تصویر سه خواهر خودفروش در عینک کارگزاران نظام!
تصویر سه خواهر خودفروش در عینک کارگزاران نظام!
برای خبرکامل روی عنوان کلیک کنید
این بار نیز یکی از هزاران لکه سیاهی که تصور آن برای آنانی که هر آنچه داشتند برای حاکمیت اسلام و فضائل اخلاقی فدا نموده اند، قابل قبول نیست، بیان می گردد تا شاید به ریشه های آن پرداخته و مورد اصلاح واقع گردد.
خانم آرایشگری در محل «خانی آباد نو» از رشد فساد اخلاقی در جامعه داد سخن داده و به عنوان نمونه مصداقی را مطرح نمود که: سه خواهرند بزرگترینشان حدود 20 سال و کوچکترین حدود 14 سال؛ هر روز با لباس های چسبان و زننده برای آرایش به من مراجعه می نمایند و در پاسخ به نهی و برحذر داشتنشان از این کار بیان داشته اند که چه کنیم پدرمان کارگری بیش نیست و اموراتمان نمی گذرد... کار نه قابل دفاع است و نه قابل تعمیم؛ ولیکن واقعیتی است غیر قابل انکار. همه ما و آنهایی که حضوری در جامعه دارند کمابیش با مواردی این چنینی در خیابان ها روبرو هستیم. حقیر با دیدنشان متاثر می شوم و گاه اشک در چشمانم حلقه می زند و به جای تنفر از آنها غمشان را بر دل گرفته و نثار نفرین بر مسببین می کنم.
در جامعه آگاه هیچ گاه فقر نمی تواند منجر به فحشا گردد. پایین بودن فرهنگ عمومی در جامعه که ما متولی آن هستیم در کنار فقر نتیجه ای این گونه دارد. مسئولان، برادران و خواهرانی که مورد خطاب «وقفواهم انهم مسئولون» هستید! به خود آیید که دیگر ضرورتی به تحقیق نیست.
اگر بخواهید کاری بکنید، تنها بولتن خبری معاونت اجتماعی نیروی انتظامی کافی است و مزید اطلاع، متوسط سن دختران و زنان خیابانی در تهران و شهرهای بزرگ به 20 و چند سال رسیده و هرگز در هیچ زمانی نه از نظر تعداد و نه از نظر سن اینگونه نبوده است. به خدا در هیچ زمانی این گونه زنان و دختران ایرانی بزم عیاشان عرب را گرم نکرده اند.
برای خبر کامل روی عنوان کلیک کنید
اوایل دهه 80، رحیممشایی به رادیو تهران آمد و بقایی را نیز با خود به این مجموعه آورد. این رفاقت با ریاست مشایی به رادیو پیام بازمیگردد که با رفتن مشایی به معاونت فرهنگی- هنری شهرداری تهران در زمان تصدی احمدینژاد بر شهرداری تهران و پس از آن در دولت نهم به دنبال ریاست مشایی بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بقایی همواره در کنار او بوده است. با پررنگ شدن سمتهای بقایی در نهاد ریاستجمهوری و پررنگ شدن حضور او در کنار مشایی، پروندهای برای حمید بقایی با رای دیوان عدالت اداری اعلام شد که به چهار سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.
از سوی دیگر نمایندگان مجلس نیز پرونده مشترکی علیه مشایی و بقایی در کمیسیون اصل 90 مجلس تشکیل دادند. در چنین شرایطی بقایی، محمود احمدینژاد را «کوروش زمان» لقب داد و گفت: «اگر به کارهایی که آقای احمدینژاد انجام داده دقت کنیم، میتوانیم بگوییم آقای احمدینژاد، کوروش زمانه است. آقای احمدینژاد با مواضعی که در مقابل آمریکا در سازمان ملل گرفته، به نوعی کوروش زمان است.» با این حال حساسیتها بر مشایی همواره بیشتر از بقایی بود. پس از حاشیهها و انتقادهای فراوانی که از سوی مسوولان و مقامات کشور و جبهه اصولگرایی به جریان انحرافی وارد شد و برخی از اعضای این جریان بازداشت شدند، حضور مشایی در کابینه و جلسات کمتر و کمرنگتر شد. خبرنگاران در جلسات هیات دولت و مراسمهای مختلف به دنبال مشایی میگشتند تا تصویری از او در دولت ثبت کنند؛ اما هرچه بیشتر تلاش میکردند کمتر موفق میشدند.
در همین رابطه، هفته گذشته روزنامه «جمهوری اسلامی» در خبری از حاشیه جلسه هیات دولت نوشت که اسفندیار رحیممشایی در این جلسه حضور داشته و وقتی دوربینهای خبرنگاران وارد جلسه شدند مشایی جلسه را ترک کرد. این روزها مشابه این خبرها و شایعهها در رسانهها فراوان مطرح میشود اما آنچه قابل مشاهده است حضور بقایی در جلسات دولت و همراهی با احمدینژاد در غیاب مشایی است؛ گرچه تحلیلگران معتقدند مشایی همچنان در پشت پرده برای کابینه دهم نقشآفرینی میکند و مشاورههای اصلی را به رییس دولت میدهد اما بقایی به عنوان نزدیکترین یار مشایی در کنار احمدینژاد حضوری فعال و پررنگتر دارد که جای خالی مشایی و صندلی او را در دولت پر کرده است.
چرخش افراد در جایگاههای مختلف در دولت و تغییر تاکتیکها و تکنیکها در به کارگیری چهرهها نشان میدهد گرچه احمدینژاد نیروهای خود را جا بهجا میکند و افراد در جایگاههای مختلف نقشآفرینی میکنند اما برخلاف همه فشارها و انتقادها به رییس دولت و تهدیدها به برخورد با جریان انحرافی او به حلقه اصلی یاران خود همچنان وفادار است و آنها را به خود نزدیک نگه میدارد.
تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی