سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

نمایندگانی که با تغییرات جَوی ِ غالب، 180 درجه تغییر میکنند!!!

 

 

برای متن کامل روی عنوان کلیک کنید

   حدادعادل می گوید : سیاست مجلسی که ریاستش را برعهده داشته در برابر دولت اصلاحات سیاستی غیر ستیزه جویانه بوده اما احمدی نژاد از روزی که بر سر کار آمد بنای تمکین از مجلس را نداشته است.
   *چون اصول‎گرایان یا همان آبادگران آن روز، بعد از سال‎ها تحمل فشار از سوی اصلاح‎طلبان پا به صحن مجلس گذاشته بودند، بدون آن‎که دچار اختلاف درونی بشوند، انتخابات هیأت ‎رییسه را به ‎نحو متینی به انجام رساندند و به قول معروف این هواپیما در صحن مجلس هفتم فرود آرامی داشت.
   *یکی از خط قرمز‎های ما در مجلس هفتم این بود که اصول‎گرایان در برابر اصلاح‎طلبان که در مجلس هفتم اقلیت بودند، از خودشان تفرقه نشان ندهند. اگرچه ممکن بود بعضی اشخاص در اقداماتی فردی حرف‎‎هایی بزنند و مواضعی بگیرند که خلاف این روش باشد، در اجرای این سیاست موفق بودیم و بدنه اصول‎گرای مجلس علی‎رغم مشکلات یک‎پارچگی خود را حفظ کرد.
* مجلس با دولت آقای خاتمی مدارا کرد. چون می‎دانستیم که این دولت تنها یک سال دیگر بر سر کار باقی‎ست و آقای خاتمی به پایان دور دوم خودش می‎رسد؛ سعی می‎کردیم حتی‎-الامکان با این دولت منطقی برخورد کنیم و تلاش می‎کردیم که در مسائلی که به ‎نفع کشور است، همکاری کنیم.

   *با پیروزی آقای احمدی‎نژاد ما امید‎های زیادی داشتیم ولی از همان ابتدا روش کار ما عوض شد.  من باید یک تعبیر خاصی به ‎کار ببرم تا منظورم دقیق مشخص شود. گروه خون ما به گروه خون آقای احمدی‎نژاد نمی‎خورد. به ‎عبارت دیگر اصولا طبیعت آقای احمدی-‎نژاد، طبیعت تمکین نیست. فضایی پیش آمد که ما دوران سختی را بگذرانیم؛ سختی از آن جهت بود که اصرار داشتیم اختلاف میان مجلس و دولت از یک حدی علنی‎-تر نشود و از یک سقفی تجاوز نکند. ما آگاهانه این سیاست را در پیش گرفتیم.
   *از طرف دیگر اصلاح‎طلبان متوجه می‎شدند که مجلس و دولت در دو دستگاه مختلف می‎نوازند، یعنی اختلاف آهنگ آقای احمدی‎-نژاد با ما کاملا محسوس بود. البته ما سعی می‎کردیم این اختلاف اوج نگیرد.
   *البته با همه این اوصاف و رعایت‎‎هایی که از سوی مجلس می‎شد، یک‎بار اختلاف بین دولت و مجلس آن‎چنان بالا گرفت که رهبری نظام هم مداخله کردند. آقای دکتر احمدی‎نژاد تعدادی از مصوبات مجلس را در کشوی میز خود نگه داشته ‎بود و برای اجرا به دستگاه‎‎های زیربط ابلاغ نمی‎کرد. من نامه-‎ای خصوصی به رهبری نوشتم و ایشان هم پاسخ داد. در قدم سوم در روزی که هیچ کس انتظار آن را نداشت، بنده در نطق قبل از دستور، مجلس را در جریان نامه-‎نگاری با رهبر انقلاب و پاسخ ایشان قرار دادم. این اتفاق به‎زودی خبر اول کشور شد. البته پاسخ رهبر معظم انقلاب به آن نامه، همچون همیشه فصل-‎الخطابی بر ماجرا شد. ایشان در پاسخ خود فرمودند قوانین مجلس که به تصویب شورای نگهبان می‎رسد، برای قوای سه‎ گانه لازم‎ الاتباع است.
   *با تمام این اوصاف ما در مجلس تلاش کردیم، رابطه دوستانه خود با آقای احمدی-‎نژاد را قطع نکنیم، البته در این راه موانع زیادی هم بود. اصلاح‎طلبان مجلس از هر فرصتی استفاده می‎کردند و به رییس مجلس تذکر می‎دادند و من را به سهل-‎انگاری در برابر دولت، پایین آوردن شأن مجلس و امثال آن، متهم کرده و می‎کوشیدند تا مرا تشجیع کنند که در مقابل دولت بایستم.
   *عده‎ای از اصول‎گرا‎ها هم بودند که هم برای عقب نیفتادن از اصلاح‎طلبان و هم بر حسب وظیفه-‎ای که احساس می‎کردند، عقیده داشتند بنده باید برخورد تندتری با دولت داشته باشم.
  
*این سیاست سبب شد وقتی ما در آستانه انتخابات مجلس هشتم قرار گرفتیم، توانستیم با دولت و نزدیکان دولت به فهرستی واحد برسیم و اختلافات ما آن چنان اوج نگرفت که نتوانیم با حامیان آقای احمدی-‎نژاد وحدت کنیم.*در آن انتخابات افراد مؤثر و مهمی همچون آقای کروبی و همسر ایشان و تعداد زیادی از طرفداران آقای خاتمی هم حضور داشتند، اما با وجود وحدت میان اصول‎گرایان، پیروزی خوبی در انتخابات مجلس هشتم برای ما به ارمغان آمد.
   *در این‎که اصول‎گرایان در آستانه انتخابات مجلس نهم، وحدت خود در پایان مجلس هفتم را ندارند، نباید شک کرد. البته ممکن است بعضی دوستان این تعبیر مرا نپذیرند و بگویند که این حرف من القای یأس و ناامیدی است، ولی قضیه آشکارتر از آن است که با نگفتن من پنهان بماند. باید بررسی شود که چه اتفاقاتی در این میان افتاده و در جواب این بررسی هم باید فعلا بگویم که "این سخن بگذار تا وقت دگر".
 
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی