سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

به سُفره مَردم رحم نمیکنید؛ به اخلاق عمومی رحم کنید! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


    اعتدال : نگاهی به فعل وانفعالات حاکم بر بازار، به‌خصوص مطالعه رفتار فعالان اقتصادی حوزه ارز و طلا، نشانگر رفتارهای چریکی و پارتیزانی است؛ گویی که عرصه اقتصاد به صحنه تک و پاتک تبدیل شده‌است. دولت برای مهار قیمت ارز، خرید و فروش آن را ممنوع اعلام کرده و برای این منظور دست به دامن نیروهای انتظامی شده‌است. ابراهیم درویش، معاون نظارتی بانک مرکزی، روز چهارشنبه اعلام داشت، دارندگان دلارهای بی‌فاکتور تا 15 بهمن فرصت دارند تا دلارهای خود را تحویل بانک‌ها دهند! در طول سه‌ماه گذشته، بارها شاهد این نوع تهدید و دستور بوده‌ایم؛ اما هربار نتایجی معکوس به‌بار آورده‌است؛ دلالان نیز متناسب با این واکنش‌ها، به‌شیوه چریکی تغییر موقعیت داده و از حضور و پرسه در پاساژهای خیابان فردوسی، به روش شبکه‌ای و تبلیغات هرمی روی‌آورده‌ و به دلالان موتوری و تلفنی تبدیل شده‌اند؛ حال‌که خیابان فردوسی، حالت انتظامی پیدا کرده‌است، هم دلال‌ها و هم خریداران و فروشندگان، به دنبال راه‌های جایگزین و دور از چشم نیروهای انتظامی هستند.

   از طرف دیگر،
هم‌زمان که بانک مرکزی تمرکز فشار را بر بازار ارز گذاشته‌است و به شیوه‌های خود تلاش می‌کند، شاید شتاب قیمت‌ها را کمی کند نماید، ناگهان هجوم نقدینگی به طرف بازار سکه، این‌بار حباب بی‌سابقه‌ای را در این بخش به‌وجود آورده‌است. این نوع فعل و انفعال چریکی، منحصر به رفتار بانک مرکزی و دلال‌های بازار سکه و طلا نیست؛ بلکه رصد سایر حوزه‌های اقتصاد، چنین نمایه‌ای را نشان می‌دهد.

   درحالی‌که این مقاله به نگارش درمی‌آید،
قیمت کاغذ تحریر (که تا همین چندماه پیش در سقف کیلویی نهصد تومان خرید و فروش می‌شد)، اکنون برغم قیمت یکهزاروپانصد تومان، نایاب شده‌است؛ خبرها حاکی از آن است، باوجود این‌که واردکنندگان خودروهای خارجی از ارز با قیمت وارداتی استفاده کرده‌اند، اما اکنون خودروی وارداتی را به قیمت ارز آزاد عرضه می‌کنند؛ همین چند روز گذشته بود که از طریق همین جریده، به اطلاع رساندیم که بازار عمده فروش ارزاق عمومی، ریال را از معاملات خود حذف کرده‌اند و تنها با دلار خرید و فروش می‌کنند.

   تب چریکی و تک و پاتک‌های نامتقارن، در حال سایه افکندن بر روی رفتار عمومی توده مردم است؛ مغازه‌دار، تولیدگر، ارایه‌دهنده خدمات، نظیر پزشکان، نانوایان، تاکسی‌داران و...، همه و همه وارد ماراتن سودجویی از فرصت‌های در‌اختیار هستند. از همان ابتدا که بازار ارز و سکه متلاطم گردید و بانک مرکزی، به توزیع محدود سکه روی‌آورد، هشدار لازم داده‌شد و در آن زمان، از طریق این قلم یادآوری گردید که این شیوه‌ها، تبعات اجتماعی و اخلاقی خطرناکی به‌دنبال خواهدداشت.

   مسابقه حرص، ولع و طمع در زیر پوست اقتصاد کنونی، نظام اخلاقی مردم را به خطر انداخته‌است؛ اقتصاد حرص‌آور و ولع‌ساز، اقتصاد سالمی نیست و انتظار تورم افسارگسیخته، رفتار مردم را به قحطی‌زدگان شبیه کرده‌است؛ رحم و مروت از رفتار اقتصادی مردم، رخت بربسته و حرص و آز، به شاخص اصلی فرهنگ عمومی بدل شده‌است. در این ماراتن کسی به فکر نفع جامعه و خیر عمومی نیست؛ بلکه هرکس تلاش می‌کند، گلیم خود را بیرون‌کشد و ماهی خود را از این آب گل‌آلود بگیرد.

   همواره گفته‌شده‌است که اگر اقتصاد، تحت نظام برنامه‌ریزی‌شده‌ نباشد و تابع رفتارهای فله‌ای اداره شود، روزی گرفتار هرج و مرج خواهدشد و تلاش‌ها برای بهبود گوشه‌ای از آن نیز، نتیجه‌بخش نخواهدبود؛ امراض اقتصادی نباید حالت سرطانی پیدا کند که اگر چنین شد، هرروز بخشی از اندام را متاثر خواهدکرد؛ اقتصاد یک نظام منسجم و حلقه‌های آن متصل به‌هم است؛ نمی‌شود یک حلقه را بدون منطق اقتصادی و با تکیه بر دستورات مستثنی کرد.

   به‌هرروی اقتصاد پارتیزانی و چریکی، ضمن این‌که بنیان‌های ثابت جامعه را تخریب می‌کند، اخلاق عمومی را هم منهدم خواهدکرد.

   آنچه فلسفه‌ مادی در غرب، طی قرن‌ها به‌ارث گذاشته‌اند، همین بی‌رحمی، سوداگرایی و سودگرایی فردی است. بحران بی‌معنایی در غرب، ناشی از اخلاق مادی‌گرایی بوده‌است؛
بحران کنونی اقتصاد غرب نیز، ناشی از حداکثری کردن سود فردی و بی‌توجهی به منافع عمومی است. بدیهی است اگر اخلاق عمومی جامعه تخریب و بی‌رحمی در مناسبات انسانی حاکم شود، منابع غنی اقتصادی هم جوابگوی حرص عمومی نخواهدبود و احساس بی‌عدالتی، پایه نارضایتی فراگیر خواهدشد.

   شیوه جدیدی که بر اقتصاد کشور حاکم شده، فرهنگ عمومی جامعه را به همان پرتگاهی می‌برد که بنیان‌های مادی غرب برده‌است. با راهکارهای انتظامی نمی‌توان رفتار مردم را اصلاح کرد و اقتصاد را به‌پیش‌برد؛ بلکه اقتصاد را باید با راهکارهای اقتصادی، مدیریت کرد و اخلاق عمومی را با جهت‌گیری و سیاست‌های منطقی حراست نمود.

   با این اقتصاد چیزی به سفره مردم افزوده نخواهدشد، دست کم به اخلاق مردم رحم‌کنید!

منبع: ابتکار 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی