سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

خدا رو شُکر که این غربی-ها وُ نوکران داخلی-شان هستند!!! ...

 

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید


   سایت روزنامه دولتی ایران تاکید دارد حوادث سفارت انگلیس و باغ قلهک یکی از دلایل افزایش نرخ ارز و سکه بوده است. در گزارش سایت روزنامه ایران آمده است: «عده‌ای با یک برنامه‌ریزی کاملا انگلیسی و سوءاستفاده از روحیه ضداستعماری جوانان و دانشجویان کشور از دیوار سفارت انگلیس بالا رفتند.  این افراد و عقبه‌های سیاسی آنها که تا چندی‌پیش عملکرد درخشان احمدی‌نژاد در عرصه بین‌الملل را که زمین‌گیر شدن رژیم غاصب صهیونیستی یکی از نتایج پر برکت آن بود ماجراجویی در سیاست خارجی معنی می‌کردند، خود چنان ماجرایی در سفارت انگلیس به‌راه‌انداختند که هرچند در روزهای اول آن برخی دلسوزان نظام و معدودی از عوام و خواص را فریب داد، اما برخورد حکیمانه و هوشمندانه مقام معظم رهبری، دست طراحان پشت صحنه این ماجرا را برای همگان رو کرد. به این ترتیب و با فراهم شدن بهانه برای اعمال برخی تحریم‌های هرچند ظاهری و صوری علیه کشورمان توسط برخی جریان‌های سیاسی- اقتصادی داخلی که ارتباط آنها با دشمنان غربی کشورمان برای همگان مشخص شده است، اثر روانی خود را بر بازار گذاشت و نرخ دلار را تا مرز 13 هزار و 500 ریال افزایش داد.»(((؟؟؟!!! ..._ ع.ع)))

  
نهاد دیگری که در گزارش ارگان رسمی دولت مورد حمله قرار گرفته و به‌عنوان عاملی در افزایش قیمت ارز و سکه معرفی شده، شهرداری تهران است. در گزارش تاکید شده پس از آنکه
محمود احمدی‌نژاد در سفر استانی خود به همدان هشدار داد که «عده‌ای سازمان‌یافته و با برنامه می‌خواهند بازار را به هم‌ بریزند و جیب ملت را خالی کنند،  ذخیره ارزی‌ ما آنقدر هست که همه نیازهای وارداتی ما را پاسخگو است، اما عده‌ای با تلاش برای ایجاد تلاطم در بازار ارز، هرچه بانک مرکزی دلار عرضه می‌کند خریداری می‌کنند و می‌گویند قیمت دلار باید بالا برود، هر روز یک موج و یک شایعه راه می‌اندازند و اطلاعات غلط در جامعه منتشر کرده و بازار را تهدید می‌کنند. در بازار سکه عده‌ای با پول‌های کلان وارد بازار شدند و اقدام به خرید سکه کردند تا آرامش بازار را برهم بزنند.» در ادامه گزارش تصریح شده «پس از هشدار‌های دکتر احمدی‌نژاد در سفر استانی به همدان و انتشار برخی گزارش‌ها از ورود منابع نهادهایی چون شهرداری در بازار سکه و طلا تب و تاب این بازار کمی فروکش کرد چرا که برخی اخبار حکایت از ورود دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی به این ماجرا داشت اما نه تنها این ورود دیرهنگام بود بلکه بعدها هیچ‌گزارشی از عملکرد این نهادها در این‌باره منتشر نشد.»

   اشاره این گزارش به اخباری مبنی بر خرید 5/2 تا 3 میلیارد تومان سکه و طلا توسط شرکت‌های وابسته به شهرداری در اوایل آذر بود. پس از انتشار این اخبار محمدباقر
قالیباف شهردار تهران با بیان اینکه گفته می‌شود 5/2 تا سه میلیارد تومان سکه و طلا خریداری شده و این امر خلاف است، گفت:
«کاملا تعجب‌برانگیز است چرا که خرید و فروش طلا در کشور رایج و امری عادی است.» قالیباف اضافه کرد: اینکه گفته می‌شود شهرداری در پرداخت مطالبات پیمانکاران اقدام به دادن سکه طلا کرده است این کار نیز خلاف نیست چرا که طبق مصوبه شورای شهر تهران شهرداری باید بخشی از مطالبات پیمانکاران را از طریق تهاتر پرداخت کند. پس از آن وزارت اطلاعات اعلام کرد که این موضوع در دستور بررسی قرار گرفته اما گزارشی از نتیجه اعلام نشد.

  
اما موضوع دیگری که ارگان رسمی دولت درخصوص دلیل افزایش نرخ دلار و سکه و آشفتگی بازار ارز در گزارش خود مدعی شده، سوءاستفاده جریانات داخلی از بحث تحریم بانک مرکزی توسط آمریکاست. در این گزارش ادعا شده «پس از مطرح شدن ادعای تحریم بانک مرکزی از طرف دولت انگلیس، آمریکایی‌ها نیز به تکاپو افتادند تا تحریم علیه بانک مرکزی کشور را با مواضع سوال‌انگیز برخی جریان‌های داخلی در دستور کار خود قرار دهند. این جریان‌های داخلی در ماه‌های گذشته سعی کردند با استفاده از تریبون‌های رسمی و غیررسمی و مطرح کردن گاه و بیگاه پولشویی و اتهام بستن به دولت در این زمینه گزینه تحریم بانک مرکزی را با استفاده از اهرم‌های فشار دشمنان کشورمان روی میز نهادهای بین‌المللی قرار دهند.» ارگان رسانه‌ای دولت اما معتقد است «رایزنی‌های دولت و به ویژه وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی توانست این دسیسه را خنثی‌کند، اما پس از منتفی شدن بحث تحریم بانک مرکزی توسط نهادهای بین‌المللی برخی رسانه‌ها همچنان با مطرح کردن آن در پی انتقال بار روانی این ماجرا به بازارهای داخلی بودند تا اینکه دولت آمریکا به تنهایی تحریم علیه بانک مرکزی را با اما و اگر‌های فراوان امضا کرد.»

   با وجود ادعاهای سایت روزنامه دولتی ایران نمایندگان مجلس و بسیاری از چهره‌های اقتصادی همچنان دولت را ملزم به پاسخگویی درباره نابسامانی‌های بازار ارزی می‌دانند.  آنچه رییس مرکز پژوهش‌های مجلس و الیاس نادران در نامه خود به لاریجانی به‌عنوان دلایل تغییرات تاریخی قیمت ارز عنوان کرده‌اند «سرازیر کردن غیرقانونی یارانه‌های نقدی به بازار نقدینگی، تحریم‌های مالی دشمنان، مدیریت ضعیف و مساله‌دار اقتصادی هر روز مساله‌ای مطرح می‌کند و مقابله با تحریم به کمیته‌ای سپرده شده که رییس آن فردی فاقد ‌صلاحیت علمی و تجربی است.» در این نامه همچنین تاکید شده بود «دولت با آمارهای خودساخته همه چیز را بر وفق مراد نشان می‌دهد و به جای پرداختن به مسایل اساسی کشور به فعالیت‌های انتخاباتی ناسالم می‌پردازد، در چنین وضعیتی نااطمینانی و ریسک در اقتصاد افزایش می‌یابد و پول‌های سرگردان برای حفظ ارزش و سود‌جویی متوجه بازار ارز می‌شود و چنین بحرانی را رقم می‌زند.»

   پاس‌کاری دلایل وضعیت آشفته و نابسامان بازار ارز و سکه در شرایطی بین دولت و مجلس و نهاد‌های دیگر ادامه دارد که هنوز راهکار مناسبی برای کنترل این بازار ارایه نشده و همچنان نوسانات و رکوردزنی قیمت دلار و سکه جریان‌ساز است.
منبع: شرق   

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


سونامیسرطان ، و قانونی که 10سال اجرا نشده ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


    اعتدال : روزبه نقشینه در برنامه "گفت وگوی پزشکی" در خصوص آلودگی هوای تهران اظهار داشت: ماسک های کاغذی موجود هیچ اثر پیشگیرانه در برابر مقابله با آلاینده های هوا ندارد، فقط برخی ماسک ها هستند که مقابل ریزگردهای موجود در هوا که غالبا در شهرهایی مانند اهواز زیاد است، مؤثر است.

وی افزود: آزبست ها
(ماده شیمیائی مهلکی از "الیاف پنبه-کوهی" که مصرفش سالهاست در صنعت کشورهای پیشرفته، کاملا ممنوع شده_ع.ع ) یکی از آلاینده های بسیار خطرناک موجود در هوای تهران است که تأثیرات مخرب آن در چند نسل باقی می ماند. عده ای تصور می کنند از آزبست ها فقط در لنت ترمز ماشین ها استفاده می شود، اما این ماده در پوشش عایق های حرارتی، شومینه‌ها، لوله های که در تهویه بخار کارخانه ها استفاده می شود.

"بنزن" قطعاً در کودکان منجر به سرطان خون می شود

این فوق تخصص بیماری های ریه تصریح کرد: یکی دیگر از آلاینده های موجود در هوا "بنزن" است،
بنزن از بخار بنزین به وجود می آید، به طور مشخص بنزن در کودکان خطر سرطان خون دارد و این موضوع قطعی و ثابت شده است. البته در بزرگسالان نیز اثرات مخرب دارد اما مطابق یافته ها در کودکان نوعی سرطان خون بسیار بد را ایجادمی کند .

وی تأکید کرد:
میزان این ماده در پمپ های بنزین بسیار زیاد است و خانواده ها در هنگامی که می خواهند برای زدن بنزین به پمپ های بنزین مراجعه کنند از همراه داشتن کودکان خود جدا اجتناب کنند و اگر بنا به ضرورت همراه خانواده هستند حتما در پمپ بنزین پنجره خودرو را بسته نگه دارند تا آسیب کمتری به آنها وارد شود.

مصوبه حذف آزبست بعداز 10 سال هنوز اجرا نمی شود

یوسف رشیدی مدیرعامل مرکز کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران نیز در این برنامه با اشاره به مصوبه شورای عالی حفاظت از محیط زیست در خصوص حذف آزبست طی 6سال از تمامی محصولاتی که از آزبست استفاده می کردند اظهار داشت:
درسال 88 تصور ما بر این بود که با وجود این مصوبه که در سال 79 به تصویب رسیده بود دیگر آزبست جزء آلاینده های هوا نیست.

آزبست در تهران 10 برابر یک شهر نسبتاً پاک

وی افزود: اما با یک نمونه که در آن سال و
30 نمونه که در سال 89 گرفتیم متوجه وجود میزان زیادی آزبست در هوا شدیم، هم اکنون میزان آزبست موجود در تهران 10 برابر یک شهر نسبتاً پاک دنیاست.

میزان آزبست آنقدر بالاست که قادر به اندازه گیری نیستیم

   مدیرعامل مرکز کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران در ادامه گفت:
بنزن جزء مواد گروه سرطان زای اول است.بروز سرطان خون با این ماده قطعی و ثابت شده است.

میزان "بنزن" موجود در پمپ های بنزین 600 برابر بیش از حد استاندارد است

وی تأکید کرد: طبق برآوردهای ما هم اکنون میزان بنزن موجود در پمپ های بنزین 600 برابر بیش از حد استاندارد است، این میزان در سطح شهر 20 تا 50 برابر حد استاندارد است. از خانواده ها می خواهیم برای بنزین زدن تنها به پمپ بنزین بروند.

منبع: فارس 
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


به سُفره مَردم رحم نمیکنید؛ به اخلاق عمومی رحم کنید! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


    اعتدال : نگاهی به فعل وانفعالات حاکم بر بازار، به‌خصوص مطالعه رفتار فعالان اقتصادی حوزه ارز و طلا، نشانگر رفتارهای چریکی و پارتیزانی است؛ گویی که عرصه اقتصاد به صحنه تک و پاتک تبدیل شده‌است. دولت برای مهار قیمت ارز، خرید و فروش آن را ممنوع اعلام کرده و برای این منظور دست به دامن نیروهای انتظامی شده‌است. ابراهیم درویش، معاون نظارتی بانک مرکزی، روز چهارشنبه اعلام داشت، دارندگان دلارهای بی‌فاکتور تا 15 بهمن فرصت دارند تا دلارهای خود را تحویل بانک‌ها دهند! در طول سه‌ماه گذشته، بارها شاهد این نوع تهدید و دستور بوده‌ایم؛ اما هربار نتایجی معکوس به‌بار آورده‌است؛ دلالان نیز متناسب با این واکنش‌ها، به‌شیوه چریکی تغییر موقعیت داده و از حضور و پرسه در پاساژهای خیابان فردوسی، به روش شبکه‌ای و تبلیغات هرمی روی‌آورده‌ و به دلالان موتوری و تلفنی تبدیل شده‌اند؛ حال‌که خیابان فردوسی، حالت انتظامی پیدا کرده‌است، هم دلال‌ها و هم خریداران و فروشندگان، به دنبال راه‌های جایگزین و دور از چشم نیروهای انتظامی هستند.

   از طرف دیگر،
هم‌زمان که بانک مرکزی تمرکز فشار را بر بازار ارز گذاشته‌است و به شیوه‌های خود تلاش می‌کند، شاید شتاب قیمت‌ها را کمی کند نماید، ناگهان هجوم نقدینگی به طرف بازار سکه، این‌بار حباب بی‌سابقه‌ای را در این بخش به‌وجود آورده‌است. این نوع فعل و انفعال چریکی، منحصر به رفتار بانک مرکزی و دلال‌های بازار سکه و طلا نیست؛ بلکه رصد سایر حوزه‌های اقتصاد، چنین نمایه‌ای را نشان می‌دهد.

   درحالی‌که این مقاله به نگارش درمی‌آید،
قیمت کاغذ تحریر (که تا همین چندماه پیش در سقف کیلویی نهصد تومان خرید و فروش می‌شد)، اکنون برغم قیمت یکهزاروپانصد تومان، نایاب شده‌است؛ خبرها حاکی از آن است، باوجود این‌که واردکنندگان خودروهای خارجی از ارز با قیمت وارداتی استفاده کرده‌اند، اما اکنون خودروی وارداتی را به قیمت ارز آزاد عرضه می‌کنند؛ همین چند روز گذشته بود که از طریق همین جریده، به اطلاع رساندیم که بازار عمده فروش ارزاق عمومی، ریال را از معاملات خود حذف کرده‌اند و تنها با دلار خرید و فروش می‌کنند.

   تب چریکی و تک و پاتک‌های نامتقارن، در حال سایه افکندن بر روی رفتار عمومی توده مردم است؛ مغازه‌دار، تولیدگر، ارایه‌دهنده خدمات، نظیر پزشکان، نانوایان، تاکسی‌داران و...، همه و همه وارد ماراتن سودجویی از فرصت‌های در‌اختیار هستند. از همان ابتدا که بازار ارز و سکه متلاطم گردید و بانک مرکزی، به توزیع محدود سکه روی‌آورد، هشدار لازم داده‌شد و در آن زمان، از طریق این قلم یادآوری گردید که این شیوه‌ها، تبعات اجتماعی و اخلاقی خطرناکی به‌دنبال خواهدداشت.

   مسابقه حرص، ولع و طمع در زیر پوست اقتصاد کنونی، نظام اخلاقی مردم را به خطر انداخته‌است؛ اقتصاد حرص‌آور و ولع‌ساز، اقتصاد سالمی نیست و انتظار تورم افسارگسیخته، رفتار مردم را به قحطی‌زدگان شبیه کرده‌است؛ رحم و مروت از رفتار اقتصادی مردم، رخت بربسته و حرص و آز، به شاخص اصلی فرهنگ عمومی بدل شده‌است. در این ماراتن کسی به فکر نفع جامعه و خیر عمومی نیست؛ بلکه هرکس تلاش می‌کند، گلیم خود را بیرون‌کشد و ماهی خود را از این آب گل‌آلود بگیرد.

   همواره گفته‌شده‌است که اگر اقتصاد، تحت نظام برنامه‌ریزی‌شده‌ نباشد و تابع رفتارهای فله‌ای اداره شود، روزی گرفتار هرج و مرج خواهدشد و تلاش‌ها برای بهبود گوشه‌ای از آن نیز، نتیجه‌بخش نخواهدبود؛ امراض اقتصادی نباید حالت سرطانی پیدا کند که اگر چنین شد، هرروز بخشی از اندام را متاثر خواهدکرد؛ اقتصاد یک نظام منسجم و حلقه‌های آن متصل به‌هم است؛ نمی‌شود یک حلقه را بدون منطق اقتصادی و با تکیه بر دستورات مستثنی کرد.

   به‌هرروی اقتصاد پارتیزانی و چریکی، ضمن این‌که بنیان‌های ثابت جامعه را تخریب می‌کند، اخلاق عمومی را هم منهدم خواهدکرد.

   آنچه فلسفه‌ مادی در غرب، طی قرن‌ها به‌ارث گذاشته‌اند، همین بی‌رحمی، سوداگرایی و سودگرایی فردی است. بحران بی‌معنایی در غرب، ناشی از اخلاق مادی‌گرایی بوده‌است؛
بحران کنونی اقتصاد غرب نیز، ناشی از حداکثری کردن سود فردی و بی‌توجهی به منافع عمومی است. بدیهی است اگر اخلاق عمومی جامعه تخریب و بی‌رحمی در مناسبات انسانی حاکم شود، منابع غنی اقتصادی هم جوابگوی حرص عمومی نخواهدبود و احساس بی‌عدالتی، پایه نارضایتی فراگیر خواهدشد.

   شیوه جدیدی که بر اقتصاد کشور حاکم شده، فرهنگ عمومی جامعه را به همان پرتگاهی می‌برد که بنیان‌های مادی غرب برده‌است. با راهکارهای انتظامی نمی‌توان رفتار مردم را اصلاح کرد و اقتصاد را به‌پیش‌برد؛ بلکه اقتصاد را باید با راهکارهای اقتصادی، مدیریت کرد و اخلاق عمومی را با جهت‌گیری و سیاست‌های منطقی حراست نمود.

   با این اقتصاد چیزی به سفره مردم افزوده نخواهدشد، دست کم به اخلاق مردم رحم‌کنید!

منبع: ابتکار 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


تهران دارایی های خود را از غرب بیرون کشید





در همین راستا ابراهیم شیبانی رئیس کل بانک مرکزی ایران نیز می گوید: ایران دارائی های خارجی خود را به هر جائی که صلاح بداند منتقل می کند. وی از ارائه هر گونه جزئیات بیشتری در مورد مکانی که ایران قصد دارد سرمایه هایش را به آنجا منتقل کند خودداری کرد.

مقامات تهران روز گذشته اعلام کردند قصد دارند صادرات نفت خود را یک میلیون بشکه در روز کاهش دهند که همین موضوع همزمان با تهدیدات القاعده برای از سرگیری موج جدیدی از حملات علیه آمریکا باعث شد که قیمت نفت به بالاترین قیمت خود در چهار ماه گذشته رسیده و از مرز 67 دلار بگذرد. 

هر چند که ایران تنها کشور عضو اوپک است که در حال حاضر تهدید به کاهش صادرات نفت خود کرده ولی بعید به نظر می رسد که بتواند سایر کشورها را در نشست 31 ژانویه در وین با خود همراه کرده و آنها را نیز به کاهش صادرات نفت تشویق کند.

ایران چهارمین صادر کننده بزرگ نفت دنیاست و قسمت اعظم نفت کشورهای ایتالیا, فرانسه و ژاپن و کره شمالی را تولید می کند. تعدادی از دلالان بازار نفت در خصوص اظهارات ایران برای کاهش صادرات نفت گفتند که ایران از نفت خود به عنوان یک ابزار سیاسی برای تحت فشار قرار دادن غرب استفاده می کند. 

تحلیل گران می گویند ایران از ترس تیره شدن روابط با اروپا و بلوکه شدن دارائی خود توسط اروپا در حال خارج کردن سرمایه هایش از غرب است. از طرف دیگر برخی از کارشناسان معتقدند که ایران به خاطر ترس از دست رفتن اعتبارش در برخی از بانک ها و شرکت های نفتی بین المللی و به خطر افتادن روابط تجاری اش با سایر کشورها از سلاح نفت استفاده نخواهد کرد. 

رویترز نیز در گزارش خود به نقل از یکی از کارشناسان هسته ای غرب در خصوص تهدید ایران به کاهش صادرات نفت آورده است: قطع صادرات نفتی اگر چه جدی اما لاینحل هم نیست. جامعه جهانی می تواند میلیون ها بشکه نفت را جایگزین آن کند و هم چنین آمریکا بزرگترین مصرف کننده نفت دنیا, ممکن است هزینه این جایگزینی را با هدف خلع سلاح کردن ایران بپردازد.

 در عین حال جان مک کین سناتور جمهوری خواه آمریکا گفت: اگر قیمت نفت بالا برود, عواقب بدی به دنبال خواهد داشت و ما نیز متضرر می شویم. ویکتور شام تحلیلگر سنگاپوری بازار نفت در این خصوص گفت: احتکار نفت توسط دلالان در زمان قطع یا کاهش صادرات نفت ایران می تواند قیمت نفت را به طرز غیر قابل باوری افزایش دهد.


شنبه 1 بهمن 1384 ساعت 14:19


تهیه وَ تدوین
: عـبـــد عـا صـی




وقتی که آش شور می شود

 



وضعیتی که به وجود آمده و آنچه در پس پرده می گذرد از مواردی است که باید عده ای در ارتباط با آن پاسخگو باشند. در این رابطه نماینده ارومیه در مجلس می گوید: اخیرا در سطح مدیریتی کشور کارهایی می شود که تهوع آور است و همه دنبال این هستند که سریعتر شکم هایشان را پر کنند و جامعه به حالت افسار گسیخته در آمده است.
عابد فتاحی، افزود: متاسفانه جامعه ایران به جامعه ای شعارزده تبدیل شده و باید این شعارها را کمرنگ کرد.
وی افزود: در حقیقت رواج این شعارهای غلط و بی اساس نتیجه ای جز در هم کوبیدن جامعه ندارد. فتاحی گفت: چرا باید در جامعه ما خانواده ها با نگرانی فرزندانشان را به مدارس بفرستند؟ چرا باید در جامعه ما شمار معتادان از افغانستان به عنوان منبع تولید مواد مخدر بالاتر باشد و دلال بازی به عنوان یک شغل پر زرق و برق طبقه متوسط جامعه را ببلعد؟ تمامی این مشکلات ناشی از شعار زدگی جامعه به جای عمل گرایی است.
وی ادامه داد: مشاهده می شود که همواره به عناوین مختلف نظیر هفته کشاورزی، هفته دولت، هفته دانش آموز، هفته زن، هفته مرد، و . . . با انواع پرده و پارچه نویسی در خیابان ها هزینه های سنگینی را هدر می دهند.
فتاحی اضافه کرد: این در حالی است که اگر همین سرمایه ها صرف مردم فقیر شود، هیچ جوانی بدون شغل و هیچ خانواده ای بدون مسکن نخواهد بود.
وی افزود: متاسفانه تمام در و دیوارهای مملکت ما پارچه نویسی است، در حالی که هیچ کجای دنیا چنین مساله ای مشاهده نمی شود و تبلیغ مسائلی شود که اصلا نسبت به آنها اعتقادی در جامعه وجود ندارد.
وی اضافه کرد: همه مردم می دانند که این شعارها برای آنها نان و آب نمی شود و برای مردم شغل و آینده و آبرو نمی شود.
فتاحی با انتقاد از اینکه در کشور ما زندگی به جنگ بقا تبدیل شده است، گفت: مگر ایران نسبت به دنیا چه کم دارد که به لحاظ شخصیتی باید اینقدر افول کند.


جمعه 30 دی 1384 ساعت 19:57

 
تهیه وَ تدوین
: عـبـــد عـا صـی




خاطره ای خواندنی از خاوری!

خاطره ای خواندنی از خاوری!

در سفری به تهران رفتاری از او سر زد که تا همین اواخر در ذهن من نقش بسته بود و به همین خاطر بود وقتی که شنیدم ویلای چند میلیارد تومانی در کانادا دارد و در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی مشارکت داشته است، تا مدتها باورم نمی‌شد!

یکی از دوستان محمود رضا خاوری در خاطره ای جالب از دقت نظر وی نسبت به استعمال اموال بیت‌المال را روایت کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی اعتدال(www.etedaal.ir)، وی که نخواست نامش فاش شود، گفت: زمانی که خاوری هنوز در استان لرستان بود و به تهران منتقل نشده بود، در سفری به تهران رفتاری از او سر زد که تا همین اواخر در ذهن من نقش بسته بود.

زمانی که یکی از همراهان خواست تا برای خریدن چای و نوشیدن آن توقف کنیم، راننده وی گفت آقای خاوری همچون همیشه با هزینه شخصی خودش چایی تهیه کرده  و افزود ایشان آنقدر ملاحظه می کند که هیچوقت با خودکار بیت‌المال برای کار شخصی خود حتی یک شماره تلفن را هم یادداشت نمی‌کند!

بعدا که تحقیق کردم متوجه شدم وی واقعا همین گونه است و محال بود که از وسایلی اداری برای مصارف شخصی بهره برداری کند و همکاران وی در لرستان بارها شاهد این دقت نظر مدیرعامل سابق بانک ملی بوده‌اند!

به همین خاطر بود وقتی که شنیدم این آقا ویلای چند میلیارد تومانی در کانادا دارد و در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی مشارکت داشته است، تا مدتها باورم نمی‌شد!

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


نکند زیمباوه خاورمیانه شویم!

    نظر



از خواب اصحاب کهف تا احساس پدربزرگی زود رس
قیمت ها هم لحظه ای بالا می رفت به طوری که می گویند اگر کسی به رستوران می رفت و عذایی سفارش می داد ، امکان داشت قیمت غذا در فاصله سفارش تا سرو در میز ، تغییر کند!

عصرایران ؛ جعفر محمدی

1 - اصحاب کهف 309 سال در خواب بودند و هنگامی که بیدار شدند و یکی از آنها به شهر رفت تا طعامی تهیه کند ، تفاوت سکه رایج و قیمت ها او را شگفت زده کرد و بدین سان مردم شهر از وجودشان آگاه شدند و الباقی ماجرا که خود بهتر می دانید.

2 - تا همین چند وقت پیش ، یکی از جالب ترین بخش های سخنان پدران و پدربزرگ های ما این بود:‌شما آن موقع نبودید؛گوشت کیلویی فلان قدر بود و با 10 تومان می شد چه ها خرید... و از این دست سخنان که برای ما رنگ و بوی افسانه داشت!

حالا حکایت خودمان شده است ؛  قیمت ها با چنان سرعتی بالا می روند که هر بار به خرید می رویم ، با چنان تفاوتی روبرو می شویم که گویا از خواب اصحاب کهف برخاسته ایم و سه قرنی در خواب بوده ایم!

احساس پدر پزرگی زودرس هم بهمان دست می دهد. اگر پدربزرگ ها می گفتند شما نبودید و یادتان نمی آید 60 سال پیش قیمت ها اِل بود و بِل ؛ ما می توانیم بگوییم : شما بودید و یادتان می آید که پارسال همین موقع قیمت ها چقدر پایین تر بود... اصلاً پارسال چرا ، همین هفته پیش و همین دو روز قبل!

مثلاً همین سکه و ارز را نگاه کنید: امسال بعد از تعطیلات عید ، 14 فروردین را در حالی آغاز کردیم که قیمت هر قطعه سکه بهار آزادی طرح جدید در بازار آزاد 393 هزار تومان بود و هر دلار 1112 تومان. اما الان چقدر است؟
از 14 فروردین بگذریم ؛ شما یادتان نمی آید(!)‌ همین دو سه روز پیش سکه حول و حوش 680 هزار تومان بود ولی الان رسیده به مرز 800 هزار تومان و دلار هم از 1680 شده تقریباً 1800 تومان.
احتمالاً چنین جهشی در آن 309 سال اصحاب کهف هم وجود نداشته است!



اوج کاهش پول ملی در زیمباوه: 100 میلیارد دلار زیمباوه مقابل سه تخم مرغ

البته تنها سکه و ارز این گونه نیستند و از نان و شیر و گوشت و روغن گرفته تا اجاره بهای مسکن و قیمت خانه و شهریه مدرسه و قبض های آب و برق و گاز و ... همه و همه مدام قیمت های جدیدی را بر مردم تحمیل می کنند بی آن که کسی به خواب اصحاب کهف رفته باشد!

زیمباوه ، کشوری در جنوب آفریقاست. رشد تورم در این کشور تا همین چند وقت پیش به حدی سرسام آور بود که دولت این کشور اسکناس های تریلیون دلاری زیمباوه چاپ کرده بود. قیمت ها هم لحظه ای بالا می رفت به طوری که می گویند اگر کسی به رستوران می رفت و عذایی سفارش می داد ، امکان داشت قیمت غذا در فاصله سفارش تا سرو در میز ، تغییر کند!

دولت زیمباوه به دلیل تورم بسیار بالا، طی دو سال (1386 تا 1388)، 22 صفر را از واحد پول خود حذف کرد.  بالاترین اسکناس زیمباوه که قبل از این در گردش بود اسکناس 10 تریلیون دلاری زیمباوه بود که با آن حتی نمی‌شد یک قرص نان خرید.

در عوض کشورهای زیادی وجود دارند که در 20 - 10 سال اخیر تورم شان تنها 2 درصد بالا رفته است که از آن جمله می توان به برخی ممالک حوزه اسکاندیناوی اشاره کرد که برغم این تورم 2 درصدی حقوق کارمندان و کارگرانشان 15 درصد بالا رفته است.

راه دور نرویم ؛ همین ترکیه که بیخ گوش خودمان است در دهه 90 میلادی تورم 80 - 70 درصدی را تجربه می کرد اما در 14 آبان همین امسال جام جم - رسانه صدا و سیمای خودمان - تیتر زد که تورم ترکیه افزایش یافت و به 3/3 درصد رسید!

حالا ما با این سرعت به کدامین سو می رویم؟‌ ... نکند زیمباوه خاورمیانه شویم.

تورم در زمیباوه




 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی





قانونگزاری که محتاج تأیید \رئیس-مجریه \ باشد، استقلالی هم دارد؟!

    نظر

 

 قانونگزاری که محتاج تأیید

 "رئیس-مجریه " باشد، استقلالی هم دارد؟!

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید


ثروتی:
رئیس دولت بودجه را که دیر تحویل می دهد، صد تا کاری غیر قانونی دیگر هم انجام می دهد. اینها به دلیل این است که مجلس او را پای کار نمی کشاند. تا الان احمدی نژاد را احضار نکرده ایم که حساب پس دهد. نتیجه هم این بود که بگوید : "مجلس در راس امور نیست".
  مشکل از همان جا آغاز شد که لاریجانی در دفاع از وزیر دولت سخن گفت، آنها گمان کردند که دیگر مجلس نمی تواند از حق قانونی خود برا نظارت بر عملکرد دولت استفاده کند.
  مجلس به راحتی می تواد دولت را پای کار بکشاند اما تاکید بر انسجام ملی باعث شده که مجلس کوتاه بیاید.
   ثروتی در این خصوص به ذکر روایتی پرداخت و گفت: "دو زن بر سر یک پسر بچه دعوی داشتند و هر یک ادعا می‏کرد که پسر بچّه از آن اوست. حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام فرمودند: حال که هردو ادّعا دارید و شاهد و بیّنه می‏آورید و حاضر نیستید دست از دعوا بر دارید، من این کودک را با شمشیر دو نصف کرده، بین شما تقسیم می‏کنم. آن زن که مادر واقعی بود فوراً گفت: یا علی من از حقّ خود گذشتم کودک سالم باشد، گرچه در دست دیگران قرار بگیرد. امام علی‏ (ع) خطاب به آن زن فرمود: کودک را بردار و برو که مادر واقعی آن تو می‏باشی. ، زیرا اگر فرزند آن زن بود، دلش می‏سوخت و حاضر نمی‏شد تا به بچّه صدمه-‏ای وارد شود.
"امروز مجلس هم مانند آن روز است. نمی خواهیم به نظام آسیبی وارد شود، حاضریم از حق خودمان بگذریم و در این راه به طرف مقابل هم توجهی نمی کنیم."(((!!!؟؟؟_ع.ع )))
  رهبری فرموده اند که اختلافات قوا باید در جلسه سه قوا حل و فصل شود. اما گویی در آن جلسات هم مشکلی حل نمی شود وگرنه دلیل ندارد که رئیس جمهور خلاف قانون عمل کند.

  باید جلسه ای غیر علنی با حضور احمدی نژاد تشکیل و با ایشان با صراحت صحبت کنیم.
رئیس جمهور "منیت" بسیار دارد، نمونه آن در همان 11 روز خانه نشینی هم کاملا مشخص بود. می گویند اگر من نماینده ها را تایید نکنم رای نمی آورند. اما ما که مانند کردار ایشان عمل نمی کنیم. نمی خواهیم وارد چالش شویم برای همین هم یکی به دو نمی کنیم ...

 

در این بازار مکاران،

 مَروُ هر سو چو بیکاران ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   دکتر علی مطهری درباره سوءتفاهمات اخیر پیرامون انتشار مقاله‌ای از سردار حسین علایی در روزنامه اطلاعات با اشاره به سوابق سردار علایی و همچنین لزوم ایجاد فضا برای گفت‌وگو تاکید کرد.
به گزارش تابناک، متن کامل این مطلب به شرح زیر است:
«حسین علایی»، جزو اولین نامهایی بود که پس از ورود من به دانشکده فنی دانشگاه تبریز در سال 1355 با آن آشنا شدم. مانند من در رشته مهندسی مکانیک تحصیل می‌کرد اما دو سال بالاتر از من بود. از همان ابتدا دیانت و اراده قوی و صلابت و خوش فکری را در او احساس می‌کردم. دانشجویان مسلمان انقلابی دانشکده به دو گروه تقسیم می‌شدند، گروه طرفدار مجاهدین خلق و برخی روشنفکران مسلمان و گروه طرفدار روحانیت که به «شیخ ها» مشهور بودند و حسین علایی در گروه دوم بود.
در آن زمان تشخیص انحراف گروه‌هایی مانند مجاهدین خلق و جنبش مسلمانان مبارز برای دانشجویان و تشخیص حقانیت استاد مطهری کار آسانی نبود و تنها دانشجویانی که از نظر فکری عمیق بودند و عقلشان بر احساساتشان غلبه داشت دارای این ویژگی بودند و حسین علایی، یکی از آنها و شاید شاخص ترین آنها بود. در جریان تظاهرات و شورش دانشجویان دانشگاه تبریز به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای یزد در 18 اردیبهشت 1357 که منجر به شهادت سه تن از دانشجویان شد، حسین علایی نقش اساسی داشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وی در پست‌های سیاسی و نظامی که بر عهده داشته، به گواهی دوستان و همرزمانش بسیار خوش درخشیده است و در این خصوص، رشته سخن را باید به دست آنها داد.
حال، سردار حسین علایی به مناسبت قیام 19 دی 1356 مردم قم که خودش در متن آن قیام بوده مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات نوشته است که ممکن است از آن اینطور برداشت شده باشد که برخورد ما با معترضان انتخابات سال 88 اشکالاتی داشته و به طور کلی باید مخالفان و معترضان یک نظام حکومتی را به رسمیت شناخت و در درجه اول برخورد اقناعی با آنها داشت.
این مقاله باعث شد که او متهم به همراهی با فتنه گران و ضدیت با ولایت فقیه و بی بصیرتی و پیاده شدن از قطار انقلاب شود و حتی عده ای گرد خانه او جمع شوند و شعارهایی علیه وی بر روی در و دیوار خانه اش بنویسند و اشیایی را نیز به داخل خانه اش پرتاب نمایند و مشکلاتی برای اهل بیت او ایجاد کنند؛ رفتاری که قبلا نیز با برخی شخصیتهای دیگر کشور حتی مراجع تقلید توسط این تیپ افراد ـ که حفظ انقلاب و نظام اسلامی را در این نوع کارهای غیر اخلاقی و غیر شرعی می‌بینند و از طرف مراجع قانونی مسئول نیز هیچ گاه مورد سئوال و مجازات قرار نمی‌گیرند ـ انجام شده است.
حال این پرسش مطرح می‌شود که قطع نظر از درستی یا نادرستی مطالب آقای علایی در آن مقاله، آیا در کشور ما اگر کسی مثلا معتقد باشد که مدیریت بحران سال 88 و نوع برخورد با معترضان، کارآمد و مناسب نبوده است، حق دارد اظهار نظر کند؟ یا چون نظام ما پسوند «اسلامی» دارد، همه کارهایی که در آن انجام می‌شود درست بوده و خواهد بود و در نتیجه هیچ گاه اصلاح امور صورت نمی‌گیرد و اساسا اصلاح امور درباره این نظام معنی ندارد؟
اگر پاسخ مثبت است، یعنی هر شهروندی حق دارد چنین اظهارنظری بکند، پس این اعتراض‌ها و آتش گرفتن‌ها برای چیست؟ فرضا بی بی سی فارسی و صدای آمریکا خوشحال شده اند، در مقابل اثر اصلاحی این اظهار نظر که انحرافی را از نظام جمهوری اسلامی دفع می‌کند و باعث دوام آن می‌شود، به حساب نمی‌آید.
و اگر پاسخ منفی است و کسی حق چنین اظهارنظری را ندارد، پس تکلیف آزادی بیان چه می‌شود؟ به علاوه تکلیف اظهار نظر رهبر گرانقدر انقلاب در انتقاد از نوع برخورد با معترضان در کوی دانشگاه و بازداشتگاه کهریزک چه می‌شود؟
بهتر است دوستان معترض به آقای علایی ـ که در حسن نیت و علاقه آنها به انقلاب اسلامی تردیدی نیست ـ عمیق‌تر بیندیشند و تعصب منفی را که موجب کوردلی است از خود بزدایند و بدانند که راه حفظ نظام جمهوری اسلامی احترام به آزادی تفکر و بیان است.
در نامه اعتراضی که توسط دوازده تن از فرماندهان محترم سپاه خطاب به سردار علایی نوشته شده، نوع برخورد امام خمینی (ره) با منافقین و جبهه ملی که امام (ره) اجازه تجمع به آنها نمی‌داد، دلیل بر صحت نحوه برخورد با معترضان انتخابات گذشته دانسته شده است، در حالی که اولا امام (ره) زمانی به منافقین اجازه تجمع نمی‌دادند که آنها اعلام قیام مسلحانه کرده بودند، والا قبل از آن مسعود رجوی در دانشگاه تهران برای آنها سخنرانی می‌کرد و روزنامه «مجاهد» نیز با آزادی کامل در سطح شهرها توزیع می‌شد و ثانیا به جبهه ملی از آن جهت اجازه تجمع داده نشد که آنها به دلیل مخالفت با لایحه قصاص، از نظر فقهی محکوم به ارتداد بودند.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


نظامی که با خون آبیاری شده ، با نقد وُ سخن مخالف ما، سقوط نمیکن

    نظر

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   در روزهای اخیر ، دو اتفاق در عرصه "ابراز عقیده" در کشور رخ داده است که اتفاقاً در هر دو مورد ، گویندگان ، افرادی از درون نظام و معتقد به مبانی آن با کارنامه ای روشن بوده اند. اولی یادداشت سردار حسین علایی، از فرماندهان نامدار دوران دفاع مقدس در روزنامه اطلاعات بود و دومی اظهارات دکتر عماد افروغ ، نماینده اصولگرای مجلس هفتم، در برنامه زنده تلویزیونی "پارک ملت"‌.
   این که محتوای کلام هر کدام از آنها چه بوده است موضوع این نوشتار نیست
بلکه آنچه موجد نگرانی است ، نحوه برخوردها با این دو رویداد است.
   طبیعتاً در جامعه ای که مدام از آزادی بیان به عنوان یکی از ارزش های بنیادین انقلابش یاد می شود ، این انتظار وجود ندارد که هر گوینده و نویسنده به مجرد این که سخنی بر زبان و قلم براند با برخوردهای سلبی مواجه شود.
   اتفاقی که درباره یادداشت سردار علایی رخ داد، تکراری بود:‌ عده ای مقابل خانه او جمع شدند و علیه او شعار دادند و به در و دیوار خانه اش آسیب زدند.
   درباره سخنان افروغ هم علاوه بر آن که دولتی ها در رسانه های خود او را با انواع تهمت ها نواختند، برخی مجلسی ها نیز خواستار برخورد با موضوع از طریق شورای نظارت بر صدا و سیما شدند!
   این اتفاقات نشانه های دیگری هستند مبنی بر این که ظرفیت شنیدن صداهای مختلف در جامعه ما به شدت پایین آمده است. اگر شرایط مطلوب برای گفتن و شنیدن در جامعه ما حاکم بود ، به جای تهدید و تخریب، سخن را با سخن و قلم را با قلم پاسخ می دادند.
   کسانی که با روش های سلبی به استقبال سخنان منتقدان می روند ، در واقع بزرگ ترین خدمت را به گسترش تفکرات همان منتقدان و اثبات حقانیت آنان می کنند، زیرا اولاً با این هجمه ها ، افرادی که اساساً در جریان نبودند وارد ماجرا می شوند و ثانیاً وقتی می بینند یک موج تخریبی قدرت محورانه علیه آنها به راه افتاده ، به طور روانی از در همنوایی با مظلوم ، با آنان همراهی و همدلی می کنند.
   در واقع ، کسانی که فکر می کنند با متورم کردن رگ گردن و برخوردهای سلبی ، می توانند منتقدان را منکوب کنند ، نهایتاً نقض غرض می نمایند و به جای ریختن آب بر آتش منتقدان با اقدامات ناشیانه و بدوی خود ، بر آن بنزین می پاشند!
   نکته این که برخوردهای سلبی اخیر ، نه در برابر دگر اندیشان ، که در مقابل دو تن از نیروهای دورن نظام و "خودی"‌ انجام شده است
و الا اگر همین مطالب توسط افرادی دیگر و در رسانه هایی غیر از روزنامه اطلاعات و صدا و سیما - که هر دو متعلق به نظام هستند - منتشر می شد ، مشخص نیست چه بلایی بر سر نویسندگان و گویندگان و رسانه های نشر دهنده می آمد!
   صدا و سیمای جمهوری اسلامی ، زمانی به حدی آزاد منشانه رفتار می کرد که افرادی مانند نورالدین کیانوری و فرخ نگهدار و احسان طبری این امکان را داشتند که در رسانه ملی حاضر شوند و با افرادی مانند آیت الله بهشتی و آیت الله مصباح یزدی مناظره کنند ؛
ولی اکنون جای تأسف است که فردی مانند عماد افروغ هم تحمل نمی شود و احتمالاً از این پس ، نام او نیز در فهرست سیاه نانوشته افرادی باشد که تهیه کنندگان سیما جرأت دعوتشان را به برنامه هایشان ندارند.
   اگر اوایل انقلاب ، به جای دادن تریبون و آنتن به افرادی مانند کیانوری ، از همان ابتدا آنها را سانسور می کردند ، عده بسیاری از مردم با این گمان که کیانوری و همفکرانش به دلیل داشتن منطق قوی ، از دسترس دور می شوند ، بدان ها می گرویدند و هم اکنون نیز بر همان خط بودند ولی وقتی رسانه ملی با آزاد اندیشی ، افکار مختلف را در معرض قضاوت عموم گذاشت ، مردم سره را از ناسره تشخیص دادند.
   این ، برای نظام جمهوری اسلامی زشت و ناپسند است که هر کس سخنی فراتر از کلیشه زد ، فوراً موجی از تخریب و تهدید علیه او آغاز شود؛
شأن نظامی که شعار انقلاب آن "‌استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی"‌ بوده ، این است که افراد در اظهار نظرات خود کاملاً آزاد باشند و متقابلاً افکار عرضه شده نیز بی هیچ تعارفی نقد شوند.
   این همان روش و منش امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که نه تنها به منتقدان همسو با خود که حتی به دشمنانش به حدی از آزادی بیان داده بود که بتوانند در معابر و مساجد و حتی میان خطبه های ایشان ، سخن بگویند و صرفاً سخن بشنوند.
   حتی زمانی که یکی از خوارج در میان منبر امام از جای برخاست و به ایشان اهانت کرد و اصحاب خواستند او را تأدیب کنند ، حضرت آنان را از هر گونه برخوردی برحذر داشت و او را در پناه خود توصیف کرد.
   امام علی (ع)‌تنها زمانی با مخالفان برخورد کرد که آنان دست به شمشیر بردند و خوارج در اولین اقدامشان شکم زن حامله ای را دریدند.
   کسانی که دوستدار نظام و حامی دوام و قوام روزافزون آن هستند بدانند که استحکام جمهوری اسلامی در رهگذر برون ریزی افکار متراکم در اذهان و نقد و بررسی آنها حاصل می شود نه در تبدیل نقدها به عقده ها و کینه ها.
   کسانی که با شنیدن هر سخن مخالفی تمام هم و غمشان این می شود که به هر طریق ممکن اولاً گوینده را مجازات کنند و ثانیاً از او درس عبرتی برای دیگران بسازند ، متوجه نیستند که با این کارها بزرگ ترین تبلیغ را علیه نظام می کنند و این باور را به جامعه و جهان القا می نمایند که نظام آنقدر ضعیف است که ممکن است با چند نقد کلامی و نوشتاری آسیب ببیند و حال آن که واقعیت چیز دیگری است و نظامی که جنگ ها و تحریم ها و تهاجم ها آن را از پای درنیاورده ، قطعاً نقدها هم - حتی اگر غیر مسوولانه هم باشند - نمی توانند آسیبی بدان وارد کنند و برعکس مقوم آن نیز هستند.
   منکوب گران نقد ، بدانند که قطعاً و حتماً و صد در صد در مسیر تضعیف نظام قدم برمی دارند و مصداق بارز دوستی خاله خرسه اند.

منبع: عصر ایران
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


خادمی که برای خدا وام میگرفت ...

نوشته شده در تاریخ سه شنبه 27 دی 1390 توسط عـبــد عـا صـی

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   یک تعبیر و برداشت از این جمله آن است که برای اینکه دچار خجالت نشوند، از اظهار اینکه در فلان جا یا در کل کشور بیکار داریم، اجتناب می?کنند.
ولی یک تعبیر خوشبینانه?تر هم این است که مسئولان دولتی فارغ از اینکه درباره بیکاری چیزی بگویند یا نگویند، از وجود بیکاری در کشور ناراحت و خجالت زده هستند.
   اگر بیکاری به صفر برسد، دستمزدها به بی?نهایت خواهد رسید و چنین چیزی برای اقتصاد سم مهلک است. به همین دلیل بیکاری صفر درصدی در اقتصاد بازار وجود ندارد. از این رو وجود حدی از بیکاری نه تنها ناپسند نیست که خجالت آور هم نیست و ضروری به نظر می رسد. ولی این بدان معنی نیست که در زمینه بیکاری هیچ چیز خجالت آوری وجود ندارد.
   آنچه خجالت آور است اینکه نرخ بیکاری جوانان شهری کشور بیش از 30 درصد است و اگر اشتغال ناقص را هم تا حدی بیکاری فرض کنیم، این رقم خیلی بیشتر خواهد بود. نرخ بیکاری زنان جوان شهری هم سرسام آور است، تا جایی که در کرمانشاه به 93 درصد می?رسد.
   اگر از این آمار شرمنده شویم معلوم نیست که آیا باز هم می?توانیم سخنرانی کنیم؟  چه رسد به اینکه باز هم به سیاق سابق، وعده?های گوناگون در محو بیکاری و زیر و زبر کردن جهان و ارائه الگوی اقتصادی به عالم دهیم.

 

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   به گزارش جهان یک منبع آگاه در سازمان تأمین اجتماعی در گفت‌وگو با فارس درباره تخلفات یکی از نمایندگان مجلس اظهار داشت: تخلفات این نماینده گسترده است.
   این مقام مسئول گفت:‌ در این دوره اقداماتی که از سوی این نماینده مجلس صورت گرفته موجب شد پرونده وی سنگین‌تر شود.
   وی یادآور شد: این نماینده برای دو شرکت 100 میلیارد تومان وام دریافت کرده بود که 1.5 میلیارد تومان برای این شرکت‌ها مصرف شده و مابقی پول مشخص نشده کجا رفته است.
   وی افزود: چندین پرونده برای این نماینده مجلس تشکیل شده که به مراجع قضائی و مجلس ارسال شده است. 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی