با معتادان ... آشنا شوید!
بسم الله الرحمن الرحیم
با معتادان ... آشنا شوید!
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
اعتیاد در دوره جدید شکل و شمایل گذشته را ندارد. طوری که مصرفی برخی از مواد جدید حالت لوکس و شیک پیدا کرده است که در اصطلاح روان شناسان، به اعتیاد «یقه سفیدها» معروف شده است.
با معتادان یقه سفید آشنا شوید!
میگنا: این روزها اعتیاد چهره اش را عوض کرده است و دیگر مثل سالهای پیش نیست که فرد معتاد از بیست فرسخی چراغ راهنما می زد. محرکها و مخدرهای امروزی باعث شده اند سبک جدیدی در زندگی معتادان ایجاد شود که به هیچوجه از نظر ظاهری قابل شناسایی نباشند. اعتیادی که این روزها به اعتیاد یقه سفیدی معروف شده است و هرچقدر که ظاهر آرامی دارد ولی ممکن است با کوچکترین تحریکی مثل دینامیت منفجر شود و ترکشهایش باعث بروز خسارتهای جبران ناپذیری شود. یقه سفیدی به علت شیوه مصرف بی دردسر طرفداران پر و پا قرصی برای خود دست و پا کرده است و ممکن است دوست، همکار و حتی اقوام نزدیک شما بدون اینکه بو ببرید، زیر دماغتان شیشه و محرکهایی از این دست را مصرف کنند.
با کلاسها یقه سفید می شوند
علیرضا یگانگی کارشناس اعتیاد در گفتگوی اختصاصی با ما از علایم و دلایل گرایش به محرکهای روانگردانی نظیر کوکائین میگوید :
-اصولا چند نوع معتاد به مواد مخدر داریم؟
ما انواع مختلفی از اعتیاد داریم که در این نوع اعتیادها اشخاصی به عنوان زیر مجموعه قرار دارند. زیر مجموعه قرار گرفتن افراد برای دسته بندی آنها است. یک معتاد حرفه ای داریم، یک معتاد تفننی داریم یک سری معتادها هستند که مصرفشان با حذف جایگاه اجتماعی شان است ، و یک سری معتاد خلاف کار داریم. معتاد حرفه ای یا به اصطلاح همان ته خطی معمولا افرادی هستند که به کارتن خوابی می افتند.
درباره دلایل اعتیاد خیلی از روزنامه ها مانور می دهند که مثلا طلاق ، دوست یا غیره است یا پایه مذهبی دارد یا ندارد ولی وقتی برایشان مثال میزنی میفهمند که تمام اینها میتواند رد بشود. وقتی نداشتن علم و تحصیل را یکی از دلایل اعتیاد در نظر میگیری، من دکتری را مثال میزنم که جراح مغز بوده است و کارتن خواب شده است و البته الان ترک کرده و خوشبختانه دوباره سرکار خودش برگشته است. برای همین اصلا قابل چارچوب بندی نیست. من برایتان معتادی می آورم که جایگاه اجتماعی او را بعید میدانم کسی داشته باشد ولی کارتن خواب شد.
یقه سفیدها بیشتر چه موادی مصرف میکنند؟
معمولا کوکائین مصرف میکنند چون از لحاظ اجتماعی وضعیت خوبی دارند. در میان این افراد معتاد به هروئین نمیتوان پیدا کرد چون اگر مصرف کننده هروئین شوند کم کم به سمت معتاد شدن، می روند. اینکه این جور افراد روزی به کارتن خوابی یا همان معتاد حرفه ای میرسند یا نه هم، باز ممکن است و بستگی به پیشرفت بیماری در این افراد دارد. با توجه به رشد بیماری و نوع مصرف و شرایط روحی و روانی این افراد احتمال اینکه این افراد بعد از چند سال در ورطه معتادان حرفه ای قرار بگیرند، که ما آن ها را معتادان خیابانی میشناسیم ، بسیار زیاد است.
-بیشتر چه کسانی در معرض این نوع اعتیاد هستند؟
معمولا این نوع اعتیاد کسانی را درگیر می کند که دارای پایگاه اجتماعی هستند.
مکان مصرف کجاست؟
الان مصرف کوکائین احتیاج به مکان خاصی ندارد. این افراد بازیگرها و بازیکنهای خودشان را پیدا میکنند. برای مثال شما 50 تا دوست دارید ولی وقتی قصد رفتن به کوه را دارید 3 نفرشان را صدا می کنید. این افراد هم همینطور یار بازیشان را در بین خودشان پیدا میکنند تا باهم مصرف کنند. معمولا هم مشکلی برای مکان مصرف ندارند چون دفتر یا محل کاری دارند که از آن برای این کار استفاده می کنند. این افراد حتی نوع تهیه جنسشان هم خاص است. افرادی را دارند که به قول معروف ساقی هستند آنقدر ظاهر متفاوتی دارند که شاید باور کردنی نباشد آدمی به این متشخصی مواد فراهم بکند.
یقه سفیدها هزینه هایشان نسبت به انواع دیگر اعتیاد بیشتر است؟
خود مصرف کوکائین جز پرخرج ترین هاست. کسی را میشناختم که هزینه اش برای مصرف به روزی یک میلیون هم میرسید. معمولا این افراد وضع مالی خوبی دارند و مشکلی برای تهیه جنس ندارند.
یعنی ظاهر این افراد هیچ وقت اعتیادشان را آشکار نمیکند؟
امکان ندارد تاثیر گذار نباشد ولی کوکائین ظاهر را خیلی از بین نمی برد و عمده تاثیرش فقط روی مغز است.
-این آدمها با این جایگاه اجتماعی و درآمد خوب چرا سمت مصرف مواد میروند؟
هیچ دلیل قطعیای ندارد. ممکن است برای هر کس دلیلی داشته باشد.
تفاوت نوع اعتیاد یقه سفیدها با معتادان کلاسیک در چیست و چه ویژگیهای خاصی دارند؟
کمک کردن به این جور آدم ها خیلی سختتر از کمک کردن به معتادهای دیگر است چون این افراد چیزی را از دست ندادند خیلی سخت میشود آنها را متقاعد به ترک کرد. اگر از مضرات اعتیاد بگویید میگویند مشکلاتی که برای بقیه ایجاد کرده است که برای من ایجاد نشده است.
با معتادان یقه سفید آشنا شوید!
رودر رو با یک مصرف کننده شیشه. محمد بیست و هشت ساله و لیسانس ادبیات فارسی است و دو سال است که به دور از چشم خانواده شیشه مصرف میکند.
زمان انتخاب رشته خیلی اصرار کردند که رشته به اصطلاح نان و آبدار انتخاب کنم ولی پایم را در یک کفش کردم که باید ادبیات بخوانم ولی در میانه راه از درس زده شدم، فکر میکردم دانشگاه شرایط را مهیا میکند تا نویسنده شوم ولی عملا خبری نبود. دوران دانشجویی ام طولانی شده بود و از طرف خانواده تحت فشار قرار میگرفتم که هرچه زودتر درسم را تمام کنم. یک شب که برای درس خواندن در خوابگاه مانده بودم حسابی کلافه بودم و اصلا حوصله درسها را نداشتم و مدام سیگار می کشیدم ولی آرام نمی گرفتم. یکی از دوستانم که خود مصرف کننده بود به من پیشنهاد کرد که یک پُک شیشه بزنم، بعد درس بخوانم. به قدری کلافه بودم که قبول کردم. مثل آب روی آتش بود و تمام استرس و فشار از رویم برداشته شد.
دو سالی هست که کم و بیش شیشه مصرف میکنم. اوایل زمانی که شیشه مصرف می کردم به شدت انرژیک می شدم و تمرکزم به شدت بالا میرفت و سرم پر میشد. پر از ایده برای نوشتن داستان و نمایشنامه و این تنها چیزی بود که آن زمان نیاز داشتم. مدرکم را هم با کمک مصرف گرفتم. علاوه بر این از نظر قوای جسمانی هم تهییج میشدم و منی که سال به سال پیادهروی هم نمیکردم با دوستانم چندین سِت والیبال بازی میکردم. همین موارد باعث شده بود که اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم و در برخوردهایم با دیگران موفقتر عمل کنم. اما حالا دیگر به آن حس و حال نمیرسم و فقط برای رها شدن از استرس هایم مصرف میکنم. هیچوقت توهمات عجیب و غریب نزدم ولی به شدت فکرم را باز میکرد و برای نویسنده چه چیزی بهتر از پرواز دادن تخیل؟
جرایم ناشی از مصرف شیشه به شدت دردناک هستند.
سوزاندن صورت نوزاد با سیگار
سارا شاکری که در بخش پذیرش پزشک قانونی تهران مشغول به کار است، موارد بسیار زیادی از جرائم ناشی از مصرف شیشه دیده است. مواردی که تاثیر بسیار بدی بر ذهن و روحش گذاشتهاند. «یکبار آقایی را آوردند که شیشه مصرف کرده بود. توهم زده بود و پسر دو سالهاش را با 14 ضربه چاقو به قتل رسانده بود، بعد هم پای خانومش را با ضربه قمه از مچ قطع کرده بود. تنها شانسی که آوردند این بود که خواهر آقا پزشک بود و پای قطع شده را داخل کیسه یخ انداخته بودند و برای پیوند به بیمارستان برده بودند.» خانم شاکری پس از به یاد آوردن این صحنه دلخراش کمی به هم میریزد ولی هرطور هست خودش را کنترل میکند. «یک بار هم یک بچه یک و نیم ساله را آوردند که پدر و مادرش شیشه میکشیدند. توهم که میزدند تمام صورت بچه را با سیگار میسوزاندند. یک جای سالم روی بدن بچه طفل معصوم نمانده بود.»
پژوهشگر ارشد حوزه اعتیاد از توهمات شگفت انگیز و خطرساز معتادان به شیشه می گوید:
عکس، تهیه وَ تدوین :عـبـــد عـا صـی