صد رحمت به شرم وُ حیای گربه ...
صد رحمت به شرم وُ حیای گربه ...
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود / هر نکته که گفتند غلط بود و ر?ا بود
چوپان? ا?ن گله به گرگان بسپردند / ا?ن ش?وه و ا?ن قاعده ها رسم کجا بود؟
رندان به چپاول سر ا?ن سفره نشستند / ا?نها همه از غفلت و ب?حال? ما بود
خوردند و شکستند و در?دند و تکاندند / هر چ?ز در ا?ن خانه ب? برگ و نوا بود
گفتند چن?ن?م و چنان?م در?غا ... / ا?نها همه ???? خواباندن ما بود
ا?کاش در د?ز? ما باز نم? ماند / ?ا کاش که در گربه کم? شرم و ح?ا بود!
«ایرج میرزا»
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی