هر که به فکر خویشه ، کچل به فکر گیسه! ...
هر که به فکر خویشه ، کچل به فکر گیسه! ...
_ دوورووغه! ، دوروغ! ... دوروغ سیزدهه به این میگن!
_ آخه بدبینی تا این اندازه؟! به این هم میشه شک کرد؟
_ چرا که نه؟! ... اصلش رو با دوروغ شروع کردن. چرا نیومدن از ما بگن ، مگه خون اونا از ما قزمرتره؟
_ چه میدونم! قرعه به اسم اینا افتاده ، اصلا هم دروغ به نظر نمیآد.
_ مگه من انقدر هالو بودم که عقلم-مو بدم دست تو! با همین حرفا خرم کردی! هی گفتم بابا ، اینا گروه خون-شون به ما نمی-خوره! از جنس ما نیستن ؛ سنگ از ما بهترون رو به سینه میزنن ... فلان وُ بَهمان ... اونوقتم بخاطر چار کلاس سواد بیشترت ، هزار جور انگ وُ برچسب به ما زدی.
مـتـن کامل : http://farsiblog.mihanblog.com/post/2184
عـبـــد عـا صـی