در نمازت گری? انگورها را بشنوی
در نمازت گری? انگورها را بشنوی
دور شو از خود که بانگ دورها را بشنوی
در نمازت گری? انگورها را بشنوی
تار شد شب های تنهاییت، چنگی زن به دل
تا صدای هق هق تنبورها را بشنوی
رکعتی از رنگ بیرون آی، ای همرنگ نور
نور شو، تا ربٌنای نورها را بشنوی
سعی کن آیینه را هر صبح، لب خوانی کنی
سعی کن با یک نظر، منظورها را بشنوی
پنبه را از گوش بیرون آر، ای حلاج وهم
تا اناالحق گفتن منصورها را بشنوی
بی که موسی باشی از طور تجلی بگذری
بی که اسرافیل باشی صورها را بشنوی
تو سلیمان می توانی شد، ولی با چند شرط
شرط اوّل آن که حرف مورها را بشنوی
شرط آخر آن که برگردی به ظهر کربلا
محو عاشورا شوی و شورها را بشنوی
اسفند ماه ????- دهلی نو
تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی