سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

هر بانوی تحصیلکردهای باید سرکار برود؟

    نظر

 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

 هر بانوی تحصیلکرده‌ای باید سرکار برود؟

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 

 

آیا هر بانوی تحصیلکرده‌ای باید سرکار برود؟

  ((( یادش بخیر ... پدر بزرگها وُ مادر بزرگهای ما، پدر مادرهای ما با وجود اینکه خیلی از تسهیلات زندگی امروزی را نداشتند، با آن زندگی سَر وُ ساده، چقدر دلخوشتر بودند وُ آرامش بیشتری داشتند ... همه اینها هم بخاطر این بود که قدر داشته-هایشان را میدانستند وَ قانع بودند ؛ این با بی-تفاوتی وَ تلاش نکردن برای رفاه بیشتر، خیلی تفاوت دارد. اصل مسأله این بود که اهل زیاده-طلبی وَ در واقع، اهل ناشُکری نبودند. مخارج زندگی بدوش مَردها بود وَ خانمهای خانه هم علاوه بر خانه-داری، اگر می-توانستند یا لازم بود که کمک-خرج زندگی باشند، در همان خانه دست بکار میشدند، از خیاطی وُ گلدوزی وُ قالیبافی گرفته تا پاکت-سازی که کمترین درآمد را داشت. مثلا، خانواده-ی پُرجمعیت وَ فقیری بود که در بهار وُ تابستان همگی دست بکار «بادبادکهای کاغدی» میشدند وَ در فصلهای دیگر به نوعی کمک-خرج خانواده بودند، مرد یا مردان خانه هم در بیرون بکاری مشغول بودند. جان کلام اینکه با کمترین اختلاف، چرخ زندگی را با همدلی میچرخاندند ... اگر پس-اندازی هم برای تفریح وُ سفر داشتند که نور ِ علآ نور بود وُ به تناسب وُسع-شان گاهگاهی به زیارتگاهای نزدیک وُ دور میرفتند. تفریحاتی مثل سینما وُ تئاتر، بیشتر بخاطر مسائل فرهنگی وَ اقتصادی، کمتر خواهان داشت. راستی داشت یادم میرفت، بعضیها به باغ ملی (همان پارک امروزی) هم سَری میزدند، البته اگر شرایط  این تفریح مُیَسًـر بود. مهمانی دادن شام یا ناهار برای خانواده-های فقیری که قوُت روزانه-شان هم نسیه یا «قسطی» بود، به ندرت پیش میآمد ؛ در خانواده-های متوسط هم سالی چند بار مهمانی دادن بیشتر اتفاق نمی-افتاد، آن هم با سادگی وَ به دور از تجملات؛ مثلا دَمپُختَک عدس-پلو یا پلو با قُرمه-سبزی وَ یک نوع میوه-ی آن فصل، چیزی مثل هنداوانه یا انار ... خرید گوشت یا مُرغ هم بآ آن درآمدهای پایین، در کمال قناعت مدیریت میشد. خرید جهیزیه-ی عروس هم از چند دست لحاف وُ تشک، تعدادی ظرف وُ ظروف اولیه، چراغ خوراکپزی ِ، وَ یک تخته قالی تشکیل میشد ... خانوادهای فقیر که توان خرید قالی را نداشتند ، بزحمت دو تخته گلیم ارزان-قیمت میخریدند. جشن عروسی هم که بعهده-ی داماد بود، عمدتاٌ در خانه-ی عروس یا همسایه وُ آشنا، با ساده-ترین وسایل پذیرایی که شامل شربت وُ شیرینی میشد برگزار میگردید. خانواده-ای که بضاعت ضعیفی داشت، جشنی نمیگرفت وَ بعد از فرستادن جهیزیه، عروس وُ داماد را عده-ای با صدای ذَف وُ دایره وُ سلام وُ صلوات به خانه-ی بخت می-فرستادند. _ عـبـــد عـا صـی )))
 

 میگنا، سیمین جم :  این سؤال را از خانم‌های تحصیلکرده و متأهلی پرسیده‌ایم که همسر و فرزند را به کار و شغل بیرون از منزل ترجیح داده‌اند.
 هم لیسانس دارم هم خانه‌دارم و اوضاع هم خوب است
 هانیه فریس آبادی
 29 ساله ، لیسانس ، خانه‌دار
 لیسانسم را که گرفتم با مرد مورد علاقه‌ام ازدواج کردم. مردی که تحصیلات دانشگاهی نداشت، اما اهل کار بود و تا دلت بخواهد شعور و مهربانی داشت. یک سال بعد از ازدواج بچه‌دار شدم و حالا یک همسر مهربان، یک کوچولوی زیبا و یک زندگی جمع و جور دارم که با هیچ چیزی در دنیا عوض نمی‌کنم. وقتی تصمیم به ازدواج گرفتم پدر و مادرم اصرار داشتند که همسرم شرط کارکردن مرا حتماً در شروط ضمن عقد بپذیرد و بعد از ازدواج هم مصر بودند که من کار کنم. آنها می‌گفتند اگر قرار بود خانه‌دار شوی پس چرا وقت و هزینه گذاشتی و درس خواندی و مدرک گرفتی؟ من برای آنها و تمام کسانی که این سؤال را از من می‌کردند یک جواب بیشتر نداشتم و ندارم:«لیسانس خانه‌دار خانه را بهتر اداره می‌کند.» من واقعاً به حرف خود اعتقاد عمیق دارم. دختری که دانشگاه می‌رود به هر حال دانش و توانمندی بیشتری پیدا می‌کند و این داشته‌ها را می‌تواند در زندگی شخصی و در خانواده‌ای که تشکیل می‌دهد به کار بگیرد و به نحو مفیدی استفاده کند. اصلاً چرا این ذهنیت کلیشه‌ای وجود دارد که دختران تحصیلکرده حتماً باید کار کنند؟ به نظرم دختر تحصیلکرده قدرت تعامل و درک بیشتری دارد و همین می‌تواند در زندگی مشترک تأثیر مثبت داشته باشد.
 فعلاً نیازی به کار کردن من نیست
 مرضیه سلیمی
 27 ساله ، لیسانس ، خانه‌دار
 دارم خودم را برای مسافر کوچولویی آماده می‌کنم که چند ماه دیگر از راه می‌رسد و خانواده خوشبخت دونفره ما را یک خانواده خوشبخت سه نفره می‌کند. وقتی ازدواج کردم همسرم گفت با کارکردنت مشکلی ندارم، ولی اگر خسته و کوفته از سرکار بیایی و هر روز بگویی حوصله ندارم اوقات هر دوی ما تلخ می‌شود. حرفش منطقی بود، به ویژه آنکه از نظر مالی هم مشکل نداشتیم و نیازی به کارکردن من نبود. گفتم اگر من کار کنم گوشه‌ای از زندگی را می‌چرخانم. گفت فعلاً که نیاز مالی نداریم ولی اگر روزی دچار مشکل شدیم خودم برایت کار خوب پیدا می‌کنم تا کمک خرج خانه شوی. حالا که با خودم فکر می‌کنم می‌بینم با یک گفت‌وگوی ساده از مشکلی که ممکن بود پیش آید جلوگیری کردیم و در عین حال هر دوی‌مان راضی و قانع شدیم. در واقع معتقدم کار کردن زنان حتی اگر تحصیلکرده باشند باید توجیه منطقی داشته باشد. اگر زن خانه در رسیدگی به همسر و فرزندش کوتاهی نکند و در عین حال از نظر اقتصادی واقعاً نیاز به کارکردن او باشد مشکلی نیست، ولی اگر کارکردن زن به خودش و خانواده کوچک‌ترین لطمه‌ای بزند خب بهتر است قید کارکردن را بزند. کارکردنی که بخواهد آرامش خانواده را بر هم بزند بهتر است که نباشد.
 همسر و مادر خوب مفید‌ترین فرد جامعه است
 شیوا رحیمی
 فوق لیسانس ، 34 ساله ،خانه‌دار
 همسرم هیچ مشکلی با کار کردن من ندارد. از همان بدو ازدواجمان این موضوع را به اختیار خودم گذاشت و من هم با وجود دارا بودن مدرک فوق لیسانس و پیشنهادهای متعدد شغلی، قید کار دائم را زدم، ولی گاهی دورکاری یا کار پروژه‌ای می‌کنم که البته با همکاری و راهنمایی همسرم انجام می‌دهم. جالب اینجاست حالا هم که دو فرزند سه و شش ساله دارم همسرم گاهی می‌گوید:«اگر احساس کردی نیاز به کارکردن داری تعارف نکن، من در کنارت هستم.» این برخورد او همیشه موجب دلگرمی من شده و احساس نمی‌کنم که دست و پای مرا بسته است. به نظرم اکثر دختران پس از ازدواج ترجیح می‌دهند یک زندگی آرام و بدون استرس داشته باشند و کارکردن دقیقاً نقطه مقابل آرامش و عامل استرس است، اما اینکه روی کارکردن پافشاری می‌کنند در موارد بسیاری به دلیل نگاه سلبی و تغییر ناپذیر شوهران به کارنکردن زنان است، در حالی که اگر مردان کمی در این زمینه حوصله و انعطاف به خرج دهند خیلی از خانم‌ها در همان چند سال اول اشتغال خسته شده و قید کار را خواهند زد. بسیاری از بانوان خودشکوفایی و مثبت بودن برای جامعه را در کارکردن می‌بینند، در حالی که به نظر من می‌توان با فعالیت‌های اجتماعی متعدد برای جامعه مفید بود. از این که بگذریم مفید‌ترین و مؤثرترین نقش زن این است که فرزندان خوب تربیت کند. زنی که به مرد خود آرامش دهد و با حضور فعال و پر رنگ در خانه خیال مرد را از بابت تربیت و آرامش بچه‌ها راحت کند با انگیزه و فراغ بال بیشتری فعالیت خواهد کرد و ضریب مفید بودن او برای جامعه بالا خواهد رفت. در واقع زنان با ایفای درست نقش مادری و همسری، بدون آنکه در اداره‌ای صبح تا شب کار کنند و انرژی شان تحلیل رود با انگیزه‌سازی برای همسر و با تربیت فرزندان بانشاط بیشترین سهم را در خدمت به جامعه ایفا خواهند کرد.
 *در این رابطه نظر شما چیست؟ کامنت بگذارید
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


آماری از خودکشی بیماران افسرده وَ معتادین ...

    نظر

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

 آماری از خودکشی بیماران افسرده وَ معتادین ...

 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 

 

http://s8.picofile.com/file/8313673700/XODKOSHYE_MO_T8D_2.jpeg

http://s9.picofile.com/file/8313674050/XODKOSHYE_MO_T8D_3.jpeg

http://s8.picofile.com/file/8313673534/XODKOSHYE_MO_T8D_4.jpeg

http://s8.picofile.com/file/8313673018/XODKOSHYE_MO_T8D_5.jpeg

http://s8.picofile.com/file/8313672768/XODKOSHYE_MO_T8D_6.jpeg

 

 میگنا: دکتر شهرام بختیاری با تاکید بر رابطه مستقیم اعتیاد با افسردگی و اختلالات رفتاری گفت: اعتیاد، یک اختلال روانپزشکی پیچیده است و همانند سایر اختلالات روانپزشکی، هم عوامل زیستی و هم عوامل محیطی در پیدایش آن دخیل هستند. وی ادامه داد: اعتیاد بیماری مغز است، یعنی فرآیند حیاتی که رفتار اختیاری مصرف مواد را به مصرف جبری مواد تبدیل می‌کند و این، ریشه در تغییرات به وجود آمده در ساختار اعصاب مغز مصرف‌کننده دارد.
 این متخصص روانپزشکی بیان کرد: قسمت‌های مختلفی از مغز از جمله مراکز پاداش و سیستم‌های افیونی و کاتکول آمینی و بویژه دوپامین در بروز اعتیاد به مصرف مواد مخدر دخیل شناخته شده‌اند که به نوبه‌ی خود تحت تاثیر عوامل ژنتیک هستند. بختیاری افزود:
به علت پیچیدگی مغز، مواد در افراد مختلف تاثیرات متفاوتی را ایجاد می‌کنند و بسته به نوع صفات شخصیتی و وضعیت روانی، هر فرد پس از مصرف، احساس متفاوتی را تجربه می‌کند.
 وی بیان کرد:
افسردگی در بین مبتلایان به سوء مصرف و وابستگی به مواد بسیار شایع است. در بسیاری موارد، فرد جهت کاهش هر چند موقت علائم آزاردهنده افسردگی و ایجاد احساس لذت و سرخوشی به شکل خود درمانی به مصرف مواد اعتیادآور روی می‌آورد و با مصرف مکرر جهت رهایی از غم و ناراحتی مصرف اختیاری مواد به مصرف جبری تبدیل شده و بیماری اعتیاد آغاز می‌شود که خود در طولانی مدت افسردگی‌زا بوده مشکلات قبلی را تشدید می‌کند.
 دکتر بختیاری؛ درباره گرایش مصرف مواد در افراد افسرده‌ گفت: به علت سبب شناسی مغزی و روانی مشترک افسردگی و اعتیاد، افسردگی با مصرف اغلب مواد رابطه داشته و
در بین معتادان به همه انواع مواد اعتیادآور افسردگی شایع است و تا حدود نیمی از کسانی که سوء مصرف مواد افیونی (مخدر) و یا الکل دارند زمانی در طول عمر خود اختلال جدی افسردگی را تجربه کرده اند.
 وی بیان کرد: داروهای آمفتامینی که امروزه در درمان اختلال بیش فعالی کاربرد دارند، ابتدا در درمان افسرگی بکار رفته‌اند ولی امروزه به علت احتمال اعتیادآوری و نیز عوارض روانی و تشدید افسردگی کاربرد بسیار محدودی در این مورد دارند.
 بختیاری از پیامدهای افسردگی و مصرف همزمان نام برد و ادامه داد: اغلب مواد اعتیادآور در مصرف طولانی مدت موجب تاثیر منفی بر عملکرد مغزی و ایجاد اختلالات روانی ثانویه مختلف از جمله اختلالات خلقی و افسردگی می‌شوند و به علت اینکه مصرف مواد اعتیادآور از طریق مراکز مغزی و عملکردهای شیمیایی که خود در بروز افسردگی دخیل هستند اثر می‌گذارند، مسلما مصرف همزمان آنها در بیماران مبتلا به افسردگی پس از مدتی موجب آسیب مناطق و سیستم‌های پاداش و لذت مغز و نهایتا منجر به تشدید افسردگی می‌شود.
 وی گفت:
مصرف مواد اعتیادآور فرد را به خودکشی مستعد می‌کند و احتمال انجام خودکشی موفق در بین آنان 20 برابر افراد عادی است و حدود 12 تا 15 درصد مبتلایان به سوء مصرف مواد اقدام به خودکشی می‌کنند و این میزان در افراد با سابقه افسردگی بیشتر است.
 همانند افراد عادی ممکن است سایر اختلالات روانی نیز در بیماران افسرده مصرف‌کننده (البته باشدت بیشتر) از جمله اختلالات اضطرابی، اختلالات خواب، مشکلات جنسی، اختلالات توهمی و جنون‌آمیز بوجود آید.

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    



این اتفاق تلخ و شکننده یکی از اشتباهات بزرگ و جبرانناپذیر نظام ا

    نظر

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

   این اتفاق تلخ و شکننده یکی از اشتباهات 

 

 بزرگ و جبران‌ناپذیر نظام اسلامی بود که ... 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 

 به گزارش اعتدال، «جمهوری اسلامی» نوشت: این اتفاق تلخ و شکننده یکی از اشتباهات بزرگ و جبران‌ناپذیر نظام اسلامی بود که دیگر نباید تکرار بشود.
 همان طوری که می‌دانید اساس این جریان بر پایه هتک حرمت و تحقیر بزرگان انقلاب و لجن‌پراکنی علیه نظام شکل گرفت؛ اگر چه در ظاهر با شعار‌های ارزشی و انقلابی سر بیرون آورد. ماهیت و هویت سرکرده این جریان انحرافی از همان اول برای صاحبان بصیرت واقعی محرز بود. وی شرایط لازم برای ریاست جمهوری را نداشت. او نه رجل سیاسی بود و نه رجل دینی اما با کمال تاسف، صاحبان قدرت و برخی محافل خاص که حداقل نیم قرن از زمان خود عقب‌تر هستند، این آدم را به میدان سیاست آوردند و این لباس گشاد را بر هیکل وی پوشانیدند، با نقل معجزات و کرامات ساختگی اذهان ملت را به اشتباه انداختند و او را بر گرده مردم و نظام سوار نمودند.
 هر چه دلسوزان نظام فریاد برآوردند و ندا سر دادند که این جریان مشکل اعتقادی، اخلاقی و رفتاری دارد، مظلومانه متهم به بی‌بصیرتی شدند. نگارنده بارها تذکر داد و نوشت که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان سمبل روحانیت انقلابی و از بنیانگذاران نظام در نگاه این جریان، خاکریز اول فرض شده و اگر این خاکریز فرو بریزد و صدمه ببیند، آن‌وقت هدف بعدی خود رهبری و اصل نظام خواهد بود اما افسوس از گوش شنوا!
 البته پیش‌بینی این مسائل به قدری روشن بود که هیچ نیازی به علم غیب، علم جفر و اسطرلاب نداشت.
امروز بعد از 12 سال به همان نکته رسیده‌ایم و شاهدیم که سردمداران این جریان انحرافی، اصل نظام، رهبری و ولایت فقیه و حوزه و روحانیت را نشانه گرفته‌اند. الحمدلله نفاق پشت پرده اینان با عملکردهای جاهلانه و ناشیانه از قبیل نامه‌های کنایه‌ای و طعنه‌آمیز به رهبری برای همه برملا و آشکار شد.
 به نظر می‌رسد در تنبیه اینان چوب خدای متعال اگر چه بی‌صدا می‌باشد ولی در افشای چهره واقعی و رسوایی آنان بسیار نافع، کار ساز و کافی خواهد بود. در اینجا لازم است از درایت و بصیرت ستودنی و تیزبینی و صلابت و شجاعت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در برابر این جریان یادی کنیم و بر ساحتش سر تعظیم فرود آوریم که این فقیه مجاهد و مفسر با بصیرت یک‌تنه و مدرس‌وار در مقابل آنان ایستاد و در جهت دفاع از حریم حوزه و روحانیت و نظام از آبرو و حیثیت خود و خانواده هزینه کرد و در پاسخ به درخواست یکی از مسئولین برای حمایت از دولت احمدی‌نژاد گفت:
«بگذارید من یک روحانی مخالف این دولت بمانم تا فردا نگویند که تمام روحانیت خود را هزینه این آدم کرد!» او این پیکار را به صورت مظلومانه و صبورانه ادامه داد و به آخر رسانید. البته اینان وقتی چنگ کینه و کدورت به صورت هاشمی زدند از همان ساعات کوس رسوایی‌شان نیز آغاز شد چرا که به قول مولوی در مثنوی:
 چون خدا خواهد که پرده کس دَرَد - میلش اندر طعنه پاکان بَرَد 
این تقدیر الهی است و بهتراز این نمی‌شود، اما چند نکته را باید توجه کرد: 
 1. سردمداران این جریان اگرچه ماهیتشان بر همه روشن شد و اکنون هیچ جایگاهی در میان مردم ندارند اما
باید توجه داشت در آن هشت سال سیاه، فرهنگ مسمومی که اینان در جامعه ترویج کردند هنوز هم وجود دارد. نشردروغ، آبرو بردن از انسان‌های شریف و خدوم، دشنام و هتاکی به محترمین، ترور شخصیتی، اختلاف و بدبینی، خودبزرگ‌بینی، انحصارطلبی و تنگ‌نظری از جمله این رذائل اخلاقی است که این جریان با خود آورد و سال‌ها طول می‌کشد تا از سطح جامعه زدوده و برچیده شود. متاسفانه بعضی طرفداران این جریان اغلب ویژگی‌های اخلاقی آنان را به ارث بردند و کاملا کپی آنان شدند. آنهایی که گرفتار این رذائل هستند باید تلاش کنند از آن رهایی یابند و الا چوب بی‌صدای سبحانی در نهایت به سراغشان خواهد آمد و شاید هم آمده است و کسی خبر ندارد.
 2. آنهایی که در پشت صحنه آقای احمدی‌نژاد را آوردند اگر چه ممکن است انگیزه بدی نداشتند ولی تجربه چهل ساله انقلاب نشان داده است که این آقایان محترم برای میدان سیاست و عمل و اجرا ساخته نشده‌اند و همیشه هم در تشخیص وظیفه دچار اشتباه می‌شوند. اینان همان کسانی هستند که در دهه شصت مورد خطاب حضرت امام قرار گرفتند که شما حتی نانوایی یک شهر کوچک را هم نمی‌توانید اداره بکنید. این آقایان محترم از نسل همان افراد نوعی هستند که در دهه چهل حمام خزینه‌ای حامل انواعِ ویروسِ بیماری را بر حمام دوشی کاملا بهداشتی ترجیح داده و فریاد وااسلاما سرمی‌دادند که سال‌ها طول کشید تا از این فضا بیرون بیایند. اینها امام موسی صدر را به خاطر همکاری با مصطفی عقاد در ساخت فیلم «محمد رسول‌الله» به انواع توپ تخریب و تهمت بستند اما بعد از چند سال که این فیلم در ایران اکران شد بدون اینکه از وی خجالت بکشند و حتی عذرخواهی کنند و حلالیت بطلبند به همراه نوه‌ها و نتیجه‌ها پای تلویزیون نشستند و از تماشای آن فیلم لذت بردند. به گزافه نگفته‌ایم اگر بگوییم اینها قدرت پیدا کنند، تلگرام که هیچ حتی تلفن ثابت را هم ازمردم مضایقه می‌کنند. فضای مجازی در نگاه اینان «بلای جان مردم است!» در حالی که خود این نگاه و تفکر، بزرگ‌ترین بلای جان مردم شده و مانع از پیشرفت و توسعه این کشور، مردم و انقلاب می‌باشد. اینها چون توانایی مدیریت و اجرا ندارند و زمان‌شناس نیستند به ناچار دربرابر پدیده‌های نو همواره موضع منفی می‌گیرند. فلذا در مواقع سرنوشت‌ساز به خصوص ایام انتخابات باید هشیار و بیدار شد مبادا این آقایان محترم دوباره احساس وظیفه! کنند و یک احمدی‌نژاد دیگر را بر گُرده مردم و نظام تحمیل نمایند.
 هشت سال حاکمیت جریان افراطی، مردم، انقلاب و نظام را از مبانی امام دور ساخت. علی‌رغم شعارهای ارزشی و انقلابی که معلوم شد تنها ترفندی برای فریب مردم بود، اخلاق، فضیلت و کرامت انسانی زیر پا نهاده شد، دزدی، اختلاس، غارت بیت‌المال، ترویز، ریا و دروغ به اوج رسید، ناکارآمدی سر به فلک کشید و نظام متهم به عدم شفافیت با مردم شد و ده‌ها مشکل و معضل دیگر که باید در جای خود به آن پرداخت.
 باید به مکتب و مبانی حضرت امام بازمی‌گشتیم که الحمدلله این اقدام با دو انتخابات ریاست جمهوری 92 و 96 بخوبی انجام گرفت. این بازگشت در صورتی کامل خواهد شد که به افکار و اندیشه‌ها و سیره و سلوک حواریون امام توجه کنیم. ما معتقدیم رئیس‌جمهور روحانی اگر برخی خناسان و دلواپسان بگذارند می‌تواند تحت حمایت و اشراف رهبری بر بسیاری از مشکلات کشور که از جریان انحرافی به ارث رسیده فائق آید.

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

 





باران که شدى مپرس ...

    نظر

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

  باران که شدى مپرس ... 

 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 

 

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای باران که شدى مپرس

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

 باران که شدى مپرس ، این خانه ى کیست ... /  سقف حرم وُ مسجد وُ میخانه یکیست ...
 باران که شدى، پیاله ها را نشمار ... /  جام وُ قدح وُ کاسه وُ پیمانه یکیست ...
 باران! تو که از پیش خدا مى آیی  /  توضیح بده عاقل وُ فرزانه یکیست ... 
 بر درگه او چونکه بیفتند به خاک /  شیر وُ شتر وُ پلنگ وُ پروانه یکیست
 با سوره-ى دل ، اگر خدا را خواندى /  حمد وُ فلق وُ نعره-ى مستانه یکیست
 این بى خردان، خویش ، خدا مى دانند  /  اینجا سند وُ قصه وُ افسانه یکیست 
 از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار /  در خلقت حق، رستم وُ موریانه یکیست 
 گر درک کنى خودت، خدا را بینى  /  درکش نکنى ، کعبه وُ بتخانه یکیست ..?. 
 

 «مولانا»
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


امید یا ناامیدی؛ مسئله این است ...

    نظر

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

 امید یا ناامیدی؛ مسئله این است ... 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای امید یا ناامیدی

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای امید یا ناامیدی

 

 خبرآنلاین، وبلاگ ملک محمد، مهدی : پایان سال، فرصت مناسبی برای مرور است؛ مرور شکست‌ها، موفقیت‌ها، اشک‌ها و لبخندهای فردی و اجتماعی. که اگر این مرور نباشد، سال به سال بدتر از پارسال خواهد شد و به همین سبب، فرد و ملتی که تاریخ زندگی و جامعه و کشور خود را خوب نخوانده باشد محکوم به تکرار است.
 امسال، اما، از منظر روان‌شناختی، حداقل، وزن شکست‌ها و اشک‌ها بیش از موفقیت‌ و لبخندها بود. شکست‌های فردی و اجتماعی که به‌گونه‌ای عجیب به‌هم تنیده شده‌اند؛ حال بد افراد ، حال جامعه را می‌گیرد و حال بد جامعه، حال افراد را.
مگر می‌توان به سلامت از کنار انبوه خبرهای منفی و بدی مثل غرق‌شدن کشتی سانچی و سوختن پیکر ملوانان ایرانی، سانحه هواپیمای آسمان و تکه‌تکه‌شدن بیش از شصت ایرانی، تصادف‌های مرگبار زنجیره‌ای و غیرزنجیره‌ای ماشین‌ها و کشته‌شدن بیش از هفده هزار نفر در سال و معلولیت صد و شصت هزار نفر در این تصادف‌ها، آلودگی‌های شدید و تعطیلی های مکرر مدارس به دلیل ناسالم‌بودن هوا و از همه مهم‌تر فقری که به‌طرز مرموزی با انتظارات ما ارتقاء می‌یابد و شکاف طبقاتی‌ای که روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
 در عرصه فردی نیز، حال آدم‌های ایرانی خوب نیست؛ این ادعا را آمارهای سازمان‌ها و نهادهای مرجع در حوزه سلامت روان تأیید می‌کنند. بر اساس نتایج یک پیمایش ملی که در شماره آبان ماه امسال مجله فرهنگستان علوم پزشکی منتشر شد،
استان‌های لرستان، ایلام، همدان، اصفهان و تهران بیشترین میزان مبتلایان به اختلالات روانی را دارند. پنج استانی که ساکنانش بیشتر از دیگر استان‌ها با بحران‌‌های مختلفی مواجه هستند. برجسته‌ترین نشانه این حال بد، خشونتی است که به امری رایج تبدیل شده و گویی جزء عادت‌هایمان شده است.  و این‌چنین ناامیدی گریبان جامعه ایرانی را گرفته است؛ ناامیدی جمعی ...  با چنین اوضاعی آیا می‌توان به سال 97 امیدوار بود؟ پاسخ از منظر روان‌شناسی هم منفی است و هم مثبت.
 منفی از این جهت که به احتمال بسیار زیاد اوضاع اجتماعی ایران در سال 97 بهبود چشمگیری نخواهد یافت و سوانح و تصادفات و کشته‌شدن‌ها و معلولیت‌ها و خشونت‌ها، حداقل، به اندازه سال 96 خواهد بود. اگر قرار است که انسان ایرانی امیدش را از اخبار رسانه‌ها بگیرد، باید از او پوزش خواست و گفت که در اخبار سال 97 نیز، امید نمی‌تابد.
 اما جواب سوال می‌تواند مثبت باشد، هرچند در اوضاع کنونی، صحبت از امید سخت‌تر از گفت‌وگو درباره ناامیدی است. یکی از روان‌شناسان مشهور جهان، اریک فروم است که درباره امید بسیار اندیشیده و تحقیق کرده است. او درباره این مولفه حیاتی انسان چنین می‌گوید: امید درست، شبیه ببری در کمین است و تنها موقعی می‌جهد که زمانش رسیده باشد. نه اصلاح‌طلبی بدبینانه و نه تندروی ماجراجویانه، هیچ‌کدام جلو? امید نیستند.
امید یعنی در هر لحظه آماد? آن اتفاق خوبی باشی که هنوز رخ نداده، و حتی اگر در طول زندگی‌ات هم رخ نداد، ناامید نشوی. بر اساس این تعریف از امید، انسان ایرانی اگر روزهایی را در سال 97 مقرر کند که فارغ از اخبار رسانه‌ها به خود و سهم خود در جهان بیندیشد تا دریابد چه میزان و چه نوع تلاش رضایت‌بخشی جهت بهبود حال خود انجام داده است، به یقین نسبت به امروز امیدوارتر خواهد شد. امید با فقر، تبعیض، فساد ارتباط مستقیمی ندارد. چه بسیار فقرایی که امیدوارتر از ثروتمندان هستند، چه بسیار امیدوارانی که تجربه مورد تبعیض واقع‌شدن را داشته‌اند و چه بسیار دلالان فسادی که به‌رغم موفقیت کارشان ناامیدتر از هر بنی بشری هستند.
 مشکل انسان ایرانی این است که به‌سبب بزرگی و تعرض حاکمیت در تمامی شئون زندگی در طول تاریخ تاکنون، تصور کرده که منشأ هیجان‌ها و باورهای مثبت نیز حکومت‌ها هستند و اغلب اوقات چنبره زده کناری منتظر که دولت‌ها حالش را خوب کنند. حال آن‌که چنین انتظاری فقط به درماندگی می‌انجامد و ناامیدی را مانند ویروسی خطرناک به جان جامعه می‌افکند و اختلالات روانی صعودی خیره‌کننده می‌یابند.
 البته مغلطه نباید کرد و امید را مساوی بهبود فوری و عینی اوضاع نباید دانست. همان که اریک فروم گفته است.
امید ابزار است، نه هدف. با امید می‌توان تلاش هدفمندتری داشت. با امید می‌توان سختی‌ها را راحت‌تر هضم کرد. امید همان ابزاری است که یک زن معلول را به قهرمانی جهان در یک رشته ورزشی و کسب عنوان بهترین زن ورزشکار معلول جهان در سال می‌رساند و فقدان آن در همین سرزمین، زن معلول دیگری را به انزوا می‌کشاند.
 مغلطه دیگر نیز این است که آیا باید از حکومت‌ و دولت‌ها هیچ انتظاری نداشت. انتخاب نسبی حاکمان و مسئولان برعهده مردم امیدوار و ناامید است.
هرگاه اکثریت مردم را امیدواران شکل دهند، انتخاب‌هایشان سنجیده‌تر و گزینه‌هایشان خردمندتر خواهند بود، ولی هرگاه اکثریت با ناامیدی در انتخاباتی شرکت کرده‌اند گزینه‌‌هایشان، ناامیدی را به درماندگی و افسردگی ملی تبدیل خواهد کرد.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

 
برچسب ها: امید، ناامیدی،



بهترین مُسَکن-های گیاهی ِ مَفاصل وَ استخوانها

    نظر

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

   بهترین مُسَکن-های گیاهی ِ مَفاصل وَ استخوانها

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای بیماریهای آرتروز

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

نتیجه تصویری برای بیماریهای استخوانها

 

 چند وقتی‌ بود که از درد زانوهام کلافه شده بودم هر مسکنی که دکتر‌های متخصص تجویز کرده بودند و در داروخانه‌ها بود امتحان کرده بودم ولی‌ دیگر اثری نداشت تا اینکه با یک داروساز گیاهی آشنا شدم و این معجون را به من معرفی‌ کرد و پیشنهاد کرد که دیگه از مسکن‌های شیمیایی استفاده نکنم تا یک هفته هر روز صبح از آن را بنوشم، این محلول را تهیه کردم و یک هفته صبح ها نیم ساعت قبل از صحبحانه خوردم و پس از یک هفته التهاب و ورم زانوهام که آرتروز شده بودند بطور چشمگیری مداوا شد و دوباره به زندگی‌ عادیم برگشتم و حالا هر وقت از این معجون خوشمزه میخورم، اول خدا را شکر می‌کنم به خاطر نعمت هایی که بهمون داده، دوم برای سلامتی آن داروساز گیاهی که بدون هیچ چشم‌ داشتی مرا با این مسکن و آرام بخش گیاهی آشنا کرد دعا می‌‌کنم،اگه شما هم مشکل من را دارید، حتما از این معجون مصرف کنید، تا تاثیر جادوییش را ببینید، تازه بعد از معرفی این معجون به دوستانم متوجه شدم این نوشیدنی هر نوع درد ارتروزی و رماتیسم را هم شفا میدهد : یک قاشق چایخوری دارچین/ یک قاشق چایخوری زنجبیل/ یک قاشق مرباخوری عسل/ یک لیوان شیر کم چرب.
 طرزتهیه :شیر و زنجبیل و دارچین را با هم می‌‌جوشانیم -2 دقیقه،سپس کمی که سرد شد با عسل مخلوط کرده نیم ساعت قبل از ناشتا به مدت یک ماه روزانه یک بار در روز میل کنید،از ماه بعد هفته ای سه بار استفاده کنند..کسانی که نمیتوانند شیر بخورند،میتوانند با اب جوش و یا چای سبز میل کنند.
 اگر افرادی که از درد زانو و ورم مفاصل رنج می‌برند از این مخلوط به مدت یکماه استفاده کنند، می‌توانند اثرات تسکین درد مداوم خود به طور معجزه آسا مشاهده کنند. بررسی‌ها نشان داده است افرادی که به علت این بیماری قادر به راه رفتن نبودند، پس از مصرف یک ماه از این مخلوط، توانستند، هر روز بهتر از روز قبل و بعد از یکماه بدون هیچ دردی شروع به راه رفتن کنند. بنابر این ،
برای درمان درد زانو و مفاصل خود ،مصرف این معجون شفا دهنده را تا زمان بهبودی طبق نسخه استفاده کنید،که تنها علاج درمان این بیماری ازار دهنده همین معجون است ،فقط افراط نکنید،
***************************************
*دیگر نسخه های معجزه آسای درمان ...
1-درمان پوکی استخوان و درد مفاصل
با معجون زردچوبه، گزنه، رازیانه و پوست بیرونی تخم مرغ.
 بیماری پوکی استخوان به یکی از بزرگ ترین مشکلات جامعه امروزی تبدیل شده است، طوری که سالانه میلیون ها نفر را تحت تاثیر قرار می دهد.برای درمان پوکی استخوان،گیاهانی چون زردچوبه، گزنه ، رازیانه و پوسته تخم مرغ ،خواص ضد درد مفاصل و پوکی استخوان دارد به طوری که جوشانده‌ این گیاهان برای پیشگیری از پوکی استخوان و درد مفاصل بسیار شفا دهنده است چرا که این دو بیماری در نتیجه‌ از بین رفتن املاح معدنی از بدن ایجاد می شود؛ البته اغلب در افراد بالای 50 سال این بیماری بروز می یابد.
 طرز تهیه :یک قاشق مرباخوری زردچوبه را به همراه دو قاشق گیاه گزنه و رازیانه (جمعا 4 قاشق غداخوری )،به همراه یک قاشق مرباخوری پوست تخم مرغ در سه فنجان اب جوش ریخته و به مدت 10 دقیقه دم کنید،سپس در زمان مصرف یک قاشق مربا خوری عسل اضافه کنید، نکته : مقدار معجون ذکر شده برای سه بار در روز صبح ،عصر و شب میباشد..یک هفته از این معجون استفاده کنید تا معجزه ان را ببینید..
****************************************
2-سنجد درمانگر قوی برای آرتروز و پوکی استخوان
 میوه سنجد ، حاوی منابع قابل توجهی از املاح و عناصر هستند که مانع پوکی استخوان می‌شوند که از آن جمله می‌توان به عناصر روی، ‌مس، کروم و منیزیم اشاره کرد.میوه سنجد همچنین حاوی اسید فولیک فراوان و ویتامین c زیاد است. علاوه بر این، ‌این میوه حاوی ترکیبات گیاهی است که گیرنده‌های هورمونی را فعال می‌کند و بنابراین مانع از دست رفتن کلسیم مخصوصا در دوران میانسالی و یائسگی در خانم‌ها می شود. مصرف پودر سنجد به همراه شیرکم چرب که غنی از کلسیم است،‌ در جلوگیری از بروز و یا پیشرفت پوکی استخوان و آرتروز بسیار کمک کننده است. .
مقدار مصرف:هر روز صبح نیم ساعت قبل از ناشتا 2 قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) و پودر سویای بوداده 1 قاشق مرباخوری با یک قاشق مرباخوری عسل، در یک لیوان شیر کم چرب مخلوط کرده میل کنید.این روش درمانی قوی برای پوکی استخوان و درد آرتروز میباشد،فقط پودر سنجد را از عطاری های مطمئن خریده و در یخچال نگهداری کنید.
 توصیه مهم دیگر برای دوستانی که درد مفاصل دارند: حدود 50 گرم سنجد درسته آسیاب شده و 50گرم هسته تمبر هندی آسیاب شده رو پس از الک زدن با 100 گرم عسل مخلوط کرده و بمدت دو هفته روزی یک قاشق مربا خوری میل کنند .انشاله معجزه این دوا رو میبینید
 روشهای دیگر ...
 یکی از آسان ترین درمان و سریع ترین راه تسکین زانودرد،
مصرف تخم شنبلیله است. کمی تخم شنبلیله را که از شب قبل خیس کرده اید، به صورت ناشتا میل کنید. این گیاه درد مفصل را به سرعت بهبود می بخشد.
 در
طب چینی از هویج برای درمان درد مفصل استفاده می شود. به 2 عدد هویج رنده شده، کمی آب و لیموی تازه اضافه و میل کنید. هویج برای سلامت رباط ها مفید و تسکین دهنده درد است.
****************************************
 نسخه های معجزه گر با روشهای مالیدنی برای کاهش دردهای مفصلی
 ماساژ دادن آرام زانو با این روغن ها التهاب را کاهش می دهد و گردش خون را تقویت می کند.
 1-استفاده از ر
وغن بادام تلخ و اسانس نعنا برای ماساژ دادن اندام‌هایی که دردناک است،معجزه میکند ،
2- 2 قاشق مرباخوری
روغن خردل را با 5 جبه سیر رنده شده کمی گرم کنید و به زانوها بمالید.
3- ماساژ با روغن ولرم
نارگیل، تسکین دهنده درد است و گردش خون را بهبود می بخشد.
 4-ماساژ با ر
وغن زیتون، مفصل ها را نرم و منعطف می کند و درد زانو را تسکین می دهد. این روغن حاوی ماده ای به نام «الیوکانتل» است که درد در قسمت موثر را کاهش می دهد.
5-
دمنوش زنجبیل و زردچوبه با کمی عسل نیز به تسکین درد زانو کمک می کند.این دو گیاه خاصیت ضد التهابی دارد و درد مربوط به آرتریت روماتوئید را کاهش می دهد. مصرف این دمنوش، روزی 1 بار یک روز درمیان می تواند موثر واقع شود.طرز تهیه : ازگیاهان ذکر شده از هرکدام یک قاشق چایخوری درون اب جوش ریخته 5 دقیقه دم کنید کمی که خنک شد با عسل نوش جان کنید .. تا درد زانوی شما کاهش یابد.
****************************************
 نسخه طلایی :با این فرمول جادویی با درد ورم مفاصل خدافظی کنید
1-یک قاشق غذاخوری پر پودر دارچین رو با دو قاشق غذاخوری روغن زیتون (ترجیحا بودار)و یک قاشق عسل با یک قاشق مرباخوری زردچوبه مخلوط کنید ،جوری که یک حالت ضماد مانند به وجود بیاید (از حالت خمیر رقیق تر)این ضماد را روی محل دردبمالید و روی ان را با باند ببندید، معمولا در این روش درد بعد از 30 دقیقه از بین خواهد رفت و اثر فوق العاده ای درکاهش درد خواهد داشت،معمولا با سه بار تکرار دردهای جدید کاملا از بین می روند.در مورد دردهای قدیمی تر،بسته به عمق و قدمت درد ، باید بیشتر استفاده شود . بهتر است ضماد به مدت دست کم 6 ساعت در هفته دوبار درناحیه درد با روکش گرم بماند تا این دردها هم در مدت زمان یکماه کاملا درمان شود،حتما از این روش شگفت انگیز درمانی استفاده کنید تا معجزه ان را در سلامتی و کاهش و دردهای خود ببینید.
 نکته :
تا به حال از گیاهان دارویی ذکر شده هیچگونه عوارضی دیده نشده ،مگر ،مبتلا به بیماری خاصی و یا در حال مصرف داروهای شیمیایی باشید و قصد استفاده از گیاهان دارویی را داشته باشید،که در این صورت باید حتما پزشکتان را در جریان بگذارید. و در موارد حاد و شدید بیماران باید به ارتوپد و روماتولوژ نیز مراجعه کنند.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    



مادر من بدترین مادر دنیاست

    نظر

 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

 

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 

 

نتیجه تصویری برای کارتون بدترین مادر دنیا

نتیجه تصویری برای کارتون بدترین مادر دنیا

نتیجه تصویری برای کارتون بدترین مادر دنیا

نتیجه تصویری برای کارتون بدترین مادر دنیا

 می دانید آخر او هیچ وقت کارهایی را که مادران فداکار و مهربان انجام میدهند,انجام نداده است. مثلا هیچ وقت نشده که باقیمانده ی غذای مرا بخورد یا لقمه ی دهنی مرا به دهانش بگذارد. اوهیچ وقت به خاطر خراب کردن امتحانم برای من زار زار گریه نکرده یا مثلا برای اینکه غذایم را تمام کنم بشقاب به دست دنبال من دور خانه راه نیفتاده است. به نظرم او اصلا من را دوست نداشته باشد چون او هیچ گاه فقط برای من بستنی نمی خرد او همیشه همراه من بستنی می خورد و بستنی خوردن من را هم تماشا می کند. یا مثلا وقتی من بازی کرده ام به کناری نایستاده و برایم کف نزده او همیشه خودش همراه من در بازیها شرکت میکند. به نظرم مادرم اصلا شبیه مادران مهربان و ایثارگر داستانها نیست, مادران فداکار قصه ها کمی چاق هستند اما او همیشه مواظب سلامتی و هیکل خودش هم هست یا مثلا هیچ وقت با موهای ژولیده و لباسهای کثیف و نامرتب به تمیز کردن خانه و غذا پختن برای من نپرداخته.
گاه گاهی او بسیاراز من زیباتر بوده! او به جای بوی پیاز داغ همیشه بوی خوب میدهد! هیچ وقت نشده که مادر من به خاطر نبودن من به مهمانی یا گردش نرود یا بدون من اصلا به او خوش نگذرد. هیچ وقت کارهایی را که دوست دارد کنار نگذاشته تا فقط به کارهای من و زندگی من برسد اصلا او کارهایی را که مادربزرگها میگویند انجام نمیدهد.  و هیچ وقت نشده که به من نصیحت کند و ساعتها به من بگوید چه کار کنم و چه کار نکنم.
او به تنهایی همه ی کارهای خانه را انجام نمی دهد تا من خسته نشوم بلکه همیشه از من کمک می گیرد و مرا به کار می کشد. او صبح به صبح مهربانانه اتاق را مرتب نمی کند و انجام کارهای مرا به عهده نمی گیرد. او همیشه دلش را به بافتن موهای من یا درست کردن غذای مورد علاقه ام خوش نمیکند، گاهی به علاقه ی خودش و دیگران هم توجه میکند و برای خودش کتاب می خواند. اصلا او هر کاری را که دلش می خواهد انجام می دهد. شاید یادش رفته که مادر است و مادران نباید کارهای مورد علاقه شان را انجام دهند! ولی در هر حال مادر من اینطوری است . ولی یک چیز را می دانید؟ مادر من مادریست که مرا از مادر شدن نمی ترساند.
حالا خوب می دانم که می شود هم مادر باشم و هم زندگی خودم را از دست ندهم, مادر بشوم و هویت انسانی خودم را به کناری نگذارم. می دانم که لزومی ندارد برای مادر بودن دچار خود فراموشی شوم و ادامه زندگی خودم را در زندگی فرزندانم جستجو کنم. حالا می دانم که هم می شود خودم باشم و هم یک مادر حتی یک مادر خوب! و شاید بشود گفت: بهترین مادر دنیا ...
 

  «تهمینه میلانی»
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


«باربکیو کبوتر صلح»! ...

    نظر

 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

 

  «باربکیو کبوتر صلح»! ... 

 

 

  مزدورانی که توهم نقش «سونامی نظام سلطه» را در سر دارند ... 

 

  «مزدوران آل یهود» عروسک خیمه شب-بازی سران نظام سلطه ...

 

 

  حُرمت شکنی مبانی اسلامیت وَ انسانیت به قصد تجزیه خاور میانه ...

  خون-آشامی که به خونخواری معتادتش کرده-اند! ... 

  اینم از «باربکیو کبوتر صلح»! ...

  در پَس قبای قبای  مدعیان خادم الحرمین ... 

 

 

 

  خدمات «متحدین آمریکا وُ انگلیس» در بیش از شصت سال گذشته ... 

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


شیعه انگلیسی! ...

    نظر

 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  شیعه انگلیسی! ... 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 

نتیجه تصویری برای شیعه انگلیسی

نتیجه تصویری برای شیعه انگلیسی

http://rahimpour.ir/uploads/93.12.9.mp3

نتیجه تصویری برای شیعه انگلیسی

http://www.adyannet.com/fa/news/19547

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQ0Cqw7RB1dhsicd-j071PKq7eSCVPOlLt37gwhEZekIJtZjo14Jg

http://www.ziaossalehin.ir/sites/default/files/field/video/avc_001_0.mp4

نتیجه تصویری برای شیعه انگلیسی

 

  خبرآنلاین، وبلاگ پاک آئین، محسن: تا قبل از حمله به سفارت در لندن، نماد سنی آمریکائی یا همان گروه های تکفیری از جمله داعش، شناخته شده بود اما بسیاری از مردم از مشخصات شیعه انگلیسی بی اطلاع بودند. حمله گروه انحرافی شیرازی به سفارت ایران و شعارهای تفرقه افکنانه بعدی، موجب شناسائی افکار این گروه گردید و نشان داد که بودجه‌ی خزانه‌داری انگلیس در خدمت تقویت شیعه‌ی انگلیسی برای جلوگیری از اتحاد مسلمانان است.
شهرک فدک الصغری، در شهر لندن که توسط شیخ یاسر الحبیب داماد سید مجتبی شیرازی، برادر سید صادق شیرازی خریداری شده، قرار است پس از خرید زمین های اطراف، به یک دهکده اسلامی شیعی تبدیل شود و ساکنان انگلیسی را نیز به مذهب تشیع هدایت کند.
پرچم گروه یاسر الحبیب یعنی " هیئت خدام المهدی " در یکی از تپه های این شهرک برافراشته شده و یاسر الحبیب در مراسم افتتاح این شهرک، هدف از فعالیت آن را مقدمه چینی برای فتح سرزمین اسلامی به خصوص مکه و مدینه و سرزمین فدک خوانده است. بیان علنی این هدف یعنی فتح عربستان که متحد انگلیس است، در شهر لندن، قابل توجه می باشد.
آخرین اقدام عوامل این گروه نیز حمله به سفارت ایران در لندن ، یک روز پس از سخنرانی تحریک آمیز 55 دقیقه ای یاسر الحبیب بود. فرقه شیرازی به عنوان نماد شیعه انگلیسی که مقابله با وحدت جهان اسلام را در دستور کار دارد، پس از تعرض به سفارت ایران و جلب توجه افکار عمومی، با صدای بلند و خشمگنانه در جلوی دوربین شبکه های تلویزیونی، شعارهای توهین آمیز و تفرقه افکنانه علیه عایشه همسر پیامبر اسلام (ص) و خلفای سه گانه اهل سنت یعنی ابوبکر، عمر و عثمان سر دادند. با این وصف اگر تصور شود که هدف اصلی این عوامل از حمله به سفارت ایران، دامن زدن به تفرقه در میان امت اسلامی بوده، موضوع ابعاد تازه ای پیدا می کند.
در واقع این فرقه منحرف نخست با حمله به سفارت ایران، افکار عمومی را متوجه خود کرد و سپس با استفاده این فرصت، تفکر انحرافی و تفرقه افکنانه خود که سال ها از طریق شبکه های ماهواره ای خصوصی دنبال می کند را تبدیل به یک نمایش عمومی کرد.
این فرقه از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل اندیشه های وحدت گرایانه حضرت امام خمینی(ره) ایستاد و با استمرار اهانت به همسر پیامبر اسلام و خلفای سه گانه، مختصات شیعه انگلیسی را معرفی نمود. اما تعرض این فرقه انحرافی به سفارت ایران در لندن به یکباره پرده از انحرافات عقیدتی شیعه انگلیسی برداشت و بی اعتنائی پلیس محلی به این تعرض نیز همراهی لندن با این فرقه انگلیسی را آشکار ساخت.
مقام معظم رهبری در تاریخ سی شهریور 1395 در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر اظهار داشتند:
" شیعه‌ی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ی یک قیچی هستند؛ سعیشان این است که مسلمان ها را به جان هم بیندازند؛ این پیام اراده‌ی تفرقه است که اراده‌ی شیطانی است؛ امّا پیام وحدت این است که این ها (مسلمانان) از این اختلافات عبور بکنند، در کنار هم قرار بگیرند، با هم کار کنند."
تا قبل از حمله به سفارت در لندن، نماد سنی آمریکائی یا همان گروه های تکفیری از جمله داعش، شناخته شده بود اما بسیاری از مردم از مشخصات شیعه انگلیسی بی اطلاع بودند. حمله گروه انحرافی شیرازی به سفارت ایران و شعارهای تفرقه افکنانه بعدی، موجب شناسائی افکار این گروه گردید و نشان داد که بودجه‌ی خزانه‌داری انگلیس در خدمت تقویت شیعه‌ی انگلیسی برای جلوگیری از اتحاد مسلمانان است. پر بیراه نیز اگر بگوئیم که اقدام فرقه شیرازی با هدایت و طراحی سرویس های مخفی انگلیس و برای تشدید اقدامات اختلاف افکنانه علیه مسلمانان جهان بوده است.
در این مقطع اگرچه تداوم اعتراض رسمی به دولت انگلیس برای آزاد گذاشتن عوامل این فرقه برای تعرض به سفارت ایران و تلاش برای دریافت غرامت، ضرورت دارد اما در عین حال باید با بهره گیری از فنون دیپلماسی عمومی ضمن معرفی جریان انحرافی شیرازی و نقش انگلیس در حمایت از آن و همچنین دیگر گروه‌های وابسته و مزدور آمریکا و سیا نظیر داعش و جبهةالنّصره، کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان را نسبت به خطرات این فرقه های انحرافی آشنا نمود.
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    


چرا این راه حل ِ به فکر احمدی نژاد نرسید!!! ...

    نظر

 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

  چرا این راه حل ِ به فکر احمدی نژاد نرسید!!! ... 

 

 

http://s8.picofile.com/file/8321760126/SEPARE_BALAA.jpg

  مادر همیشه سپر بلاست ... 

http://s9.picofile.com/file/8321760634/TAQLEEDE_XALQ.jpg

  خلق را تقلیدشان بر باد داد! ... 

http://s8.picofile.com/file/8321762550/GED8EE_BE_SABKE_JAD3D.jpg

  گـــــــدایـــــــی مُـــــــدرن ... 

http://s9.picofile.com/file/8321763018/CH8LESH_BAA_XOSHKS8LY.jpg

  چرا این راه حل ِ باران-زایی به فکر احمدی نژاد نرسید!!! ... 

http://s9.picofile.com/file/8321763518/CHE_KONAM.JPG

  این دیگه آخر مردم آزاریه ... 

 متن زیرنویس وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی