجتی مرا به جلسه محاکمه ایشان در پادگان عشرت‌آباد برد. دادستان دادگاه آقای طلقانی، سرهنگ نبئی بود که کرمانی بود. ایشان خیلی احترام آقا را داشت. در دادگاه، آقای طالقانی سکوت کرده بود و جواب نمی‌داد و می‌گفت که دادگاه را به رسمیت نمی‌شناسد. بعد از جلسه آقای طالقانی بلند شد و گفت که دادگاه اسراییلی است.
من سال 42 کتابی نوشته بودم به نام جلوه مسیح که این روزها چاپ جدیدش منتشر می‌شود. کتابم را خدمت ایشان دادم و مرحوم اخوی من را معرفی کرد. آقای طالقانی گفت این همشهری شما چرا ما را اذیت می‌کند. بعدها هم وقتی من به زندان افتادم مدتی با مرحومان آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و مهندس سحابی در یک اتاق با هم بودیم.
پس از آزادی از زندان، نخستین دیدار را با شهید باهنر داشتم. شب بعد شهید محلاتی به دیدنم آمد و من را با خود به منزل آقای امام جمارانی برد که مرحوم آیت‌الله طالقانی و مرحوم آقا شیخ مصطفی ملکی و عده‌ای دیگر حاضر بودند. بعد از مدتی ایشان به زندان افتادند و در ایام پیروزی انقلاب به دیدنشان می‌رفتم و یک بار هم با ایشان در یک ماشین به نماز جمعه رفتیم. در جریان مجلس خبرگان هم که ایشان یکی دو جلسه شرکت کردند با ایشان ملاقات و گفت‌وگو کردم تا خبر فوتشان را در مجلس خبرگان شنیدم. برای چهلم هم من از طرف مجلس خبرگان برای سخنرانی در آن جلسه رفتم که متاسفانه به دلایلی موفق به سخنرانی نشدم. چون مسعود رجوی خود را بین دست‌اندرکاران برگزاری مراسم چهلم جا کرده بود و آنقدر دست به دست کردند تا مراسم به پایان رسید و من نتوانستم در آن مراسم سخنرانی کنم.
چه خاطره ای از دادگاه خود دارید؟
رئیس دادگاه اول ما (حزب ملل اسلامی) سرهنگ تاج الدینی کرمانی بود که خیلی مراعات ما را کرد و بعد از انقلاب که فوت شد به مجلس ختمش هم رفتم. تاج الدینی که درویش هم بود وقتی می‌خواست حکم اعدام را بخواند دستش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت این حکم قطعی نیست. به نظرم زیر لب استغفار کرد. در دادگاه اول خیلی جلوی مرا گرفت که کارم سخت نشود و چهار سال محکوم شدم. برعکس تیمسار مروستی رئیس دادگاه دوم که وقتی دادستان، سرهنگ عاطفی که به نظر می‌رسید با ما خوب است می‌خواست جلوی حرف زدن ما را بگیرد. مروستی می‌گفت «متهم آزاد است بگذارید صحبت کند» و در نتیجه زندان ما 10 سال شد.
   شما در سخنان خود گفتید که متاسفانه انسان‌های غیرسیاسی در جایگاه‌های سیاسی قرار می‌گیرند. این از چه مساله‌ای نشات می‌گیرد؟
   تا جایی که به ما عمامه به سرها مربوط می‌شود، مساله صنفی است.
چون انقلاب به دست امام خمینی که یک مرجع تقلید بود انجام شد. برخی از روحانیون بر این اعتقاد بوده و هستند که ما باید همواره دست‌اندرکار باشیم تا کارها درست شود. تصورشان این بوده و هست که اگر ما نباشیم کارها درست انجام نمی‌شود و از مسیر اسلام و انقلاب منحرف می‌شویم. از افراد غیر‌روحانی هم برای تصدی امور در پست‌های کلیدی مثل ریاست‌جمهوری یا ریاست مجلس کسانی را می‌خواهیم که از ما پیروی کنند که گاهی طرف اشتباهی از کار در می‌آید گریبان خودمان را می‌گیرد.
مخصوصاً وقتی در سطح بالای نظام و حکومت اختلاف سلیقه باشد این‌ها موجب می‌شود که در نهایت فردی مانند احمدی‌نژاد پیدا شود که زیر همه چیز بزند و از فرمان رهبری گرفته تا قانون اساسی و روحانیت سرپیچی کند. این بلایی است که در حال حاضر به دست خودمان به جان خودمان افتاده است. احمدی‌نژاد که خود را مرید امام زمان می‌داند و مرشدش آقای فلان می‌شود، عملاً کاری می‌کند که «ولی‌فقیه بی ولی‌فقیه». این نتیجه اقدامات خود ماست وقتی که به انسان‌های صالح، درست و کاردان و با سابقه اعتماد نمی‌کنیم وضعی به وجود می‌آید که به وجود آمده است.
   راه برون‌رفت از این وضعیت اخیر چیست؟
   راه برون‌رفت از شرایط موجود همان است که مکرر گفته‌ام؛ آشتی ملی و عفو عمومی توسط رهبر انقلاب با همگامی روحانیت، حوزه، همه شخصیت‌ها و گروه‌ها، احزاب موافق و مخالف، ملی – مذهبی، اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و ...در یک کلام می‌توان گفت راه برون‌رفت از وضع کنونی، بازسازی واقعی، مخلصانه جو نورانی و صمیمی و پر‌نشاط و امید‌بخش بهمن 57 است هرچند نشدنی پنداشته شود. مگر پیروزی انقلاب در سال 57 باورنکردنی بود؟

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


از حرف تا حق، از دفاع قانونی تا پوپولیسم! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    اسدالله بادامچیان، نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه اگر جای احمدی نژاد بودم در ابتدای موضوع که 45 امضا جمع شده بود در مجلس حضور پیدا می کردم و حرفهای همه را می شنیدم، گفت: در حال حاضر هم معتقدم رئیس جمهور نباید معطل اعلام وصول طرح سئوال از رئیس جمهور باشد بلکه باید خودش به جلسه غیر علنی با نمایندگان بیاید. من از ابتدا هم معتقد بودم سئوال از رئیس جمهور و پاسخ وی حق نمایندگان است.  نمایندگان مجلس و رئیس جمهور با یکدیگر دشمن نیستند اگر نماینده ای سئوال دارد رئیس جمهور باید از همان اول به مجلس می آمد و موضوع را تمام می کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: برخی موضوع سئوال از رئیس جمهور را به چالش تبدیل کردند و عنوان داشتند سئوال از رئیس جمهور مقام وی را تضعیف می کند در حالیکه به هیچ وجه اینگونه نیست.
  
قائم مقام حزب موتلفه با بیان اینکه رئیس جمهور زبانش کم نیست و بلد است از خود دفاع کند، گفت: اگر علی مطهری هم بخواهد در هنگام طرح سئوال از رئیس جمهور صحبت کند، زبان رئیس جمهور برنده تر خواهد بود و جواب سخنان را خواهد داد.
بادامچیان با تاکید بر اینکه اگر جای احمدی نژاد بودم در ابتدای موضوع که 45 امضا جمع شده بود در مجلس حضور پیدا می کردم و حرفهای همه را می شنیدم گفت: در حال حاضر هم معتقدم رئیس جمهور نباید معطل اعلام وصول طرح سئوال از خود باشد بلکه باید خودش به جلسه غیر علنی با نمایندگان بیاید.
وی همچنین تصریح کرد: سئوال از رئیس جمهور ترس ندارد و احمدی نژاد هم در مقابل سئوالات کم نخواهد آورد.

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    در شرایطی که میزان استاندارد آزبست در هوا صفر و عددی که برای آمریکا و اروپا ارائه شده، پنج صد هزارم فیبر بر میلی‌لیتر است، در تهران این عدد به طور متوسط به سه هزارم فیبر بر میلی‌لیتر می‌رسد، به عبارتی میزان آزبست هوای شهر تهران 60 برابر شهرهای آمریکا و اروپاست.
مشاور محیط زیست معاون ترافیک شهردار تهران با بیان این مطلب از احتمال تمدید واردات آزبست تا خرداد 91 خبر داد.
وحید نوروزی روز شنبه تاکید کرد آزبست سفید، قهوه‌ای و آبی سه نوع آزبستی است که سلامت شهروندان را در تمام کشورهایی که از محصولات محتوی آزبست استفاده می‌کنند، به خطر انداخته است.
وی افزود:
آزبست آبی و قهوه‌ای در تولید لنت ترمز و کلاچ استفاده می‌شوند و متاسفانه خطرناک‌ترین نوع آن هم است. این نوع آزبست‌ها در برابر حرارت و گرما و حتی اسید بشدت مقاوم بوده و آثار زیانبار وحشتناکی بر سلامت جامعه دارند.
   نوروزی با اشاره به نامه دبیر انجمن صنایع تولید لنت ترمز و کلاچ در اواخر مهرماه امسال که در آن بشدت از واردات لنت‌های ترمز بی‌کیفیت آزبست‌دار گله شده است، تصریح کرد: بیش از هشت سال است در تولید لنت ترمز داخلی از آزبست استفاده نمی‌شود و واردات لنت‌های آزبستی، رقابتی نابرابر با تولیدات داخلی در این زمینه است.
مشاور محیط‌زیست معاون ترافیک شهردار تهران با استناد به اظهارات رییس اداره سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: 80 درصد کارخانجات استفاده از آزبست را در لنت ترمز خودروها حذف کرده‌اند و قرار است 20 درصد بقیه تا سال آینده آزبست را حذف کنند.
وی تصریح کرد: در حالی که براساس مصوبه شورای‌عالی محیط‌زیست چند سال از غیرقانونی بودن واردات آزبست گذشته است؛ به دلیل تعطیلی برخی صنایع در این خصوص، در سال 87 رییس‌جمهور دستوری فوری برای بررسی موضوع ممنوعیت استفاده از آزبست صادر کرد.
نوروزی افزود:
اکنون سه سال از زمان این دستور گذشته و متاسفانه نمی‌دانیم چه ارگانی باید این موضوع را بررسی می‌کرد و اگر بررسی شده نتیجه آن، چه بوده است. فقط می‌دانیم که کارخانجات تولیدی و صنایع نه‌تنها قدمی برای محصولات جایگزین برنداشته‌اند؛ بلکه مرتبا با تناژ بالا نسبت به ثبت سفارش و واردات آزبست سفید اقدام کرده‌اند.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


نماینده مجلس: مردم تصور میکنند از در وُ دیوار مملکت فشار و رشوه

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    عبدالله کعبی :

 باید بگوییم اگر حساب پاک بود و تقصیری نبود این همه دست و پا زدن‌های وزیر برای چه بود.
 اما هر زمان به دلیل ناکارآمدی، استیضاح وزیری در دستور کار مجلس قرار می‌گیرد، فشارها از بیرون چندبرابر می‌شود.
 نمایندگان متن استیضاحی را امضا کردند و فشارها از بیرون نباید این قدرت را از آنها بگیرد.: نباید با فضاسازی علیه یک نماینده و تهدید، نماینده را مجبور به پس‌گرفتن امضای خود کنند.
کعبی با اعلام اینکه فشارهای وزیر و معاونینش شبهه‌برانگیز و مسئله‌ساز شده است،  استیضاح به معنی توضیح و روشن‌سازی است و این در حالی است که اگر وزیر به درستی عمل کرده بود، باید استیضاح را یک فرصت برای خود می‌دانست و نه اینکه از هرروشی استفاده کند تا جلوی استیضاح را بگیرد.
 چرا امروز استیضاح برای وزیر و دولت تبدیل به یک کابوس شده است،  اگر عملکرد وی قابل دفاع است چرا وزیر از هر فرصت و از هر شخصیتی استفاده می‌کرد تا با فشار روی استیضاح‌کنندگان آنها را از این کار منع کند.
 چند ماه پیش از معاون وزیر و چند مدیرعامل برای رایزنی و حل برخی موضوعات وقت گرفته بودم اما هیچ واکنشی از سوی آنها نبود. این در حالی است که طی چند هفته گذشته مدیران‌عامل تحت امر وزیر و معاونین وی با من تماس و درخواست ملاقات و رفع مشکلات را داشتند.
 این موضوع برای سایر نمایندگان استیضاح‌کننده نیز صدق می‌کرد، باید بگوییم اگر حساب پاک بود و تقصیری نبود این همه دست و پا زدن‌های وزیر برای چه بود.
وی با اعلام اینکه بررسی‌های کمیسیون اصل 90 نشان می‌دهد که بدون اعمال نظر دولت‌مردان چنین مبلغ افسانه‌ای در اختیار گروه امیرمنصور آریا قرار نمی‌گرفت، اگر چنین تخلفی در یک کشور توسعه‌یافته رخ می‌داد، وزیر مربوطه استعفا می‌داد، این در حالی است که آقای وزیر در اینجا از هر روزنه‌ای برای ابقای خود استفاده می‌کند.
 برای یک ساعت قطعی برق، وزیر اقتصاد و انرژی کره جنوبی استعفا می‌دهد، نه تنها این اتفاق در کشور ما نمی‌افتد بلکه همه مدعی پیشگامی و کشف اختلاس بزرگ شده‌اند و انتظار قدردانی نیز دارند.
 تخلفات تا جایی پیش رفته است که مردم تصور می‌کنند که از دیوار مملکت فشار و رشوه می‌بارد.
 

 متن کامل

 

افشای رفیق‌بازی وزیر اقتصاد در انتصاب جهرمی و خاوری

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

 حسینی :
 عدم شفافیت در ارائه اطلاعات به عرصه عمومی را در حالی شاهدیم که این اطلاعات به راحتی به افرادی سودجو داده میشود.
 وزیر اقتصاد چرا بر انجام امور بانکی نظارت نداشته است؟
 آقای وزیر بی‌توجهی شما به گسترش فساد اخیر باعث شد که امروز شاهد چنین افتضاحی باشیم. همه اینها علت استیضاح شماست.
حسین دهدشتی نماینده آبادان نیز در موافقت با استیضاح وزیر اقتصاد، یادآورشد که نصب بیگانگان و خائنین را حضرت علی (ع) از عوامل سقوط حکومتها عنوان کرده-اند.
گزیده سخنان وی به این قرار است:
 به گفته حضرت علی امر خدا را کسی میتواند برپا کند که نه اهل زد و بند باشد و نه اهل فساد. رفیق‌بازی و سپردن مناسب به شکل غیررقابتی و ارتقای دوستان، قوم و خویش بازی و پارتی بازی از جمله ضعفها در مدیریت است. آیا وزیر اقتصاد این اصول دینی را در عزل و نصبهایش رعایت کرده است؟
 وزیر در جلسه کمیسیون اصل نود هم گفت که صلاحیت جهرمی تایید شده بوده است در حالیکه جهرمی تخصص لازم را نداشت و مدیرعامل بانکها باید حداقل 5 سال سابقه کار بانکی داشته باشد.
 وزی اقتصاد نماینده 42 درصد سهام در بانک صادرات بود، چگونه رضایت دیگر سهامداران را برای نصب جهرمی را اخذ کرد؟
 اگرچه وزیر در جلسات کمیسیونها گفت که نمیخواهد بگوید در این موضوع بی‌تقصیر نیست، اما در افکار عمومی هم تقصیرش را نپذیرفت.
 جهرمی در انتصابهای بانکی، مدیران باتجربه را با 26 تا 29 سال سابقه کار بانکی عزل کرده است.
 ماجرای نصب خاوری هم اینگونه بود که با شروع کار دولت نهم او از ریاست بانک سپه عزل می‌شود اما در سال 88 بار دیگر وزیر اقتصاد او را مدیرعامل بانک ملی می‌کند. در حالیکه ظرف این مدت مشغول فعالیت اقتصادی شخصی در خارج از مرزها بوده است.
 انتصاب افراد دو تابعیتی خلاف قانون است. چگونه بپذیریم که وزیر اقتصاد از این موضوع بی‌اطلاع بوده است؟ 

 متن کامل

 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی