هزینه های میلیاردی تبلیغات انتخاباتی از کجا می آید؟
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
مدتهاست که پول و صرف هزینههای هنگفت برای تبلیغات انتخاباتی به یکی از عوامل موثر پیروزی در انتخابات در ایران تبدیل شده است. از انتخابات مجلس گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری و حتی انتخابات شوراها، کاندیداهایی که از وسع مالی بیشتر یا حامیان مالی قدرتمندتری برخوردارند از این شانس برخوردارند که خود را به منصبهای قدرت برسانند. این البته مختص به ایران نیست در اروپا و آمریکا هم تبلیغات نقش تعیین کننده ای در انتخابات ایفا میکند. با این تفاوت که در غرب سیستمهای نظارتی منابع مالی کاندیداها را به دقت رصد میکنند و اصولا اعلام منابع مالی یکی از الزاماتی است که فراروی کاندیداها قرار دارد. اما بهنظر میرسد در ایران چنین مکانیزمیدر قانون تعبیه نشده است. نه تنها قانون و مقررات متقاضیان کسب مناصب سیاسی را به اعلام منابع مالی هزینههای انتخاباتی محدود نکرده است بلکه بهنظر میرسد نخبگان سیاسی و حتی عموم مردم هم چنین اراده و درخواستی را بهطور جدی مطرح نمیکنند. این وضعیت البته مختص دوران بعد از انقلاب نیست. از حدود صد سال پیش که جامعه ایران بهسوی دموکراتیزه شدن گام برداشت کمترین توجه به منابع مالی کاندیداها و احزاب شده است. ایراد کار کجاست ؟ چرا ما ایرانیها در حساسیت ویژه ای برای مشخص شدن هزینههای تبلیغات انتخاباتی نداریم؟ چرا اراده سیاسی برای تصویب قوانین نظارتی کارآمد برای اعلام هزینهها در کارزارهای انتخاباتی شکل نگرفته است. «قانون» در میزگردی با حضور صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، علی اصغر شفیع خورشیدی استاد حقوق دانشگاه و سید مهدی صادق نماینده پیشین مجلس و رئیس ستاد انتخابات آبادگران این موضوع را مورد بررسی و واکاوی قرار داده است.
به اعتقاد صادق زیباکلام، هر چه از سال 58 به سالهای اخیر نزدیک تر شویم این هزینه کردن نقش مهمتری در انتخابات ایفا کرده است. وی گفت: این نقش در انتخابات مجلس پر رنگ تر از ریاست جمهوری است و به هر میزان که زمان میگذرد این نقش بیشتر میشود. زیباکلام گذری هم به اقدامات رئیس جمهور فعلی میزند و تاکید کرد: اینکه رئیس جمهور و دیگر افراد در سفرهای استانی پول بین مردم پخش میکنند اتفاق خوبی نیست. چرا که اینکار در روند انتخابات و آرای مردم تاثیر میگذارد. این چهره جنجالی رسانهها با کنایه ادامه داد: من میخواهم این سوال را مطرح کنم که چطور اگر فردی این عمل را انجام دهد مورد سرزنش قرار میگیرد اما در مورد رئیس جمهور این اتفاق نمیافتد. زیبا کلام البته تاکید کرد: اما آیا نفس این کار خوب است یا نه ؟ بنده معتقدم فاجعه است. زیرا هزینههای بیحساب و کتاب مانند موریانه دموکراسی را میخورد و مردمسالاری را نابود میکند.
البته من معقدم که اینطور نیست. چرا که در غرب هم دموکراسی وجود دارد و هم هزینههای انتخاباتی نقش تعیین کنندهای در انتخابات دارد. این پرسش را مطرح کردم و زیباکلام در پاسخ گفت: چرایی اینکه پول خرج کردن در جمهوری اسلامیاینقدر مهم شده به این دلیل است که ما در زمینه توسعه سیاسی کشوری عقب مانده هستیم. احزاب و تشکلهای نیرومند در جامعه ما وجود ندارند. بنابراین فرد باید برای خودش رای جمع کند در حالیکه در جوامع توسعه یافته حزب است که برای نامزد خود رأی جمع میکند و دیگر نیازی نیست که شخص کاندیدا بیاید از جیب خود هزینه کرده و روغن و پول و... بین مردم توزیع کند. بنابراین یکی از دلایلی که انتخابات در ایران آغشته و آلوده به پول است نبود احزاب است.
خب. جواب معلوم است که در غرب احزاب محور هستند ولی در ایران این حلقه واسط بین مردم و حاکمیت وجود ندارد. اما این دلیل نمیشود که نظارت نباشد. چراکه بهنظر میرسد باز هم میشود با تدابیری بر چگونگی هزینههای انتخاباتی نظارت کرد. بنابراین روی به شفیع خورشیدی درباره نظارت بر هزینههای انتخاباتی در قوانین ایران پرسیدم. وی گفت : یک فصل از قوانین انتخابات نحوه تبلیغات است. نصب پوستر و امثال آن پذیرفته شده و قانونی است. ولی اینکه ما بیاییم با پرداخت پول کسب امتیاز و رای کنیم با موازین اخلاق و اسلام در تعارض است. آن دسته از کسانی که هزینههای نامتعارف میکنند به دنبال خدمت نیستند. ضمن اینکه مردم روی این موارد حساسند و از منابع این هزینهها سوال میکنند. شورای محترم نگهبان هم با این موارد برخورد میکند. بارها صلاحیت افرادی را به همین دلایل رد کرده و یا صحت انتخابات برخی مناطق را مورد تایید قرار نداده است.
این پاسخ البته واکنش دکتر زیباکلام را در پی داشت. وی سریعا موضع گرفت و گفت: بنده از آقای خورشیدی سوال میکنم که در همین انتخابات مجلس نهم، با اینکه موارد بسیاری از هزینه کردنهای عجیب و قریب کاندیداها مشاهده شد اما با کدامیک برخورد قانونی انجام گرفت. اعتبار نامه کدام نماینده تایید نشد. آقای خورشیدی صرفا یکسری الفاظ زیبا به کار میبرد مانند اینکه مثلا بهار فصل زیبایی است...
قبل از اینکه آقای شفیع خورشیدی پاسخ دهد، سید مهدی صادق گفت : در انتخاباتهای اوایل انقلاب هزینهها بسیار کم بود، اما اکنون این هزینهها بسیار افزایش یافتهاست. الان هزینه کردها نامتعارف است. آنچه انتخابات را آلوده میکند این است که کاندیداها برای رای آوری رای میخرند و افرادی را اجیر میکنند تا با پول رایدهندگان را تطمیع کنند تا به آنها رأی دهند. این یکی از بزرگترین آسیبهای انتخابات در ایران است. وی در ادامه افزود: بحث آقای خورشیدی که میگویند شورای نگهبان برخورد میکند چندان درست نیست. بنابراین من هم مانند دکتر زیباکلام معتقدم مثلا در انتخابات مجلس نهم اصلا شورای نگهبان وارد نشد. بحث اصلی این است که برخی کاندیداها در پی خرید اعتقادات مردم هستند. خریدن شناسنامه یعنی خریدن هویت یک فرد. این اتفاق به دلیل فقدان تشکلهای اصولی در کشور ماست. فقدان احزاب و بهخصوص احزاب مردمیکه از دل جامعه بیرون بیاید یکی از بزرگترین چالشهای ما در نظام جمهوری اسلامی است.
نماینده پیشین مجلس ادامه داد: فرد نظرات خود را ارائه میدهد و اصلا مشخص نیست که بتواند وعدههای خود را در درون حاکمیت انجام دهد. در تمام دنیا احزاب قوی در مقابل هم قرار میگیرند و در قبال هزینه کردهای خود و وعدههایشان پاسخگو هستند. متاسفانه در کشور ما احزاب بعد از تشکیل دولتها شکل میگیرند مانند کارگزاران، مشارکت و آبادگران. ما زمانی میتوانیم این آسیبها را کاهش دهیم که احزاب واقعی شکل گیرد.
در پی هجمه این دو فرد به حقوقدان جمع، شفیع خورشیدی گفت : کاندیدایی در مجلس هشتم به من گفت شورای نگهبان من را تایید نکرده چون مسائل مالی در راستای تبلیغات انتخاباتی داشتم. پس این مصداق ورود شورای نگهبان است. بنده بر اساس موارد اینچنینی عرض کردم. شورای نگهبان بارها این کار را انجام داده است. این اساس اخلاقی و اسلامیجمهوری اسلامیاست.
وی ادامه داد: بنده در مجلس نهم هم شاهد این امر بودهام. ما باید راهکار ارائه دهیم تا انتخابات ریاست جمهوری ما هم نمونه باشد. ما باید پیشگیری کنیم که مثلا چطور کاندیدایی تا اکنون دست به این خیرات نمیزد اما درست در آستانه انتخابات برنج و مرغو... توزیع میکند. این با اصول اخلاق و نظام مقدس جمهوری اسلامیدر تعارض است. ما میگوییم درست است که بعضی نقاط مغفول مانده است اما قانونگذار و ناظر تمام تلاش خود را در این راستا انجام داده است. فقط ای کاش قانونی وجود داشت تا کاندیداها را ملزم به مشخص کردن منابع مالی خود میکرد. الان عامه مردم با این رفتار برخورد میکنند و به راحتی نمیپذیرند.
و صادق گفت : مواردی که آقای خورشیدی به عنوان مصداق اعلام کردند متعلق به قبل از انتخابات است. درصد رد صلاحیتها را مشاهده کنید. ما بحث اصلیمان بعد از انتخابات است. کاندیدایی صلاحیتاش تایید شده و وارد عرصه انتخابات میشود اما پس از آن و در زمان تبلیغات پول بهصورت غیر قانونی هزینه میکند اما کدام برخورد با او صورت میگیرد. ما حتی یک نمونه ندیدیم. این را بپذیریم که مشکل اینجاست. بنده هم مصداقهای فراوان دارم که هزینههای عجیبی کرده اند و برخوردی با آنان مشاهده نشده است. موارد متعددی وجود دارد. و من پرسیدم : جمع بندی من این است که اساسا مورد جدی وجود ندارد که با نوع هزینه کرد کاندیداها نظارت و برخورد قانونی صورت گرفته باشد؟
شفیع خورشیدی در پاسخ گفت : یک مقطع زمانی وجود دارد که ما از کاندیداهای احتمالی صحبت میکنیم. مقطع دوم بعد از تایید صلاحیت تا زمان انتخابات است و مورد سوم پس از پیروزی است. کسانی که پیروز شدند زیر ذره بین قرار میگیرند. درست است که قانونگذار شفاف مطرح نکرده است و کشف فساد مالی در تبلیغات بسیار دشوار است اما بررسی میشود که چطور بوده است. عمده انتقادات مطروحه به منابع مالی است که عدهای میگویند پول دارم و دلم میخواهم هزینه کنم. مشکل اینجاست. ما نمیتوانیم این را نفی کنیم. اما بررسی میکنیم. من معتقدم که قانونگذار باید این را شفاف کند.
در ادامه بحث از دکتر زیباکلام در مورد هزینههای انتخاباتی در غرب پرسیدم. وی گفت: من 15 سال در انگلستان زندگی کردم و همواره به مسائل سیاسی علاقه مند بودم و رابطه دوستانهای هم با گروههای چپ و اتحادیههای کارگری داشتم. تا آنجا که دیدم و اطلاع دارم در غرب نه در فرانسه و نه در آلمان و نه در هیچ کشور اروپایی دیگر هیچ وقت اشاره به این پدیدهای که ما الان در موردش بحث میکنیم نشده است.
وی اضافه کرد: در آمریکا مسئله به این صورت است که هم منابع را مشخص میکنند و هم نوع هزینه کردها را و از کاندیداها و احزاب سوال میکنند که منابع مالی خود را از کجا بهدست آورده اند. احزاب هم اطلاعات را در اختیار رسانهها قرار میدهند. بدین صورت در غرب این معضل و مشکل نیست. در جامعه ما این تبدیل به معضل شده است. بر فرض شورای نگهبان هم در موارد انگشت شمار قبل انتخابات با افرادی که چندان معروف هم نبوده اند برخورد کرده است اما آیا این مشکل را حل کرده و میکند؟