سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

به پابرهنه-های رو بمرگ که بستنی \روکشدار-طلایی\ پیشنهاد نمیکنند

    نظر

 

 به پابرهنه-های رو بمرگ که بستنی

 "روکشدار-طلایی" پیشنهاد نمیکنند! ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید



  دهقان کیا در ارتباط با برنامه ریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای واگذاری کارتهای اعتباری خرید 1 میلیون و 500 هزار تومانی به 230 هزار کارگر کشور و مشخص کردن اولویتها در این بخش، گفت: با اینکه صحبت از برنامه ریزی می شود اما تاکنون اقدام موثری نشده است.
عضو هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران اظهار داشت: ممکن است تا پایان سال جاری بخواهند این کار را انجام دهند اما نکته حائز اهمیت در این بخش این است که
کارت اعتباری نیاز امروز جامعه کارگری کشور نیست.
این مقام مسئول کارگری با تاکید بر اینکه
نگرانی های کارگران در بخش مربوط به تولید است و اینکه کاهش تولید می تواند در سرنوشت کاری آنها نیز تاثیرگذار باشد، بیان داشت: همچنین ما باید در شرایط پایان سال و برگزاری نشست های شورای عالی کار، موضوع مربوط به سبد هزینه های خانوار را مطالبه کنیم.
به گزارش مهر،وی خاطر نشان کرد:
هم اکنون شکاف بین واقعیت های هزینه ای در سبد معیشت خانوار و دریافتی ها چیزی در حدود 700 هزار تومان است. پرکردن این شکاف ها و اینکه نیروی کار بتواند هزینه های خود را تامین کند، از واگذاری کارت اعتباری مهم تر است.

منبع: مهر

 

 قفل وُ بندها، تابحال مشکلی را هم حل کرده؟!

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   رسول جعفریان در یادداشتی نوشت:
مدتی است به هر بهانه ای و بدون هر گونه توضیحی، اینترنت و به ویژه سایت هایی که جنبه اطلاع رسانی دارند، دچار تعطیلی و کندی شده و اعصاب یک مشت جوان محصل و دانشجو و پژوهشگر را که روزانه با این قبیل وسائل به نقل و انتقال اطلاعات و جستجوی در سایت ها می پردازند را خرد و خمیر می کنند.
مدتی است به هر بهانه ای و بدون هر گونه توضیحی، اینترنت و به ویژه سایت هایی که جنبه اطلاع رسانی دارند، دچار تعطیلی و کندی شده و اعصاب یک مشت جوان محصل و دانشجو و پژوهشگر را که روزانه با این قبیل وسائل به نقل و انتقال اطلاعات و جستجوی در سایت ها می پردازند را خرد و خمیر می کنند.
این جدای از آن است که بسیاری از سایت ها که ضمن داشتن حجم بالایی از اطلاعات، به دلیل استفاده دوگانه از آن، مسدود شده و حتی دانشجویان و پژوهشگران ما از داشتن یک دهخدا آن هم به صورت آنلاین محروم هستند.
در عوض به خواندن سایت هایی هدایت می شوند که در همان لحظه اول مواجه با آنها، از شدت ناراحتی صفحه را می بندند و آهی می کشند و از پای رایانه بر می خیزند.
این قبیل اقدامات که به تدریج در حال تبدیل شدن به یک رویه و عادت شده و در ضمن هیچ کس خود را موظف به توضیح در باره چرایی آن نمی داند، تأثیر بسیار بدی در میان جوانان خواهد گذاشت.
یک جوان دانش پژوه که علاقه مند است اطلاعاتی در باره موضوع مورد نیاز خود به دست آورد، مقالات خود را به این استاد و آن دانشگاه بفرستد، با دوست خود مشورت کند و ... هرچه به سراغ ایمیل می رود آن را تعطیل دیده و به دنبال هر منبعی می گردد با مشکل مواجه می شود، در برابر این رویه چه خواهد کرد؟
ممکن است نسل میان سال نیاز به این کارها نداشته باشد، یا بسیاری از جوانان شاغل در بازار کار عادی شبانه روز سراغ کامپیوتر نروند، اما تعداد قابل ملاحظه ای از نسلی که به لطف این انقلاب در دانشگاه های مختلف دولتی و ملی دانشجو شده اند شب و روز نیازمند این ابزار و چشم به راه آن هستند که دریچه ای باز شده و دانشی به دست آورند.
این در حالی است که هیچ جایگزینی که بتواند نیم درصد از کار مورد نیازشان را انجام دهد وجود ندارد.
به نظر شما، عکس العمل این جوانان در برابر این رفتار چیست؟
آیا به مجموعه تصمیم گیر در این کشور خوشبین خواهند ماند و شعارهای آنان را در توسعه علم و جایگاه و رتبه علمی کشور خواهند پذیرفت؟ مگر قرار است علم از چه طریقی انتقال یابد؟ آیا باید به عصر حجر برگشت؟
وقتی این جوانان خود را با کشورهای پیشرفته و توسعه یافته مقایسه می کنند، چه احساسی در وجودشان در مقایسه میان خود و دیگران ایجاد خواهد شد؟
وقتی از کار و زندگی عادی شان که همین سرچ های رایانه ای و جستجو در یافته های علمی جدید و پیشرفت باز بمانند، جز افسردگی و ناراحتی و نگرانی چه چیزی در جان و روانشان پدید خواهد آمد؟
ممکن است کسانی تصور می کنند واکنش به رفتارها چندان مهم نخواهد بود،
اما بدانند برای نسلی نخبه و فرهیخته که در میان ایرانیان فراوان هستند، کمترین تصمیم برای این قبیل رفتارها این است که ای کاش در جای دیگر و در کشور پیشرفته ای بودیم که حداقل به یک اینترنت دسترسی داشتیم و این قدر برای یک جستجوی ساده تحقیر نمی شدیم.
وزارت علوم و ارشاد و قوه قضائیه و مخابرات و دیگر کسانی که دست اندر کار این قبیل اقدامات هستند، یک هزینه مختصری هم برای ارزیابی واکنش جوانان به این قبیل کارها داشته باشند و نتایج آن را در اختیار مقامات بالاتر بگذارند و این قدر این نسل را با کارهای عجیب و غریب خود دچار شگفتی و سردرگمی و در نهایت گریز از مرکز نکنند.
لااقل اگر توجیهی، طرحی، جایگزینی دارند، یا آن که وضعیت گشایش در اینترنت را فاجعه ای برای ملت می دانند، حرفشان را بزنند، بحث کنند و روشن کنند که برای پیشرفت چه باید کرد، از چه طریقی باید رفت و کدام در را باید گشود.

منبع: آفتاب

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی