سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

افزایش 4 برابری برداشت عراق از میادین مشترک نفتی با ایران

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

      آقای نکونام! اخیراً در خصوص قضیه ی شیث و نصرتی گفته اید: "با کسانی که حق ملت را خوردند اینقدر قاطع برخورد کردید؟!"؛ گویا شما اصلاً اخبار را دنبال نمی کنید؟! مگر نمی دانید آنقدر با خاوری قاطع برخورد کردیم که از ترسش به کانادا فرار کرد و حتی جرئت نمی کند به کشور باز گردد؟!
نکونام همچنین گفت: "نصرتی نمی تواند برود سیگار بفروشد! "؛ خب! منهم نمی توانم بروم سیگار بفروشم! یعنی اگه یک نفر نتونه بره سیگار بفروشه دیگه مجاز هست که [...]!
   آقای رویانیان! قبلاً که به شما هشدار داده بودیم ورزش حساب و کتاب ندارد! یکی دیگر یک عملی انجام می دهد آنوقت شما باید پاسخگو باشید! فکرش را بکن! همین عادل فردوسی پوری که تا دیروز منتظر بود کی کارت سوختش شارژ می شود و از ترس سوختن کارت سوختش به شما نمی گفت بالای چشمتان ابروست این روزها به شما هم گیر می دهد! آخه رویانیان؛ بنزینت نبود؟! گازوئیلت نبود؟! دیگه مدیرعامل پرسپولیس شدنت چی بود؟! هان؟!
   آقای کریمی! شما گفتید: "کسانی که تخصص ندارند درباره اشتباه شیث و نصرتی نظر می دهند!"؛ ببخشید! الآن ما باید در مورد چه چیزی تخصص داشته باشیم که بتونیم درباره ی اون حرکت اظهار نظر کنیم؟! یعنی اون حرکت اونقدر حرکت پیچیده بود که برای اظهار نظر در موردش بایستی تخصص های لازم رو داشت؟! عجب!
آقای استیلی! شما گفتید: "نمی توانم هم حواشی داخل زمین را جمع کنم و هم داخل باشگاه را!"؛ خب اینا رو خودمون هم می دونیم! یک حرف جدیدتر می زدید!
آهان! استیلی همچنین گفته است: "برای ماندن فرصت نخواستم."؛ واقعاً؟! عجب! خب چرا؟! حیف نیست با این همه نتایج خوب و با این همه محبوبیت، توی پرسپولیس نمونی؟! شما تنها مربی پرسپولیس هستی که در زمان مربی گری اش 2تا از بازیکن های این تیم شهرت جهانی پیدا کردند و هنرنمایی هایشان در سایت های معتبر خبری گذاشته شد!! حالا می خوای بری؟! کجا با این عجله!! بودی حالا!!
آقای مهدوی کیا! شما گفتید: "موضوع شیث و نصرتی جنبه آموزشی ندارد!"؛ ای بابا! باز اگه پـ نـ پـ بنویسیم هوارتا کامنت میاد که "پـ نـ پـ" خز شده!!
   آقای وزیر ورزش! گفتید: "در حال ارزیابی این اتفاق هستم!"؛ آخه آقای وزیر؛ حیف وقت شما نیست که چنین موردهای چیپی رو ارزیابی کنین؟! همه چیز کاملاً واضح و مبرهن هست، مگه هواپیما سقوط کرده که دارین ارزیابی می کنین که چی شده و مقصر اصلی کی بوده؟!
و در پایان
آقای نصرتی! خودت رو زیاد ناراحت نکن! ما همینیم دیگه! یه نفر هزارتا کار خوب هم بکنه تا یه اشتباه بکنه زودی می زنیم توی سرش و حالشو می گیریم و تمام کارهای مثبت قبلی اش رو نادیده می گیریم! حالا درسته که شما اشتباه کردی، اشتباه خیلی خیلی بزرگی هم کردی؛ اما اینجا که ژاپن نیست که هرکس یه اشتباهی کرد زودی استعفا بده یا خودش رو بکشه! شما هم خودتو اذیت نکن! یعنی چی که اینقدر شرایطتت بد شده که برخی شایعه کرده بودن که خودکشی کردی؟! هان؟!
 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    تا 6 سال آینده عراق قرار است تولید نفت از میادین مشترک با ایران را 4 برابر افزایش دهد این در حالی است که ایران قرار است تا پایان برنامه پنجم (حدود 5 سال آینده) تنها یک میلیون بشکه به کل تولید کشور اضافه کند البته همین افزایش تولید یک میلیون بشکه‌ای به زعم کارشناسان محقق نخواهد شد.
عماد حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی در گفت‌وگو با «جهان صنعت» اظهار کرد: براساس برنامه‌های وزیر نفت که هفته گذشته به کمیسیون انرژی ارایه شد، این افزایش تولید
یک میلیون بشکه‌ای تا پایان برنامه پنجم منتفی است. این در حالی است که براساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته در کشور رقیب و برگزاری دو دور مناقصه و امضای حدود 40 قرارداد با شرکت‌های خارجی، تولید نزدیک به 8 تا 10 میلیون بشکه نفت در روز هدف‌گذاری شده است که در صورت تحقق این هدف پایه‌های ایران در اوپک متزلزل‌تر خواهد شد.
   حسینی افزایش ظرفیت تولید نفت به
یک میلیون بشکه را منتفی دانست و گفت با توجه به ارایه برنامه‌های وزیر نفت به کمیسیون انرژی در هفته گذشته در حال حاضر هدف وزارت نفت تثبیت تولید کنونی است و در شرایط کنونی تحقق این هدف برای وزارت نفت کار بزرگی است.
سخنگوی کمیسیون انرژی افزود:
با توجه به برنامه‌ریزی‌های وزارت نفت تا پایان برنامه پنجم توسعه افزایش تولید از میادین مختلف کمتر از 300 تا 400 یک میلیون بشکه خواهد بود.
نماینده قروه با اشاره به حضور شرکت‌های چندملیتی در پروژه‌های نفت عراق اظهار کرد:
کشور عراق به شدت در حال افزایش تولید از میادین مشترک است و با توجه به ماهیت میادین مشترک و شیب مخازن به سوی عراق این افزایش برداشت از سوی این کشور شدت بیشتری پیدا کرده است.
وی افزود:
در حال حاضر ایران با عراق و قطر همسایه نیست بلکه رقیب ایران در پروژه‌های نفتی کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه هستند که با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته با شدت چندین برابری از نفت ایران در میادین مشترک بهره‌برداری می‌کنند و تاکنون ضررهای هنگفتی به کشور وارد شده است.
سخنگوی کمیسیون انرژی با اشاره به کوتاهی مسوولان در پیشی‌گرفتن از عراق در میادین مشترک اظهار کرد: ایران در سال‌های گذشته فرصت‌سوزی کرد و زمانی که عراق درگیر مسایل داخلی بود با وجود برنامه‌ریزی‌های سالیان گذشته در مجلس اما متاسفانه وزارت نفت نتوانست در میادین مشترک با برنامه‌ها پیش برود و آنچه در حال حاضر در میادین اتفاق می‌افتد به هیچ‌وجه با برنامه‌ها همخوانی ندارد.
به گفته سخنگوی کمیسیون انرژی، در حال حاضر آنچه صنعت نفت را آزار می‌دهد عدم ثبات مدیریتی است.
   وی با اشاره به سوءمدیریت در صنعت نفت در سالیان گذشته اظهار کرد: 11 وزیر طی 8 سال برای صنعت نفت سیاست‌گذاری کردند و متاسفانه در میادینی که می‌توانستیم از توان متخصصان داخلی استفاده کنیم پروژه‌ها را به پیمانکاران خارجی واگذار کردیم و در پروژه‌هایی که به تکنولوژی‌های پیشرفته نیاز داشتیم با حذف پیمانکاران خارجی پروژه‌ها را به شرکت‌های داخلی واگذار کردیم. وی این چندگانگی را ناشی از عدم مدیریت یکپارچه در صنعت نفت عنوان کرد و گفت: با چنین مدیریتی اهداف پیش‌بینی شده برای صنعت نفت محقق نخواهد شد.
پروژه‌های صنعت نفت و گاز دستوری انجام نمی‌شود
این عضو کمیسیون انرژی با اشاره به اولتیاتوم وزیر نفت به پیمانکاران پارس‌جنوبی اظهار کرد: پروژه‌های صنعت نفت و گاز دستوری انجام نمی‌شود.
وی افزود:
این دستور همانند برنامه دستوری وزارت نفت در پارس‌جنوبی است در حالی که 16 ماه از وعده 35 ماهه توسعه فازهای پارس‌جنوبی می‌گذرد اما تاکنون پیشرفت فیزیکی این فازها به 40 درصد رسیده است.
عماد حسینی تصریح کرد: آنچه در میادین مشترک باید در نظر گرفته شود مدیریت بهینه و استفاده از نیروهایی متخصص در عرصه‌های کلان این صنعت است که در حال حاضر این اتفاق نمی‌افتد و افراد غیرمتخصص این پروژه‌ها را مدیریت می‌کنند.
تزلزل جایگاه ایران در اوپک
براساس این گزارش، در شرایط فعلی ایران و عراق به ترتیب با تولید روزانه نزدیک به 4  میلیون بشکه و 3  میلیون بشکه نفت جزو کشورهای بزرگ صادرکننده طلای سیاه در خاورمیانه هستند اما با توجه به بسیج شرکت‌های بین‌المللی درعراق و برنامه‌ریزی‌های این کشور برای افزایش تولید نفت و گاز، در آینده نزدیک عراق نه‌تنها رقیب جدی ایران در زمینه صادرات نفت در منطقه خواهد بود بلکه جایگاه ایران در اوپک را نیز متزلزل خواهد کرد.
   از سوی دیگر ایران به دلیل کمبود منابع مالی و خلف وعده پیمانکارانش در میادین مشترک با عراق در حال حاضر تنها به بخشی از برنامه‌هایش در میادین نفتی دست یافته و با وجود تلاش‌های وزیر نفت در جذب منابع مالی و توسعه و تولید زود هنگام از میادین مشترک اما با توجه به همکاری عراق با شرکت‌های چند ملیتی، این کشور در رقابت با ایران چندین گام جلوتر است.
هدف‌گذاری‌های عراق در تولید نفت
   براساس گزارش مهر، عراق با مشارکت شرکت‌های بین‌المللی برنامه گسترده‌ای برای توسعه 3 میدان مشترک و عظیم نفتی خود با ایران تدوین کرده است. به طوری که هم‌اکنون قرارداد طرح توسعه میدان مجنون (آزادگان جنوبی) به شرکت‌های شل و پتروناس مالزی امضا شده است و برخی از شرکت‌های اروپایی و آمریکایی همچون‌هالیبرتون به عنوان شرکت‌های فرعی در این پروژه مشارکت دارند.
میدان مجنون با شصت وُ پنج میلیارد بشکه نفت درجا با میدان آزادگان ایران مشترک است؛ مطالعات حاکی از آن است که 6/12 میلیارد بشکه آن قابل برداشت است و هم‌اکنون عراق هم حدود 50?000 بشکه نفت در روز از آن تولید دارند.
عراق برای توسعه نیمه میدان عظیم نفتی آزادگان 3 فاز در نظر گرفته که در فاز اول تولید 175?000 بشکه در روز، فاز دوم 360?000 بشکه در روز و فاز سوم افزایش آن به 1.8 میلیون بشکه در روز تا سال 2017 میلادی را هدف‌گذاری کرده این در حالی است که هدف‌گذاری ایران برای تولید نهایی از این میدان 600?000 بشکه در روز است.
میدان نهر عمر با 29?000?000?000 بشکه نفت درجا، قابلیت برداشت 6?000?000?000 بشکه نفت را دارد به‌منظور توسعه این میدان عراق مذاکرات را با شرکت توتال فرانسه آغاز شده و هدف از تولید نهایی آن، برداشت 450?000 بشکه نفت‌خام در روز است.
میدان مشترک نفتی ابوغریب (مشترک با دهلران) هم یکی از میادین مشترک نفتی عراق با ایران بوده که قرارداد این میدان به کنسرسیومی متشکل از شرکت‌های ساینوپک و سینوکم چین واگذار شده است و عراق قصد تولید روزانه 400 تا 450?000 بشکه نفت از این میدان مرزی را دارد.
   شرکت‌های بزرگ چندملیتی با امضای قراردادهای چند میلیارد‌دلاری توسعه میادین مشترک ایران در طرف عراق را آغاز کرده‌اند که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2017 برداشت نفت عراق از میادین مشترک با ایران تا 4 برابر افزایش یابد.
هدف‌گذاری تولید نفت در ایران
این در حالی است که ایران براساس برنامه چهارم توسعه، شرکت ملی نفت ایران قرارداد طرح توسعه میادین مشترک نفتی آزادگان جنوبی، آزادگان شمالی و یادآوران را به شرکت‌های چینی واگذار کرده است و ایران قصد دارد با توسعه این 3 میدان مرزی به ترتیب روزانه 600?000 بشکه، 75?000 بشکه و 185?000 بشکه تا سال 1394 به ظرفیت تولید نفت خام خود اضافه کند.
برای توسعه میادین مشترک نفتی آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران به چندین میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است که پیش‌بینی می‌شود تولید زودهنگام نفت از میدان نفتی یادآوران با ظرفیت تولید روزانه 20?000 بشکه تا یک ماه آینده آغاز شود.
در میدان آزادگان شمالی و جنوبی هم دو پیمانکار چینی عملیات اجرایی را آغاز کرده‌اند و در شرایط فعلی فقط 50?000 بشکه نفت از نیمه‌جنوبی میدان نفتی آزادگان برداشت می‌شود.
وضعیت توسعه میادین کوچک مشترک نفتی ایران- عراق
اگرچه عراق و ایران هیچ‌کدام تمایل به اعلام آمار دقیقی از ذخایر و تولید خود از میدان‌های مشترک ندارند ولی براساس آمارهای سازمان‌های بی‌طرف بین‌المللی، ذخیره میدان نفت‌خانه 305?000?000 بشکه نفت است که برنامه تولید روزانه 10?000 بشکه نفت از این میدان پیش‌بینی شده است.
ذخیره نفت‌خام درجای میدان فکه (جبل فوقی یا پایدار غرب) 65 / 7 میلیارد بشکه بوده که یک میلیارد بشکه آن قابل استحصال اعلام شده است؛ میدان ابوغریب 85 / 11 میلیارد بشکه نفت درجا دارد که توسعه آن به به کنسرسیومی از شرکت‌های سینوپک و سینوکوم چین واگذار شده و قرار است تا سال 2017 میلادی تولید این میدان به 450 هزر بشکه در روز برسد.
ذخایر درجای میدان بدرا (آذر) 650?000?000 بشکه اعلام شده که یکصد میلیون بشکه آن قابل برداشت شناسایی شده است. در این میدان هدف عراق تولید روزانه 30?000 بشکه است که برای توسعه آن با شرکت‌های گازپروم روسیه، پتروناس مالزی و TPA ترکیه قرارداد امضا شده است.
   البته ایران نیز مذاکرات توسعه میدان آذر، مشترک با بدرا را از مدت‌ها قبل آغاز کرده که پس از تعلل شرکت‌های روسی در توسعه این، قرار شد سازندگان و پیمانکاران ایرانی با سرمایه‌گذاری دو میلیارد دلاری این میدان مشترک را توسعه دهند.
رستم قاسمی، وزیر نفت در آخرین اظهارنظر رسمی خود از تعیین‌تکلیف قراردادی و آغاز عملیات اجرایی طرح توسعه میادین مشترک نفتی با عراق حداکثر تا اواسط آذرماه امسال خبر داده است. در مجموع در شرایط فعلی عملیات اجرایی توسعه میادین کوچک مشترک با عراق همچون آذر، دهلران، پایدار غرب و نفت شهر به کنسرسیومی متشکل از پیمانکاران داخلی امضا شده است.
   کارشناسان اقتصادی بر این باورند که این میادین با وجود مشترک بودن اما از ذخایر قابل توجه و عظیم نفت خام برخوردار نیستند و حتی در صورت عقب‌ماندگی ایران در توسعه این میادین روزانه بین 30 تا 50?000 بشکه عدم‌النفع برای اقتصاد ملی به همراه دارد.

توسعه میادین مستقل نفتی برای حفظ جایگاه در اوپک

گزارش موسسات بین‌المللی بی‌طرف نشان می‌دهد تا پایان سال گذشته میلادی ایران با توسعه 5 میدان به‌طور متوسط روزانه 115?000 بشکه و عراق حدود 173?000 بشکه نفت از میادین مشترک برداشت کرده‌اند.
با توسعه 8 میدان نفتی در طرف ایران پیش‌بینی می‌شود تا سال 1394 ظرفیت تولید از این میادین به 526000 بشکه در روز افزایش یابد.
از سویی عراق با مشارکت شرکت‌های خارجی قصد تولید حدود 2/2 میلیون بشکه نفت خام از میادین مشترک با ایران را دارد که در صورت تحقق این هدف برداشت نفت عراق از میادین مشترک بیش از 4 برابر ایران خواهد بود.
در حال حاضر برای توسعه کامل دو میدان مشترک آزادگان جنوبی و یادآوران در طرف ایران ظرفیت تولید روزانه کمتر از 900?000 بشکه نفت تا 10 سال آینده تدوین شده است اما عراق از این 2 میدان تا سال 2017 میلادی حدود دو میلیون بشکه در روز برداشت خواهد کرد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند:
با توجه به توان محدود منابع مالی و پیمانکاری ایران به دلیل تحریم‌های غیرقانونی برخی از کشورهای سلطه‌گر شرکت ملی نفت ایران باید تمام ظرفیت خود را برای توسعه میادین آزادگان جنوبی و یادآوران متمرکز کند.
برخلاف اعتقاد کارشناسان در شرایط فعلی مجموعه شرکت‌های تابع شرکت ملی نفت با استدلال حفظ جایگاه ایران در اوپک اقدام به برگزاری مناقصه و توسعه میادین مستقل نفتی کرده‌اند که حتی در صورت عدم توسعه این میادین تا قرن‌های آینده هم پتانسیل تولید نفت را دارند.
بر این اساس امسال فقط در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران تولید نفت از میادین مستقلی همچون خشت، سروستان سعادت‌آباد آغاز می‌شود ضمن آنکه برنامه‌ریزی برای برگزاری مناقصات توسعه میادین مستقل دیگری همچون سمند، سورو، طوس، کبیرکوه، کوهمند، البرز، شاخه، ویزنهار و عسلویه شرقی و تنگ‌بیجار در دستور کار قرار گرفته است.
با توجه به اینکه تفاوت میزان برداشت از میادین مشترک منجر به مهاجرت و عدم‌النفع‌های غیر قابل جبرانی خواهد شد جا دارد مسوولان شرکت ملی نفت ایران به جای توسعه میادین مستقل برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای برای توسعه میادین مشترک نفتی را اجرایی کنند.
شایان ذکر است در حال حاضر ایران و عراق در خط مرزی و مشترک خود دارای 8 میدان نفتی مشترک هستند که ذخایر قابل برداشت این میادین حدود 14?000?000?000 بشکه برآورد می‌شود به طوری که 9 درصد از ذخایر نفت خام ایران در مخازن مشترک با عراق قرار گرفته است.
آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که تاکنون شرکت ملی نفت ایران بیش از 200?000?000 بشکه نفت از میادین مشترک با عراق در یکصد سال گذشته برداشت کرده است و در حال حاضر هم به‌طور متوسط روزانه 115?000 بشکه نفت از این میادین برداشت انجام می‌شود.
هم‌اکنون 8 میدان دهلران (ابوغریب شمالی)، نفت شهر (نفت خانه)، پایدارغرب (جبل فوقی)، آذر (بدری)، آزادگان (مجنون)، یادآوران (نهر عمر)، آبان یا دهلران (ابوغریب جنوبی) و اروند (طرف عراقی بی‌نام) بین ایران و عراق مشترک است.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


حجتیکرمانی: دوست دارم فضای بهمن57 دوباره تکرار شود

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

      نماینده سابق تهران، معتقد است که محمود احمدی‌نژاد فقط دوندگی، حضور فیزیکی و سخنرانی‌های هیجانی و بعضاً متوهمانه را کار می‌داند.
   عماد افروغ در یادداشتی که با عنوان «روش» احمدی‌نژادی و تبعات آن «برای خبرآنلاین نوشته، با انتقاد از بی‌توجهی احمدی‌نژاد به اقتدار قوه قضاییه در سخنرانی روز پنج‌شنبه هفته گذشته‌اش در جمع هواداران و اعضای ستادهای انتخاباتی سابقش، آورده است:
آنچه به‌طور خاص و به خوبی در این سخنرانی مشهود است، تداوم همان روند انتخاباتی تفرقه‌افکنی، ایراد اتهامات اثبات‌نشده غیر‌قضایی و فرافکنی به منظور بستر‌سازی برای جذب مخاطبان خاص و به‌طور عمده احساسی و هیجانی‌است. روشی که متأسفانه در مبارزات انتخاباتی 84 و 88 و البته با اشاره به موارد متفاوت جواب داده است، اما دریغ از یک سند محکمه‌پسند ویا حکم قضایی اثبات شده.
   به گفته وی،
ظاهراً این تنها راهی است که ایشان برای ماندن در قدرت و دستیابی بیشتر به آن می‌شناسد، «روشی احمدی‌‌نژادی» که تنها امید واهی ایجاد می‌کند و البته عرض و آبرو می‌برد.
   این استاد جامعه‌شناس با طرح این سوال که این شیوه، چه جایگاهی در یک نظام قانونی، مقتدر و اسلامی، آنهم پس از 32 سال که از عمر شریف جمهوری اسلامی می‌گذرد دارد؟ و مگر این کشور قانون و به طور خاص قوه قضائیه به عنوان حافظ قانون و کانون رسیدگی به تخلفات و جرایم ندارد؟ افزوده: آنچه از این سخنرانی تلویحا مستفاد می‌شود، این است که ظاهراً ایشان فقط دوندگی، حضور فیزیکی و سخنرانی‌های هیجانی و بعضا متوهمانه را کار می‌داند و کار فکری، خردورزی و نخبگی، از نظر ایشان عین بیکاری و بی‌عاری است و البته این بیکاری‌ها و بی‌عاری‌ها، ظاهرا بد جوری عرصه را تنگ نموده است.
 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

   محمد جواد حجتی کرمانی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی تصریح دارد که همچنان رابطه?اش با آیت?الله مصباح یزدی بسیار صمیمانه است.
نماینده مجلس اول در لابه‌لای سخنان خود به این مساله اشاره دارد که در جریان رای عدم کفایت به بنی‌صدر پلاکارد بزرگی در مجلس نصب شده بود که رای ندادن به عدم کفایت سیاسی بنی صدر را کمک به آمریکا می‌دانست. حجتی کرمانی با یادآوری خاطرات گذشته، انجا که از دیدارش با مقام معظم رهبری می‌گوید، اشک در چشمانش حلقه می‌زند.
مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با وی را در ادامه بخوانید:
نامه‌نگاری شما با آیت الله مصباح یزدی یک موج رسانه‌ای ایجاد کرد. فارغ از بحث‌های معطوف به این نامه، آیا شما با آیت‌الله مصباح قبل از انقلاب هم رابطه داشتید و اصولاً این رابطه چگونه بود؟
بله، ما در قم از سال 1331 با آقای مصباح در مدرسه حجتیه قم سکنی داشتیم و با هم دعای ندبه می‌رفتیم. استاد و مراد آقای مصباح، علامه طباطبایی بود. ایشان فلسفه را از علامه طباطبایی آموخت و به خوبی توانست حق شاگردی را ادا کند. من و آقای مصباح، شهید باهنر، آقای قربانی امام جمعه رشت، آقای موحدی‌کرمانی که پسر عموی همسر من هستند در مدرسه دین و دانش «هم شاگردی» بودیم. استاد ما شهید بهشتی بود که در کنار درس‌های زبان و فیزیک که از دیگر اساتید آموخته بودیم به ما «فلسفه علم» درس می‌داد.
آقای مصباح، فردی محترم و مبادی آداب و مهربان هستند، اما متاسفانه در درگیری‌های سیاسی شخصیت اشخاص تحریف می‌شود.
آقای مصباح به هیچ‌وجه مجتهد سیاسی نیست. شرکت در باند‌بازی‌های سیاسی در شان مقام علمی استاد بزگواری چون آقای مصباح نیست و من آن را اشتباهی بزرگ می‌دانم. افرادی می‌خواهند، آقای مصباح را در برابر آقای مهدوی‌کنی قرار بدهند. اصلاً این جناح‌بندی‌ها از هیچ طرف دردی را دوا نمی‌کند. من بر این باورم که اگر آقای مصباح، مجتهد سیاسی نیست آقای مهدوی‌کنی نیز در زمینه اجتهاد سیاسی نمره کامل نمی‌گیرد. مجتهدان سیاسی در بین روحانیون دست‌اندکار در سطح کشور بسیار کم هستند. خود من یک منتقد سیاسی در قلمرو نظری هستم، ولی خودم را برای تصدی مسئولیت‌های سیاسی شایسته نمی‌دانم. چون زود عصبانی می‌شوم.
بعد از آن مناظره جنجالی بین شما و آقای مصباح‌یزدی در 12 سال پیش، آیا رابطه شما تیره شد؟
همدیگر را کم می‌بینیم. اما این بار که قم رفتم می‌خواهم حتماً ایشان را ببینم. آقای مصباح خیلی خوش‌مجلس است. بعد از آن مناظره اصلاً رابطه ما سرد نشد. بعد از مناظره یک بار ما مهمان رهبری بودیم که با آقای مصباح روبروی هم نشسته بودیم. یک خبرنگار در مورد آن مناظره سوال کرد که آقای مصباح تصریح کرد که ما با هم گفت‌وگوی دوستانه داشتیم و برنده و بازنده هم مطرح نبود.
اما تصور عمومی این بود که بین شما و آقای مصباح شکرآب شده است؟
ابداً حتی یک ذره دلخوری پیش نیامد. بین ما طلبه‌ها از این بحث‌ها زیاد پیش می‌آید، ولی رابطه دوستانه همچنان پابرجاست. من قلباً به آقای مصباح علاقمندم، منتهی از نظر سیاسی موضع‌‌گیری‌ها، سخنرانی‌ها و فعالیت‌های ایشان را قبول ندارم.
حالا برای نمونه از روابط ما عمامه‌به‌سرها خاطره‌ای نقل می‌کنم. آقای عباس ملکی معاون آقای ولایتی بود. سالگرد پدر ایشان مرحوم آقای شیخ مصطفی ملکی در مسجد همت برگزار شد.
در آن جلسه آقای کروبی به عنوان رئیس مجلس حضور داشت و آقای ناطق‌نوری وارد شد. تمام مردم نگاه می‌کردند که این دو چه برخوردی با هم می‌کنند. این دو به قدری گرم و صمیمی برخورد کردند که کسی باور نمی‌کرد. در آن جلسه آنقدر این دو دوستانه و بلند‌بلند با هم صحبت می‌کردند که بعضی‌ها صدای فردی که بالای منبر بود را نمی‌شنیدند! آقای کروبی و ناطق‌نوری رفاقت دیرینه‌ای دارند.
شما با شهید باهنر هم محشور بودید؟
بله ما همشهری هستیم و همشاگردی بودیم. من در سال 1324 در مدرسه معصومیه کرمان نزد اساتیدی همچون مرحوم آیت‌الله صالحی کرمانی، مرحوم آقای حقیقی و ... درس می‌خواندم و از آن سال تا زمان شهادت ایشان با هم بودیم. دیگران به ما می‌گفتند «جوادین».
ایشان بسیار آدم آرامی بود و بیشتر کارفرهنگی می‌کرد تا سیاسی، اینطور نبود؟
من نجیب‌تر از آقای باهنر تا به حال ندیدم. حلیم‌تر از آقای بهشتی هم کمتر دیده‌ام. اما نمره حلم و خودداری آقای باهنر از شهید بهشتی هم بیشتر است؛ چند بار دیدم که چگونه آقای بهشتی موقع عصبانیت سرخ می‌شد. اما همین را هم از آقای باهنر ندیدم.
با آقای هاشمی از کی آشنا شدید؟
من از سال 31 با ایشان در قم آشنا شدم. آقای هاشمی با شیخ محمد هاشمیان پسر عمویش که دامادشان شده بود و آقای شیخ حسین هاشمیان که در حال حاضر نماینده مجلس است با هم جلساتی را تشکیل می‌دادند که من و عده‌ای دیگر در این جلسات بسیار صمیمی شرکت می‌کردیم. خدا رحمت کند مرحوم ربانی‌املشی را که از اصحاب همیشگی این گعده‌ها بود. از دوستان دیگر این گعده‌ها آقای بهرامی ساوجی که بعد از انقلاب دچار مشکلاتی شد، بود. این‌ها اهل گعده و فوتبال‌بازی و بیرون‌رفتن و تفریح بودند و من و آقای باهنر و آقای ایرانمنش را هم با خود می‌بردند.
از همه ما متمکن‌تر آقای هاشمی بود. ایشان سال 31 که من قم رفتم از انگشت‌شمار طلبه‌هایی بود که منزل داشت و به اصطلاح از طلبه‌های اعیان بود. وقتی آقا سید محسن خرازی هم به قم آمد ایشان هم منزل داشت و موسسه در راه حق را آقای خرازی با پول خود راه‌اندازی کرد.
در زندان هم با هم بودید؟
مدت کمی با آقای هاشمی در زندان قصر با هم بودیم. آقای هاشمی، آقای ناطق و حاج آقا فداقی را به زندان آوردند که چند روزی با هم بودیم. آقای ناطق از حواریون آقای هاشمی محسوب می‌شد.
از ظواهر بر می‌آید که آقای هاشمی اهل گعده نیست.
   من آقای هاشمی را می‌شناسم. پدر «گعده» است! این‌ها وقتی قم بودند پسرعموشان آقای شیخ حسین هاشمیان که نماینده فعلی رفسنجان است، جلسات بگو بخند تا دل‌تان بخواهد داشتند. خود آقای هاشمی در حال حاضر دل و دماغ ندارد وگرنه بسیار خوش‌برخورد و گعده‌ای است. پارسال که پیش ایشان رفتم تمام سخنان ما مربوط به یادآوری خاطرات گذشته بود و تمام مدت می‌خندیدیم. اما ایشان آنقدر اشتغال سیاسی دارد که دیگر وقت نمی‌کند که این جلسات را برگزار کند. وقتی با آقای هاشمی از نزدیک جلسه داشته باشید متوجه می‌شوید که چقدر با شما رفیق است.
اما در مجلس اول شما آقای هاشمی را عصبانی می‌کردید؟
دعوای طلبگی بود.
ایشان همیشه به شما اخطار می‌دادند؟
همیشه که نه! در رابطه با عصبانیت‌های خودم که حتی از یک موردش هم راضی نیستم، لازم است خاطره‌ای را بگویم. در منزل مرحوم آقا شیخ محمد‌رضا آیت‌اللهی کرمانی که پسرش آقای حمید رضا آیت‌اللهی، حضور داشتند مهمان بودیم. شهید بهشتی همسر ما را می‌بیند و به ایشان می‌گوید به آقای حجتی بگو عصبانی که می‌شود حتی اگر حرف حسابی هم داشته باشد، کسی آن را گوش نمی‌کند. این حرف آقای بهشتی روان‌شناسی دقیقی بود که از من داشت. در جریان مجادلات مجلس گاهی حرف من حق بود. اما بد بیان می‌شد.
تازگی‌ها با آقای هاشمی دیدار داشته‌اید؟
در دیداری که بعد از نگارش نامه اول به آقای مصباح داشتم به ایشان گفتم که به یاد دارید که در مجلس اول چه برخوردی با مهندس بازرگان می‌کردید؟ این تاوان همان برخوردها است، که نه مهندس بازرگان بلکه احمدی‌نژادی تاوان گرفت که بچه بچه بچه بچه مهندس بازرگان هم محسوب نمی‌شود. خداوند اینگونه انتقام می‌گیرد، وقتی که با آدم پاکی مانند مهندس بازرگان اینگونه برخورد می‌کنید احمدی‌نژاد بر سر کار می‌آید.
البته احمدی‌نژاد آدم بسیار خوبی است این را همیشه گفته‌ام و به آن اعتقاد دارم، اما رئیس‌جمهور بسیار بسیار بدی است.
پاسخ آقای هاشمی چه بود؟
مطالبی را گفتند که جای بیانش اینجا نیست.
در جریان عزل بنی‌صدر شما چرا مخالف بودید؟
من و عده دیگری از نمایندگان رای ممتنع دادیم. من از اول شروع دعوا با بنی‌صدر، بارها انتقاد کردم که چرا به رئیس‌جمهور اینطور توهین می‌کنند و در روزنامه‌ها فحش می‌دهند. اگر قرار است بنی‌صدر نباشد چرا دیگر به وی فحش می‌دهند. چرا اینهمه جوسازی می‌کنند. به خوبی به یاد دارم که روزی که عدم کفایت سیاسی ایشان مطرح شد، تمام مجلس پر‌شده بود از تماشا‌چی. این افراد مرتب شعار علیه بنی‌صدر می‌دادند. در این فضا امکان نداشت کسی بتواند حرف بزند. پلاکارد بزرگی با خط درشت بر در ورودی مجلس نصب کرده بودند به این مضمون که «رای ممتنع به بنی‌صدر همکاری با اوست و کمک به آمریکا» با این وصف من و 12 نفر دیگر که رای ممتنع دادیم یعنی با آمریکا همکاری کردیم!!
  
موافقان بنی‌صدر در آن جلسه نیامدند؟
   به نظرم آقای مهندس بازرگان و نهضت‌آزادی‌ها نیامدند و در رای‌گیری شرکت نکردند. من و 12 نفر دیگر رای ممتنع دادیم. به یاد دارم که قبل از طرح عدم کفایت در مجلس، به آقای بهشتی که رئیس دیوان عالی کشور بود، گفتم من می‌خواهم در مورد بنی‌صدر با شما صحبت کنم؛ زیرا این روش ما روش خوبی نیست که در پیش‌گرفته شده است. آقای بهشتی از من دعوت کرد که ناهار پیش وی بروم. دیوان عالی کشور روبروی نخست‌وزیری بود. من آنجا رفتم و حدود 3 ساعت صحبت کردیم. ایشان با سعه‌صدر سخنان من را گوش کرد با اینکه سمت استادی من را داشت.
واکنش موافقان بنی‌‌صدر نسبت به شما چه بود؟
در جریان عزل بنی‌صدر، عده‌ای از طرفداران بنی‌صدر تصور می‌کردند من بنی‌صدری هستم. بنی‌صدر در قزوین عده‌ای مرید داشت. آقای ابوترابی که خدا ایشان را رحمت کند به همراه آقای دکترصدرحاج سید جوادی که نماینده قزوین بودند از حامیان بنی‌صدر به شمار می‌رفتند.
عده‌ای از هواداران ایشان که اسم و رسم‌شان را به یاد ندارم، پیش از عزل بنی‌صدر مرا به قزوین دعوت کردند که مصادف با حضور خانم طالقانی در قزوین شد. شب در مسجد دیدم که دو عکس بزرگ یکی از امام و دیگری از بنی‌صدر در جلسه سخنرانی نصب کرده بودند. در ضمن سخنرانی خود از فضایل شهید بهشتی گفتم و سردترین سخنرانی را در زندگی خود انجام دادم. من احساس کردم که مجلس یخ کرده است! در پایان مجلس کسانی که من را دعوت کرده بودند دیگر به سراغ من نیامدند. یک فرد خیری پیدا شد من را به منزلش برد، شامی خوردیم و به تهران برگشتیم.
   حالا فهمیدید که چرا من کاره‌ای نشده‌ام و سمتی ندارم؟ چنین فردی که در بین طرفداران بنی‌صدر از بهشتی تعریف کند اهل سیاسی‌کاری است؟ من واقعاً توی بازی نبودم و تصور نمی‌کردم که اختلاف اینقدر شدید است.
شما در زمان ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای مشاور ایشان بودید. از آن دوره خاطره‌ای دارید؟
آیت‌الله خامنه‌ای در زمان ریاست‌جمهوری به طور هفتگی یا ماهانه (درست یادم نیست) در دانشگاه تهران با دانشجویان بعد از نماز ظهر و عصر جلسه پرسش و پاسخ داشتند. یک دانشجو از ایشان پرسید که چرا آقای حجتی که مشاور شما است چرا چنین حرفی زده است؟ ایشان ضمن تعریف از من گفتند که مگر مشاور من نمی‌تواند نظر مخالف من داشته باشد؟ ایشان از نظرات من کاملاً آگاه هستند. در عین حال از قدیم‌الایام از سال 37 تا کنون ایشان نسبت به من بسیار لطف داشته و من هم علیرغم اختلاف‌نظرها یک ذره از عشق و علاقه‌ام به ایشان کم نشده است. انتقاد در جای خود محفوظ است.
از ایشان دیگر چه خاطراتی دارید؟
اولین دیدار ما با ایشان سال 37 در قم بود. البته حضور ایشان در قم 5 سال بعد از ما بود. ایشان پیش از این تاریخ، در مشهد دوران طلبگی خود را می‌گذراندند. من بعد از فوت مرحوم پدرم به کرمان سفری داشتم وقتی به قم برگشتم ایشان برای اولین بار برای ادامه تحصیل به قم آمده بودند. به یاد دارم که بعد از برگشت من به قم، وقت مغرب که اذان را گفته بودند در مدرسه حجتیه به سمت حجره اخوی می‌رفتم. نزدیک حوض در اواسط مدرسه، یک آقایی آغوش باز کرد و با لطف به من گفت شما آقای حجتی هستید؟ او سید علی خامنه‌ای بود. این دوستی و عشق دوجانبه همچنان ادامه یافت و وجود دارد و من همواره از خدا خواسته‌ام که این علاقه منشا برکت برای انقلاب شود. زیرا من به این سید بزرگوار بسیار علاقه دارم. به یاد دارم من و مرحوم آقای سید کمال شیرازی که از عرفا و نزدیکان امام در نجف محسوب می‌شد برای مدتی، شب‌ها دورهم جمع می‌شدیم و به اتفاق آیت‌الله خامنه‌ای زیرکرسی، حافظ می‌خواندیم. آقای خامنه‌ای بسیار خوش‌صدا بود و به همراه مرحوم آقا سید شیرازی اشعار حافظ را می‌خواندند و گاهی گریه می‌کردیم. این خاطرات مربوط به سال‌های قبل از 40 است.
اما در اوایل شروع نهضت، در جریان انجمن‌های ایالتی و ولایتی آقای خامنه‌ای سفرهای متعددی به کرمان داشتند از جمله، در سفری به کرمان چند روز در مدرسه معصومیه کرمان اقامت داشتند و بعد به زاهدان رفتند. در آن ایام حشر و نشر زیادی بین ما صورت گرفت و دیدارهای زیادی بین ایشان و فعالان سیاسی کرمان انجام می‌شد. در زمان ریاست‌جمهوری و ایام رهبری هم به کرمان مسافرت کرده‌اند که من همراه ایشان بودم. ایشان از جوانان فعال و با شور نشاط آن‌ها در ایام نهضت به نیکی یاد می‌کنند ...اصولاً روابط ایشان با کرمانی‌ها سابقه دیرینه دارد.
می‌توانید به سوابق این رابطه دوستانه اشاره کنید؟
رابطه آقا با کرمانی‌ها به دوران تحصیلات ابتدایی ایشان برمی‌گردد که شرح اجمالی آن این است؛ دایی مادر من مرحوم میرزا حسین تدین به عنوان یک فرد فرهنگی، از کرمان به مشهد مهاجرت کرد. در مشهد مدرسه‌ای مذهبی در بازار سر شور مشهد احداث کرد به نام «دار التعلیم دیانتی». در این بازار، مسجد آقا سید جواد تبریزی پدر آیت‌الله خامنه‌ای قرار داشت. مدرسه دارالتعلیم دیانتی مورد اعتماد علما و بازاری‌های مشهد بود به گونه‌ای که مرحوم آقا سید جواد تبریزی سه پسر خود یعنی آقا سید محمد، آقا سید علی و آقا سید هادی را در این مدرسه ثبت‌نام کرد. تحصیلات ابتدایی به راداران خامنه‌ای در این مدرسه صورت گرفت. آقای تدین با لهجه غلیظ کرمانی صحبت می‌کرد. معلم خط آقای خامنه‌ای آقای علینقی اقدسی بود که پسردایی من است که در حال حاضر در مشهد روضه‌خوانی می‌کند. این مساله به سنین 12 سالگی ایشان برمی‌گردد. مرحوم آقای تدین بسیار خوش‌اخلاق و خوش‌برخورد بود. این مدیر، با وجود صلابت بسیار مورد علاقه بچه‌ها بود. درسفر ایشان در دوران ریاست‌جمهوری به مشهد، ایشان خواستار دیدار آقای تدین شد. آقای تدین که عبا با پالتوو کلاه‌ پوستی می‌پوشید به دلیل شغل خود مشهور به آقای مدیر بود، با آقای خامنه‌ای در سالن تشریفات آستان قدس دیدار کرد. باری رابطه آقای خامنه‌ای با کرمانی‌ها در سال‌های بعد نیز تکرار شد. آقای خامنه‌ای در مسجدی به نام کرامت نماز می‌خواندند که مرحوم سید رضا کرامت کرمانی بانی آن مسجد بود. من تازه از زندان آزاد شده بودم. آن زمان آقای مهدی اسدی که بعد از انقلاب مدیر کل آموزش و پرورش استان خراسان شد، به من گفت که آقای خامنه‌ای گفته‌اند که هروقت فلانی به مشهد آمد به من خبر بدهید تا بلافاصله وی را ببینم. موقع شب و هنگام نماز وارد خانه آقای اسدی شدیم. آقای اسدی به من گفت که من می‌روم تا به آقای خامنه‌ای خبر بدهم که شما آمده‌اید. بعد از چند دقیقه در حالیکه آقای خامنه‌ای را پشت موتور نشانده بود وارد شدند و ما یکدیگر را با عشق و محبت زاید‌الوصفی درآغوش گرفتیم. آقای خامنه‌ای ننشستند و گفتند الان مردم منتظر سخنرانی من هستند بنابراین من می‌روم و بعد یکدیگر را می‌بینیم.
شما آخرین بار چه زمانی آیت‌الله خامنه‌ای را دیدید؟
امسال قبل از ماه رمضان بود. در یک جلسه خصوصی با ایشان دیدار داشتم. من هیچ‌وقت با جمعیت با ایشان ملاقات نمی‌کنم. این ملاقات نزدیک یک ساعت و نیم به طول کشید.
در این جلسات بحث‌های سیاسی صورت می‌گیرد یا حرف دیگری زده می‌شود؟
بیشتر خاطرات بیان می‌شود. ایشان خاطره تبعید ایرانشهر را ذکر کردند که البته بعضی را یادم نبود بعضی خاطرات را من به یاد داشتم و ذکر می‌کردم.
خاطره ایرانشهر؟
من بعد از چهلم حاج آقا مصطفی که سخنرانی کرده بودم به ایرانشهر تبعید شدم. بعد از پنج روز، آقای خامنه‌ای را در مشهد بازداشت کرده و به ایرانشهر آوردند. ایشان چند روز در خانه ما سکونت کردند. همسرم تا مدتی غذا درست می‌کرد که بعد از گذشت سال‌ها، ایشان همواره از این قرمه‌سبزی‌های همسرم تعریف می‌کنند. یک بار ما به بزمان (شهری شیعه‌نشین در سیستان وبلوچستان) رفتیم که ساداتی دارد که از آقای خامنه‌ای دعوت کرده بودند که در مسجد آن‌ها سخنرانی کنند. آقای خامنه‌ای که راننده‌ای ماهربودند سوار ماشین یکی از دوستان شد. آقای خامنه‌ای و من جلو و همسران ما پشت سر ما نشستند. در دیدار اخیری که با ایشان داشتم خاطره خواندن آیات قرآن در آن سفر را بیان کردند. ایشان به یاد داشتند که ما در ماشین که بعضی از آیات را با هم می‌خواندیم گاهی اوقات که من به یاد نداشتم ایشان می‌خواندند و اگر ایشان فراموش کردند من آیات را می‌خواندم.
   از آقای طالقانی چه خاطره‌ای دارید؟
من اولین بار که با آقای طالقانی آشنا شدم زمانی بود که ایشان بعد از 15 خرداد محاکمه می‌شدند. اخوی من مرحوم علی آقا حجتی مرا به جلسه محاکمه ایشان در پادگان عشرت‌آباد برد. دادستان دادگاه آقای طلقانی، سرهنگ نبئی بود که کرمانی بود. ایشان خیلی احترام آقا را داشت. در دادگاه، آقای طالقانی سکوت کرده بود و جواب نمی‌داد و می‌گفت که دادگاه را به رسمیت نمی‌شناسد. بعد از جلسه آقای طالقانی بلند شد و گفت که دادگاه اسراییلی است.
من سال 42 کتابی نوشته بودم به نام جلوه مسیح که این روزها چاپ جدیدش منتشر می‌شود. کتابم را خدمت ایشان دادم و مرحوم اخوی من را معرفی کرد. آقای طالقانی گفت این همشهری شما چرا ما را اذیت می‌کند. بعدها هم وقتی من به زندان افتادم مدتی با مرحومان آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و مهندس سحابی در یک اتاق با هم بودیم.
پس از آزادی از زندان، نخستین دیدار را با شهید باهنر داشتم. شب بعد شهید محلاتی به دیدنم آمد و من را با خود به منزل آقای امام جمارانی برد که مرحوم آیت‌الله طالقانی و مرحوم آقا شیخ مصطفی ملکی و عده‌ای دیگر حاضر بودند. بعد از مدتی ایشان به زندان افتادند و در ایام پیروزی انقلاب به دیدنشان می‌رفتم و یک بار هم با ایشان در یک ماشین به نماز جمعه رفتیم. در جریان مجلس خبرگان هم که ایشان یکی دو جلسه شرکت کردند با ایشان ملاقات و گفت‌وگو کردم تا خبر فوتشان را در مجلس خبرگان شنیدم. برای چهلم هم من از طرف مجلس خبرگان برای سخنرانی در آن جلسه رفتم که متاسفانه به دلایلی موفق به سخنرانی نشدم. چون مسعود رجوی خود را بین دست‌اندرکاران برگزاری مراسم چهلم جا کرده بود و آنقدر دست به دست کردند تا مراسم به پایان رسید و من نتوانستم در آن مراسم سخنرانی کنم.
چه خاطره ای از دادگاه خود دارید؟
رئیس دادگاه اول ما (حزب ملل اسلامی) سرهنگ تاج الدینی کرمانی بود که خیلی مراعات ما را کرد و بعد از انقلاب که فوت شد به مجلس ختمش هم رفتم. تاج الدینی که درویش هم بود وقتی می‌خواست حکم اعدام را بخواند دستش را به سمت آسمان بلند کرد و گفت این حکم قطعی نیست. به نظرم زیر لب استغفار کرد. در دادگاه اول خیلی جلوی مرا گرفت که کارم سخت نشود و چهار سال محکوم شدم. برعکس تیمسار مروستی رئیس دادگاه دوم که وقتی دادستان، سرهنگ عاطفی که به نظر می‌رسید با ما خوب است می‌خواست جلوی حرف زدن ما را بگیرد. مروستی می‌گفت «متهم آزاد است بگذارید صحبت کند» و در نتیجه زندان ما 10 سال شد.
   شما در سخنان خود گفتید که متاسفانه انسان‌های غیرسیاسی در جایگاه‌های سیاسی قرار می‌گیرند. این از چه مساله‌ای نشات می‌گیرد؟
   تا جایی که به ما عمامه به سرها مربوط می‌شود، مساله صنفی است.
چون انقلاب به دست امام خمینی که یک مرجع تقلید بود انجام شد. برخی از روحانیون بر این اعتقاد بوده و هستند که ما باید همواره دست‌اندرکار باشیم تا کارها درست شود. تصورشان این بوده و هست که اگر ما نباشیم کارها درست انجام نمی‌شود و از مسیر اسلام و انقلاب منحرف می‌شویم. از افراد غیر‌روحانی هم برای تصدی امور در پست‌های کلیدی مثل ریاست‌جمهوری یا ریاست مجلس کسانی را می‌خواهیم که از ما پیروی کنند که گاهی طرف اشتباهی از کار در می‌آید گریبان خودمان را می‌گیرد.
مخصوصاً وقتی در سطح بالای نظام و حکومت اختلاف سلیقه باشد این‌ها موجب می‌شود که در نهایت فردی مانند احمدی‌نژاد پیدا شود که زیر همه چیز بزند و از فرمان رهبری گرفته تا قانون اساسی و روحانیت سرپیچی کند. این بلایی است که در حال حاضر به دست خودمان به جان خودمان افتاده است. احمدی‌نژاد که خود را مرید امام زمان می‌داند و مرشدش آقای فلان می‌شود، عملاً کاری می‌کند که «ولی‌فقیه بی ولی‌فقیه». این نتیجه اقدامات خود ماست وقتی که به انسان‌های صالح، درست و کاردان و با سابقه اعتماد نمی‌کنیم وضعی به وجود می‌آید که به وجود آمده است.
   راه برون‌رفت از این وضعیت اخیر چیست؟
   راه برون‌رفت از شرایط موجود همان است که مکرر گفته‌ام؛ آشتی ملی و عفو عمومی توسط رهبر انقلاب با همگامی روحانیت، حوزه، همه شخصیت‌ها و گروه‌ها، احزاب موافق و مخالف، ملی – مذهبی، اصول‌گرا، اصلاح‌طلب و ...در یک کلام می‌توان گفت راه برون‌رفت از وضع کنونی، بازسازی واقعی، مخلصانه جو نورانی و صمیمی و پر‌نشاط و امید‌بخش بهمن 57 است هرچند نشدنی پنداشته شود. مگر پیروزی انقلاب در سال 57 باورنکردنی بود؟

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


از حرف تا حق، از دفاع قانونی تا پوپولیسم! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    اسدالله بادامچیان، نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه اگر جای احمدی نژاد بودم در ابتدای موضوع که 45 امضا جمع شده بود در مجلس حضور پیدا می کردم و حرفهای همه را می شنیدم، گفت: در حال حاضر هم معتقدم رئیس جمهور نباید معطل اعلام وصول طرح سئوال از رئیس جمهور باشد بلکه باید خودش به جلسه غیر علنی با نمایندگان بیاید. من از ابتدا هم معتقد بودم سئوال از رئیس جمهور و پاسخ وی حق نمایندگان است.  نمایندگان مجلس و رئیس جمهور با یکدیگر دشمن نیستند اگر نماینده ای سئوال دارد رئیس جمهور باید از همان اول به مجلس می آمد و موضوع را تمام می کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: برخی موضوع سئوال از رئیس جمهور را به چالش تبدیل کردند و عنوان داشتند سئوال از رئیس جمهور مقام وی را تضعیف می کند در حالیکه به هیچ وجه اینگونه نیست.
  
قائم مقام حزب موتلفه با بیان اینکه رئیس جمهور زبانش کم نیست و بلد است از خود دفاع کند، گفت: اگر علی مطهری هم بخواهد در هنگام طرح سئوال از رئیس جمهور صحبت کند، زبان رئیس جمهور برنده تر خواهد بود و جواب سخنان را خواهد داد.
بادامچیان با تاکید بر اینکه اگر جای احمدی نژاد بودم در ابتدای موضوع که 45 امضا جمع شده بود در مجلس حضور پیدا می کردم و حرفهای همه را می شنیدم گفت: در حال حاضر هم معتقدم رئیس جمهور نباید معطل اعلام وصول طرح سئوال از خود باشد بلکه باید خودش به جلسه غیر علنی با نمایندگان بیاید.
وی همچنین تصریح کرد: سئوال از رئیس جمهور ترس ندارد و احمدی نژاد هم در مقابل سئوالات کم نخواهد آورد.

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    در شرایطی که میزان استاندارد آزبست در هوا صفر و عددی که برای آمریکا و اروپا ارائه شده، پنج صد هزارم فیبر بر میلی‌لیتر است، در تهران این عدد به طور متوسط به سه هزارم فیبر بر میلی‌لیتر می‌رسد، به عبارتی میزان آزبست هوای شهر تهران 60 برابر شهرهای آمریکا و اروپاست.
مشاور محیط زیست معاون ترافیک شهردار تهران با بیان این مطلب از احتمال تمدید واردات آزبست تا خرداد 91 خبر داد.
وحید نوروزی روز شنبه تاکید کرد آزبست سفید، قهوه‌ای و آبی سه نوع آزبستی است که سلامت شهروندان را در تمام کشورهایی که از محصولات محتوی آزبست استفاده می‌کنند، به خطر انداخته است.
وی افزود:
آزبست آبی و قهوه‌ای در تولید لنت ترمز و کلاچ استفاده می‌شوند و متاسفانه خطرناک‌ترین نوع آن هم است. این نوع آزبست‌ها در برابر حرارت و گرما و حتی اسید بشدت مقاوم بوده و آثار زیانبار وحشتناکی بر سلامت جامعه دارند.
   نوروزی با اشاره به نامه دبیر انجمن صنایع تولید لنت ترمز و کلاچ در اواخر مهرماه امسال که در آن بشدت از واردات لنت‌های ترمز بی‌کیفیت آزبست‌دار گله شده است، تصریح کرد: بیش از هشت سال است در تولید لنت ترمز داخلی از آزبست استفاده نمی‌شود و واردات لنت‌های آزبستی، رقابتی نابرابر با تولیدات داخلی در این زمینه است.
مشاور محیط‌زیست معاون ترافیک شهردار تهران با استناد به اظهارات رییس اداره سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: 80 درصد کارخانجات استفاده از آزبست را در لنت ترمز خودروها حذف کرده‌اند و قرار است 20 درصد بقیه تا سال آینده آزبست را حذف کنند.
وی تصریح کرد: در حالی که براساس مصوبه شورای‌عالی محیط‌زیست چند سال از غیرقانونی بودن واردات آزبست گذشته است؛ به دلیل تعطیلی برخی صنایع در این خصوص، در سال 87 رییس‌جمهور دستوری فوری برای بررسی موضوع ممنوعیت استفاده از آزبست صادر کرد.
نوروزی افزود:
اکنون سه سال از زمان این دستور گذشته و متاسفانه نمی‌دانیم چه ارگانی باید این موضوع را بررسی می‌کرد و اگر بررسی شده نتیجه آن، چه بوده است. فقط می‌دانیم که کارخانجات تولیدی و صنایع نه‌تنها قدمی برای محصولات جایگزین برنداشته‌اند؛ بلکه مرتبا با تناژ بالا نسبت به ثبت سفارش و واردات آزبست سفید اقدام کرده‌اند.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


نماینده مجلس: مردم تصور میکنند از در وُ دیوار مملکت فشار و رشوه

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    عبدالله کعبی :

 باید بگوییم اگر حساب پاک بود و تقصیری نبود این همه دست و پا زدن‌های وزیر برای چه بود.
 اما هر زمان به دلیل ناکارآمدی، استیضاح وزیری در دستور کار مجلس قرار می‌گیرد، فشارها از بیرون چندبرابر می‌شود.
 نمایندگان متن استیضاحی را امضا کردند و فشارها از بیرون نباید این قدرت را از آنها بگیرد.: نباید با فضاسازی علیه یک نماینده و تهدید، نماینده را مجبور به پس‌گرفتن امضای خود کنند.
کعبی با اعلام اینکه فشارهای وزیر و معاونینش شبهه‌برانگیز و مسئله‌ساز شده است،  استیضاح به معنی توضیح و روشن‌سازی است و این در حالی است که اگر وزیر به درستی عمل کرده بود، باید استیضاح را یک فرصت برای خود می‌دانست و نه اینکه از هرروشی استفاده کند تا جلوی استیضاح را بگیرد.
 چرا امروز استیضاح برای وزیر و دولت تبدیل به یک کابوس شده است،  اگر عملکرد وی قابل دفاع است چرا وزیر از هر فرصت و از هر شخصیتی استفاده می‌کرد تا با فشار روی استیضاح‌کنندگان آنها را از این کار منع کند.
 چند ماه پیش از معاون وزیر و چند مدیرعامل برای رایزنی و حل برخی موضوعات وقت گرفته بودم اما هیچ واکنشی از سوی آنها نبود. این در حالی است که طی چند هفته گذشته مدیران‌عامل تحت امر وزیر و معاونین وی با من تماس و درخواست ملاقات و رفع مشکلات را داشتند.
 این موضوع برای سایر نمایندگان استیضاح‌کننده نیز صدق می‌کرد، باید بگوییم اگر حساب پاک بود و تقصیری نبود این همه دست و پا زدن‌های وزیر برای چه بود.
وی با اعلام اینکه بررسی‌های کمیسیون اصل 90 نشان می‌دهد که بدون اعمال نظر دولت‌مردان چنین مبلغ افسانه‌ای در اختیار گروه امیرمنصور آریا قرار نمی‌گرفت، اگر چنین تخلفی در یک کشور توسعه‌یافته رخ می‌داد، وزیر مربوطه استعفا می‌داد، این در حالی است که آقای وزیر در اینجا از هر روزنه‌ای برای ابقای خود استفاده می‌کند.
 برای یک ساعت قطعی برق، وزیر اقتصاد و انرژی کره جنوبی استعفا می‌دهد، نه تنها این اتفاق در کشور ما نمی‌افتد بلکه همه مدعی پیشگامی و کشف اختلاس بزرگ شده‌اند و انتظار قدردانی نیز دارند.
 تخلفات تا جایی پیش رفته است که مردم تصور می‌کنند که از دیوار مملکت فشار و رشوه می‌بارد.
 

 متن کامل

 

افشای رفیق‌بازی وزیر اقتصاد در انتصاب جهرمی و خاوری

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

 حسینی :
 عدم شفافیت در ارائه اطلاعات به عرصه عمومی را در حالی شاهدیم که این اطلاعات به راحتی به افرادی سودجو داده میشود.
 وزیر اقتصاد چرا بر انجام امور بانکی نظارت نداشته است؟
 آقای وزیر بی‌توجهی شما به گسترش فساد اخیر باعث شد که امروز شاهد چنین افتضاحی باشیم. همه اینها علت استیضاح شماست.
حسین دهدشتی نماینده آبادان نیز در موافقت با استیضاح وزیر اقتصاد، یادآورشد که نصب بیگانگان و خائنین را حضرت علی (ع) از عوامل سقوط حکومتها عنوان کرده-اند.
گزیده سخنان وی به این قرار است:
 به گفته حضرت علی امر خدا را کسی میتواند برپا کند که نه اهل زد و بند باشد و نه اهل فساد. رفیق‌بازی و سپردن مناسب به شکل غیررقابتی و ارتقای دوستان، قوم و خویش بازی و پارتی بازی از جمله ضعفها در مدیریت است. آیا وزیر اقتصاد این اصول دینی را در عزل و نصبهایش رعایت کرده است؟
 وزیر در جلسه کمیسیون اصل نود هم گفت که صلاحیت جهرمی تایید شده بوده است در حالیکه جهرمی تخصص لازم را نداشت و مدیرعامل بانکها باید حداقل 5 سال سابقه کار بانکی داشته باشد.
 وزی اقتصاد نماینده 42 درصد سهام در بانک صادرات بود، چگونه رضایت دیگر سهامداران را برای نصب جهرمی را اخذ کرد؟
 اگرچه وزیر در جلسات کمیسیونها گفت که نمیخواهد بگوید در این موضوع بی‌تقصیر نیست، اما در افکار عمومی هم تقصیرش را نپذیرفت.
 جهرمی در انتصابهای بانکی، مدیران باتجربه را با 26 تا 29 سال سابقه کار بانکی عزل کرده است.
 ماجرای نصب خاوری هم اینگونه بود که با شروع کار دولت نهم او از ریاست بانک سپه عزل می‌شود اما در سال 88 بار دیگر وزیر اقتصاد او را مدیرعامل بانک ملی می‌کند. در حالیکه ظرف این مدت مشغول فعالیت اقتصادی شخصی در خارج از مرزها بوده است.
 انتصاب افراد دو تابعیتی خلاف قانون است. چگونه بپذیریم که وزیر اقتصاد از این موضوع بی‌اطلاع بوده است؟ 

 متن کامل

 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


علی مطهری: تنزل جایگاه مجلس ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    به گزارش تیترآنلاین به نقل از جهان صنعت ، روز گذشته استعفای علی مطهری در صحن علنی مجلس بررسی شد، جالب آنکه درست در همین روز هیات رییسه مجلس از لغو سوال از احمدی‌ن‍ژاد که هفته قبل مجددا رسمیت یافته بود، خبر دادند. در این رابطه با علی مطهری گفت‌وگویی انجام دادیم، پیشگام سوال از احمدی‌نژاد امضا دادن‌ها و پس گرفتن‌های مکرر نمایندگان مجلس برای سوال از رییس‌جمهور را سبب تنزل جایگاه مجلس می‌داند، وی همچنین از فشار و تهدید نماینده‌های مجلس برای بازپس گرفتن امضاها می‌گوید و مصداق آن را چنین بیان می‌کند: «مثلا تهدید می‌کنند فلان پروژه حوزه انتخابیه‌ات متوقف می‌شود». او در ادامه به موضوع جلسه استیضاح وزیر اقتصاد نیز اشاره دارد و استیضاح را بیشتر ناشی از موضوع اختلاس دانسته و یادآور می‌شود که گذشته از بحث اختلاس، نمایندگان از عملکرد حسینی راضی بودند.
شما در نطق خود از پرونده‌هایی که در اختیار یک فردی است، گفتید که در برخی از محافل خبری در مورد این پرونده‌ها اشاره‌های سربسته‌ای شده است اینها چه پرونده‌هایی هستند و تا چه حد مهمند که موجب شده تا مجلس تا این حد از خود انعطاف به خرج دهد؟
من اشاره به همان مطلبی داشتم که یک روزنامه دولتی چندی پیش نوشت که اسناد زیادی از مخالفان خود در دست داریم و به گونه‌ای آنها را تهدید کرد.
در ماه‌های پایانی کار مجلس هشتم امضا گرفتن و پس گرفتن مکرر امضای نمایندگان مجلس به نظرتان به صلاح است؛ آیا این امر موجب خدشه‌دار شدن وجهه مجلس در افکار عمومی نمی‌شود؟ روشن است که به صلاح نیست و موجب تنزل جایگاه مجلس در افکار عمومی می‌شود البته اگر نمایندگان را به حال خود بگذارند این اتفاق نمی‌افتد، گاهی نماینده را تحت فشار قرار می‌دهند مثلا تهدید می‌کنند که فلان پروژه حوزه انتخابیه‌ات متوقف می‌شود.
جلسه استیضاح روز سه‌شنبه را چطور ارزیابی می‌کنید، فارغ از بحث دولت به نظرتان حسینی به خاطر دفاعیات خودش اعتماد مجدد مجلس را کسب کرد یا به واسطه چیزی شبیه به همان پرونده‌ها که در نطقتان به آنها اشاره داشتید؟
نتیجه خوبی نداشت، دفاعیات حسینی هم قوی نبود، احساسی و عاطفی بود. به نظر من عذرخواهی ایشان هم قابل قبول نبود چون عذرخواهی زمانی که خطر نزدیک است مقبول نیست و شبیه توبه در زمان مرگ است که قرآن آن را نمی‌پذیرد. چند عامل باعث ابقای حسینی شد؛ یکی از آنها این بود که گذشته از بحث اختلاس نمایندگان از عملکرد او راضی بودند.
آیا امیدی به طرح مجدد سوال از آقای احمدی‌نژاد و پاسخگویی ایشان هست، اصولا فکر می‌کنید ایشان تا پایان مدت ریاست‌جمهوری پاسخگو باشند؟
بله امیدی هست نمایندگان امضاکننده طرح سوال مصر به انجام آن هستند، به دو امضا نیاز است که فکر می‌کنم پیش از آن حاصل می‌شود.
شایعاتی درباره ارتباط برخی بستگان نمایندگان مجلس با فساد مالی اخیر در محافل خبری مطرح شده است، به نظر شما اینها شایعات است یا قابل بررسی هستند؟
نه افرادی بلکه فردی که این شایعات به او نسبت داده شده فرد پاکی است و ظاهرا مثل روش معمول نمایندگان که برای ایجاد اشتغال در حوزه انتخابیه خود نامه‌نگاری می‌کنند، نامه‌نگاری‌هایی داشته است و قطعا در باند مفسدان نبوده است.

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

  به گزارش  آیت الله العظمی موسوی اردبیلی در خصوص تغییر نظام ریاستی به پارلمانی گفت: تغییر نظام ریاستی به پارلمانی و انتخاب رئیس جمهور توسط پارلمان موجب کاهش سطح مشارکت مردم می‌شود اما تصورم این نیست که به این زودی‌ها سیستم پارلمانی برقرار شود و فکر می‌کنم این امر یک تصمیم جدی از نظر مقام رهبری نباشد و اتخاذ این تصمیم و اجرای آن نیازمند مدت زمان زیادی است.
به گزارش ایلنا، ایشان در دیدار با مدیر مسوول و شورای سردبیری گروه رسانه‌ای فرهنگ آشتی، افزود: انتخاب رئیس جمهورتوسط مردم موجب تقویت حضور مردم در عرصه سیاسی و مشارکت حداکثری می‌شود حال چطور می‌شود که این تغییر اتفاق بیفتد؟ به نظر من این مساله خیلی جدی به نظر نمی‌رسد. آیا مردم اشتباه می‌کنند و مجلس اشتباه نمی‌کند؟ و آیا مجلس از هرگونه اشتباه و خطایی مبراست و مردم درست تصمیم نمی‌گیرند؟
وی با انتقاد از عملکرد مجلس در دادن رای اعتماد مجدد به وزیر اقتصاد گفت: اقدام مجلس در رای دوباره به وزیر اقتصاد یک امر ظاهری ویک استیضاح ظاهری بود. درست نبود با یک معذرت خواهی سر و ته ماجرا را هم بیاورند ولی به طور کلی تمام صحبت من این است که ما باید به مردم اعتماد کنیم و عدم اعتماد به مردم هیچ نفعی برای ما نخواهد داشت.
این مرجع تقلید خاطر نشان کرد: از من سوال می‌کنند درباره پارلمانی شدن نظام سیاسی، اما باید دید موافقان و مخالفان چه کسانی هستند و چه افرادی در این ماجرا نفع می‌برند و صلاح مملکت در این میان چیست؟
وی ادامه داد: از قدیم مرسوم بوده که مردم از رئیس جمهور نالان بودند من این را نمی‌دانم و فکر هم نمی‌کنم طرح تغییر جدی باشد چرا که این طرح مخالفان زیادی دارد و برای من مخالفان و موافقان این طرح و استدلالشان روشن نیست همچنین تاکنون نشنیدم کسی به طور جدی پیگیر این مساله باشد. و این مسئله به طور جدی هم اکنون مطرح نیست.
آیت الله العظمی موسوی اردبیلی تصریح کرد: اخیرا صحبت‌هایی از طرف من در خصوص انتخابات گذشته نقل شده و به گوش من رسیده که مطلقا صحت ندارد و من بنا هم ندارم در این شرایط صحبتی بکنم تمام ادعاهای مطرح شده کذب و دروغ است و اظهارات قبلی هم دروغ است اخیرا هم رسانه‌ها مطلبی منتشر کردند که برنامه‌ای برای انتخابات داریم اما من نه به کسی زنگ زدم و نه کسی به من زنگ زده است و این مسئله هم کذب است و بیان این مسایل در شرایط حال اصلا لزومی ندارد.
وی ادامه داد: مساله دیگر اینکه اگر بنا باشد در خصوص مساله‌ای اطلاع رسانی کنم و یا مواضعی اتخاذ کنم حتما از طریق دفترم به اطلاع عموم خواهم رساند اما الان طوری شده که هر کی هر چه می‌خواهد می‌گوید و بعد هم به این موضوع می‌خندند و باید بگویم که این مسله اصلا درست نیست.
همچنین ایت الله العظمی موسوی اردبیلی در مورد استفاده ابزاری از دین اسلام نیز هشدار داد وگفت: ما نباید هر کاری را انجام داده و کلمه اسلام را به گوشه کارمان بیفزاییم چون این مورد که ما از اسلام برای رسیدن به اهداف شخصی استفاده کنیم اصلا جایز نیست و این موضوع می‌تواند باعث وارد کردن ضرباتی به اسلام باشد.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


نرخ ارز وَ اهداف دولت

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

     «نرخ ارز و اهداف دولت»عنوان سرمقاله‌ وزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمدصادق جنان‌صفت است که در آن می‌خوانید؛خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری روز 26 شهریورماه گذشته به نقل از محمود بهمنی، رییس‌کل بانک مرکزی نوشتند: «می‌خواستم ارز را تک‌نرخی کنم، اما مهلت ندادند.»

وی روز 13 مهر نیز تاکید کرد: «در دو روز باقیمانده تا آخر هفته یک مرحله دیگر نرخ ارز را کاهش می‌دهیم.»

امروز 46 روز از سخنان اول وی و 28 روز از وعده کاهش نرخ ارز توسط رییس‌کل بانک مرکزی سپری شده است و نرخ ارز روندی فزاینده را تجربه می‌کند و شاهد 3 نرخی شدن ارز در بازار هستیم.

ناامید شدن فعالان صنعتی و اقتصادی از وعده‌های بانک مرکزی و دولت منجر به اعتراض آنها شده و در محافل و مجامع خود به دولت هشدار می‌دهند که ادامه وضع فعلی در بازار ارز موجب ابهام و مخدوش شدن اعتماد به بانک مرکزی و دولت خواهد شد. فعالان بخش خصوصی در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران درباره وضع فعلی بازار ارز نکات قابل‌توجهی ارائه کرده و احتمالا در روزهای آتی باز هم نکات مهمی را مطرح خواهند کرد.

نوشته حاضر چند نکته را درباره بازار و سیاست‌های ارزی و رفتار و گفتار مسوولان تراز اول بانکی و سیاسی یادآور می‌شود:
1- رییس‌کل بانک مرکزی باید با صراحت و شجاعت نام و مشخصات آنهایی که «مهلت» ندادند تا وی با مسوولیت خویش ارز را تک‌نرخی کند به اطلاع شهروندان برساند. مبهم نگه داشتن این فرد یا افراد و نهادهای قدرتمندی که بالای سر رییس کل بانک مرکزی ایستاده و به او اجازه تک‌نرخی کردن ارز را نمی‌دهند و حتی خواسته او را برای افزایش نرخ سود سپرده‌گذاری در چند ماه گذشته نادیده گرفته‌اند، موجب سلب اعتماد به حرف‌ها و داوری‌های رییس‌کل بانک مرکزی خواهد شد. رشد بی‌اعتمادی به نهاد بانک مرکزی و مسوولان آن به ویژه از سوی فعالان اقتصادی و حتی شهروندان عادی به جایی منتهی می‌شود که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و همه چیز از دست می‌رود.

2- برخی سیاست‌گذاری‌های اقتصادی نشان از آن دارد که کوچک‌ترین علاقه‌ای به دانش رایج اقتصاد و رفتار مستقل از قدرت سیاسی متغیرهای اقتصادی وجود ندارد. این بی‌اعتنایی و نادیده گرفتن آموزه‌های علم اقتصاد به این دلیل است که برخی اهداف دولت با آموزه‌های دانش اقتصاد به تعارض می‌رسند و البته دولت ترجیح می‌دهد اهداف خود را به هر شکل پیگیری کند. در همین مساله 3 نرخی شدن ارز و روند فزاینده قیمت ارزهای معتبر به ریال، این شبهه وجود دارد که بازار ارز ابزاری برای پیگیری سایر اهداف دولت شده است و می‌تواند پیامدهای مخاطره‌آمیزی را بر اقتصاد تحمیل کند.

دولت با وجود همه توصیه‌های کارشناسان و اقتصاددانان که نرخ سود سپرده‌ها و نرخ سود تسهیلات را دستکاری نکنید، هنوز تمایل ندارد از این خواسته خود عدول کند و بازار پول را از تعادل خارج کرده است که پیامدهای آن در بازار ارز قابل دیدن است.

3- اعضای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و تهران در روزهای گذشته اعتراض و انتقاد و راهکارهای موردنظر خود درباره بازار ارز را طرح کرده‌اند. به نظر می‌رسد، این نمایندگان بخش خصوصی نباید در این نقطه متوقف شده و کار را رها کنند. اگر بخش خصوصی از شرایط موجود ناراضی‌اند – که هستند – و اگر راهکارهای کارشناسی و علمی برای متقاعد کردن دولت و بانک مرکزی دارند، گام بعدی و مهم‌تر این است که کار را تا آخر دنبال کرده و به نتیجه‌ای خوش‌فرجام برسانند.

تجربه نشان داده است اگر بخش خصوصی فقط به طرح مسائل اکتفا کند و معضل را تا حل کردن آن پیش نبرد، انبوه رویدادهای سیاسی، به دولت اجازه می‌دهد اهداف خود را دنبال کرده و به نتایج بلندمدت رفتارش کمتر توجه کند.

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    انتخابات، اعتمادسازی جلب مشارکت

«انتخابات، اعتمادسازی جلب مشارکت»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم اقبال محمدی است که در آن می‌خوانید؛استان کردستان در سال های اخیر شاهد تحولا تی جدی و آبستن رویدادهای جدی تر بوده و بدون شک در آینده بایستی درانتظار پدیده های جدید مرتبط با این پاره تن ایران زمین باشیم که با منافع ملی ما گره خورده است. بعضی از مدیران ارشد گذشته استان بسیاری از پل های اعتماد بین مردم و نظام را تخریب کرده اند و به عبارتی اگر صدای بی اعتمادی امروز شنیده شود، صدای سازهایی است که در آن سال ها نواخته شده است. به گونه ای که نگرانی در ارتباط با مشارکت سیاسی و اجتماعی این منطقه باید جدی گرفته شود.

اگر چه در یک سال اخیر اقداماتی در جهت اعتمادسازی بین مردم و حاکمیت صورت گرفته و مدیریت ارشد امروز استان ارتباطی صمیمی با مردم دارد، اما متاسفانه شدت و سرعت افزایش رادیکالیسم ناشی از انباشت مطالبات به گونه ای است که ماشین آن از شیوه جدید اعتماد سازی بین مردم و حاکمیت پیشی گرفته و باید نگرانی ها را درک و براساس واقعیت ها عمل و برنامه ریزی کرد.

ترویج اعتقادات محلی و فعالیت معمول مذهبی و قومی مبتنی بر ذائقه و ویژگی مردم منطقه سابقه ای به قدمت تاریخ منطقه دارد و از نظر قرآن و قانون اساسی نیز به رسمیت شناخته شده، اما متاسفانه اجازه ندادن به نیروهای معتدل و میانه رو در این وادی، موجب ورود نیروهای رادیکال به بازی شده و این از هر نظر نگران کننده و نشان دهنده این واقعیت است که باید در رفتار گذشته خویش تجدید نظر کنیم و رفتارهای صحیح را تقویت و بدون غرور کاذب از تکرار روش های غلط بپرهیزیم.

برای تقویت اعتماد سازی که اتفاقا یکی از روش های مهم جلب مشارکت در تمام زمینه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، برای ترمیم رابطه ها و جلب مشارکت و ایجاد انگیزه و امید در بین مردم، لا زم است دیگر بار نیروهای میانه رو و معتدل به مشارکت سیاسی فراخوانده شوند تا بیش از گذشته میدان برای عناصر تندرو و آلوده شدن فضای کردستان به خشونت و تندروی باز نشود; مبادا با دست و تصمیم خودمان فضا را به سمتی ببریم که آرزوی حضور نیروهای میانه رو، خیرخواه و وفادار به منافع ملی و این آب و خاک آرزویی دست نیافتنی باشد. از بعد فرهنگی هم صدای یکسانی از رسانه های نحیف و کم رمق استان کردستان شنیده می شود، که به هیچ وجه بازتاب خواست مردم نبوده و تداوم آن برای منافع ملی خطرناک است.

ادامه تحمل نکردن صدای متفاوت، نشنیدن واقعیت ها و نادیده گرفتن ذائقه مردم در سطح کلا ن می تواند هزینه های زیادی روی دست کشور بگذارد. نباید انتظار داشت که مردم کردستان مانند تهران و قم و اصفهان فکر کنند. در آن سوی مرزهای این جغرافیا صداهای جدید اعم از مذهبی، قومی، پیشرفت و توسعه و البته ترور و خشونت به گوش می رسد و بازیگران استعمار در فضایی جدید به دنبال منافع خود هستند.

از دیگر سو مردم در دورترین روستاها این واقعیت ها را به سبب ارتباط های قومی، سببی و مراودات تجاری و امواج ارتباطی رسانه های جمعی و شبکه های اینترنتی می بینند و در این شرایط که شاخصه های توسعه کردستان از زوایای مختلف نسبت به خیلی از استان های کشور عزیز ما ایران پایین تر است اگر غفلت کنیم زمینه تبلیغات و عدم شرکت در انتخابات فراهم است. چه خوب است همین امروز تا دیر نشده چشم بر روی واقعیت ها باز کنیم و در راستای خنثی کردن اهداف شوم دشمنان ایران اسلا می واستعمار و امپریالیسم زمینه واقعی مشارکت مردم با تکیه برشاخص های فرهنگی و قومی مردم منطقه را فراهم کنیم.

ما از سر صدق و دلسوزی و در راستای توجه به تلنگر وجدان و رسالت انسانی و قانونی نمایندگی مردم، این واقعیت را بیان می کنیم تا فردا نزد خدای خود و مردم آسوده خاطر باشیم، اما اینکه کدام مسیر مدیریتی برای آینده کردستان در نظر گرفته شود و از کدام زاویه عقلا نی یا غیر از آن به فکر منافع ملی باشیم، واقعیت ها در آینده همه چیز را روشن می کند.
عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس و
عضوشورای مرکزی حزب مردم سالا ری

 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


چرخش موضع بهارستان در قبال پاستور

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

     تا کمتر از 48 ساعت پیش عزم نمایندگان برای ایفای نقش نظارتی‌شان آنچنان بود که بصورت غیرمنتظره‌یی گزارش کمیسیون اصل نود درباره اختلاس سه هزار میلیاردی را در صحن مجلس بررسی کردند، در پی آن هم خواستار عزل وزیر اقتصاد و دارایی به خاطر تخلف در ماجرای اختلاس بودند و همزمان کمر به، به جریان انداختن طرح کم‌سابقه سوال از رییس‌جمهور بسته بودند.
تلاش برخی نمایندگان برای اجرایی شدن موارد نظارتی فوق خبر از آن می‌داد که اصولگرایان برخی چراغ سبزها را برای مقابله با ادعایشان مبنی بر قانون‌گریزی‌های دولت که قریب به 6 سال است مکرر در نقدهایشان به عملکرد کابینه احمدی‌نژاد وارد می‌کنند را دریافت کرده‌اند.
   با این اوصاف بود که پیش‌بینی می‌شد هم حسینی وزیر اقتصاد به نخستین قربانی کابینه در ماجرای اختلاس اخیر تبدیل شود و هم اینکه این غزل مقدمه‌یی شود برای احضار احمدی‌نژاد در مجلس جهت پاسخگویی به سوال نمایندگان که به داستان کلیشه‌یی یک‌سال اخیر مجلس و دولت تبدیل شده است.
   انتظار اذهان عمومی برای به واقعیت پیوستن این پیش‌بینی به قوت خود باقی بود تا اینکه استیضاح حسینی در دستور کار جلسه سه‌شنبه گذشته مجلس قرار گرفت و پس از تنفسی دو ساعته برای ادامه بررسی طرح استیضاح جو مجلس کاملا عوض شد و لاریجانی که تا پیش از آن خواستار استعفای وزیر بود در قامت مدافع او و دولت حاضر و خواستار ابقای وزیر شد و مجلسیان نیز بدون اینکه خواستار توضیحات بیشتری درباره این تغییر موضع بهارستان باشند به تبعیت از لاریجانی به ابقای حسینی رای دادند، هر چند که هنوز مشخص نشده علت این تغییر موضع یک‌باره بهارستان چه بود و در تنفس دو ساعته اعلام شده، دولت و مجلس به چه توافق جدیدی رسیدند اما همین تنفس کافی بود تا دیروز نیز دامنه آن به ماجرای طرح سوال از احمدی‌نژاد هم برسد و برخی امضا‌کنندگان از پیگیری آن منصرف شوند و با بازپس‌گیری امضایشان بررسی طرح سوال از رییس‌جمهور در مجلس را منتفی کنند.
   توافق اعلام نشده دو قوه آنچنان است که هنوز پایان جلسه علنی دیروز مجلس اعلام نشده بود که محمدرضا میرتاج‌الدینی معاون پارلمانی رییس‌جمهور با اعلام این خبر که تعدادی از نمایندگان که طرح سوال از رییس‌جمهور را امضا کرده بودند، امضاهای خود را پس گرفته‌اند و این امضاها از حد نصاب پایین آمده است و نمایندگان معترض نیز نامه انصراف خود را داده‌اند، گفت: باید قضیه سوال از رییس‌جمهور را منتفی شده تلقی کنیم.

منبع: روزنامه اعتماد

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    اگرچه برگزاری استعفای علی مطهری، این تصور را غالب کرده بود که طرح سوال از رئیس?جمهور منتفی شده است، اما این طرح بار دیگر با 74 امضا تقدیم هیات رئیسه شد.
پس از پایان جلسه علنی مجلس، محمدحسین فرهنگی عضو هیات رئیسه مجلس اعلام کرد که طرح سوال از رئیس?جمهور از نصاب افتاده است، حرفی که رئیس?مجلس نیز در آغاز بررسی استعفای مطهری عنوان کرد.
محمدرضا میرتاج?الدینی معاون پارلمانی دولت نیز بلافاصله از این گفته فرهنگی استقبال کرد و گفت که این سوال منتفی شده است.
اما دو ساعت بعد، یکی از طراحان سوال از رئیس?جمهور این طرح را با 74 امضا به دفتر هیات رئیسه تحویل داد.
   عبدالجبار کرمی نماینده سنندج به خبرآنلاین گفت که با مراجعه به دفتر هیات رئیسه سه لیست که شامل اسامی «101 نماینده امضا کننده اولیه این طرح»، اسامی «27 نماینده باز پس گیرنده امضا» و «74 نماینده مصر به طرح سوال از رئیس?جمهور» بوده را به آقای تسلی بخش مسئول دفتر هیات رئیسه ارائه داده است.
او که می?گفت ظرف هفته آینده و در خلال سرکشی نمایندگان به حوزه انتخابیه?شان تعداد امضاهای این طرح را افزایش خواهند داد از احتمال افزایش این امضاها به 80 تا سخن گفت و افزود: متاسفانه برداشت هیات رئیسه از نصاب امضاهای این طرح، برداشت غلطی است.
   هیات رئیسه تاکید دارد که یک چهارم کل نمایندگان باید این طرح را امضا کنند تا نصاب داشته باشد و عدد کل نمایندگان را هم 290 در نظر می?گیرد. در حالیکه تا کنون دو تن از نمایندگان مجلس فوت کرده?اند (اسلامی و حیاتی)، دو نفر به دولت رفته?اند?(حاجی?بابایی و میرتاج?الدینی) و دو کرسی هم در انتخابات میان دوره?ای خالی مانده و تعداد کل نمایندگان این دوره 284 نفر است و باید این عدد را ملاک نصاب در مجلس دانست. به این ترتیب با 71 امضا هم می?توان طرح سوال از رئیس?جمهور را به جریان انداخت.
وی افزود: اگر ملاک نصاب، 290 نماینده بود، طراحان هم می?توانستند امضای مرحوم اسلامی را از این طرح حذف نکنند، چرا که وی تا پیش از مرگش هرگز امضایش را پس نگرفته بود. مضاف بر اینکه در بررسی سوال یا استیضاح وزرا، تعداد نمایندگان حاضر در جلسه ملاک بررسی آرای ارائه شده است، نه کل نمایندگان.
   کرمی با بیان اینکه «این بهانه تراشی?های هیات رئیسه، توجیه و مفری برای شانه خالی کردن از بررسی طرح سوال از رئیس?جمهور است» افزود: هیات رئیسه بی?تعهدی می?کند که می?گوید این طرح نصاب ندارد. اگر این روند از سوی هیات رئیسه ادامه پیدا کند، نمایندگان هم مشی دیگری را در پیش می?گیرند. این نشان دهنده عجز هیات رئیسه است که برای اعلام وصول طرح سوال از رئیس?جمهور این قدر بازی در می?آورد.
   نماینده سنندج با اشاره به تنها 31 رای موافق با استعفای مطهری در مقابل 155 رای مخالفش، این رای را به موضع نمایندگان در خصوص بررسی طرح سوال از رئیس?جمهور تعمیم داد و گفت که اکثریت نمایندگان با سوال از رئیس?جمهور موافقند. اما ملاحظه?کاری?های هیات رئیسه که ناشی از ارتباطات احتمالی آنها با یکسری از جریانات می?تواند باشد، مانع بررسی این سوال است. کما اینکه همه دیدیند فضای مجلس برای عدم رای اعتماد به وزیر اقتصاد تا یک روز قبل از برگزاری این جلسه چه بود و چطور ماهرانه ظرف 24 ساعت، این رای را برگداندند! لابی?گری?ها و تهدیدها و برخوردهای دولت محورانه با منافع حوزه انتخابیه نمایندگان که به منزله تهدید نماینده با سرنوشت موکلانشان است، نهایتا اثر بخش واقع شد.
   به اعتقاد وی، در جلسه روز سه شنبه مجلس، ثابت شد که چگونه لابی?گری?ها و روابط نامتعارف بین نمایندگان و دولت به ثمر می?نشیند. برای همین است که الان نمایندگان احساس می?کنند که امضایشان بی ارزش شده است.
او که پیش از این، رفتار هیات رئیسه در مقابل طراحان سوال از رئیس?جمهور را به «بازی موش و گربه» تشبیه کرده بود، از داستان عبیدزاکانی در این?باره یاد کرد که علی?رغم پیچ و خم بسیار ماجرا، نهایتا گربه موش را می?گیرد. وی چنین برداشت کرد که طراحان سوال از رئیس?جمهور نیز بالاخره موفق شده و بر هیات رئیسه چیره می شوند.

منبع: خبر آنلاین

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


شمایی که دلتان انقدر زلال وُ رقیق است ...

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    سرانجام بعداز روشن شدن ابعادبزرگی از پرونده اختلاس بزرگ...، در نهایت وزیر اقتصاد روانه مجلس گردید تا جواب‌گوی قصورات و کارکردهای منتج به بسترسازی‌های منجربه‌فساد شود، هرچند برخی از نمایندگان محترم با دل پر ولی زودباوری وارد عرصه انتقادات کوبنده شدند، در نهایت دکتر حسینی در سمتش ابقا شد. هرچند از زمان طرح موضوع استیضاح، لاوی فراکسیون دکتر احمدی‌نژاد، با تلاش تمام درصدد نگهداری دکترحسینی بودند، ولی دفاع عجیب و احتمالاً مهندسی‌شده دکترلاریجانی در کسوت ریاست مجلس از وزیری که در زمان مدیریتش فسادی به رقم هزاران ملیاردی از بیت‌المال بوقوع پیوسته بود، در جای خود قابل تامل بود!.
   اینکه برادر حسینی عذر خواهی نمودند، این عمل شایسته‌ای بود،  ولی برخورد عاطفی دکتر لاریجانی با این موضوع متاسفانه این باور را به افکارعمومی القاء نمود که متاسفانه در مرام اصول‌گرایان صحنه‌های کمدی و تراژدی در‌هم‌آمیخته می‌باشد و آنها برای همراه‌نمودن افکارعمومی با خود، از روضه و شعر و گریه و خنده در جهت پوشش‌دادن بر اصل موضوعات بهره‌برداری می‌نمایند.
   برادری می‌آید با شعر که چه عرض کنم با مزاح خویش با احساسات مردم، موضوع بزرگ و حساس اختلاس را کوچک‌نمایی می‌نماید، انگار هزاران ملیارد مبلغی نبوده است، برادری دیگر می‌آید در کسوت رئیس‌جمهور، 15 دقیقه از وقت خود را اختصاص به مباحث غیرمرتبط با اصل مدیریت قرار می‌دهد و برای کتمان قصورات خویش و وزیرش از مدیریت جهانی بهره‌برداری می‌کند
و سرآخر رئیس مجلس می‌آید به‌جای خنثی‌نمودن آثار هیاهو بر پرونده، خودش عاطفی می‌شود و...
   سئوالی که من از برادران اصول‌گرای خویش دارم، این است که شما بزرگواران که دل‌تان این قدر زلال و رقیق است که با یک عذرخواهی اجباری، چشمان‌تان را بر قصورات بزرگ می‌بندید، چطور در سال 88 نتوانستید از تقصیرات رقبای امروز دکتر احمدی‌نژاد و زحمت‌کشان دیروز جامعه اسلامی، بگذرید؟!
   آیا کارکرد شما در جریان استیضاح وزیراقتصاد، سندی روشن بر ساختگی بودن طرح سئوال از احمدی‌نژاد نمی‌باشد که بیش از یک سال است، افکارعمومی را با آن مشغول نموده‌اید؟
   مجلس کارهایی می‌نماید که سرانجام آن این می‌شود که احمدی‌نژاد از مجلس درجه 2 و... سخن می‌گوید و هرمعلمی هم که در کلاسش اینقدر بی‌اصول کلاس‌داری نماید، در نهایت دانش‌آموزانش احترامش را نگه نمی‌دارند.

منبع: وبلاگ حسن فاتحی

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    روزنامه اعتماد در سالگرد اشغال سفارت ایالات متحده در گفت‌وگویی با ابراهیم اصغرزاده نوشت:
*
این تحلیل را قبول ندارم که دانشجویان تحت تاثیر گرایش‌های چپ مارکسیستی که مبارزه با امپریالیسم را جزء اهداف خود تعریف کرده بود، می‌خواستند با امریکا برخورد ایدئولوژیک بکنند. حرکت دانشجویان در تسخیر سفارت امریکا اقدامی کاملاً دانشجویی، آماتوری و غیرحرفه‌یی بود که نه ربطی به مخالفت و ضدیت با دولت موقت داشت و نه براساس طرحی ایدئولوژیک طراحی شده بود. البته می پذیرم که دانشجویان در آن زمان در کل ذهنیتی منفی درباره سیاست‌های امریکا داشتند.
   *دانشجویان در سال 58 تحلیل‌شان این بود که دلیل صدور اجازه ورود شاه به خاک امریکا را نمی‌توان صرفاً به فراهم کردن امکان درمان برای یک فرد عادی محدود دانست. ما آن زمان، این اقدام دولت امریکا را در قالب فضایی از توطئه ارزیابی می‌کردیم که در حال شکل‌گیری بود. حرکت دانشجویان، خلاف آنچه برخی تصور کردند و می‌کنند، اصلاً ربطی به ساقط کردن دولت موقت، برخورد با نهضت آزادی و حذف جریان لیبرال از کشور نداشت. ما که با نهضت آزادی پدرکشتگی نداشتیم. دانشجویان همان‌قدر درباره نهضت آزادی حساس بودند که درباره حزب جمهوری اسلامی. من همیشه برای مهندس بازرگان احترام قایل بودم و وی را شخصی متدین، پاک و صادق می‌دانستم، اما معتقدم که نخست‌‌وزیر دولت موقت به همان اندازه که صداقت و خلوص داشت، به همان اندازه نیز لج‌باز بود و حاضر نبود بپذیرد که دولت وی درباره پذیرش شاه در امریکا ساده‌اندیشی می‌کند.
   *کمیته مرکزی دانشجویان خط امام در طرحی که ارایه دادند گفتند برای مدت موقتی و برای اعتراض کردن به رفتار امریکا است. نخستین بیانیه هم که به قلم من منتشر شد، نشان می‌دهد که این حرکت یک رفتار اعتراضی است.
ما اصلاً قرار نبود گروگان‌گیری کنیم، برنامه‌ریزی کرده بودیم که مقداری از اسناد را از سفارت خارج کنیم و برای مدتی در آنجا بسط[بست] بنشینیم و بعد بیرون بیاییم.
  
*در آن زمان چند نفر نفوذی از طرف مجاهدین خلق‌(منافقین) که اسنادی را به بیرون بردند و در نشریه «راه مجاهد» چاپ شد شناسایی کردیم. ما به صورت رسمی از حزب جمهوری، نهضت آزادی، جنبش مسلمانان مبارز، جاما و همه گروه‌های سیاسی خواهش کردیم چون دانشجویان خط امام یک جنبش دانشجویی است، دخالت نکنند و به همین دلیل هم برخی از دوستانی که دارای شناسنامه حزبی بودند از سفارت بیرون رفتند.
   *اوایل تابستان سال 58 من، آقای میردامادی، بی‌طرف، سیدنژاد و احمدی‌نژاد به عنوان نمایندگان دانشگاه‌های سراسر کشور و شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدیم
و سپس شورایی دیگر هم به عنوان شورای مشورتی متشکل از آقایان موسوی‌خوئینی‌ها، بنی‌صدر، حسن حبیبی، محمد مجتهد شبستری تشکیل دادیم و حاج احمد آقا هم به نمایندگی از حضرت امام در بعضی از جلسات حضور داشتند. در آن جلسات دیدگاه آقای موسوی‌خوئینی‌ها به دیدگاه دانشجویان خیلی نزدیک بود. انتخاب ایشان برای ما سهل‌الوصول بود. تنها کسی که می‌دانستیم مورد اعتماد حضرت امام است و با حاج احمد آقا هم خیلی رابطه خوبی دارد و می‌تواند رابطه ما با امام‌(ره) را تسریع کند، آیت‌الله موسوی‌خوئینی‌ها، نماینده امام در صدا و سیما بود و انتخاب ایشان به همین دلیل صورت گرفت. در اوایل تسخیر سفارت امریکا و تا زمانی که این حرکت یک حرکت دانشجویی بود، ایشان نقشی ارتباطی داشت. اما بعد که ماجرا تبدیل به جریان ملی شد به صورت طبیعی دیگر آقای موسوی‌خوئینی مشاور و حلقه ارتباطی ما با امام نبود. در آن زمان نقش ایشان برجسته‌تر شد. از آن زمان به بعد آقای موسوی‌خوئینی‌ها حق وتو داشت و ما نمی‌توانستیم تنها به جهت آرای اکثریت دانشجویان خط امام تصمیم‌گیری کنیم. از نظر امام هم این اطمینان ایجاد شده بود که وجود ایشان فراتر از مهره مشورتی حاشیه‌ای است. این موضوع اصلاً امری پنهان نبود.
   *برای ایجاد مشروعیت خواستیم این موضوع را به حضرت امام اطلاع بدهیم و مجوز بگیریم. اما آقای موسوی‌خوئینی‌ها گفتند ضرورتی ندارد این کار صورت بگیرد. یا این کار خوب است یا بد. اگر خوب باشد که امام حمایت می‌کند و اگر بد باشد هزینه آن پای نظام و امام نمی‌شود. این تیزهوشی ایشان بسیار مفید بود و امام را دچار محذوریت نمی‌کرد اما ما برای اینکه قضیه را برای دانشجویان توجیه کنیم باید کدی را به آنها می‌گفتیم. موسوی‌خوئینی‌ها به ما گفت این کار ضرورتی ندارد و به دانشجویان بگویید امام در جریان است و بعد روز 10 آبان امام در بیانیه‌یی خطاب به دانشجویان و طلاب مواردی را درباره مخالفت به امریکا مطرح کردند که شدیدترین ادبیات را داشت و حتی عبارتی شبیه به این مضمون وجود داشت که «حملات خود را علیه منافع امریکا تشدید کنید». ما این بیانیه را به فال نیک گرفتیم و کار را آغاز کردیم.
   *بعد از 13 آبان ما انتظار داشتیم دولت موقت باقی بماند و اگر باقی می‌ماند بسیاری از مشکلات را حل می‌کرد.

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


این رأی مشروط، دیگرچه صیغه-ای-ست! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   از آن جهت تاریخ این روز را بیان می‌کنم که معتقدم به طور قطع این تصمیم نمایندگان در تاریخ ماندگار خواهد شد و آیندگان سوالات بسیاری را در رابطه با رای مجلسیان مطرح می‌کنند.
   ای کاش مجلس برگه‌های رای نمایندگان را هم برای ثبت در تاریخ حفظ کنند، تا حداقل آیندگان پاسخ برخی از سوالات خود را بیابند. نخستین سوال این است، آن 141 نماینده‌ای که به وزیر اقتصاد با توجه به فساد مالی بزرگ اعتماد کردند، چه کسانی بودند؟
   مردم امروز می‌خواهند بدانند چه کسانی به آقای حسینی اعتماد کرده و مجدداً وی را بر صندلی عالی‌ترین مقام اقتصادی کشور نشاندند. اگر این رای درست، منطقی، کارشناسی شده، صحیح و بر اساس رعایت مصالح ملت و جامعه بوده، پس چه باک از اینکه وکلای حاضر در خانه ملت فاش بگویند چه رایی در سبد انداخته‌اند؟
   سوال بعدی این است که آقایان محترم مجلس‌نشین چگونه به این اعتماد رسیدند؟
   آقای وزیر در جلسه رای اعتماد به صراحت قبول کرد که در انجام وظایفش قصور داشته است، اما در عین حال قاطعانه تاکید کرد استعفا نمی‌دهد تا جبران کند. آیا اعتماد مجدد به کسی که با قصورش عامل اصلی بروز بزرگترین تخلف مالی در طول تاریخ ایران شده، منطقی است؟
   در مورد عدم استعفا و یا برکناری نیز باید گفت
"با این استدلال دیگر هیچ یک از مدیران متخلف را نباید تغییر داد و از سوی دیگر باید تا ابد به آنها فرصتی داده شود تا جبران کنند".  البته مدیران که جای خود دارند، ما باید از این پس قوه قضاییه را با این استدلال‌ها تعطیل کرده و به جای عدالتخوانه ، دستگاه فرصت دهی به متخلفان راه‌اندازی و هر کس تخلف و یا قصوری انجام داد به او فرصت جبران بدهیم.
   سوال بعدی در رابطه با میزان اطلاعات نمایندگان از قصور آقای وزیر است.
آیا آنها به درستی می‌دانند که ایشان در دوران مسئولیت خود چگونه تصمیم‌گیری کرده است؟ فقط به یک نمونه اشاره می‌کنم. ایشان در جمع نمایندگان گفته است که از دو تابعیتی بودن خاوری و تخلفات وی اطلاعی نداشته. این در حالی است که پنج ماه قبل در گفتگو با نشریه "مدیران و روسا"
به تعریف و تمجید از خاوری پرداخته و درباره وی گفته است: "عملکرد دو ساله دکتر خاوری نشان داد که انتخاب ایشان که در نهایت دقت و وسواس و مبتنی بر شناخت دقیق از عملکرد قبلی وی صورت گرفته بود، سبب ارتقای جایگاه بانک ملی و ارائه خدمات چشم‌گیری به کشور شد و ایشان به عنوان فردی عالم، باتقوا، با تجربه و کارشناس با عملکرد خود مهر تأییدی بر این حسن انتخاب زد."
   در باره این "حسن انتخاب" (البته امروز هیچ کس مسئولیت انتصاب خاوری فراری را گردن نمی‌گیرد) و "ارتقای جایگاه بانک ملی" کافی است به نظرات مردمی که شما را انتخاب کردند، مراجعه کنید.
   و همچنین اگر بر فرض، کل سخنان آقای حسینی را صحیح تلقی کنیم، این سوال مطرح می‌شود که 141 نماینده محترم مجلس چگونه به فردی که تا این حد در تصمیم‌گیری‌هایش اشتباه داشته اعتماد مجدد کردند؟
   آقای وزیر، عملکرد فردی را "خدمات چشم‌گیری به کشور" توصیف می‌کند که در همان زمان مشغول خرید خانه سه میلیارد تومانی در ینگه دنیا و تدارک فرار از کشور در صورت افشای تخلفاتش بوده است. در نتیجه خدمات چشم‌گیر ایشان بیشتر برای خودش بوده تا کشور.
   آقای وزیر، پنج ماه قبل فردی را عالم و کارشناس توصیف کرده
که به راحتی در زیر مجموعه اش چنین فساد بزرگی روی داده و خود نیز متواری است. در نتیجه وکلای مجلس باید به این سوال پاسخ دهند که چگونه به مدیری که در تصمیم‌گیری‌هایش تا این اندازه اشتباه داشته و خود نیز به آن معترف است مجددا اعتماد کردند؟
   لااقل نام خود را منتشر کنید. شما که معتقدید تصمیم درستی گرفتید و بر اساس حق، انصاف و عدالت رای دادید، پس چه باک از انتشار نام شما؟
   در پایان این نوشتار یک جمله‌ هم با رئیس مجلس دارم. ایشان از نمایندگان مجلس خواستند تا رای مشروط بدهند. من نمی‌دانم رای مشروط چیست؟ پس لطفا ایشان تشریح کنند که رای مشروط چیست و از کدام کتاب قانون به چنین واژه‌ای رسیده‌اند؟ والسلام

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    " ‌در حالی که مقامات کانادا مشغول بررسی لغو شهروندی محمود رضا خاوری و استرداد او به ایران هستند ، وی و همسرش ویلای 3 میلیون دلاری شان در تورنتو کانادا را به دخترشان منتقل کردند. گلوب اند میل در ادامه گزارش خود می نویسد که خانواده خاوری یک خانه 660 هزار دلاری دیگر در خیابان هالیوود در منطقه یورک شمالی دارند که به نام همسر خاوری است .
   این روزنامه کانادایی در ادامه می نویسد تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا بر این باورند که آقای خاوری مخزنی ارزشمند از اطلاعات مالی و بانکی ایران است و به سازمان های اطلاعاتی آمریکا توصیه کرده اند که از مقامات کانادایی بخواهند تا وی را مورد بازجویی قرار دهند. یکی از مقامات سابق وزارت خزانه داری آمریکا می گوید که دولت کانادا باید اموال خاوری در کانادا را مسدود کند چرا که وی مدیر عامل بانکی بوده است که در لیست سیاه تحریم های بین المللی قرار داشته است.
   "آوی جوریش " یکی از مقامات سابق وزارت خزانه داری آمریکا درباره خاوری می گوید :‌" او معدن طلایی از اطلاعات ارزشمند درباره فعالیت های مالی و بانکی مخفی ایران است و می داند که چگونه ایران به صورت مخفیانه پول جابجا می کند."
گفتنی است نام بانک ملی جزء یکی از 279 شرکت و موسسه ایرانی است که طبق قانون تحریم های کانادا علیه ایران که در سال 2010 تصویب شده است ، هر گونه معامله شهروندان و موسسات و نهادهای کانادایی با این بانک مشمول جریمه و مجازات می شود.
   روزنامه کانادایی گلوب اند میل در ادامه می نویسد خاوری از سال 2005 به شهروندی کانادا در آمده است و خانواده اش از سال 2001 در تورنتو صاحب املاک و مستغلات بوده اند. این روزنامه می افزاید پسر خاوری پیش از این مدیر یک آژانس مسافرتی و توریستی در تورنتو بوده است .

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


نطق امروز مطهری، استعفای خود، وَ طرح سؤال از رئیس جمهور

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

قل انّما اَعِظُکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فُرادی
ای پیامبر بگو من شما را تنها به یک چیز سفارش می کنم: برای خدا بپا خیزید دو نفر دونفر و یا به تنهایی(سوره مبارکه سبا/آیه 46)


   از این که ماجرای سؤال از رئیس جمهور به این جا ختم شد و وقت مجلس و نمایندگان محترم به جای مسائل اساسی کشور به بررسی استعفای اینجانب اختصاص می¬یابد متأسفم، اما چه می توان کرد که برای پاسخ به مردمی که از سرنوشت این سؤال می پرسند راهی جز استعفا باقی نماند. بارها آنچه را که مخالفان و عاملان عقیم ماندن این طرح مطرح کردند در ذهن خود مرور کردم، شاید قانع شوم و همان را به مردم بگویم، اما نشد. یکی می‌گفت به خاطر بیداری اسلامی ملتهای منطقه فعلاً طرح سؤال از رئیس جمهور به صلاح نیست. دیگری می گفت چون از خاتمی سؤال نشد، درست نیست که از احمدی نژاد سؤال کنیم. سومی می¬گفت چون بی¬بی¬سی و صدای آمریکا خوشحال می شوند پس نباید سؤال مطرح شود، و چهارمی می گفت چون در حال تحریم هستیم، سؤال از رئیس جمهور به مصلحت نیست. هر چه فکر کردم چه ارتباط منطقی میان این مقدمات و این نتیجه هست به جایی نرسیدم. بی¬اختیار این شعر عامیانه به ذهنم خطور کرد که:
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست وگرنه من کجا و بی وفایی

با این استدلال ها باید بسیاری از وظایف و اختیارات نمایندگی را ببوسیم و روی طاقچه بگذاریم.
   امیر المومنین علی علیه السلام وقتی به خلافت رسید، بر خلاف روش خلفای پیشین ابتدا به اصلاح داخل پرداخت و کار را از اقامه عدل و برقراری مساوات و مبارزه با قانون گریزی آغاز کرد.
حال با سؤال از رئیس‌جمهور بنا بود چه اتفاقی بیفتد که برخی اعضای هیأت رئیسه مجلس از یک طرف و معاون پارلمانی رئیس جمهور و برخی معاونان پارلمانی وزرا از طرف دیگر، مانند دو تیغه یک قیچی نمایندگان امضاکننده را تحت فشار قرار دادند تا امضای خود را پس بگیرند؟ بنا بود سؤال به کمیسیون مربوط برود و طبق قانون، ظرف یک هفته نماینده رئیس جمهور محترم در کمیسیون حاضر شود و در حضور نماینده سؤال¬کنندگان پاسخ دهد، آنگاه اگر همچنان 72 نفر از امضا کنندگان قانع نشده بودند، رئیس جمهور ظرف حداکثر یک ماه به مجلس بیاید و توضیح بدهد، بدون آن که رأی¬گیری برای قانع شدن یا نشدن مجلس در کار باشد؛ مردم هم بشنوند و قضاوت کنند و ای بسا حق را به رئیس جمهور بدهند. چنین چیزی حتی اگر تهران زیر بمباران دشمن باشد خطری برای کشور ندارد بلکه به حال کشور مفید است.
   آیا این روش برای اداره کشور بهتر است یا روش فعلی که دولت و مجلس از طریق رسانه¬ها مواضع یکدیگر را گلوله باران می¬کنند.
   من از همة صد نمایندة امضا کنندة سؤال که به این وسیله رشد اجتماعی و سیاسی خود را نشان دادند تشکر می¬کنم و برای هفتاد و یک نفری که بر امضای خود پایداری کردند سپاس ویژه دارم. از همان ابتدا بر این مطلب اصرار داشتم که اسامی کسانی که امضای خود را پس گرفتند منتشر نشود زیرا نماینده باید در کمال آزادی امضا کند، در کمال آزادی بر امضای خود پایدار بماند و در کمال آزادی امضای خود را پس بگیرد و تحت هیچ فشاری نباشد

  این نوع پس گرفتن امضا یعنی به تشویق برخی اعضای هیئت رئیسه را قبول ندارم زیرا نماینده با خود می گوید لابد یک خطر ملی در میان است و همراهی می کند. هیئت رئیسه در این گونه موارد باید بی طرف بماند. اگر در همان روز پنجم تیر ماه که هیئت رئیسه محترم نامه سئوال را دریافت کرد طبق قانون آیین نامه داخلی مجلس سئوالات را به کمیسیونهای مربوط ارجاع می کرد و این طرح را به جریان می انداخت مسئله پس گرفتن امضاها پیش نمی آمد ولااقل کمتر پیش می آمد. ولی وقتی نماینده احساس می کند هیئت رئیسه مایل نیست یا مردد است، متزلزل می شود.
   بعد از استعفای اینجانب این سؤال حدود 85 امضا داشت
اما هیأت رئیسه محترم ترجیح داد که به جای به جریان انداختن نامه سؤال، استعفای این بنده را اعلام وصول کند و آنگاه به همراه دولت به پس گرفتن امضاها بپردازد. این بهترین دلیل بر عزم جدی برخی اعضای هیأت رئیسه مجلس بر عملی نشدن طرح سؤال از رئیس جمهور است.
من در این چند دقیقه باید دلایل استعفای خود را بیان کنم و طبعاً مخالفان استعفا این دلایل را رد می-کنند و آنگاه نمایندگان محترم تصمیم مقتضی را می¬گیرند.
   بعد از مدتی ایشان اعلام کرد که این جمله امام (ره) که «مجلس در رأس امور است» مربوط به زمانی است که مجلس نخست¬وزیر را تعیین می¬کرد و الا امروز مجلس در رأس امور نیست. این قضیه باعث شد که اراده ما بر سؤال از رئیس جمهور راسخ¬تر شود.
   مسئله دیگر این بود که قانون هدفمند کردن یارانه¬ها پنج ساله بود؛ در حالی که میزان افزایش بهای برخی حامل¬های انرژی نشان داد که دولت مدت اجرای آن را کمتر از 3 سال در نظر گرفته، در نتیجه مردم باید فشار غیر لازمی را در پرداخت بهای مثلاً گاز مصرفی تحمل کنند.
   همچنین نظریه «لزوم ترویج مکتب ایران به جای مکتب اسلام» که توسط آقای مشایی بیان شد، علی رغم ضدیت آشکار با مبانی انقلاب اسلامی و مخالفت قاطبه مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ و دلسوزان نظام، توسط آقای رئیس جمهور تأیید و مورد تأکید قرار گرفت. این هم عامل دیگر شکل گرفتن طرح سؤال از رئیس جمهور بود.
عامل دیگر این بود که آقای منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه در زمان مأموریت خود به سنگال عزل شد؛ به طوری که علاوه بر تحقیر شخصیت ایشان، نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان آسیب دید. و در نهایت مقاومت یازده روزه آقای رئیس جمهور در مقابل حکم حکومتی رهبر انقلاب مبنی بر ابقای آقای مصلحی در وزارت اطلاعات، عزم سؤال کنندگان را جزم کرد که سؤال را به جریان بیندازند. البته موارد دیگری نیز بود که فرصت ذکر آن نیست.
   این مجلس است که باید به وظیفه خود عمل کند و از حقوق مردم دفاع نماید. مجلسی که به بهانه¬های مختلف از این وظیفه خود شانه خالی کند و صرفاً ثناگوی دولت باشد به موکلین خود خیانت کرده است.
   چقدر اشتباه است سخن کسانی که می¬گویند ما «رهبری» داریم و اگر لازم باشد ایشان اقدام می¬کنند! در حالی که هر نهادی وظیفه خاص خود را دارد. سخن اخیر رهبر انقلاب در دانشگاه رازی کرمانشاه بطلان این سخن را برای چندمین بار آشکار کرد. امام خمینی(ره) نیز می‌فرمایند: نمایندگان محترم در محدوده قانون و شرع، آزاد و مختارند و هیچ کس نمی¬تواند از حقوق قانونی آنان جلوگیری نماید (صحیفه امام، ج 18، ص 468).

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته

با اهداء سلام و آرزوی سلامتی و توفیق الهی، .......
شاید مهمترین اثر این کار این باشد که رئیس جمهور، دیگر به آسانی نمی‌تواند بگوید فلان قانون را قبول ندارم و اجرا نمی‌کنم، زیرا می‌فهمد که به زودی باید در محضر مجلس حاضر شود و توضیح بدهد. این کار را  بسیاری از آنها نیز به این دلیل امضا نکردند که می‌گفتند کار از سؤال گذشته و باید استیضاح کرد و عدم کفایت سیاسی را مطرح نمود که ما با این تندرویها به شدت مخالفیم.
  
به هر حال استعفای من از آن جهت است که احساس می¬کنم مجلس قادر به انجام برخی کارهای بزرگ و اساسی در جهت استیفای حقوق ملت و نظام اسلامی نیست و حقیقت فدای برخی مصلحت¬ها می¬شود که در واقع مصلحت نیستند.
   اقتدار مجلس موجب اقتدار نظام است چه در زمان دولت اصول گرا و چه در زمان دولت اصلاح طلب.  
   اما چرا ما به این جا رسیدیم که سؤال از رئیس جمهور به صورت یک تابو در آمده و هنوز نتوانسته ایم آن را بشکنیم. به نظر من یکی از علل آن بت سازی است، آن هم توسط اطرافیان. این موضوع اختصاص به این دوره ندارد، بر دوره سازندگی و دوره اصلاحات نیز صدق می‌کند. آن قدر فردی را به اعتبار رأی مردم بالا می¬بریم که جرأت پرسیدن یک سؤال را از او پیدا نمی¬کنیم و گاهی امر بر خود آن فرد هم مشتبه می¬شود و حرفهایی می¬زند در قامت یک ایدئولوگ که مثلاً ما جنگ فرهنگی نداریم، جنگ فرهنگ با فرهنگ معنی ندارد، درست نقطه مقابل تأکیدات رهبر انقلاب بر تهاجم و بلکه شبیخون فرهنگی، و یا در مقابل رسیدگی به پرونده اقتصادی برخی اعضای دولت می گوید کابینه خط قرمز است. اینجاست که عده¬ای احساس حاشیه امن پیدا می¬کنند و تخلفاتی مانند اختلاس سه هزار میلیاردی رخ می¬دهد.

علت دیگر این است که وقتی یک رئیس جمهور رأی می¬آورد، خصوصا اگر رأی بالایی بیاورد، فکر می¬کند که می¬تواند مسیر فرهنگ و اقتصاد و سیاست خارجی کشور را مطابق نظریات خود عوض کند، در حالی که رئیس جمهور صرفاً یک مجری است و باید سیاست¬های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور را که در جای خود مصوب شده و قوانین مصوب مجلس را اجرا کند و به راحتی در مقابل مجلس پاسخگو باشد.

علت سوم، روحیه ملاحظه‌کاری و رودربایستی و رفیق‌بازی و به تعبیر امیرالمؤمنین مصانعه است که در برخی از ما متولیان امور کشور چه در مجلس، چه در قوه قضائیه و چه در قوه مجریه وجود دارد. با مصانعه، اوامر الهی اقامه نمی‌شود. امام علی(علیه‌السلام) فرمود: انما یقیم امر الله من لایصانع و لایضارع و لایتبع المطامع. امر خدا را فقط کسی برپا می‌کند که اهل مصانعه و ملاحظه‌کاری نباشد، اشکالات جامعه در خود او وجود نداشته باشد و بنده‌ی طمع نیز نباشد.
   اکنون که قادر به استیفای بخشی از حقوق شما نیستم، از سمت خود استعفا می¬دهم، زیرا ما نمایندگان مجلس در ابتدا به خدای قادر متعال سوگند یاد کرده‌ایم که همواره به حفظ حقوق ملت پایبند باشیم و از قانون اساسی دفاع نماییم.
بدیهی است که نمایندگان محترم هرگونه رأی بدهند مورد رضایت اینجانب است، چه رفتن و چه ماندن.  در این مدت سه و نیم ساله از همکاران عزیزم بهره‌های فراوان علمی و معنوی بردم و همواره قدردان آن خواهم بود و اگر ناخواسته حق کسی را ضایع کرده ام حلالیت می طلبم.
بدیهی است که مطرح شدن استعفای اینجانب به معنی منتفی شدن طرح سئوال از رئیس جمهور نیست. این طرح اکنون 2 یا 3 امضا کم دارد و طبعا امضاکنندگان محترم می توانند آن را با جدیت دنبال کنند.
و السلام

متن کامل : http://abdeaasee.blogsky.com/1390/08/11/post-23/
 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی