سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

مـُسَـلمـــانـیـــم؛ نه حامی خلیفه-ایم، نه مخالف او!!! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 مجلس به تعطیلات انتخاباتی رفت. از امروز تا 12 اسفند که روز رای‌گیری است، 287 کرسی‌نشین بهارستان رفتند تا به قول خودشان آخرین حرف‌هایشان را با مردم بزنند، از عملکرد خود دفاع کنند و اگر توانستند آنها را قانع کنند و یک دور دیگر بمانند بر مسند راس امور بودن، البته سه هفته نفس گیر پیش رو دارند؛ رقبایی تازه نفس را در شهرستان‌ها پیش رو دارند که عموما دست‌شان در برابر نماینده‌ها «پر»تر است.

روزنامه اعتماد نوشت: جدا از اینکه آقایان نماینده باید بگویند در این سه سال و نیم برای حوزه‌های انتخابیه‌شان از وام و اشتغال گرفته تا آوردن بیمارستان و کارخانه و... چه کردند،
شاید ملزم شوند درباره عملکرد سیاسی‌شان هم توضیحاتی به مردم بدهند. اینکه در این سه و سال نیم با چه طیفی بودند، از چه کسی حمایت کردند و چرا؟

مجلس هشتم هر قدر از عمرش گذشت، زیر چتر «رایحه خوش خدمتی»ها (حامیان احمدی‌نژاد) خلوت‌تر شد و صف منتقدان افزون‌تر،
هر چند خیلی‌ها ترجیح دادند در این سیاست حمایت و عدم حمایت، بیرق «اصول‌گراییم؛ نه حامی احمدی‌نژاد، نه منتقدش» را در دست بگیرند تا ضرری از این طناب‌کشی سیاسی درون‌گروهی، نصیب‌شان نشود، اما به هر روی، در افکار عمومی، اصول‌گرا شناخته می‌شوند و باید از کارنامه مجلسی تمام اصول‌گرایان دفاع کنند.

گرچه با اعلام وصول طرح سوال از احمدی‌نژاد، بسیاری از آقایان نماینده عنوان می‌کردند با دستی پر به شهرشان برمی‌گردند و
اگر مردم از وعده‌های انجام نشده رییس‌جمهوری و مصوبه‌های خاک‌خورده سفرهای استانی و باقی انتظارات باقی مانده از دولت نهم و حال دهم، از آنها سوال کنند، جوابی خوب و شاید قانع‌کننده خواهند داشت: «احمدی‌نژاد را احضار کرده‌ایم؛ بعد انتخابات از او سوال می‌کنیم». پاسخی که مسلما خیلی از سوال‌ها و انتظارها و شاید بتواند اعتراض‌های مردم در حوزه‌های انتخابیه را چند هفته‌یی به عقب بیندازد.

گرچه آمدن موضوع طرح سوال از احمدی‌نژاد به صحن مجلس، دربرگیرنده موضوعات عمومی است و برای وعده‌های محلی و منطقه‌یی دولت در هر شهر و روستا کارایی ندارد،
اما شاید «پاسخی» غیرتکراری و جدید برای سوال‌های مکرر مردم در حوزه‌های انتخابیه باشد.

شاید به همین دلیل هم هست که دولتی‌ها این روزها مشتاق بودند طرح سوال از احمدی‌نژاد قبل از انتخابات اسفند در صحن مطرح شود تا به گفته آنها احمدی‌نژاد افشاگری‌هایی کند  و گرچه این درخواست، با تعطیلی مجلس در حد خواسته باقی ماند، اما در دو روز گذشته رسانه‌ها و افراد نزدیک به احمدی‌نژاد یک دستور کار مشترک را پیگیری می‌کردند: «چرا احمدی‌نژاد را قبل از برگزاری انتخابات به صحن دعوت نکردید تا از خود و کابینه‌اش دفاع کند؟»؛ سوالی که میرتاج‌الدینی، معاون پارلمانی احمدی‌نژاد پرسید، نماینده‌های رایحه خوش‌خدمتی مجلس هم مطرح کردند و حتی در شماره دیروز روزنامه ایران هم می‌شد گزارش‌ها و مصاحبه‌های فراوانی با همین مضمون دید.

دولتی که تا دیروز، از هر تلاشی برای مطرح نشدن طرح سوال از رییس‌جمهوری تلاش کرد، حال، عجله دارد و پیغام می‌دهد بهترین فرصت برای دفاع احمدی‌نژاد از خودش در برابر سوالات منتقدانش در مجلس هشتم، فرصتی پیش از برگزاری انتخابات است.  حتی میرتاج‌الدینی، معاون پارلمانی احمدی‌نژاد می‌گوید اگر مجلس هفته بعد را تعطیل نمی‌کرد، احمدی‌نژاد حاضر بود هفته آینده برای جواب دادن بیاید؛ «عجله برای شکستن تابویی که تاکنون در تاریخ 33 ساله کشور صورت نگرفته است». اشتیاقی برای جواب دادن که شاید جنبه تبلیغاتی خوبی می‌توانست برای احمدی‌نژاد در آستانه انتخابات داشته باشد؛ فرصتی سه‌ساعته و تریبونی مستقیم برای آقای رییس‌جمهور جهت دفاع از خودش.  به هر روی اصولگرایان با فراست خاصی این موضوع را به بعد از انتخابات موکول کردند تا باشد فرصتی برای آینده.

اختیارات احمدی‌نژاد یا بی‌قانونی دولت؟

معاون پارلمانی احمدی‌نژاد به باشگاه خبرنگاران جوان گفته نمایندگان سوال‌کننده نمی‌خواهند پاسخ‌های احمدی‌نژاد پیش از انتخابات در صحن علنی مطرح شود. میرتاج‌الدینی باز هم این موضوع را تکرار کرد که اصل سوال از رییس‌جمهوری سیاسی است که با محوریت تعدادی از نمایندگان مخالف دولت و جریان اقلیت شکل گرفته و تیم منتخب نمایندگان سوال‌کننده از یک طیف هستند و اکثریت نمایندگان در جریان پاسخ‌های نمایندگان رییس‌جمهوری قرار نگرفته‌اند.

وی با اشاره به اینکه در جلسات کمیسیون‌ها برای بررسی سوال از رییس‌جمهوری تنها سه چهار نفر از سوال‌کنندگان شرکت می‌کردند، ادامه داد: تصمیم‌گیری درباره قانع شدن یا نشدن هم از سوی تعداد محدودی صورت می‌گرفت و انصاف اقتضا می‌کرد پاسخ‌ها را می‌شنیدند و بعد اعلام می‌کردند قانع شده‌اند یا خیر.
حتی در بسیاری موارد در کمیسیون‌ها شاهد بودیم پاسخ‌های محکم و مستدل از سوی نمایندگان رییس‌جمهوری داده می‌شود اما چون تصمیم داشتند قانع نشوند اعلام می‌کردند قانع نشده‌اند.
میرتاج‌الدینی همچنین برخی موارد سوال را خلاف قانون اساسی می‌داند: «سوال نمایندگان باید درباره وظایف رییس‌جمهوری باشد در حالی که چند مورد از سوال‌ها از جمله سوال‌های پنجم، هشتم و نهم خارج از وظایف رییس‌جمهوری و درباره اظهارات یا اختیارات ایشان است.»

حسن نوروزی نماینده حامی دولت هم می‌گوید اکنون زمان طرح این مسائل گذشته و بیات شده؛ با توجه به اینکه بسیاری از مسائل را رییس‌جمهوری پذیرفته و اصلاح کرده، احیای مجدد مسائلی که فراموش شده صلاح نیست. صلاح نیست از فضای باز و آرام کشور سوءاستفاده شود و مسائل ساده و پیش پا افتاده‌یی را که گاهی در کلمات سیاستمداران بیان می‌شود به عنوان یک بحران سیاسی قلمداد و در مقابل آن جبهه‌گیری کرد.

کوثری هم به عنوان یکی دیگر از حامیان احمدی‌نژاد به ایسنا گفته بعضی از سوالات مطرح شده، از اختیارات رییس‌جمهوری است اما برخی سوالات همچون دلیل عدم اجرای قانون، قابل پیگیری است.

اما کوچک‌زاده نماینده دیگر حامی دولت از حقایقی سخن گفت که طراحان سوال از رییس‌جمهوری نمی‌خواهند احمدی‌نژاد به آن بپردازد. او به روزنامه دولت گفت که
در رفتارهای کسانی که سوال می‌کنند آنقدر کینه و بغض و عدم صداقت می‌بینیم که هر فسادی از آنها احتمال دارد و ممکن است با این قصد که حقایق پیش از انتخابات روشن نشود، زمان حضور رییس‌جمهور را به بعد از انتخابات موکول کرده باشند و در این زمینه هم صداقت و حسن نیتی از آنها نمی‌بینیم. به هر حال، با تمام این تعابیر مختلف و متناقض، درهای مجلس بسته شده و طرح سوال از احمدی‌نژاد می‌رود برای بعد از انتخابات تا دیگر انگ سیاسی‌کاری زده نشود و استفاده ابزاری برای انتخابات هم از آن نشود.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


مقیمی: گناه مجلس کمتر از دولت نیست

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 مجلس با دولت مماشات می کند. مجلس باید حرف خود را شفاف بزند و از ورود تصمیمات سیاسی به مسائل اقتصادی اجتناب کند. باید واقعیت ها را ببیند و تذکر دهد. وقتی که قوانین درست اجرا نمی شود و قانون برنامه راهی را که باید برود دنبال نمی کند، و وقتی به سیاست های سند چشم انداز کم توجهی می شود، ‌نمی توان انتظار شرایطی بهتر از این را داشت.

وقتی اقتصاد دستوری باشد نابسامانی هایی که امروز گریبانگیر کشور شده، اجتناب ناپذیر است. اقتصاد یک مجموعه و فرایند است و مسئولان باید به گونه ای عمل کنند که در چنین شرایطی گرفتار نشویم.

محمد حسین مقیمی ضمن بیان مطلب فوق به خبرنگار تابناک، گفت: اگر تیم اقتصادی دولت با یکدیگر هماهنگی داشته باشند چنین اتفاقاتی رخ نخواهد داد.
چیزی که در حال حاضر به آن توجه نمی شود، تولید است. اگر به تولید توجه می کردیم و مشکلات سرمایه گذاران این بخش را مرتفع می کردیم و کار به جایی نمی رسید که از کار خودشان پشیمان شوند و عطای تولید را به لقای آن ببخشند، مشکلات امروز را نداشتیم.

نایب رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در ادامه خاطرنشان کرد: در حال حاضر
دلار حاصل از فروش نفت در داخل کشور به فروش می رسد. چون بخش تولید فعال نیست، نقدینگی موجود در جامعه به بخش های دلالی و واسطه گری روی می آورند. در این نابسامانی و نوسانات نرخ ارز چه کسانی که سودهای هنگفتی نبردند و چه کسانی که یک شبه ورشکست نشدند.

نماینده مردم خمین در مجلس شورای اسلامی با اشاره به این نکته که
سیاست های دستوری راهکاری اساسی برای ساماندهی بازار ارز و سکه نخواهد بود، افزود: دولت با سیاست های دستوری سعی دارد بازار ارز را کنترل کند اما با چنین رویکردی، نقدینگی راه خود را می رود و با تغییر جهت به بازارهایی مانند مسکن کشیده می شود و موجب افزایش قیمت ها در آن بخش می شود و اگر بخواهیم این بخش را نیز با سیاست های دستوری کنترل کنیم، نقدینگی سر از جاهای دیگری بیرون خواهد آورد.

وی با انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت خاطرنشان کرد:
تیم اقتصادی دولت باید خارج از مسائل سیاسی به دنبال راه حل های اقتصادی باشند و
در مباحث سیاسی نیز، تنها باید شورای امنیت ملی تصمیم گیرنده باشد  و همه به این تصمیمات پایبند باشند.

مقیمی در ادامه تصریح کرد:
اقتصاد دستوری به این معنی است که سیستم اقتصادی کشور تصمیمی می گیرد اما در مقابل رئیس جمهور تصمیم دیگری می گیرد و دستور دیگری می دهد و سیستم اقتصادی دولت باید خود را بر اساس دستورات رئیس جمهور تنظیم کند.

این عضو کمیسیون عمران با بیان اینکه رئیس جمهور و معاون اول نیز جزء تیم اقتصادی دولت هستند، گفت: وزرا، معاونین و مشاورین،‌ شورای پول و اعتبار و ... باید با توجه به امکانات کشور و با توجه به مسائل و سیاست های خارجی تصمیم مشترک بگیرند.
باید تصمیمات با مشارکت همگانی اتخاذ شود تا ضمانت اجرایی داشته باشد. این سیاست که رئیس هر چه می خواهد بگوید و دیگران دنباله رو باشند، ما را به جایی نخواهد رساند.

وی با تاکید بر این نکته که دولت باید تغییراتی در روش کاری خود انجام دهد، خاطرنشان کرد: این نابسامانی های اقتصادی تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری دارند. به عنوان مثال
قیمتهایی که با افزایش قیمت ارز بالا رفته اند به سادگی با کاهش قیمت ارز پایین نمی آید.
رئیس جمهور و معاونین و مشاوران آن باید با توجه به الزاماتی که شرایط امروز جامعه اقتضا می کند، تصمیمات منطقی و مشترکی بگیرند.

مقیمی در پاسخ به این سوال که مجلس چه نقشی می تواند در سامان بخشیدن به این شرایط داشته باشد، گفت:
گناه مجلس کمتر از دولت نیست. مجلس با دولت مماشات می کند. مجلس باید حرف خود را شفاف بزند و از تداخل تصمیمات سیاسی به مسائل اقتصادی اجتناب کند. باید واقعیت ها را ببیند و تذکر دهد. وقتی که قوانین درست اجرا نمی شود و قانون برنامه راهی را که باید برود دنبال نمی کند، و وقتی به سیاست های سند چشم انداز کم توجهی می شود، ‌نمی توان انتظار شرایطی بهتر از این را داشت. مجلس زمان بیشتری برای برخورد کردن و شفاف سازی موضوعات داشت اما در زمانی ورود می کند که اتفاق رخ داده باشد. باید قبل از وقوع مشکل به فکر چاره بود.

این عضو اصلاح طلب مجلس هشتم خاطرنشان کرد:
ما که می دانستیم اجرای اینگونه قانون هدفمندی یارانه ها به اینجا ختم خواهد شد، باید زودتر به فکر می افتادیم. کمیسیون اقتصادی و کمیسیون برنامه و بودجه و سایرکمیسیونهای تخصصی باید به موقع وارد می شدند. سوالی که نمایندگان مجلس داشتند می توانست مبنایی باشد برای ورود جدی مجلس برای برخورد با قانونگریزی ها. تمام اتفاقاتی که رخ داد در سوالاتی که نمایندگان از رئیس جمهور داشتند وجود داشت. اگر مجلس جدی تر وارد می شد و کمیسیونها جدی تر برخورد می کردند، می توانست در اصلاح امور موثر باشد.

به گزارش تابناک، نماینده مردم خمین در پاسخ به این سوال که
هفت سال است که بودجه با تاخیر به مجلس می‌آید و اینکه چرا در طول این سال ها مجلس هر بار خط و نشان کشیده، اما تاثیری در اصلاح رفتار دولت نداشته است،‌گفت:
وقتی که مجلس و دولت از یک جریان فکری هستند و حاضر نیستند به خاطر مسائل سیاسی سوالات جدی از یکدیگر طرح کنند، نتیجه چیزی جز این نخواهد بود. اگر اجازه داده می شد تمام تفکرات و ‌تمام کسانیکه به جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد دارند و دلشان برای این انقلاب می سوزد،‌ در دولت و مجلس حضور داشته باشند، کار به اینجا نمی کشید.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


از «مـــا» بـــودن وُ نـبـــودن، مسأله این است ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 نااهلان ، قادرند از درون چنان کاری با نظام و ساختارهایش بکنند که کروزهای آمریکایی و تحریم های اروپایی و قطعنامه های آژانس اتمی و شیطیت های عربی و ... از عهده اش بر نمی آیند. حال ممکن است نااهلان این روندها را تعمداً و با طرح و توطئه قبلی انجام دهند یا کارهایشان ریشه در نادانی و سوء تدبیر داشته باشد که در هر دو حالت نتیجه اش برای مردم و مملکت و نظام یکی است.
اعتدال : جمهوری اسلامی ، در 22 بهمن 1390 ، در حالی سی و سومین سال تأسیس خود را جشن گرفت که در طول این سه دهه پرفراز و نشیب ، یک روز آرام به خود ندیده است چه آن که از همان روز نخست پیروزی مردم ایران در بهمن 57 ، دشمنان داخلی و خارجی اش به لطایف الحیل کوشیدند نظام برخاسته از دل اراده ملی ایرانیان را بر زمین بزنند و نابودش کنند.
شاید هیچ کشوری در جهان وجود نداشته باشد که به اندازه ایران ، در یک مقطع زمانی فشرده 33 ساله این همه تضییقات را تحمل کرده باشد: درگیری های داخلی ، کودتا ، امواج ترورها ، جنگ تمام عیار هشت ساله ، تحریم های اقتصادی ، فشارهای سیاسی و ... .

واقعیت این است که این فشارها و تحمیل ها ، آسیب های متعددی را متوجه کشور کرده است که از دست دادن بزرگ ترین ذخایر انسانی این کشور در ترورها و دوران دفاع مقدس و بالا رفتن هزینه های سازندگی از آن جمله است ؛
اما برغم همه این ها ، نتیجه تمام این مداخلات و فشارها ، شکست بوده است . این ، سخن البته شعار نیست و دلیلش نیز این است که "جمهوری اسلامی" هنوز پابرجاست و مگر نه این است که همه این طرح ها و تحریم ها و جنگ ها و ترورها برای این بوده است "جمهوری اسلامی" از جغرافیای سیاسی جهان محو شود؟!

جمهوری اسلامی ایران ، برغم ایستادگی در برابر این حجم عظیم از تهدیدهای عملیاتی شده و گذر موفقیت آمیز از آنها ،
اینک در برابر دو خطر جدید و جدی قرار گرفته و نگرانی دوستداران نظام نیز از همین است.

نه! سخن از تحریم های جدید بانکی و نفتی نیست! نمی خواهیم شعار دهیم و بگوییم این تحریم ها هیچ گونه اثری نخواهند داشت ؛ بی تردید هر گونه فعل و انفعالی در حوزه اقتصاد کلان ایران ، بر اقتصاد خرد و نهایتاً معیشت مردم اثر خواهد گذارد . مردم ایران البته پیش از این ، محدودیت های شدیدتر اقتصادی را نیز تجربه کرده و در همان حال در دفاع از نظام خود ، حتی از نثار جان هم دریغ نکرده اند.
هنوز فراموش نکرده ایم دوران جنگ را که حتی صابون و مواد شوینده هم سهمیه بندی بود و کوپن حرف اول و آخر اقتصاد خانواده ها بود.

آنچه در آن زمان ، مردم را در کنار نظام نگه داشت ، این بود که مردم ، جمهوری اسلامی را "نظام خود" و مسوولان نظام را "از خود" می دانستند. اتفاقاً آن دو خطری که امروز "جمهوری اسلامی" را تهدید می کند ، مرتبط با همین دو تعبیر کلیدی و دو نقطه قوت نظام است.

این جمله امام راحل(ره) را حتماً شنیده-اید:

 "من در میان شما باشم یا نباشم ، نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد."

عدم توجه عملی به این جمله ، باعث می شود آن دو تعبیر کلیدی و حیاتی در مرور زمان رنگ ببازد و مردم به جایی برسند که "نه مسوولان را از خود بدانند"(خطر اول) و نه نظام حاکم را متعلق به خویش (خطر دوم).

در واقع اگر افراد نااهل ، تازه به دوران رسیده و با هویتی نامعلوم و حتی مشکوک ، زمامدار امور شوند و هر روز بحرانی در کشور بیافرینند و فشاری ناروا بر مردم وارد کنند و ساختارهای کشور را دچار چالش های مدام کنند ،
رفته رفته مردم و به ویژه نسل جدید به این نقطه می رسد که مسوولانشان " از خود" نیستند و نظام هم "نظام خود" نیست! بدیهی است که هر انسانی به آنچه متعلق به خودش است تعهد نگهبانی دارد و لاغیر.

نقش نااهلان و نامحرمان در هر نظام مردمی ، همین است که گفته شد: فاصله انداختن بین مردم و حاکمیت و مقدمه چینی برای از بین بردن نظام.
درست است که اینک همانند 33 سال گذشته باید همچنان متوجه دشمنان بیرونی بود اما در عین حال باید با توجه بیشتری مراقب بود که نااهلان ، زمام امور مردم و انقلاب و نظام را در دست نگیرند و یا
اگر در جایی چنین شده است هر چه سریع تر اصلاح شود.
ملاک اهل و نااهل بودن هم میزان پایبندی افراد است به اصول استقلال ملی ، آزادی های تضمین شده فردی و اجتماعی ، جمهوریت و اسلامیت نظام.

نااهلان ، قادرند از درون چنان کاری با نظام و ساختارهایش بکنند که کروزهای آمریکایی و تحریم های اروپایی و قطعنامه های آژانس اتمی و شیطیت های عربی و ... از عهده اش بر نمی آیند.
حال ممکن است نااهلان این روندها را تعمداً و با طرح و توطئه قبلی انجام دهند یا کارهایشان ریشه در نادانی و سوء تدبیر داشته باشد که در هر دو حالت نتیجه اش برای مردم و مملکت و نظام یکی است.
هر نظامی تا مردمی است و مردم در کنارش هستند ، برقرار و پاینده خواهد بود و رمز ماندگاری جمهوری اسلامی نیز تا کنون همین بوده است و نه زرادخانه نظامی و چاه های نفتش.

مماشات با نااهلان ، خیانت فجیع تاریخی به امام (ره) و مردم است
و در این میان از دستگاه های نظارتی و از نمایندگان "اهل" مجلس انتظار می رود با تیزبینی و دوری از مصلت سنجی های ناروا ، به داد مردم و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برسند و آن جمله تاریخی امام عزیز(ره) را همواره عملیاتی کنند.
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


لابـُد میگن: «فقط زورتون به ما میرسه»!؟ ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 زورگیران و معتادان شیشه ای جوان کم بودند که نوجوانان زورگیر نیز به این خیل اضافه شدند، همین یکی دو روز پیش خبر دستگیری باندهای نوجوانان زورگیر در تهران و مشهد را چاپ کردیم، این ها وقایع تلخی بود که مخاطبان ما را آ زار داده و می دهد، آن ها مدام سوال می کنند که به راستی چرا زورگیری و چرا زورگیری از ناحیه نوجوانان ؟حقیقت این است که بروز چنین حوادثی که همواره با خشونت همراه بوده و هست خود زنگ خطری برای جامعه به شمار می رود به ویژه از این بابت که سن زورگیری نیز یا کاهش یافته و یا در حال کاهش یافتن است. بدیهی است جوانان و نوجوانان زورگیر محصول همین جامعه هستند و از کره ماه نیامده اند و هرچند عمل آن ها خلاف شرع و عقل و عرف و اخلاق و بسیار مذموم است اما محکوم کردن و بیزاری از اقدام آن ها وحتی دستگیری و مجازات آن ها به تنهایی ره به جایی نخواهد برد. تجربه نشان داده است مجازات و زندانی شدن جوانان و نوجوانان در بسیاری از موارد نه تنها موجب عبرت خیلی ها نشده بلکه آن ها را در ارتکاب جرم جری تر و ماهرتر ساخته است.

تربیت و ارشاد نوجوانان زورگیر در کانون های اصلاح و تربیت و زندانی کردن آن ها نیز
در حد یک مسکن بوده است چگونه ممکن است در چند ماه بتوان یک نوجوانی را که دست به زورگیری و خشونت زده است اصلاح کرد و دوباره به جامعه بازگرداند؟ معتقدم
به منظور حل ریشه ای این معضل باید به سراغ خانواده ها رفت و کار را از خانواده شروع کرد همان خانواده هایی که به دلیل هزار و یک مشکل زندگی، ندانم کاری و سهل انگاری نتوانستند و یا نخواستند بر اعمال و رفتار فرزندان خود نظارت کنند و قادر نبودند، خواسته های یک نوجوان را در جامعه ای که «مد» و چشم و هم چشمی در بین قشر جوان و نوجوان آن حرف اول را می زند برآورده کنند.

متاسفانه هم بسیاری از خانواده ها فرزندان جوان و نوجوان خود را یا درک نمی کنند و یا شیوه پاسخگویی به احساسات، عواطف و خواسته های آن ها را بلد نیستند و هم بسیاری از جوانان و نوجوانان امروزی بنا به دلایلی حرمت ها را زیر پا گذاشته اند و در برابر والدین جبهه گیری می کنند که این جبهه گیری اکنون به «خفت گیری » از جامعه تبدیل شده است. باید گفت شخصیت یک نوجوان از دوران کودکی شکل می گیرد و ممکن است این تربیت نادرست والدین باشد که باعث شده نوجوان نسبت به اوامر و نصایح پدر و مادر بی اعتنا باشد و آن گاه که محیط خانواده را برای درددل و بیان خواسته هایش نامساعد می بیند، گرایش به سمت هم سن و سالانی پیدا می کند که هر یک تحت تاثیر دیگری هستند و با برخی تصورات نادرست درصدد اثبات «بزرگ شدن» خود برمی آیند و سعی می کنند در عمل به مقابله با پدر و مادر و حتی جامعه برخیزند و کلام آخر این که در جامعه ای که توقعات قشر جوان و نوجوان بالا رفته است و امکان برآورده شدن این توقعات که برخی ممکن است به جا باشد، فراهم نیست، این وظیفه والدین ، سیستم های آموزشی و رسانه هاست که در این زمینه فرهنگ سازی کنند و راه درست را پیش روی جوان و نوجوانی بگذارند که در مرحله حساس زندگی قرار دارد و امر و نهی و خشونت او را جری تر می کند.به نکته مهم دیگری نیز اشاره کنیم و آن نقش مواد مخدر، اعتیاد و به خصوص اعتیاد به «شیشه» در ارتکاب جرایم خشن است.

همین چند روز پیش نیروی انتظامی از
آلوده شدن تهران و کلان شهرها به «شیشه» خبر داد،
ماده مخدری که بسیار توهم زاست و نوجوان و جوان مصرف کننده پس از استعمال آن خود را قادر به انجام هر کاری می بیند، وظیفه مقابله با تولید و توزیع شیشه بر عهده نیروی انتظامی است اما وظیفه مهم تر که جلوگیری از آلوده شدن فرزندان به این مخدر خطرناک است بر عهده خانواده هاست، به راستی تا به حال کدام یک از پدر و مادرها نشسته اند و چند دقیقه ای برای فرزندان خود در مورد مخاطرات شیشه و اعتیاد صحبت کرده اند، باور کنید صحبت کردن در این زمینه به یک «تابو» تبدیل شده است و همه پدر و مادرها از این که حرفی در این باره بزنند ابا دارند چرا که آنان در ذهن خویش فرزندان خود را مبرا از هر خطایی فرض می کنند و هرگز باور ندارند که روزی ممکن است فرزند آن ها نیز به شیشه، کریستال و... معتاد شود.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


اینگونه سلب امنیت وَ اعتماد، یک جنگ حساب شده است یا ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 یک ماه قبل دختری جوان به پلیس مراجعه کرد و گفت سه پسر او را مورد آزار قرار داده‌اند. این دختر گفت: روز حادثه من در آرایشگاه بودم و برای بازگشت به خانه آژانس خبر کردم. وقتی ماشین آمد و سوار شدم یکدفعه سه جوان به خودرو حمله کردند.

راننده خواست از دست آنها فرار کند اما نتوانست. آنها شیشه ماشین را خرد کردند و گاز اشک‌آور هم زدند بعد مرا از داخل ماشین بیرون کشیدند و سوار خودرو خودشان کردند و با خود بردند. این دختر در حالی‌که به شدت گریه می‌کرد، گفت: سه پسر من را به بیابانی بردند و مورد آزار قرار دادند.

التماس‌های من و فریادهایم باعث نشد آنها دل‌شان بسوزد و اذیتم کردند. این دختر مدعی شد پسران را می‌شناسد. او مشخصات متهمان را در اختیار پلیس قرار داد. شکایت این دختر در حالی بود که راننده آژانس هم توضیح داد چطور دختر جوان را از داخل خودرو او دزدیدند.

ماموران در تحقیقات بعدی خود موفق شد سه جوان را شناسایی و بازداشت کنند. دو نفر از این سه جوان در بازجویی‌های اولیه به آزار جنسی دختر جوان اعتراف کردند و گفتند برای گرفتن انتقام از او این کار را کردند اما یکی از آنها گفت که هیچ‌ کاری با آن دختر نداشت و او را آزار نداده است.

او گفت: الف یکی از دوستان‌مان به این دختر علاقه داشت و می‌خواست با او دوست شود. الف می‌گفت هیچ ‌دختری نیست که در برابر او مقاومت کند. او شماره تلفن دختر جوان را به دست آورده و چندباری هم توانسته بود با او صحبت کند اما ظاهرا این دختر به او بی‌اعتنایی کرده بود.

بالاخره وی تصمیم گرفت او را ادب کند. از ما هم خواست کمکش کنیم. روز حادثه با توجه به اینکه می‌دانستیم به آرایشگاه رفته ‌است جلو در کمین کردیم. او چندباری با او تماس گرفت اما دختر جوان جواب نداد به همین دلیل هم او تصمیم گرفت او را بدزدد.

ما فکر نمی‌کردیم این دختر بخواهد با آژانس برود اما او ماشین خبر کرده ‌بود. وقتی خواست سوار ماشین شود ما حمله کردیم و با شکستن شیشه ماشین و پرتاب گاز اشک‌آور دخترک را دزدیدیم. او ادامه‌ داد: وقتی دختر را به بیابانی بردیم الف و دیگر همدست‌مان در حالی‌که شاکی به شدت گریه و التماس می‌کرد که به او تجاوز نکنند اما آن دو این کار را کردند ولی من دلم برایش سوخت و تصمیم گرفتم کاری با او نداشته‌ باشم.

گفته‌‌های این جوان مورد تایید دختر شاکی هم قرار گرفت و تایید کرد فقط دو نفر به او تجاوز کرده‌اند. او در مورد آشنایی‌اش با الف گفت: من هیچ ‌رابطه خاصی با او نداشتم حتی دوستی هم با هم نداشتیم. اما او اصرار داشت با من رابطه داشته‌ باشد.

چند باری با او تلفنی صحبت کردم و متوجه شدم او به دنبال سوءاستفاده از من است. بعد از آن رابطه‌ام را قطع کردم و از او خواستم دیگر با من تماس نگیرد و هر بار که زنگ می‌زد جوابش را نمی‌دادم تا اینکه آن روز آمد و این‌طور از من انتقام گرفت.

در ادامه پرونده به شعبه 77 دادگاه کیفری‌استان تهران و نزد قاضی اکبر ساعی فرستاده شد و سه متهم در برابر هیات قضات هم توضیح دادند که چه کرده‌اند و چه اتفاقی افتاده ‌است. متهم اصلی پرونده گفت: فکر می‌کردم این دختر با احساس من بازی کرده و باید او را تنبیه کنم.

البته نمی‌خواستم تا این حد اذیتش کنم اما آن دختر خیلی گستاخی می‌کرد و باعث شده ‌بود من جلو دوستانم خجالت بکشم. بنا بر این گزارش در حال حاضر متهمان در بازداشت هستند و تحقیقات از آنها ادامه‌ دارد.

 شرق

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


اینکه هُنری نکرده! تو مملکت ما اگه نتونند از همه حلالیت بطلبند،

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شینهوا، "پارک هی تای" رئیس پارلمان کره جنوبی پنجشنبه با اعلام استعفای خود دلیل این اقدام را رسوایی اخیر در خصوص خرید رای برای رهبری حزب حاکم و دادن رشوه به اعضای این حزب در سال 2008 توصیف کرد.

پارک هی تای در سال 2008 به عنوان رئیس حزب حاکم و در سال 2010 به عنوان رئیس پارلمان کره جنوبی منصوب شد.

رسانه رسمی کره جنوبی اعلام کرد که استعفای رئیس پارلمان کره جنوبی پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی در ماه آوریل و انتخابات ریاست جمهوری در دسامبر 2012 به اعتبار حزب حاکم خدشه وارد می کند.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


اگر این مجلس نـُهم ناکارآمد شد ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 
به نظر می‌رسد آنچه امروزه در صحنه انتخابات شاهد هستیم، فراموش کردن اهداف اولیه است و اینکه انتخاب برای چه بوده است و ما می‌خواهیم در انتخابات چه کاری انجام بدهیم. یک زمانی بزرگان ما و جامعه روحانیت مبارز و بزرگان احزاب بزرگ ما می آمدند ویژگی‌های نماینده‌های اصلح مطرح می‌شد و بحث سهم‌خواهی مطرح نبود و افراد به دنبال این بودند که بهتر از خودشان را برای کاندیداتوری مطرح نمایند.

این درحالی است که در وهله کنونی احزاب و سیاسیون حرف بزرگان را گوش نمی‌دهند و سهم خواهی می کنند و مشکل اساسی اصولگرایان سهم‌خواهی است.
وقتی رقابت به سهم‌خواهی منجر می‌شود و گروه‌ها و افراد می‌خواهد بیشتر حضور و نماینده داشته باشند در حالی که می‌دانند فرد بهتر و متخصص‌تر وجود دارد اما باز اصرار می کنند که خود و یا هم حزبی‌شان در لیست قرار بگیرد. وقتی معیار این شد دیگر به نظر می‌رسد که وضعیت نمی‌تواند بهتر از این باشد.

وقتی که حزب و تحزب وجود ندارد که افراد را از قبل برای خود پرورش بدهد و جریان‌ها و افراد سیاسی دو و سه ماه قبل از انتخابات وارد عرصه سیاسی می‌شوند در پی آن خواهند بود که از چهره‌های مدیر در انتخابات استفاده بکنند تا بتواند لیست خود را در آحاد مردم جا بیاندازد. جبهه پایداری نیز از چنین روشی پیروی می‌کند.

جبهه متحد و پایداری حزب نیستند و ما از حزب گریزان هستیم و به تشکیل گروه‌ها و ائتلاف‌ها روی آروده‌ایم که دو مشکل به دنبال خواهد داشت، اول این که گروه‌ها افراد مورد اعتماد خود را در دست ندارند، افرادی که بتوانند بر روی آنها سرمایه‌گذاری شود تا مردم با آنها آشنا شوند و از سوی دیگر این کار راه گریزی برای مسئولیت هاست. وقتی حزب نیست گروه‌ها مجلس را در دست خواهند گرفت. اگر این مجلس ناکارآمد شد چه کسی مسئولیت را بر عهده خواهد دشات.

سوال اصلی افرادی که در جبهه پایداری هستند و به جریان وحدت ملحق نشده‌اند این است که چرا وحدت کنیم و وحدت برای چه. اگر آرایش انتخاباتی را ببینید خواهید دید که اصلاح‌طلبان که حضور جدی در انتخابات نداشته‌اند. جبهه پایداری اگر به جبهه متحد بپیوندد چه کسی با چه کسی رقابت کند.
 به خاطر همین جبهه پایدرای می‌خواهد با حضور خود نوعی وزن کشی کرده و بداند که چقدر طرفدار دارد. از سوی دیگر جبهه پایداری احساس می‌کند که امکانات و پولی که باید وارد عرصه انتخابات بشود در اختیار ایشان است و چرا باید از چهره‌های دیگری که با آنها اختلاف نظر دارد، حمایت کند.

در پایان باید گفت،
جبهه پایداری و حامیان دولت نشان داده است که تمامیت‌خواهند،
همان طوری که دیدیم هیئت اجرایی چهره‌هایی مثل آقای مطهری و کاتوزیان که انتقادات جزیی نسبت به عملکرد دولت داشتند را در دور اول رد صلاحیت کردند. جبهه پایداری هم روی خوشی نسبت به منتقدان دولت نشان نداده است و حالا چرا باید بیاید منتقدان خود را در لیست قرار دهد و از آن حمایت کند که وارد مجلس شوند.

منبع: فرارو

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


شب رفتیم اوین خوابیدیم ...

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 در حالی که برخی منتقدان دکتر غلامعلی حداد عادل همواره فقدان سابقه مبارزاتی را به عنوان نقطه ضعف حداد عادل بیان و حتی بعضا با اشاره به ارتباط او با دکتر سید حسین نصر، موارد دیگری را درباره سوابق قبل از انقلاب حداد عادل مطرح می کردند، روایت حداد عادل از سوابق مبارزاتی خود در پارک ملت سه شنبه شب، بسیاری را شگفت زده کرد.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی "انتخاب" ؛ در میانه این برنامه، شهیدی فر به صورت غیرمنتظره از این نماینده مجلس پرسید: شما چند بار دستگیر شدید؟ حداد ابتدا در پاسخ گفت: من بیشتر به ساواک احضار می شدم و بعد از چند لحظه گفت: من چند بار دستگیر شدم، از جمله سال 50 دستگیر شدم و 66 روز در زندان قزل قلعه بودم. یک بار هم وسط درس الکتریسیته آمدند و مرا بردند و شب رفتیم اوین خوابیدیم.

در مقطعی وی با بیان این که معلم دانشگاه بوده، اظهار کرد که 3، 4 بار از داشگاه اخراج شده است. این سخن وی با ابراز شگفتی شهیدی فر مواجه شد که با نگاهی معنادار پرسید: یعنی مدام اخراج می شدید و مجددا بر می گشتید داخل؟

مجری پارک ملت سوال دیگری هم از حداد کرد که آیا اسناد فعالیتهای شما در ساواک موجود است؟ حداد عادل گفت: یکی از مردم شیراز اسناد فعالیتهای مبارزاتی من در ساواک را به من داد که من از آن یک کپی گرفتم و به او برگرداندم.

وی بعد از تعریف این موارد گفت: البته ما به اندازه پیشکسوتهای مبارزه زندان نرفته ایم و فقط نمکی در آش ما ریخته اند. ما هم حد خودمان را می دانستیم و الان هم می دانیم.

حداد همچنین در بخش دیگری از سخنانش گفت که از 4 سالگی به مدرسه رفته و روزنامه می خوانده است و از 7 سالگی هم با دوستانش بحث سیاسی کرده و در 13 سالگی نیز، یک بار نطق سیاسی کرده است.

طرح این سخنان که پیش از این کمتر بیان شده بود، در این مقطع ، این سوال را به وجود آورده که آیا حداد عادل در این 33 سال این میزان تواضع و اخلاص از خود نشان داده که از این موارد چیزی بروز نداده یا موضوع، چیز دیگری است؟

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


بی-خیالی نیست، عادَتیست ناچاری وَ موقتی ...

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 ... در ایران اصولا حساسیت عمومی نسبت به اقتصاد چه در حیطه حاکمیت و چه در حیطه اجتماع به شدت پایین است. افزایش یا کاهش سن بازنشستگی کوچکترین واکنشی برنمی انگیزاند، نصف کردن یا دو برابر کردن حقوق بیکاری به همچنین، تورم یک رقمی اواسط سال گذشته که از دو برابر گذشته و در حال سه برابر شدن است، به هیچ واکنشی منجر نمی شود، رشد اقتصادی ظرف یکی دو سال از 6 درصد به نیم درصد می رسد. اما هیچ واکنشی برانگیخته نمی شود و کسری بودجه و بدهی دولت نیز اساسا حساسیت کسی را جلب نمی کند.

حداکثر واکنش جامعه ایران به مهمترین رخداد اقتصادی ممکن، در حد سوال کردن قیمت ارز و طلاست و چه زمانی که سکه در یک روز 260 هزار تومان گران شد و چه وقتی در یک روز 200 هزار تومان ارزان شد، منجر به واکنشی خاص نمی شود؛ فروشندگان کالا اجناسی را که با قیمت دلار 1100 تومانی وارد کرده اند، با احتساب دلار 2400 تومانی به خریداران می فروشند و کسی اعتراض نمی کند و کلا اگر هر اتفاق و شوک اقتصادی در جامعه رخ دهد، از یک سو کارشناسان، نهادهای نظارتی و مسئولان و از این سو فعالان اقتصادی و مردم عادی پیش از آن که به فکر این باشند که چرا این اتفاق رخ داده و آیا باید در مقابل آن واکنشی داشت یا خیر، به این می اندیشند که چگونه خود را با آن وفق دهند،
برایشان این مهم نیست که چرا قیمت ارز افزایش داشته، بلکه به این فکر می کنند که داراییشان را به دلار تبدیل کنند ، طلا بخرند یا از بانک مرکزی سکه پیش خرید کنند.

تفاوت حساسیت اقتصاد در یک جامعه توسعه یافته با جامعه ای مانند ایران، مانند تفاوت فردی است که به سلامتی خود اهمیت می دهد، ماهانه به پزشک مراجعه می کند، بدن خود را چکاپ می کند و روزانه به ورزش می پردازد، با توجه به نتایج آزمایش های پزشکی خود غذاهای مورد استفاده را انتخاب می کند،
 اما افراد دیگری هم هستند که بدون توجه به سن ، وزن و شرایط سنی و جسمی خود زندگی می کنند، هر طور دوست داشته باشند غذا می خورند ، تحرک ندارند ، آزمایش نمی دهند و در شرایط عادی به پزشک مراجعه نمی کنند.

شاید در دیدگاه این افراد، گروه مقابل به نظر وسواسی و خودآزار به نظر برسند و از نگاه آنان توجه و حساسیت نسبت به سلامتی باعث بر هم خوردن آرامش و کاهش لذت زندگی شود، معمولا این افراد نیز با یک اتفاق ناگهانی نظیر سکته قلبی یا دیابت و... به دوران زندگی بدون استرس و توام با آرامش و بی خیالی خود پایان داده و مجبورند با عوارض آن کنار بیایند.

سال گذشته با اوج گرفتن بحران اقتصادی در اروپا شاهد بودیم که تغییرات محسوسی بلافاصله در سبک زندگی مردم ایجاد شد، میزان استفاده از رستوران ها، اماکن تفریحی گرانقیمت و فروشگاه های سطح بالا به شدت کاهش یافت، بسیاری از مردم که با رکود اقتصادی بخشی از درآمد خود را از دست داده بودند، خود را با شرایط جدید وفق دادند،
اما در جامعه ای مانند ایران، این به چشم نمی خورد و حتی در زندگی خصوصی و فردی نیز حساسیت لازم نسبت به اقتصاد وجود ندارد و بسیاری از افراد حتی به قیمت ورشکستگی و استفاده از پول بهره ای حاضر به تنظیم زندگی خود با تحولات نمی باشند.

نتیجه این گونه زندگی کردن نیز مشخص است: بی تفاوتی نسبت به پدیده هایی چون رکود اقتصادی، کاهش سرمایه گذاری، نرخ بیکاری، نرخ تورم و... موجب می شود یکباره شبیه یک سکته قلبی یا مغزی به اقتصاد شوک وارد شود و در آن زمان برای اصلاح رفتار و الگوی اقتصادی کشور فرصت کافی وجود ندارد.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


اختاپوس مافیا، واقعا بازوانی به این قدرت دارد؟!

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


 دستگاه‌های نظارتی، در بررسی‌هایی که از کارخانه‌های ‌آب معدنی انجام دادند بر میزان بالای املاح معدنی، بی‌توجهی رؤسای این کارخانه‌ها به تولید محصولات با کیفیت، نامطلوب بودن بطری‌های آب معدنی و در نهایت آلوده بودن بیشتر این محصولات تأکید کردند، این در حالی است که مسئولان و دستگاه‌های اجرایی در سال‌های اخیر برای افزایش کیفیت آب معدنی اقدامی انجام نداده‌اند. به‌گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری خانه ملت، در سال‌های اخیر گرایش مردم کشور به‌ویژه مردم تهران به‌ محصولات آب معدنی افزایش چشمگیری داشته است که این موضوع اعتماد اقشار جامعه به این‌گونه محصولات را نشان می‌دهد، اما بیشتر کارشناسان حوزه سلامت و بهداشت بر غیرضروری بودن استفاده از این محصول تأکید می‌کنند.

آب‌های معدنی، از چشمه‌های طبیعی یا چشمه‌هایی که به طور مصنوعی ایجاد کرده‌اند، تولید می‌شود و آن‌ها را در همان سرچشمه در ظرف مخصوصی پر می‌کنند و برای مصرف حمل می‌کنند، آب چشمه‌ها بطور کلی دارای نمک‌ و املاحی هستند که در موقع عبور آب از سطح زمین در آن حل شده ولی آب مقطر فاقد این مواد است،
در آب معدنی ترکیباتی مانند نمکهای ید و ترکیبات آرسنیک و ترکیبات گوگرددار و مواد رادیواکتیو و نظیر آن‌ها وجود دارد که در آب معمولی نیست، از آن‌جایی که ترکیبات قشر زمین در نقاط مختلف، متفاوت می‌باشد، مسلم است که ترکیبات آب‌های معدنی هم فرق می‌کند.

امروزه در نظر مردم کشور محصولات آب معدنی به‌علت وجود املاح و مواد معدنی، برای تأمین نیازهای بدن انسان لازم و ضروری است، این در حالی است که
همین مواد معدنی اگر از حد مجاز بیشتر باشد می‌تواند به بدن انسان آسیب بزند، این یکی از موضوعاتی است که متأسفانه رؤسای کارخانه‌های آب معدنی به آن توجهی نمی‌کنند.

آب شرب شهری ناسالم یکی دیگر از علت‌های گرایش مردم به محصولات آب معدنی بوده است، این ترویج و تبلیغ غلط موجب شده است که افراد برای سالم مانده بدن خود و فرار از بیماری‌های گوارشی از این‌گونه محصولات استفاده کنند، حال که نظر بیشتر کارشناسان برخلاف نظر مسئولان کارخانه‌های آب معدنی است و استفاده از آب معدنی را یکی از علت‌های بروز بیماری گوارشی و کبدی می‌دانند.

فرهنگسازی غلط مسئولان و افراد پشت پرده محصولات آب معدنی موجب شده که استفاده از بطری‌های آب معدنی در جامعه به‌ یک امر مطلوب تبدیل شود و
مردم برای ایجاد وجهه اجتماعی و یا همان ظاهرنمایی اقدام به استفاده این محصولات می‌کنند، این در حالی است که
اولویت اول مردم برای استفاده از آب معدنی باید سلامت محصول، جذب املاح و مواد معدنی باشد نه ظاهرسازی.

عبدالجبار کرمی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، هم
آب شرب شهری را مطمئن‌تر و سالم‌تر از آب‌های معدنی اعلام کرد و خواستار فرهنگسازی برای استفاده مردم از آب شرب شهری شد.

ارتباط مستقیم پیدا شدن قورباغه با صدور بی‌رویه مجوز ایجاد کارخانه آب معدنی

این اظهارنظر و اعتراضات ادامه داشت تا وقتی که خبر وجود موجودات زنده مانند قورباغه و جلبک در محصولات آب معدنی در خبرگزاری‌های کشور منتشر شد و سرآغازی برای واکاوی و بررسی عملکرد کارخانه‌های متعدد آب معدنی در کشور شد.

در چند سال اخیر تعداد شرکت‌های آب معدنی به‌علت سود بالای در فروش محصولات خود، افزایش چشمگیری داشته است، هم‌اکنون در داخل کشور افزون‌بر 20 کارخانه آب معدنی وجود دارد، که به‌طور حتم بیشتر این کارخانه‌ها بدون کنترل ایجاد شده‌اند،
این در حالی است که وقتی بطری‌های آب معدنی خریداری می‌شود بر روی آن آرم تمام مجوزهای و سازمان‌های کنترلی درج شده است، که این موضوع نشانگر بی‌ارتباط بودن مجوزها صادر شده با نوع نظارت است.

در این‌باره عبدالجبار کرمی هم از صدور بی رویه مجوز کارخانه‌های تولید آب معدنی انتقاد کرد
و علت صدور این مجوزهای را روابط سیاسی و پارتی‌بازی اعلام کرد.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، عملکرد دولت را در صدور مجوز کارخانه‌های آب معدنی نامطلوب ارزیابی کرد و گفت: در صورت تحقیق و تفحص مجلس به طور حتم طی نکردن مراحل صدور مجوز و نقض قوانین از سوی این‌گونه کارخانه‌ها آشکار می‌شود.

نظارت، حلقه مفقوده تولید محصولات آب معدنی داخل کشور

در بررسی‌های انجام شده از سوی دستگاه‌های اجرایی و نظارتی یکی از مهم‌ترین موارد مغفول مانده در کارخانه‌های آب معدنی موضوع نظارت بر تولید این محصول بود، به این‌گونه که
در کارخانه‌های آب معدنی هیچ کنترلی بر میزان استفاده املاح معدنی و مواد تشکیل دهنده محصول نمی‌شود، از این‌رو موضوع خطر آلودگی آب‌های معدنی آن‌قدر جدی و بحرانی شد که نمایندگان مجلس به‌ویژه اعضای کمیسیون بهداشت و درمان را به واکنش واداشت.

حسن تأمینی‌لیچایی سخنگوی کمیسیون بهداشت ودرمان با تأیید آلودگی محصولات آب معدنی تولید داخل، مهم‌ترین علت آلودگی آب‌های معدنی، را نقص در مراحل تولید این‌گونه محصولات خواند
و از جریمه و توبیخ شدن کارخانه‌ها آب معدنی در چند سال اخیر پرده برداشت.

همچنین حسین حسنی‌بافرانی نظارت را حلقه مفقوده فرآیند تولید محصولات آب معدنی خواند و افزود:
در آخرین آزمایش صورت گرفته بر 21 برند محصولات آب معدنی، تنها 9 محصول از نظر آلودگی، میزان نیترات آب، سختی آب و بهداشتی بودن مورد تأیید قرار گرفته است.

نماینده مردم نائین در مجلس شورای اسلامی، با بیان این که نبود هماهنگی بین سازمانی یکی از مهم‌ترین علت‌های ضعف نظارتی دستگاه‌های اجرایی است، تأکید کرد:
آزمایشگاه استاندارد سازمان غذا و دارو و کل مجموعه سازمان استاندارد باید برای کنترل محصولات آب معدنی هماهنگ شوند.

عبدالجبار کرمی نیز با تأکید بر آلودگی محصولات آب معدنی در داخل کشور، افزود:
بر اساس گزارش سال گذشته وزارت بهداشت، درمان و آموزش‌پزشکی در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، حدود 50 درصد از آب‌های معدنی تولید کشور آلوده هستند.

بطری‌های بی‌کیفیت بلای جان مصرف‌کنندگان آب معدنی

حال اگر از نظارت ضعیف تولیدکنندگان محصولات آب معدنی بگذریم به اشکالات دیگر در این محصولات می‌رسیم که به راحتی می‌تواند علت مناسبی برای استفاده نکردن آب معدنی باشد،
یکی دیگر از موضوعات پیرامون ساخت آب معدنی استفاده از بطری‌های شیمیایی و بی‌کیفیت است، این بطری‌ها به‌علت استفاده از مواد شیمیایی و نفتی با آب درون بطری ترکیب و معجونی از بیماری‌ها را تشکیل می‌دهد.

بهادر کاظمی معاون نظارت موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی، با اشاره به این که
اگر بطری‌ها آب معدنی در مجاورت نور آفتاب قرار گیرند، ایجاد آلودگی می‌کنند، گفت: مواد پتروشیمی که این بطری‌ها از آن تولید می‌شوند وقتی با مایع در مجاورت نور آفتاب قرار گیرند، فعل و انفعالات شیمیایی انجام می‌شود که مضر و آسیب‌زا است.

از مافیای آب معدنی تا شایعه آلودگی آب تهران

چندی پیش اخباری از آلودگی پیرامون آب شرب تهران منتشر و موجب شد که مردم تهران به‌ویژه ساکنین مناطق شمال شهر برای خرید آب معدنی به سوپرمارکت‌ها هجوم ببرند و تمام محصولات آب معدنی از معروف تا گمنام را خریداری کنند، این در حالی بود که بعد از مدتی مسئولان با کنترل کیفیت آب تهران، وجود آلودگی را تکذیب و بر نقش مافیای آب معدنی بر ایجاد شایعه تأکید کردند.

از این‌رو مرتضی تمدن استاندار تهران با تکذیب آلودگی اب شرب شهر تهران، گفت:
به تازگی اسناد و اطلاعاتی از برخی شرکت‌های بسته‌بندی آب‌های معدنی به دست آمده که حاکی از اقدام آنها برای شایعه پراکنی و ایجاد اظطراب و ترس در بین شهروندان تهرانی در مورد آلودگی آب تهران است.

وی افزود:
این شرکت‌ها با شایعه پراکنی به دنبال عرضه و فروش بیشتر آب‌های معدنی بسته‌بندی میان مردم بوده‌اند که به‌زودی اسامی آن‌ها اعلام می‌شود.

با توجه به مشکلات و بحث‌های پیرامون محصولات آب معدنی و بی‌توجهی و سودجویی رؤسای این‌گونه کارخانه‌ها و امکان بروز و شیوع بیماری‌های گوارشی و کبدی در کشور به‌ویژه در شهر تهران مسئولان نظارتی و اجرایی کشور باید به خود بیایند و برای کنترل و نظارت بیشتر برنامه‌ریزی مناسبی را انجام دهد

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی