در دوران بـــرزخی ...

 

 

 

 

 

_از هنر کودکی تا جفای دوران ...

پیرمرد را عرق‌ریزان آورده بودند که چند هزارتا روپایی می‌زند. آورده بودند که با ?? سال سن حرکت‌های نمایشی با توپ انجام می‌دهد. بیرون روزنامه برای بچه‌ها روپایی‌زده و همه را تحت تأثیر قرار داده بود. او از زندگی‌اش گفت. از این گفت که دارد از روپایی زدن با توپ نان در می‌آورد. این دیگر نوبر بود. پول درآوردن از فوتبال البته سال‌هاست که بسیاری را از فرش به عرش رسانده اما ندیده بودیم که بشود قوت لایموت خانواده‌ای.

می‌گفت بازنشسته یکی از ادارات است. نگهبان بوده و حقوق بازنشستگی‌اش کفاف خرج زندگی‌اش را نمی‌دهد. حقوقش هنوز واریز نشده به خاطر اقساط جهیزیه دخترش کسر می‌شود و چیزی حدود ?? هزار تومان دستش را می‌گیرد. اجاره خانه کلنگی‌اش اما بالای ??? هزار تومان است و صاحبخانه‌اش شاکی از تأخیر اجاره هر روز تهدید می‌کند. می‌گفت ? ماه است که دارد تمرین روپایی می‌کند. آن هم در کوچه و خیابان. مردم تشویقش می‌کنند

مـتـن کامـل : http://farsiblog.mihanblog.com/post/2262 

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی