در دوران بـــرزخی ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

 حسین فدایی به سناریوی انتخاباتی جریان انحرافی حمله کرده و آن را شیطانی نامیده است :

 «معتقدم سناریوی جریان انحرافی نیز ایجاد فضای دوقطبی است. آنها میخواهند هاشمی را مظهر طرفدار سرمایه داری و احمدی نژاد را مظهر مستضعفان و طرفدار عدالتخواهی معرفی کنند».

 «جریان انحرافی میخواهد با این تقسیم بندیها، ضعفهای خود را بپوشاند، مردم را فریب دهد و فقط بر فضای دوقطبی در جامعه تاکید کند». فدایی با اشاره به فعالیت جریان انحرافی افزود: «آنها هم اکنون با استفاده از کانونهای قدرت، ثروت و رسانه هایی که در اختیار دارند، تحلیلهای خود را بیان میکنند. باید ملت مراقب این تحلیلها باشند».

 شنیدن این سخنان از زبان آقای فدایی، آدمی را وادار به تامل و تفکر کرده و با این پرسش مواجه میکند که آیا آقای فدایی تازه از خواب بیدار شده و خبر ندارد که در چند سال گذشته در ایران چه گذشته است یا به خاطر ندارند که خودشان چگونه عمل کردند؟ اجازه دهید چند نکته به زعم خودم مهم را در این باره مورد تاکید قرار دهم.

اول – جریان انحرافی محصول عملکرد جریان موسوم به راست در 6 سال گذشته است. این جریان از دل نیروهای موسوم به راست، محافظه کار و اصولگرا متولد شد و در تمام مراحل تحت حمایت این جریان قرار داشت و اساسا پدیده ای مستقل از این طیف سیاسی کشور نیست. عنوان «جریان انحرافی» با این هدف خلق و طراحی شد که اذهان مردم را از پی بردن به نقاط ضعف اجرایی و ناتوانی مدیریتی طیف سیاسی اصولگرا منحرف کنند و تمام کاسه و کوزه را سر طرفداران رئیس جمهوری بشکنند که اگر حمایت همین آقایان نبود اساسا رئیس جمهور نمی شد.

 البته در این سالها، ظهور منتقدانی اصیل و اصولگرایانی منتقد و مخالف دولت را هم شاهدیم که نشان دهنده کثرت درونی این جریان است اما حتی همین منتقدان هم نمیتوانند نقش خود را در به قدرت رسیدن این جریان در دولت کمرنگ کنند و کاملا حساب خود را از دولت جدا سازند.

 دوم – تلاش برخی از آقایان از جمله همین آقای فدایی برای جدا کردن حساب رئیس جمهوری از جریان انحرافی، آب در هاون کوبیدن است. همه قرائن و دلایل نشان می دهد که احمدی نژاد از افراد شاخص جریان انحرافی، دفاع جانانه می کند و اساسا این عنوان را قبول ندارد و خود را هم از همین طیف میداند.

 وی و دوستانش قبول ندارند که یک جریان انحرافی در دولت وجود دارد. بلکه معتقدند کلیت دولت با محوریت شخص رئیس جمهوری، مورد حمله طیفی قرار دارد که دست آنان از قدرت و ثروت کوتاه شده است و با دشمن تراشی و جعل عنوان انحرافی، در صدد بازگشت به قدرت هستند. به نظر رئیس جمهوری، دیگر اصولگرایان همه گول آقای هاشمی را خوردند. چرا که ادعای وجود جریان انحرافی در دولت، خط فکری آقای هاشمی است. بنابراین خیلی نباید به ثمربخشی تلاشهای آقای فدایی و دوستانشان در این زمینه امید داشت. زیرا اگر جریان انحرافی مورد نظر آنان وجود داشته باشد، در آن صورت نماد و مصداق اتم و اکمل آن را باید شخص رئیس جمهوری دانست همان گونه که خود هم قبول دارد.

 سوم – این جریان - خواه انحرافی تلقی شود و خواه طیفی از اصولگرایان – برای رسیدن به قدرت، به شگرد ایجاد اختلاف میان نیروهای انقلاب متوسل شد و متاسفانه، توفیق هم یافت. آنان که خود در تمامی سالهای مدیریت آقای هاشمی رفسنجانی بر کشور، مصدر مسئولیتهایی بودند و از این طریق، قدرت و ثروتی برای خود دست و پا کردند، بعدها به این نتیجه رسیدند که به یک روش تبلیغاتی شوم و شبهه ناک متوسل شوند و با ایجاد یک فضای دوقطبی کاذب، خود را در نقطه مقابل آقای هاشمی رفسنجانی قرار دهند.

 در این مسیر، همه جریانهای افراطی و تندرو جناحها، البته با انگیزه های متفاوت همسو شده بودند و به آقای هاشمی حمله میکردند و از جمله وی را مصداق اشرافیت حکومتی در جمهوری اسلامی نشان میدادند. جریان موسوم به انحرافی با مطرح کردن این خط تبلیغاتی توانست غالب اصولگرایان را با خود همراه کند و با همراه کردن مردم، به قدرت برسد. آنان در تمامی این سالها، در مدیریت کشور هنر چندانی از خود نشان ندادند و تنها توفیق آنان، ایجاد شکاف عمیق میان نیروهای انقلاب بود که نتیجه تلخ آن را شاهدیم.

 چهارم – تاکید بر دوقطبی هاشمی – احمدی نژاد در این انتخابات هم در دستور کار طرفداران دولت و رئیس جمهوری قرار گرفته است. ولی این بار دوستان اصولگرا، در درون خود اختلاف نظر و رقابت انتخاباتی دارند و به همین دلیل، بخشی از اصولگرایان از جمله آقای فدایی حاضر نیستند در این زمین بازی کنند اما مگر مخالفت امروز آقایان با خط مشی احمدی نژاد و دوستانش، گذشته این طیف را میپوشاند؟ مگر آقایان یادشان رفته است که از همین دوقطبی کاذب برای برنده شدن در انتخابات شورای شهر، مجلس هفتم شورای اسلامی، ریاست جمهوری سال 84، مجلس هشتم شورای اسلامی و ریاست جمهوری سال 88 بهره بردند؟

 امروز هم آقایان نگران این هستند که جریان موسوم به انحرافی با استفاده از این شگرد تبلیغاتی، بر آنان غلبه کند و مجلس را در دست بگیرد و به همین دلیل، مهمترین استراتژی انتخاباتی حامیان احمدی نژاد را زیر سئوال میبرند و الا بعید می دانم دل آقای فدایی برای حقیقت و حتی آقای هاشمی رفسنجانی سوخته باشد و از این بابت به نقد جریان انحرافی تمایل پیدا کرده باشد.

علی شکوهی
 

 

_{تبلیغ جبهه پایداری در صفحه فیلترینگ! ...}

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

سایت پیوندها (صفحه فیلترینگ اینترنت) در اقدامی عجیب سایت جبهه پایداری را در بخش پایداری اسلامی در سایت خود لینک کرده است و آن را به عنوان سایت پیشنهادی خود در صفحه اول نشان می‌دهد!

به گزارش «بازتاب امروز» به نقل از جهان، از آنجا که این سایت (صفحه فیلترینگ) یک سایت دولتی محسوب می‌شود که مدیریت آن در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، معلوم نیست قرار گرفتن نام یک گروه سیاسی در بخش پایداری اسلامی چه معنایی دارد؟!

اما نکته دیگر آن که عبارت «بیداری اسلامی» در این لیست به عنوان عجیب «پایداری اسلامی» تبدیل شده است!