هر چه بگندد نمکش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک! ....
برای مرجع روی عنوان کلیک کنید
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشته:
گزارشهای تحلیلی سیمای جمهوری اسلامی از موضوعات تاریخی-ای که در سالهای اخیر رونق گرفته، اگر از تحریف و بیانصافی منزه باشد، باید آن را از اقدامات مفید رسانه ملی دانست. انتظار از رسانه ملی با آنهمه نیرو و امکانات که در اختیار دارد نیز همین است.
متأسفانه شرط مهمی که لازمه هر گزارش تحلیلی است در گزارشهای تحلیلی سیمای جمهوری اسلامی به ویژه در موضوعات سیاسی - تاریخی رعایت نمیشود و این گزارشها در بسیاری موارد دچار تحریف است. در این زمینه نمیتوان به افرادی که از عوامل انجام کار محسوب میشوند گلایه کرد، زیرا بسیاری از آنها در سن و سالی نیستند که خودشان شاهد صحنههای تاریخی و سیاسی مورد نظر بوده باشند و بتوانند از ذهن و حافظه خود نیز برای تدوین صحیح گزارشها کمک بگیرند، بلکه اگر انتقادی هست متوجه کسانی است که در مسئولیتهای بالاتر رسانه ملی قرار دارند و بر این قبیل امور نظارت نمیکنند و یا تعمداً بر عدم رعایت انصاف تأکید دارند و در نظر نگرفتن واقعیات را محور این تحلیل قرار دادهاند.
تازهترین مورد، اتهام تلاش برای مادام العمری شدن ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی است که در اولین قسمت گزارش تلویزیونی "صراط" در شب یکشنبه 9 بهمن ماه جاری از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. در این گزارش، به عطاءالله مهاجرانی نسبت داده شد که برای این کار تلاش میکرد که البته نسبت درستی است و او به خاطر همین تلاش که در مصاحبه و مقالات خود با تکیه بر لزوم تغییر قانون اساسی بعمل میآورد مورد انتقاد مطبوعات آن زمان قرار گرفت. اما لحن گزارش "صراط" طوری تنظیم شده بود که به شنونده اینگونه القاء کند که آقای هاشمی رفسنجانی نیز از این کار راضی بوده ولی این تلاش به جائی نرسیده است!
این قسمت از گزارش "صراط" تحریف آشکار تاریخ است، زیرا آقای هاشمی رفسنجانی به شهادت آنچه همان زمان در مطبوعات به چاپ رسید و اکنون در آرشیوها موجود است و بیشتر از آرشیو مطبوعات در آرشیو سازمان صدا و سیما یافت میشود، صریحاً با چنین امری مخالفت کرد و با تکیه بر اینکه تغییر قانون اساسی برای چنین کاری به مصلحت نیست و اینکه باید میدان بروز و ظهور را برای چهرههای قادر، صالح، مدیر و مدبر باز گذاشت، به این مبحث خاتمه داد. قطعاً سفارش دهندگان تهیه گزارش "صراط" از این موضعگیری آقای هاشمی رفسنجانی مطلع بودهاند ولی با این حال به صلاح ندانستند آن را در این گزارش بیاورند. اینکه چرا این افراد چنین جفائی را به تاریخ انقلاب، شخصیتهای برجسته انقلابی، نسل حاضر و حتی به خود رسانه ملی روا میدارند، سؤالی است که خود آنها باید پاسخ آن را بدهند، لکن بد نیست چند نکته را به دست اندرکاران رسانه ملی یادآور شویم.
اول آنکه رسانه ملی امانتی مهم دردست شماست که امانتداری شرط اصلی شایستگی شما برای حضور در مسئولیتهای آن است. اگر این شرط را رعایت نکنید، برای حضور در این مسئولیتها شایستگی خود را از دست میدهید.
دوم آنکه دنیای ارتباطات امروز، با گذشتههای دور تفاوت زیادی دارد و همین تفاوتها مانع کتمان واقعیتهای تاریخی میشود. به همین دلیل تلاش شما برای تحریف تاریخ نه تنها به جائی نمیرسد بلکه مشت شما را نزد نسلهای حاضر و آینده باز میکند و شما و کارهای شما را بیاعتبار مینماید. بنابر این، بهتر است به کار نقد بپردازید ولی راست بگوئید تا اعتبار خود و اعتبار رسانه ملی، که متعلق به نظام و ملت است، را حفظ کنید.
سوم آنکه بنا را بر خوشبینی میگذاریم و چنین فرض میکنیم که شما از مطالبی که از مواضع آقای هاشمی رفسنجانی درباره این موضوع در آرشیوها وجود دارد بیخبر بودید. با همین خوش بینی، دو نمونه از مطالب آرشیوی آن زمان را در کنار این مطلب به چاپ میرسانیم تا از بیخبری خارج شوید و اگر صداقتی در کار است اقدام به جبران کار خلافی که کرده اید بنمائید. البته مطالب دیگری نیز در آرشیو روزنامه موجود است که اگر بخواهید در اختیارتان قرار خواهیم داد.
و چهارم آنکه مطلع باشید که دستهای زیادی دست اندرکار نگارش تاریخ هستند و مطالبی مینویسند که وقتی مجال چاپ شدن بیابند تحلیلهای شما را بیاعتبار خواهند کرد. پس بهتر است تحلیل هایتان را با صداقت و امانت همراه کنید تا هرگز از اعتبار نیافتند.
تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی