روزى که احساس کردید می خواهید فشار به مردم بیاورید، دارید دیکتا
روزى که احساس کردید می خواهید فشار
به مردم بیاورید، دارید دیکتاتور مىشوید
برای مرجع روی عنوان کلیک کنید
امام خمینی(س) :«آن روزى که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت-طلبى و از حیث مال-طلبى، در کشور در وزیرها پیدا شد، در رییس جمهور پیدا شد، آن روز بدانند که علامت این که شکست بخوریم، خودنمایى کرده، از آن وقت باید جلویش را بگیرند، رییس جمهورى که بخواهد سلطنت کند به این مملکت، خود مردم باید جلویش را بگیرند، مجلسى که بخواهد قدرتمندى نشان بدهد و آن مسایلى و آن افرادى که سابق در مجلس بودند، آن کارها را بکنند، خود مردم باید جلویش را بگیرند»
وقتى مردم یک خدمتگزارى را نخواستند باید کنار برود رابطه حضرت امام با مردم یک رابطه سیاسى و یا مرحلهاى و گذرا و موردى نبود. ایشان به طور عمیق و اعتقادى به مردم بها مىداد. با نگرشى موحدانه و خداپسندانه بود که با مردم برخورد مىکرد، در عین این که معتقد بودند باید زمینههاى ارتقا و تعالى افکار مردم را حاصل آورد، اما در عین حال به آراى عمومى بسیار اهمیت مىداد و اگر سایر جوامع زمان امام و اندیشههاى بلندش را نه از پى غبار شیطنت و عناد و کینه و غرضورزى که خالص و زلال و واقعى درک مىکردند، در آن صورت به میزان اعتقاد و اهمیت امام به دموکراسى واقعى پى مىبرند و صد افسوس که چنین امکانى تاکنون حتى براى ارادتمندان آن زعیم حاصل نیامده است. بارها تاکید فرمودند که در هر شرایط نگهدارى این دو سو و کفه لازم و ضرورى است و بدون پشتیبانى مردم کارى از پیش نمىرود؛ همان طور که براى روى کار آمدن اصالت را به مردم مىدهد براى نخواستن فرد یا افراد هم اصالت را به نظر مردم مىدهد. به این جمل امام توجه فرمایید: «وقتى مردم یک خدمتگزارى را نخواستند باید کنار برود.» در جایى دیگر مىفرماید: «در هر صورت ما باید دنبال این معنا باشیم که مردم را نگه داریم و همین طورى که آقایان مىگویند بدون پشتیبانى مردم نمىشود کارى کرد.» پیرامون حضور مردم در صحنه مىفرماید: «همه اطلاع دارید که آن چیزى که براى همه ما لازم است این است که در فکر این باشیم که مردم را در صحنه نگاه دارید و این یک سرش بسته به دولت است و رییس جمهور و مجلس، یک سرش هم مربوط به خود مردم، اگر این طرف را شما نگه دارید، از ملتمان مطمئن هستیم که به حسب غالب و اکثریت آن طرف را حفظ مىکنند ...»
اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد حضرت امام براى نگهدارى و حضور مردم در صحنه راه حل ارایه مىدهند. از جمله این که باید مردم را که خود در وزارتخانه-ها و ادارات به خدمت مشغولند در صحنه نگهداشت و با آنان به گونه-اى عمل نکرد که ناراضى باشند در آن صورت است که مردم از صحنه خارج مىشوند. همان اصلى که تحت عناوین دیگر چون جلوگیرى از ناراضى تراشى، بىتوجهى به مردم، فاصله گیرى از مردم ... نیز هشدار داده است. به عین سخنان امام توجه فرمایید: «... اما راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد.» «اینها باید حال فکر این معنا باشند که مردم را داشته و یکى از راههایش این است که وزارتخانه-ها و ادارات یک جورى باشد که نارضایتى ایجاد نکند.» - امام امت بحث مردم و حضورشان در صحنه و فراز و نشیبهاى خاص انقلاب را به مراحل عمیق تر و باریکتر مىکشاند. تا آنجا که در فلسفه وجودى حضور مردم دقیق تر از یک جامعهشناس مسلط به روانشناسى اجتماعى راه حلهاى اجرایى و عملى بیان مىدارد. امام معتقد است که انقلاب از آن مردم بوده است و امروز هم قویترین پشتوانه انقلاب همان مردمند و صاحبان اصلى انقلاب را مردم مىداند. امام دقیق و باریک بینانه-تر از هر کس مىداند تا زمانى که این مردم انقلاب را مال خود ندانند، حافظ و پشتیبان آن نخواهند بود. امام مىفرماید: «امروز کارهایى که در ایران مىشود، کارهایى که مربوط به جمهورى اسلامى است، از باب این که مردم از خودشان مىدانند و جدا نمىدانند، هیج نهادى را از خودشان، از این جهت فعالند در کارها و ما باید هر چه بیشتر مردم را حفظ کنیم و مردم باید هر چه بیشتر در صحنه حاضر باشند.» این مردم بودند که افراد، به خصوص مسوولین را به جایى رسانده-اند نکته دیگر احترام مقرون به تواضعى است که از عبارات و بیانات امام نسبت به مردم مستفاد مىشود، احترامى که وقتى با شان و مقام امام به آن مىاندیشیم و در عباراتش فرو مىرویم در مىیابیم که بین آن امام، با برخى که هنوز در بستر تعلقات و حسابگرىهاى دنیوى اسیرند و هر چند ضعیف اما باد غرور و نخوت در سر دارند؛ فاصله بسیار است. برخوردى بىریا، صمیمانه آنهم از ابرمردى که در خمگرد هر نگاهش جهانى بهت موج مىزد و فریاد بلندش بر اندام استکبار لرزه مىانداخت و در ذهن هر شیداى موحدى که جان از مهر على زلال داشت، خصایل بلند انسانى الهى على را تداعى مىکرد. مردى که وقتى خنجر غضب از نیام خشم بیرون مىکشید یک تنه با تمام ابرقدرت ها در مىافتاد، همان مرد در برابر مردم مىفرمود: به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر.
اصولا افرادى که افق و فضاى دید محدودى دارند با دیدن یک حرکت کوچک انحرافى از سوى مردم مایوس مىشوند و چه بسا زیر لب یا در خفا از دست مردم ناله کنند، تلقىهاى محدود زاییده ظرفیت هاى محدود است. امام با مردم بسیار دوستانه و صمیمانه حرف مىزد. «مردم، مردم خوبى هستند، ما از مردم تشکر باید بکنیم، ما همه مرهون آنها هستیم.» افراد معمولى تا وقتى کارى دارند با زبانى آرام و نرم حرف مىزنند و به قول معروف هنگامى که گیرشان رفع شد و مشکلشان حل و به وادى مراد قدم نهادند، عقبه-ها و مصایب و مشقات را در فراخناى آسایش و لحظه-هاى رفاه و نعمت از یاد مىبرند این را اصل غفلت یا غفلت زدگى یا نسیان باید گفت. امام با وجودى که چندین سال دور از مردم بودند رفتار و سلوکشان با مردم بسیار صمیمى و آگاهانه-تر از کسانى بود که در بین مردم زندگى کرده بودند. بارها تاکید فرمودند که بار سختىها و مصایب انقلاب را مردم ستمدیده به دوش کشیده-اند، همیشه از دیدار مردم به خصوص قشر مستضعف احساس شوق و شادمانى مىکرد. امام خدمت به مردم را وظیفه شرعى مىدانست، و معتقد بود هر کس به هر اندازه که توان و وسع دارد باید به این مردم خوب خدمت کند. هرگز فراموش نکرد که این مردم بودند که افراد، به خصوص مسوولین را به جایى رسانده-اند، البته از جهتى باید گفت به طریقى بسیار ظریف خط مشى حکومتى و اصول سلوک و رفتار با مردم را به مجریان حکومتى فرا مىداد. اگر در یک کف ترازوى انقلاب مردم بودند که قطعا در آن سو امام بود و یاران صدیق و در خط امام، «براى این مردم ستمدیده خدمت کنید، این مردمى که شما را به اینجا رسانده-اند و اگر اینها نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها، براى اینها باید خدمت بکنیم، هر کس به اندازهاى که مىتواند.»
تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی