سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

مجوز رو دیگران صادر میکردند، ولی جمع کردنش از سالنها با ما بود!

 

 

 

 

 مجوز رو دیگران صادر می‌کردند، ولی جمع کردنش از سالن‌ها با ما بود! ...

 

اگرچه عادت ندارم در یک روز دوبار وبلاگ را به روز کنم و معمولا کمتر فرصت به روز کردن حتی نظرات را دارم اما این بار پس از تماشای فیلم شجاعانه ابراهیم حاتمی کیا با نام "گزارش یک جشن" خواستم بنویسم تا دین خودم را به این کارگردان ارزشی ادا کنم.

بالاخره پس از قریب به یکسال بغض فروخورده ابراهیم حاتمی کیا شکست اما این بار نه درکنار راین بر سر خدا فریاد کشید و نه در یک آژانس شیشه‌ای گذشته حاج کاظم را به رخ.

حاتمی کیای قصه گو قصه اش را با ازدواج آغاز کرد از یک عروسی کوچک اما پر از شور و عشق. حاتمی کیا از شادی جریان یافته در میان بخشی از جوانان می گفت که با ورود یک مامور و با ارائه یک حکم به یکباره این شادی بهم ریخت.


متن کامل : http://farsiblog.mihanblog.com/post/2211

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی