سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

خیلیا مدتهاست بازی خورده-اند! ...

 

 خیلیا مدتهاست بازی خورده-اند! ...

 برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   اعتدال: بعد از نامه شب گذشته حداد عادل، می شد پیش بینی کرد امروز که قرار بود استیضاح وزیر کار انجام شود، روز پرحاشیه ای برای مجلس باشد.
بعد از اظهارات حداد در نامه اش ( که امروز صبح بین نمایندگان توزیع شد ) مبنی بر این که دیروز مرتضوی نزد او رفته و اعلام کرده که استعفا می دهد و از همین رو از استیضاح کنندگان - که اکثرا جزو طیف خودش بودند- خواست از این کار صرف نظر کنند و با پس گرفتن امضاها، استیضاح منتفی شد که عصبانیت شماری از نمایندگان و تذکرات آنان را در پی داشت؛ به ویژه که آنها اظهار می کردند یک طیف سیاسی به خاطر اهداف سیاسی خود شان مجلس را دستمایه قرار داده و نمایندگان را فیلم کرده است!
نادر قاضی?پور نماینده ارومیه هم در تذکر دیگری گفت: هنگام طرح این استیضاح گفته شد که هدف از آن نیم نگاهی به انتخابات
آتی و هیات رئیسه مجلس بعدی است که ما آن را نپذیرفتیم. اما حرکت امروز استیضاح کنندگان این شائبه را تقویت می?کند. این بازی با کرامت و عزت مجلس و مردم است. اگر استعفای مرتضوی انجام نشد چه؟ چطور به یک وعده اعتماد کرده?اید و استیضاح را پس گرفته?اید؟ هنوز که این کار انجام نشده است.
صبح امروز هم توکلی که تا کنون به عنوان حکم بین زاکانی و مرتضوی خوانده می شد و تا دیشب با ژست مخالفت با مرتضوی از مصاحبه هم اجتناب می کرد، وارد میدان شد و اظهار کرد مرتضوی که تا دیروز بر بیگناهی خود تاکید می کرد، ناگهان با حداد عادل برای استعفا دست شرف داده و از این رو از استیضاح صرف نظر کرده اند.
زاکانی هم در واکنش به نمایندگان گفت:چطور برخی به ما اتهامات انتخاباتی می?زنند؟ وی افزود: سعید مرتضوی که انتصاب وی به ریاست سازمان تامین اجتماعی مهمترین دلیل استیضاح وزیر کار بوده است، در جلسه خود با نمایندگان طراح استیضاح متن استعفای خود را نوشته و قرائت کرده است .این استعفا در دو نسخه برای رئیس جمهور و وزیر کار ارسال شده است.
با این وصف، در حالی که بعد از جلسات حکمیت و حتی شب جمعه گذشته حداد عادل در برنامه زنده "دیروز امروز فردا" از عدم راه آمدن مرتضوی و در دستور بودن استیضاح خبر داده بود، این سوال به وجود آمده که بالاخره مرتضوی کی استعفا را پذیرفته و تیم حداد و زاکانی و توکلی چه سناریویی را پیش چشم افکار عمومی اجرا کرده اند؟
اکنون البته برخی با توجه به خلقیات مرتضوی و سخنان تاج الدینی این گمانه زنی را هم مطرح می کنند که شاید مرتضوی استعفا ندهد و یا احمدی نژاد آن را نپذیرد؛
به ویژه که با ارائه 35 هزار میلیارد تومان از دولت به تامین اجتماعی، ظاهرا مرتضوی برنامه های جدی برای ماندن در تامین اجتماعی دارد که در این صورت به ویژه بعد از رای منفی به استیضاح وزیر اقتصاد و برخورد احمدی نژاد در روز سوال، دیگر باید دید آبرویی برای مجلس خواهد ماند؟
جالب آن که همزمان با این اتفاقات، احمدی نژاد هم خود را به مجلس رساند تا در جلسه استیضاح شرکت کند و تاکید کرد که هیچ تعهدی درباره استیضاح نداده ایم.
تذکرات نمایندگان
پس از آنکه توکلی نامه استضاح کنندگان را قرائت و تاکید کرد « اگر ظرف چند روز آینده پذیرش استعفا رسماً اعلام نشود، مجدداً تقاضای استیضاح تقدیم مجلس خواهیم کرد » ، نوبت به نماینده ها بود که تذکرات خود را نسبت به روندی که امروز درمورد استیضاح وزیر کار و قول شفاهی مرتضوی برای استعفا داده به وجود امد ، بیان کنند .
نخستین تذکر را مصطفی کواکبیان نماینده سمنان مطرح کرد و گفت: بر اساس آئین‌نامه‌ای که جدیدا مجلس تصویب کرد، بعد از اعلام وصول استیضاح وجاهتی ندارد که اعلام شود استیضاح از حدنصاب افتاده است. دوستان به کناره‌گیری آقای مرتضوی اعتماد کرده‌اند و گفته‌اند که اگر مرتضوی کنار‌ه‌گیری نکرد، استیضاح را دوباره در دستور قرار می‌دهیم ولی این مسئله به مجلس هشتم نمی‌رسد. اینکه یک فرد بین دو نفر حکمیت کند، به شأن مجلس مربوط می‌شود؛ هر چند بنده جزء‌ استیضاح‌کنندگان ‌نبودم ولی موضوع حکمیت به شئونات مجلس مربوط می‌شود.
محمدرضا خباز نماینده کاشمر هم در تذکر دیگری گفت: اینکه کشور را ماه?ها به چالش بکشند وبعد با حکمیت مساله را خاتمه دهند، کار عجیبی است.
به گفته وی، این شائبه که این استیضاح یک کار سیاسی بوده و با هدف اصلاح امور کشور نبوده است؛ با این رویکرد استیضاح کنندگان تقویت شده است. خباز ادامه داد: نمی?شود که آقایان هرگاه دلشان خواست استیضاحی را بنویسند و بعد بکشند کنار و با حیثیت قوه مقننه بازی کنند!
نادر قاضی?پور نماینده ارومیه هم در تذکر دیگری گفت: هنگام طرح این استیضاح گفته شد که هدف از آن نیم نگاهی به انتخابات آتی و هیات رئیسه مجلس بعدی است که ما آن را نپذیرفتیم. اما حرکت امروز استیضاح کنندگان این شائبه را تقویت می?کند. این بازی با کرامت و عزت مجلس و مردم است. اگر استعفای مرتضوی انجام نشد چه؟ چطور به یک وعده اعتماد کرده?اید و استیضاح را پس گرفته?اید؟ هنوز که این کار انجام نشده است.
جواد جهانگیرزاده دیگر نماینده ارومیه هم با بیان اینکه حق استیضاح وزیر همچنان پا برجاست، افزود: آقای توکلی گفت که با بازپس گیری این استیضاح می?خواهد شان مردم حفظ شود، اما شان مجلس چه می?شود؟ اصطلاحات جدید در کار مجلس وارد شده است که مفهوم مشخصی ندارد. مثلا حکمیت یعنی چه؟ آن هم حکمیتی که سابقه تاریخی خوبی ندارد! شائبه حضور و مشورت «خاص» برخی نمایندگان هم ذهنیت خوبی ایجاد نمی?کند. ادامه این مهندسی?ها در آینده خطرناک می?شود که برخی از هم اکنون برای مجلس بعد و هیات رئیسه بعد دارند برنامه ریزی می?کنند.
وی افزود: یعنی چه که بدون تضمین اساسی اعلام می?کنند استیضاح را پس می?گیرند و می?گویند اگر استعفا ندهد او را دوباره استیضاح می?کنند؟ می?گویند که ایشان قول شرف داده است، مگر قول شرف در موازین قانونی ما پایبندی ایجاد می?کند!
مهدی سنایی نماینده نهاوند هم به خیل معترضین پیوست و گفت: برخی از دوستان که مدعی حقانیت هم هستند مسائل شخصی را با مسائل مجلس خلط نکنند. این شکل کار در مجلس به صلاح نیست. مسائل فی مابین برخی دوستان نباید با مجلس خلط شود. این چندمین بار نیست که چنین کاری در مجلس می شود، آن هم از سوی نمایندگانی که انتظار بیشتری از آنها می رود.
به گفته وی، اینگونه استفاده?ها از ابزار نظارتی مجلس، هم شان مجلس را کاهش می?دهد و هم تاثیر گذاری ابزارهای نظارتی مجلس را می?کاهد.
کاظم جلالی نماینده شاهرود هم تذکر دهنده بعدی بود که گفت: صبح هم به آقایان توکلی و دیگران گفتم که اینجا آبروی مجلس در میان است. این دوستان در دو رل دارند بازی می کنند.
آقای توکلی یکجا مو را از ماست می?کشند و یک جا می?گویند حکمیت!؟ آن هم در حالی که این استعفا را نه وزیر پذیرفته و نه رئیس جمهور!
او که می گفت برخی نمایندگان هم در زمین دولت بازی می?کنند و هم در زمین مجلس، افزود: پیش از این نیز شاهد بودیم که از یکسو استیضاحی را امضا می کنند یا موافق طرح سوال از رئیس جمهور هستند اما از سوی دیگر در دولت لابی می?کردند و بیانیه می?دادند که سوال را به مصلحت نمی?دانند!
محمود احمدی?بیغش، نماینده حامی دولت هم که می?گفت چرا برخی نماینده تر شده?اند؟، ادامه داد: من حتی شنیده?ام که رئیس جمهور در راه مجلس بوده که از وزیرش حمایت کند ولی یکباره آقایان امضایشان را پس گرفتند!
آقایی که می گفتند بیم آن می?رود که بحث استیضاح کردان بوجود بیاید و تطمیعی صورت بگیرد حالا بگوید که چرا استیضاح را پس گرفته?اند؟ آیا آن نگرانی محقق شده است؟ چطور می?روند حکمیت می?کنند و استیضاح را پس می?گیرند در حالی که دیگر استیضاح کنندگان خبر ندارند؟
اگر می?گویند به صلاح مملکت نبود، بفرمایند که چطور وقتی آن را اعلام می کردند و یک ماه توی سر دولت می?زدند، به صلاح بود!!
در مقابل همه این تذکرات، علیرضا زاکانی از طراحان استیضاح و بازپس گیرندگان امضا، در تذکری خطاب به نمایندگان معترض گفت:
من نمی?دانم چرا باید به این همکاران پاسخ بدهیم و بگوییم چرا امضایمان را پس گرفته ایم! چطور برخی به ما اتهامات انتخاباتی می?زنند؟
وی افزود:
سعید مرتضوی که انتصاب وی به ریاست سازمان تامین اجتماعی مهمترین دلیل استیضاح وزیرکار بوده است ، در جلسه خود با نمایندگان طراح استیضاح متن استعفای خود را نوشته و قرائت کرده است .این استعفا در دو نسخه برای رئیس جمهور و وزیر کار ارسال شده است.
 

منبع: بازتاب

رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس از اقدام دولت در فروش 53 میلیارد دلار ارز در بازار برای تامین مالی منابع پرداخت نقدی یارانه‌ها به مردم خبر داد.
به گزارش مهر، غلامرضا مصباحی مقدم در نشست پرسش و پاسخ اقتصاددانان مجلس در مسجد امام صادق تهران، با اشاره به فشار دولت بر بانک مرکزی گفت: در مدت اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها فشار زیادی بر بانک مرکزی و بانک‌های دیگر آمد و معنای آن این بود که بانک مرکزی از منابع خود یا بانک‌های دیگر برای یارانه‌ها صرف کند.
وی ادامه داد:
این کار در دنیا بی‌نظیر است که بانک مرکزی شبانه از پول مردم برای پرداخت یارانه‌ها برداشت کند.
مصباحی مقدم گفت:
در چند مدت اخیر 9 هزار میلیارد تومان استقراض از بانک مرکزی انجام شد که معنای آن ایجاد تورم شدید است و اگر این استقراض انجام نمی‌شد شاهد این تورم زیاد نبودیم.
وی با اشاره به وجود یک نامه در این زمینه گفت:
‌نامه‌ای هم اکنون در دستان ما است که در تاریخ 24/12/90 دولت مصوب کرده است که معادل ریالی‌ 53 میلیارد دلار به قیمت ارز در بازار آزاد فورا به حساب خزانه واریز شود.
رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس افزود:
این 53 میلیارد دلار متعلق به کل سال 90 بوده است، باید پرسید اصلاً‌ به این میزان دلار داریم؟ معنای این که بانک مرکزی چنین مبلغی را به حساب خزانه واریز کند چیزی جز خلق پول و اسکناس نیست. معتقدم با ایجاد پول پرقدرت هیچ مشکلی حل نمی‌شود بلکه بر مشکلات افزوده می‌شود.
وی ادامه داد: ما انتظار داریم دولت اگر در خصوص طرح هدفمندی یارانه‌ها مشکلی دارد با مجلس شورای اسلامی مطرح کند و نمایندگان هم آمادگی هرگونه حل مشکل را دارند.
مصباحی مقدم با بیان اینکه تصمیمات اقتصادی معمولاً طی مدت کوتاهی اثر نمی‌کند، گفت:
اگر دولت امروز تصمیمی می‌گیرد شش ماه بعد اثرش پیدا می‌شود. اگر در حال حاضر هم این گونه اتفاقات رخ دهد نتیجه‌اش در شش ماه دوم 91 قابل مشاهده است که گرانی بیشتری هویدا می‌شود.
وی با بیان اینکه در چنین شرایطی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها با پرداخت پول نقدی درست نیست، گفت: دولت ابتدا باید سهم تولید را پرداخت کند چرا که تولید ایجاد اشتغال می‌کند.
 

روزنامه جمهوری اسلامی
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


بالاخره، قرار شده که داشتن شیشه وُ کراک هم مجازاتی داشته باشه!!!


   حمل بیش از 30 گرم کراک، شیشه و هروئین مشمول حکم اعدام است
(((
سالهای اول انقلاب، داشتن بیش از پنج گرم هروئین یا پنج کیلو تریاک، مجازاتش اعدام بود. طوری شده بود که به نُدرت تو کوچه وُ خیابان این معتادهای تابلو را میشد دید! مواد-فروشها که سوراخ موش معامله میکردن به میلیارد، میلیارد! ... کلا، خانواده-های معتادین داشتند امیدوار میشدند که این مرض کوفتی داره ریشه-کن میشه؛ ولی امان از دشمنان دانا وُ دوستان نادان که با تخریب وُ توطئه همه چیز را خراب کردند وَ کم-کم اوضاع همینی شد که الان می-بینید!؟ ... _ عـبـــد عـا صـی )))
معاون دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شهرکرد گفت: قوه قضاییه با مجرمان مواد مخدر قاطعانه برخورد می‌کند.
به گزارش ایسنا؛ سیدمحمد موسوی - با بیان اینکه رسیدگی به حکم این سه متهم در 2 پرونده رسیدگی شده است، افزود: در پرونده نخست مجرم به اتهام حمل 400 گرم کراک، 22 گرم شیشه و 14 گرم حشیش هجدهم خرداد دستگیر و پس از طی مراحل قانونی و رد تقاضای عفو حکم وی قطعی شد.
وی حمل بیش از 30 گرم کراک، شیشه وهروئین را مشمول حکم اعدام دانست و با اشاره به اینکه این مجرم اقرار به فروش یک کیلوگرم هروئین هم داشته، افزود: با استناد به اعتراف خود وی، این جرم هم به وی منتسب است.
موسوی اظهارکرد: در پرونده دوم نیز به جرم دو نفر رسیدگی شد که جرم یکی از آنها مشارکت در نگهداری سه کیلو و 102 گرم هروئین، کراک و شیشه و دیگری نیز به جرم مشارکت در نگهداری دو کیلو و 783 گرم هروئین، کراک و شیشه دهم بهمن ماه 89 دستگیر شدند.
معاون دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شهرکرد افزود: اجرای حکم اعدام این سه مجرم نشان از عزم جدی قوه قضاییه در برخورد با مجرمان مواد مخدر است.

 

 حق دارید باوَر نکنید! ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


     یک زن تقریباً پنجاه ساله ی سفید پوست به صندلیش رسید و دید مسافر کنارش یک مرد ساهپوست است. با لحن عصبانی مهماندار پرواز را صدا کرد.
مهماندار از او پرسید "مشکل چیه خانم؟"
زن سفید پوست گفت: "
نمی توانی ببینی؟ به من صندلی ای داده شده که کنار یک مرد سیاه پوست است، من نمی توانم کنارش بنشینم، شما باید صندلی مرا عوض کنید!"
مهماندار گفت: "خانم! لطفاً آرام باشید، متاسفانه تمامی صندلی ها پر هستند، اما من دوباره چک می کنم ببینم صندلی خالی پیدا می شود یا نه."
مهماندار رفت و چند دقیقه بعد برگشت و گفت: "خانم! همان طور که گفتم تمامی صندلی ها در این قسمت اقتصادی پر هستند،
من با کاپیتان هم صحبت کردم و او تایید کرد که تمامی صندلی ها در دسته اقتصادی پر هستند، ما تنها صندلی خالی در قسمت درجه یک داریم."
قبل از این که زن سفید پوست چیزی بگوید، مهماندار ادامه داد: "
ببینید، خیلی معمول نیست که یک شرکت هواپیمایی به مسافر قسمت اقتصادی اجازه بدهد در صندلی قسمت درجه یک بنشیند، با این حال، با توجه به شرایط، کاپیتان فکر می کند این که یک مسافر، کنار یک مسافر افتضاح بنشیند ناخوشایند است."
و سپس مهماندار رو به مرد سیاه پوست کرد و گفت: "قربان! این به ای معنی است که شما می توانید کیفتان را بردارید و به صندلی قسمت درجه یک که برای شما رزرو نموده ایم تشریف بیاورید..."
تمامی مسافران اطراف که این صحنه را دیدند شوکه شدند و در حالی که کف می زدند از جای خود قیام کردند.

 

 خود-مَهاری ...


 برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   رفته بودم فروشگاه...
یکی از این فروشگاه بزرگا, اسم نمیبرم تبلیغ نشه براش!
یه پیرمرد با نوه اش اومده بود خرید، پسره هی ور ور و غرغر می کرد. پیرمرد می گفت: آروم باش فرهاد، آروم باش عزیزم!
جلوی قفسه خوراکی ها، پسره خودشو زد زمین و داد و بیداد...
پیر مرده گفت: آروم فرهاد جان، دیگه چیزی نمونده خرید تموم بشه.
دَم صندوق پسره چرخ دستی رو کشید چنتا از جنسا افتاد رو زمین، پیرمرده باز گفت: فرهاد آروم! تموم شد، دیگه داریم میریم بیرون!
من بسیار تعجب کرده بودم.
بیرون رفتم بهش گفتم آقا شما خیلی کارت درسته این همه اذیتت کرد فقط بهش گفتی فرهاد آروم باش!
پیرمرده با این قیافه :| منو نگاه کرد و گفت:
عزیزم، فرهاد اسم مَنه! اون اسمش سیامکه!

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


از عوارض ناکامی-های پی-در-پی، بزرگنمایی-های مکرر است! ...


   عبرت نیوز:
محمود احمدی نژاد دیروز در حالی مدعی ایجاد یک میلیون و ششصد هزار شغل در سال گذشته شد که هنوز نه شورای عالی اشتغال و نه وزارت کار به عنوان متولیان اشتغال در کشور، گزارشی در خصوص میزان شغل ایجاد شده اعلام نکرده اند. رییس دولت دهم دیروز در نود و نهمین سفر استانی خود در جمع مردم بندرعباس، با اعلام اینکه دولت امسال هم به دنبال ایجاد 2/5 میلیون شغل است ، اشتغال ایجادشده در سال 90 را یک میلیون و ششصد هزار مورد اعلام کرد؛ آماری که هنوز توسط هیچ فرد حقیقی و حقوقی دیگری حتی از مجموعه دولت تایید نشده است. احمدی نژاد البته دیروز وعده داد که دولت گزارشی از اشتغال ایجادشده برای بیکاران کشور با ذکر نام آنها و شغل ایجاد شده برای آنها منتشر خواهد کرد که این اقدام به نظر در پاسخ به تردیدهای کارشناسان به آمار رئیس جمهور است.
چندی پیش آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت حاکی از ایجاد تنها 73 هزار شغل در هشت ماهه اول سال گذشته بود. طبق آمارهای موجود سهم صنعت از کل اشتغال موجود در کشور 33 درصد برآورد می شود. اگر آمار وزارت صنعت،معدن و تجارت را مبنا قرار دهیم، هر ماه به طور متوسط 9125 فرصت شغلی در بخش صنعت ایجاد شده است که در طول سال به عدد 110 هزار فرصت شغلی می رسد
که با توجه به سهم 33 درصدی صنعت از اشتغال کل ، تخمین زده می شود آمار کل ایجاد اشتغال در سال جاری به 330 هزار مورد برسد. البته این آمار با استناد به سهم صنعت از اشتغال کل به دست آمده و ممکن است با اعلام میزان فرصتهای شغلی ایجاد شده در دیگر بخشهای اقتصادی قدری اصلاح شود.
 
هرچند کارشناسان و برخی نمایندگان مجلس بارها نسبت به مغایرت نرخ رشد اقتصادی با آمار ایجاد اشتغال از سوی دولت اعلام موضع کرده اند و حتی در سوال مجلس از رئیس جمهور نیز این موضوع مطرح شد ،
با این حال دولت کماکان به اعلام آمارهای بحث برانگیز و وعده های دور از دسترس خود ادامه می دهد.
 البته آمارهای دیروز رئیس جمهور فقط به اشتغال ختم نشد.
احمدی نژاد صادرات سال گذشته کشور را هم بیش از 45 میلیارد دلار و واردات را کمتر از 60 میلیارد دلار اعلام کرد و مدعی شد امسال ارزش صادرات و واردات کشور به نرخ برابری خواهند رسید. آمار اعلامی از سوی احمدی نژاد در خصوص صادرات و واردات سال گذشته در حالی اعلام شد که رییس کل گمرک جمهوری اسلامی به تازگی حجم صادرات غیر نفتی را در سال 1390، چهل و چهار میلیارد دلار اعلام کرد. در این رقم، میعانات گازی هم، که حجمشان به حدود دوازده میلیارد دلار می رسد، جزء صادرات غیر نفتی به حساب آمده، در حالی که مطابق با قانون این محصولات صادرات غیر نفتی نیستند.
 فرآورده های پتروشیمی هم، که حجم صادراتشان چیزی حدود 14 میلیارد دلار است، جزء صادرات غیر نفتی محسوب نشده وماهیتی نفتی دارند.
 به گزارش بازتاب،
اگر این دو رقم از چهل و چهار میلیارد دلاری که از طرف رییس گمرک اعلام شده کسر شوند، باقی مانده کمتراز هجده میلیارد دلار صادرات غیر نفتی می باشد که بخش عمده این رقم نیز به صادرات فولاد خام اختصاص دراد در حالیکه بیش از دوبرابر آن فولاد به کشور وارد می شود و در واقع صادرات فولاد به نوعی صوری وجهت دریافت جوایز صادراتی می باشد و اجناس مشابه فولاد صادراتی به کشور وارد می شود.
 تازه برخی چهره های اتاق بازرگانی ایران حتی همین رقم را هم اغراق آمیز می دانند و معتقدند که صادارت غیر نفتی واقعی ایران از ده میلیارد دلار بیشتر نیست.

 


  
بر اساس تازه‌ترین گزارش های بین المللی نرخ تورم برای سال 2011 میلادی حدود 22.5 درصد اعلام شده است که تقریباً با آمارهای بانک مرکزی که نرخ تورم را در سه ماهه سوم سال 90 بیش از 20 درصد اعلام کرده است، همخوانی دارد.لازم به ذکر

مُفیدترین عضو سفارت انگلیس جا ماند!است که بعضی از سازمان های بین المللی رتبه ایران را در نرخ تورم 219 اعلام کرده است که رتبه قابل قبولی نیست.
بر اساس این گزارش،
نرخ تورم در ایران در سال 2010 میلادی 12.4 درصد بوده است که افزایش قیمت حاملهای انرژی در پی اجرای قانون هدفمندی یارانه ها بخشی از رشد تورم در سال 2011 را توجیه می کند هر چند به نظر می رسد رشد بی سابقه قیمت ارز در سال 90 هم سهم بسزایی در رشد تورم داشته باشد.
در این خصوص با محمد رضا باهنر، نماینده مردم تهران گفتگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید:
باهنر درخصوص افزایش تورم اینگونه بیان کرد: معمولاً در شب های عید فشار بر روی برخی اقلام زیاد است. دولت هم تلاش خود را برای بعضی از مایحتاج های عمومی مثل گوشت، میوه،آجیل کرده است. با برگزاری نمایشگاه ها کمی تعدیل قیمت را در این خصوص داریم.البته نه به آن منظور که ارزان شود،بلکه به این منظور که گرانتر نشود.
وی افزود: متاسفانه امسال که پرش قیمتی از دو ماه قبل آغاز شد، بازار دلار وسکه را هم متشنج کرد وباعث ایجاد جهش قیمتی شد. در واقع امسال سطح گرانی قیمت ها فشار سنگینی را به مردم وارد کرد.
باهنر در ادامه گفت:
البته بعضی از اینها دلایلش مشخص است،مثل هدفتمندی یارانه ها و بعضی فشارهای خارجی، و افزایش نقدینگی. بعضی از آنها هم دلایل مشخصی ندارد، که شاید بتوان گفت: ضعف مدیرتی است. با مدیرت دقیق تری می شد جلوی برخی از این جهش های قیمتی را گرفت.
نماینده مردم تهران گفت: من فکر می کنم، مجلس نهم باید نرخ بیکاری، و مشکل قیمت ها را جزء مسائل اولی خود در سال جدید قرار دهد. این دو عامل مسائلی هستند که به شدت خانواده ها را تحت فشار قرار می دهند.

 

 

 

  ایران در شُرف مذاکرات هسته-ای با آمریکا،

 تحت فشار اقتصادی قرار دارد؟

 برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   عبرت نیوز:
در حالی که ایران برای مذاکرات هسته ای با آمریکا و دیگر قدرت های جهانی آماده می شود، با فشار اقتصادی سنگینی مواجه است که تا ماه دیگر جدی تر می شود.
گزارش های خارجی، پایگاه خبری در بخش صنعت، اعلام کرده است که
صادرات نفتی ایران در ماه مارس حدود 300 هزار بشکه در روز کاهش داشته و دلیل این کاهش صادرات پرهیز مشتریان قدیمی از خرید نفت ایران تحت تاثیر فشار تحریم ها است. این در حالی است که ایران به دنبال مشتریان جایگزین است
اما مشتریانی مانند ترکیه، ژاپن، فیلیپین، تایوان، مالزی، هند و چین واردات نفت از ایران را کاهش داده اند و پیش بینی می شود که به دنبال اعمال تحریم های اروپا در آغاز تابستان، کاهش چشمگیر تری در خرید نفت از ایران مشاهده شود.
اما چالشی دیگر برای ایران در بازار بیمه مشاهده می شود. اتحادیه اروپا به زودی در خصوص منع شرکت های مالی از ارائه بیمه مجدد به محموله های ایرانی تصمیم گیری می کند و در صورت تصویب این تحریم ها نیز همزمان با تحریم نفت ایران از سوی اروپا در اوایل تابستان اجرا خواهد شد.
حذف پوشش بیمه ای برای محموله های ایرانی یکی از جدی ترین پیامد های تحریم اروپا برای ایران خواهد بود ، زیرا تانکر های بین المللی از پذیرش محوله های ایرانی که پوشش بیمه مجدد برای آنها وجود ندارد، خودداری می کنند.
به گزارش روزنامه واشینگتن پست، یک شرکت بیمه گذار مشهور در چین با عنوان کلوپ پی اند آی نیز اخیرا اعلام کرده که از بیمه تانکر های حامل نفت ایران خودداری می کند.
این در حالی است که در صورت وسیع تر شدن شبکه تحریم ها، ایران با کاهش چشمگیر درآمد مواجه خواهد شد و چاره ای جز در نظر گرفتن تخفیف های ویژه برای به فروش رساندن نفت خود نخواهد داشت.
از سوی دیگر عربستان سعودی نیز وعده داده است که برای کاهش پیامد های ناشی از افت صادرات نفتی ایران آماده است تولید روزانه نفت خود را به 12 میلیون و 500 هزار بشکه برساند. ریاض همچنین متعهد شده است که منابع نفتی مورد نیاز چین را نیز تامین کند .
به گزارش دیپلماسی ایرانی، علی نعیمی، وزیر نفت عربستان نیز تاکید کرده است که تردید هایی که در مورد ظرفیت مازاد این کشور برای تولید مقادیر چشمگیر نفت صحیح نیست چرا که شرکت ملی نفت عربستان، آرامکو، مورد اطمینان است و زمانی که می گوید بیش از 12 میلیون بشکه نفت را به طور روزانه روانه بازار خواهد کرد، این اقدام را انجام می دهد. به گفته وی عربستان می تواند فورا این افزایش تولید که 3 میلیون بشکه بیش از میزان کنونی تولید محسوب می شود را اعمال کند.
این در حالی است که اخیرا رسانه ها به نقل از هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور سابق ایران و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گزارش دادند که اگر ایران روابط خوبی با عربستان داشت، آیا غرب می توانست تحریم ها را علیه جمهوری اسلامی اعمال کند؟
هاشمی رفسنجانی در گفت و گو با مجله مطالعات بین الملل تاکید کرده است که
تنها عربستان می توانست جای خالی ایران را در بازار نفت پر کند.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


این زبان درازی ها به خاطر \پدر اجاره ای\ است! ...


__ به احتمال قریب به یقین ، امرای امارات متحده عربی ، به این جمع بندی رسیده اند که "آب آلوده شده و مهیای ماهیگیری است!" ؛ به همین خاطر است که وزارت خارجه این کشور جنوبی خلیج فارس و نیز متحدان عرب امارات ، به سفر رئیس جمهور ایران به بخشی از خاک ایران واکنش نشان داده و حضور احمدی نژاد در جزیره بوموسی را "تجاوز به حقوق سرزمینی امارات" دانسته اند!
__ با این حال ، به حکم "کسی که خود را به خواب زده است نمی توان بیدار کرد" ، همچنان خود را به جهالت تاریخی زده اند ، کما این که درباره نام تاریخی خلیج فارس نیز برغم وجود نقشه های گاه به جا مانده از صدها و هزاران سال پیش به نافهمی و لجاجت خویش ادامه می دهند.
__شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات:سفر رئیس جمهور ایران به بوموسی نقض گسترده حاکمیت امارات است(!)
__بنابراین بهتر است "برادران(!) عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس" را با برخی واقعیت ها آشنا کنیم که لااقل حد و حدود خود را بدانند و زبان در کام گیرند و به همان خاک خویش که عمدتاً از صدقه سری انگلیسی ها عایدشان شده بسنده کنند و روزگار بگذرانند.
__خلاصه ماجرا این است که حکام عرب جنوب خلیج فارس با خود اندیشیده اند: " اوضاع ایران چندان مناسب نیست ، تحریم ها علیه ایران روز به روز شدیدتر می شوند ، نفت ایرات مشتریانش را از دست می دهد ، فشارها علیه ایران در پرونده هسته ای ادامه دارد ، تورم و گرانی بیداد می کند ، اختلافات دولت و مجلس توان داخلی را فرسوده و ...
__اما برای این که همسایه ها از توهم به در آیند بدانند که هر مشکل و اختلافی در داخل صرفاً به خود ملت ایران مربوط است و مردم ایران بدان حد از بلوغ تاریخی و سیاسی و اجتماعی رسیده اند که اجازه ندهند مشکلات داخلی طمع ورزی های خارجی را به وجود آورد.
__شیوخ جنوب خلیج فارس! بدانید و آگاه باشید که اگر پای تمامیت ارضی کشورمان به میان بیاید - و مخصوصاً اگر طرف ادعا هم شماهایی باشید که در آزمون ملت ایران مردود شده اید - هر گونه اختلاف سلیقه و مشکل داخلی به حاشیه ی اصل "دفاع از تمامیت ارضی" می رود.
__شیوخ عرب جنوب خلیج فارس ، بدانند که اگر امروز بدان حد از گستاخی رسیده اند که می توانند نسبت به همسایه بزرگ شمالی شان ادعای ارضی هم بکنند ، به خاطر آن نیست که خودشان بزرگ شده اند و قدرتی به هم رسانده اند و برای خودشان کسی شده اند!
__نه آقایان شیوخ! شما واقعاً کسی نیستید! این را توهین به خود نپندارید ، بلکه عین واقعیت است. برای اثبات این ادعا ، فقط کافی است "پدر اجاره ای" تان آمریکا از منطقه برود و پشت تان را خالی کند ؛ آن وقت است که صدایتان می گیرد و زانوهایتان می لرزد و دوباره متوجه موقعیت تان می شوید.
__بدانید که روابط ایران و حامیان غربی شما تا ابد بدین گونه تیره نخواهد بود تا شما بتوانید در شکاف بین روابط ایران و غرب ، رقص عربی کنید و فکر کنید که این مستی تا همیشه ادامه دارد.
__البته ما بر مسوولان سیاست خارجی خودمان هم خرده می گیریم که با شما در شأن خودتان رفتار نکردند و در حق تان برادری کردند و ندانستند "خوبی که از حد بگذرد ، نادان خیال بد کند" تا بدانجا که بر سفر رسمی رئیس جمهور ایران به بخشی از خاک ایران هم خرده بگیرد.
__و سخن آخر این که شیوخ عرب حاکم بر جنوب خلیج فارس ! یادتان باشد که "شیر نشسته ، از کفتار ایستاده بلند تر و قدرتمند است." ، حد و شأن خود را بدانید و این مساله ساده را بفهمید که در پس امروز ، فردایی هم هست ؛ همه پل های پشت سرتان را خراب نکنید.


__ " دنیس کوین " نایب رییس برنامه دفاع موشکی کمپانی اسلحه سازی " لاکهید مارتین " آمریکا ضمن اعلام این موضوع افزود که انتظار می رود تنش با ایران، فروش سیستم های ضد موشکی به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را تسریع کند.
__ در دسامبر سال گذشته میلادی کمپانی لاکهید مارتین قرار داد 3.6 میلیارد دلاری با امارات متحده عربی برای فروش سیستم ضد موشکی " تاد " به این کشور منعقد کرد و در حال حاضر نیز برای عقد قرار دادهای مشابه با دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مشغول گفتگو هستیم."
__کوین که در جریان یک کنفرانس خبری در ابوظبی سخن می گفت ، افزود : " با دیگر کشورهای عربی در سطح دولت به دولت مشغول گفتگو هستیم و همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تمایل خود را برای خرید سیستم ضد موشکی تاد اعلام کرده اند.
__کوین ابراز امیدواری کرد که بهبود چشمگیر روابط میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس به استقرار یک سیستم جامع و فراگیر ضد موشکی در میان این کشورها بینجامد.
__گفتنی است در دو سال گذشته کمپانی لاکهید مارتین قرار دادهای بزرگی را با برخی کشورهای عربی منطقه به امضا رسانده است که قرار داد 1.7 میلیارد دلاری برای ارتقای سیستم موشک های پاتریوت عربستان و نیز قرار داد 900 میلیون دلاری فروش 209 موشک پیشرفته پاتریوت به کویت از جمله این قرار دادها است .
__عربستان متعهد شده تا 15 سال آینده در مجموع 60 میلیارد دلار از آمریکا سلاح بخرد که خرید هواپیماهای اف 15 به همراه 3 نوع هلی کوپتر و موشک های پیشرفته از جمله این اقلام نظامی است که کمپانی لاکهید مارتین نقشی محوری در تامین و تولید این اقلام نظامی خواهد داشت.

 متن کامل سه مطلب این بخش

 

 

 

سال "تولید ملی" و درسی دیگر از ویتنام ... 

 

 برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

__ یکی از کشورهایی که ظرف دو دهه گذشته گام در راه توسعه اقتصادی گذاشته، ویتنام است. ویتنام که تا چند دهه پیش الگوی مبارزه علیه امریکا بود در حال حاضر می تواند الگوی مناسبی برای توسعه باشد. دولت ویتنام با الگوبرداری از همسایه های خود، راه رشد اقتصادی را از طریق آزادسازی آن و جذب سرمایه و کوچک کردن حجم دولت از اوایل دهه نود میلادی آغاز و گسترش داد.
__ در کشور ما و دیگر کشورهای جهان، ویتنام را بعنوان سمبل مقاومت در برابر تهاجم خارجی می شناسند.
 درست به همان طریق که اروپای پس از جنگ دوم جهانی به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد، در شرق آسیا نیز کره و ویتنام به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شدند.

__اما در مورد ویتنام مساله تفاوت داشت، حکومت مسستقر در ویتنام جنوبی به دلیل فساد و ظلم بیش از حد نتوانست از حمایت های جهان آزاد بهره گیرد و پس از سالها جنگ و خونریزی بالاخره سایگون ،پایتخت آن، به تصرف رفقای شمالی درآمد و نام و ستاره سرخ "هوشی مین" بر آن حک شد. رهبران ویتنام شمالی که همزمان با جنگ در کشورشان در پاریس هم به دنبال صلح و جلوگیری از خونریزی بیشتر بودند، پس از پایان نبردها، شروع به بازسازی اقتصاد در هم شکسته خود با رعایت قواعد بازی بین المللی کردند.
__توسعه روابط اقتصادی و جذب سرمایه گذاران خارجی، پس از فروپاشی شوروی و اروپای شرقی سرعت بیشتری گرفت تا جایی که رهبران ویتنام رابطه نزدیکی با مدیریت اقتصاد جهانی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برقرار کردند.
__اعتمادسازی بین المللی و بازسازی روانی ـ اجتماعی جامعه ویتنام، باعث جلب سرمایه گذاران بین المللی شده تا جایی که کمپانی های مشهور فعال در تولید لوازم ورزشی، پوشاک، کفش، صنایع غذایی و کشاورزی به منطقه سرازیر شدند، کشور در مسیر توسعه قرار گرفت و بیکاری تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده است.
__ویتنام در سال های اخیر جزو عمده کشورهای تولید کننده برنج جهان قرار گرفته و به علاوه در صنایع سنگین مانند کشتی سازی حرف های زیادی برای گفتن دارد.
آنچه مهم است این که ویتنام الگوی توسعه را از تایوان، چین و ژاپن و دیگر کشورهای شرقی آسیا کپی برداری کرد اما مهمتر آن است که ایدئولوژی حاکم (سوسیالیسم) را در برنامه توسعه اقتصادی دخیل نکرده و اقتصاد کاملا آزاد را سرلوحه برنامه های خود قرار داد.
__آن کشور بدون سر و صدا و شعار دهی تلاش خود را برای رفع فقر و جهل از مردمش آغاز کرده و 5سال قبل هم پس از سالها تلاش به عضویت سازمان تجارت جهانی WTO درآمد.
__بدیهی است که با سطح رشد هشت و نیم درصد مردم آن به سرعت با فقر فاصله خواهند گرفت.
__ اقتصاد باید آزاد باشد. یک کشور برای رفع بیکاری و فقر، نیازمند جلب اعتماد عموم دنیا است. نبش قبر گذشته ها و با آن مشغول بودن و ایجاد تنش و تشنج با دنیا و خاک به چشم خود پاشیدن، جلوی دید ما برای رسیدن به آینده بهتر را خواهد گرفت."

 متن کامل سه مطلب این بخش

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


نامه نوشتن رفسنجانی به امام درباره رابطه با امریکا

 

 نامه نوشتن  رفسنجانی به امام درباره رابطه با امریکا

 برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


___  صادق زیبا کلام هاشمی را فردی دانست که اگر اختیار بدست او بود تا کنون رابطه با آمریکا برقرار شده بود .
___  هاشمی از همان زمان که از روستای بهرمان به قم نزد برادران مرعشی آمد همواره تلاش داشته تا اعتدال و میانه روی را رعایت کند. به همین دلیل این دغدغه را با امام در میان گذاشت هرچند این مساله مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت ...

___ هاشمی به خوبی می دانست که اگر این مشکلات در زمان حیات امام حل نشود تا ابد نیز حل نخواهد شد .
___ به نظر من بعد از قضیه مک فارلین و ماجرای سید مهدی هاشمی، هاشمی رفسنجانی این نامه را نوشته است ...

 متن کامل سه مطلب این بخش

 

 

 وقتی جای صورت-مسأله را

 با مسأله عوض میکنند! ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


__ زمانی بود که اصلاح‌طلبی به معنی انتقاد از هاشمی معنی می‌شد و بعدها تبدیل به حمایت از او شد. زمانی نیز بوده که اصولگرایان یا جناح راست هاشمی را استوانه نظام می‌دانستند و به او اتکا می‌کردند و بعدها ( به خصوص پس از انتخابات ریاست جمهوری 84) هاشمی نماد اشرافیت شد و انتقاد از او نقل محافل اصولگرایان ...

__ خیلی‌ها هم بر این باورند که هاشمی این روز‌ها در یک سیر نزولی قرار دارد که هر روز سهمش از بهره‌مندی از قدرت کاهش پیدا می‌کند. اما با این وجود هنوز اظهار نظر‌هایش موج درست می‌کند. به خصوص در میان کسانی که برد خود را همواره در بزرگ کردن خطری به نام هاشمی می دانند.
__ " من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود ...

__ مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است."
__ غیر از این ها در مجلس هم انواع و اقسام
نطق‌ها  علیه وی مطرح شد . از سوی دیگر برخی دیگر به دفاع از اظهارات هاشمی پرداختند. به عنوان مثال محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت با انتقاد از هجمه‌ها علیه هاشمی رفسنجانی گفت که " یکی از بزرگان کشور ما خاطره‌ای از زمان حضرت امام (ره) در رابطه با مذاکره با آمریکا را مطرح می‌کنند و خودشان هم می‌گویند که این بحث فقط یک خاطره بوده است اما این بحث تبدیل به یک مساله بزرگ می‌شود."

__ باید دید که هاشمی برای چه حالا سخن از رابطه با آمریکا می‌گوید و مخالفت‌های با او ریشه در چه دارد. اگر ادامه گفت و گوی هاشمی را بخوانید  او آنجا که سخن از رابطه با عربستان می‌کند به خطر تحریم‌ها و فشار‌ها اشاره می کند. او همچنین خود را سیاستمداری معتدل و عملگرا می‌خواند. این‌ها یعنی اینکه هاشمی راه حل وضع کنونی کشور را در گفت و گو می‌داند و اینکه باید تدبیری اتخاذ کرد ...

__من نیت‌خوانی نمی‌دانم و نمی دانم که چرا برخی سخنان از برخی زبان‌ها نارواست و از برخی زبان‌های دیگر روا. اما به نظر می رسد پیش بینی هاشمی در همین خاطره‌ای که نقل کرده است درست بوده. یعنی رابطه با آمریکا از آن گردنه‌های حساسی بوده که بعد از رحلت امام لاینحل باقی مانده‌است ...

 متن کامل سه مطلب این بخش

 

 بنابراین، در پاسخگویی به مجلس،

 رئیس جمهور لطیفه هم بگوید؛ گفته! ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


__ عصرایران - نمایندگان مجلس شورای اسلامی که روز گذشته دو فوریت طرح اصلاح نحوه سوال از تصویب کرده بودند ، در کمتراز 24 ساعت ، به اصل طرح رأی منفی دادند!
__روز گذشته ، مجلس دو فوریت طرحی را به تصویب رساند که بر اساس آن ، اگر رئیس جمهور به سوالات مجلس پاسخ قانع کننده ای ندهد ، به دستگاه قضایی معرفی می شود و اگر مجلس از 6 جواب رئیس جمهور قانع نشود ، استیضاح وی در دستور کار قرار می گیرد.
__ با این حال ، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز (چهارشنبه) با کلیات طرح دو‌فوریتی اصلاح ماده 197 آئین‌نامه داخلی و الحاق 2 تبصره به آن مخالفت کردند و با 130 رای موافق، 17 رای مخالف و 12 رای ممتنع از 198 نماینده حاضر در جلسه به کلیات طرح دوفوریتی مذکور رای ندادند.
__با توجه به این که هیچ‌ مخالفی درباره این طرح در صحن علنی سخنرانی نکرد موافقان نیز سخن نگفتند.
__بدین ترتیب و با اوضاع کنونی ، اگر مجلس صدبار هم از رئیس جمهور سوال کند ، تنها کاری که رئیس جمهور باید انجام دهد ، سخنرانی یک ساعته در مجلس است و در این سخنرانی هم هر چه بگوید ، تکلیف قانونی اش را انجام داده است ولو آن که شوخی کند و به هیچ سوالی پاسخ ندهد!
 

 متن کامل سه مطلب این بخش

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


وقتی مَجلس را به بازی میگیرند؛ ما که عددی نیستیم! ...

 

 وقتی مَجلس را به بازی میگیرند؛

 ما که عددی نیستیم! ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


  چرا چینش سایت-شان را طوری قرار داده اند که مردم مجبور شوند با دست خودشان و اجباراً انصراف دهند؟ لابد برای این که بعداً بگویند: خب! خودتان آمدید سایت و انصراف دادید،مدارکش هم موجود است!
1 - مدیرعامل سازمان هدفمند سازی یارانه ها اعلام کرده است انصراف از یارانه اختیاری است.
2 - مدیرعامل سازمان هدفمندسازی یارانه ها گفت: کسانی که پیامک انصراف از یارانه برایشان آمده ، اگر می خواهند یارانه بگیرند ، باید به سایت رفاهی بروند و گزینه عدم انصراف را انتخاب کنند.
به گزارش عصرایران ، حکایت اما از همین جا شروع می شود . کسانی که پیامک دریافت کرده اند و نمی خواهند انصراف دهند ، بعد از مراجعه به سایت رفاهی و انتخاب گزینه های عدم انصراف از کل و نصف یارانه ، با صفحه زیر مواجه می شوند:
 

رفاهی


همان طور که می بینید ، در این صفحه ، تنها گرینه تأیید وجود دارد. به عبارت دیگر ، طبق گفته رئیس سازمان هدفمندی ،" انصراف از یارانه اختیاری است و اگر پیامک خود انصرافی دریافت کرده اید ، برای عدم انصراف باید به سایت رفاهی بروید" و سرآخر هم بعد از کلی بالا و پایین رفتن ، سر از این صفحه در می آورید که تنها یگ گزینه دارد و شما هم از بین گزینه های موجود(!) -که تعدادشان فقط یکی است- باید انتخاب(!) کنید و انصراف از دریافت مابه التفاوت یارانه را با دست خودتان تأیید کنید!
اگر هم بعد از رسیدن به این مرحله ، بی خیال شوید و ادامه ندهید ، کد بررسی یارانه شما به شماره همراه تان پیامک نمی شود و انگار که برای عدم انصراف مراجعه نکرده اید و لذا معلوم نیست چه بر سر یارانه تان خواهد آمد.
از نمایندگان مجلس انتظار می رود در این دم آخری مجلس هشتم ، غیرتی از خود نشان دهند و در برابر این بازی دادن آشکار مردم ، واکنشی در خور نشان دهند که مردم بیش از اصل قطع یارانه ها ، از این ناراحت اند که چرا عده ای مسوول دولتی به خود اجازه می دهند با آنها هر طور که خواستند رفتار کنند.
واقعاً مگر مردم بازیچه آقایان هستند و مگر شأن مردم ایران ، این موش و گربه بازی هاست؟! اگر می خواهند مابه التفاوت را ندهند ، چرا چینش سایت شان را طوری قرار داده اند که مردم مجبور شوند با دست خودشان و اجباراً انصراف دهند؟ لابد برای این که بعداً بگویند: خب! خودتان آمدید سایت و انصراف دادید،مدارکش هم موجود است!
نکته تأثر انگیز ماجرا هم این است که پیامک های انصراف ، تنها به متمکنین واقعی ارسال نشده و خیل انبوهی از کارمندان و بازنشستگان و نیازمندان هم مشمول لطف آقایان قرار گرفته ، مرفه شناخته شده اند تا از دریافت مابه التفاوت یارانه محروم شوند! واقعاً مجلس چرا سکوت کرده و کاری نمی کند؟!
 

 

علت جالب رای نیاوردن یک طرح جنجالی!

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


  به گزارش آتی نیوز به نقل از عصر ایران، در پی رأی نیاوردن "طرح تغییر نحوه سؤال از رئیس جمهور"50 نماینده مجلس با درخواست کتبی بار دیگر آن را در دستور کار پارلمان قرار دادند.
بر اساس ماده 133 اگر طرحی مورد تصویب مجلس یا کمیسیون‌های موضوع اصل 85 قانون اساسی واقع نشود، بدون تغییر اساسی تا 6 ماه نمی‌تواند در دستور کار مجلس قرار گیرد، مگر با تقاضای کتبی 50 نفر از نمایندگان مجلس که در حال حاضر ‌50 نماینده برای این موضوع درخواست کتبی به هیئت رئیسه مجلس داده‌اند.
ساعتی قبل مجلسی ها با 130 رای موافق، 17 رای مخالف و 12 رای ممتنع از 198 نماینده حاضر در جلسه به کلیات طرح دوفوریتی مذکور رای ندادند.
علت جالب رأی نیاوردن طرح!
 در پی رأی نیاوردن طرح مذکور ،مصطفی کواکبیان نماینده مردم سمنان ‌طی تذکری آیین‌نامه‌ای در اعتراض به عدم تصویب کلیات طرح اصلاح ماده 197 آیین‌نامه(مربوط به نحوه سؤال از رئیس جمهور) خطاب به لاریجانی گفت: آقای محبی‌نیا قبل از رأی گیری تنها اعلام کردند کلیات اصلاح ماده 197 و حتی یک کلمه حرفی از اینکه این ماده راجع به طرح سؤال از رئیس‌جمهور است، نزد و حتی کلمه سؤال از رئیس‌جمهور را نگفته است تا نمایندگان متوجه موضوع شوند.
آن طور که فارس به نقل از این این نماینده نوشته است:
بسیاری از نمایندگان متوجه نشدند که این رأی‌گیری برای چیست و به همین دلیل رأی نیاورد که این ظلم است و مطمئناً این شیوه رأی‌گیری برای مجلس خوب نیست.
 علی لاریجانی رئیس مجلس نیز پس از سخنان کواکبیان خطاب به وی گفت:
آقای محبی‌نیا گفتند که طراحان صحبت کنند و ممکن است توجه نداشتند و کلمه طرح سؤال از رئیس‌جمهور را نگفتند. وی افزود: ممکن است سخن شما درست باشد چرا‌که آقای محبی‌نیا عنوان طرح را خواندند و اشاره‌ای به کلمه سؤال از رئیس‌جمهور نکردند و شاید این موضوع نتوانست توجه نمایندگان را جلب کند.
 سخنان کواکبیان ، هر چند در مقام بیان دلیل رأی نیاوردن طرح اصلاح نحوه سوال از رئیس جمهور است اما واقعیتی تلخ را عریان می کند و آن این که تعدادی از نمایندگان ، بدون این که بدانند موضوع رأی گیری چیست ، در رأی گیری مجلس شرکت می کنند و مثبت و منفی و ممتنع می دهند و برای مملکت قانون لازم الاجرا تصویب می کنند!
در همین مورد مورد اشاره هم سوال اینجاست که اگر نمایندگان واقعاً متوجه موضوع رأی گیری نبودند ، آیا نمی توانستند سوال کنند که قضیه چیست و سپس تصمیم می گرفتند؟

 

 قاچاق میلیاردی سوخت در بی‌تفاوتی مسئولان

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


اعتدال:سهمیه بندی بنزین و سپس اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها باعث شد بخش بزرگی از قاچاق این حامل انرژی از مرز‌های مختلف شرقی و غربی متوقف شود.
این قاچاق که به دلیل اختلاف قیمت شدید سوخت در ایران و همسایگان انجام می‌شد پس از اجرای هدفمندی به گازوئیل منتقل شد.
شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد در این باره گفته است:" در مصرف گازوئیل نسبت به قبل از هدفمندی صرفه‌جویی خیلی مناسبی انجام شده،
اما هنوز بخش عمده‌ای از قاچاق مربوط به گازوئیل است که از مرزها خارج می‌شود.
دولت ظاهرا منابع کشور را به صورت یارانه در حامل‌های انرژی پرداخت می‌کند، اما افراد معدودی این حامل‌ها را قاچاق می‌کنند. برای مقابله با قاچاق مجبور هستیم به وسیله نیروی انتظامی، سپاه و ارتش با قاچاقچیان مقابله کنیم و هر سال تعدادی شهید می‌شوند."
در عین حال سعید مرتضوی رئیس سابق ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و مدیر عامل جدید سازمان تامین اجتماعی در دی ماه سال گذشته گفته بود: "حجم قاچاق مواد سوختی در مرزهای شمال غرب، سواحل جنوب و مرزهای شرقی در سالهای گذشته روزانه 10 میلیون لیتر برآورد شده که در حال حاضر این میزان به 3 میلیون لیتر کاهش یافته است."
   اظهارات مرتضوی در حالی بود که بررسی‌های یک نهاد نظارتی نشان می‌دهد تنها در بخشی از مرز‌های جنوب شرقی کشور روزانه 6 میلیون لیتر سوخت به خارج از کشور قاچاق می‌شود. بر اساس بررسی‌های این نهاد ارزش این تجارت کثیف روزانه بالغ بر میلیاردها تومان بالغ می‌شود.
نکته قابل توجه اینجا است که این میزان تنها بخشی از قاچاق سوخت را شامل می‌شود و بخش بزرگی از قاچاق سوخت از طریق مرزهای شمال غربی کشور و دیگر بخش‌های مرز شرقی به سوی کشورهای همسایه سازماندهی می‌شود.
بسیاری کارشناسان بر این باورند که قاچاق سوخت منابع مالی اولیه مورد نیاز شبکه‌های قاچاق را برای ورود به فرآیند قاچاق سوخت و مواد مخدر تامین می‌کند.
بر این مبنا بخشی از قاچاق گازوئیل توسط صادر‌کنندگان رسمی فرآورده‌های نفتی و با ترکیب این حامل انرژی با بعضی انواع روغن‌ها و دیگر فرآورده‌ها انجام می‌شود چنانکه چندی پیش ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از متلاشی شدن یکی از این شبکه‌ها و متواری شدن مدیرعامل یک شرکت فعال در صادرات فرآورده‌های نفتی خبر داده بود.
بر پایه این گزارش قرار بود سامانه‌ای برای اختصاص گازوئیل بر اساس میزان پیمایش مانند سامانه هوشمند سوخت برای کنترل مصرف گازوئیل در خودروهای گازوئیل‌سوز توسط شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی و با هزینه وزارت نفت ایجاد شود اما وزارت نفت به بهانه هزینه اجرای این طرح که حتی تا مرحله انتخاب پیمانکار نیز جلو رفته بود، اجرای آن را متوقف کرد. هزینه اجرای این طرح در کل کشور 400 میلیارد تومان ارزیابی می‌شود.
در مجموع رقمی نزدیک به 700 هزار دستگاه خودروی گازوئیل سوز در سراسر کشور تردد می‌کند. کارشناسان در زمان طرح
مباحث مربوط به راه‌اندازی سامانه یاد شده رقم کل قاچاق گازوئیل را 10 میلیون لیتر در روز اعلام می‌کردند.
بر این اساس اگر هزینه تولید یا تامین هر لیتر گازوئیل رقمی نزدیک به 1000 تومان فرض شود، روزانه نزدیک به 10 میلیارد تومان از این طریق در مصرف منابع کشور صرفه‌جویی حاصل می‌شد که به معنی صرفه‌جویی سالانه 2 تا 3 هزار میلیارد تومانی است.
بر این اساس تنها از محل صرفه‌جویی از محل قاچاق سوخت از مرز یاد شده که آمار دقیقی درباره میزان قاچاق سوخت از آن استخراج شده است لااقل سالانه 1000 میلیارد تومان با اجرای این طرح به دولت و اقتصاد ملی سود می‌رسید.
حال شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی به عنوان مسئول اصلی پخش این فرآورده در کشور باید پاسخ دهد که چه اقدامات عملی را جایگزین طرح اختصاص گازوئیل بر اساس پیمایش کرده است؟
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

 


گر صاحبان سلطه وُ قدرت، ببرهای کاغذی نبودند که نه هراسی داشتند و

 

   اگر صاحبان سلطه وُ قدرت، ببرهای کاغذی نبودند

 که نه هراسی داشتند وَ نه سَرنگون میشدند ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


  روزی پلنگی وحشی به دهکده حمله کرده بود. شیوانا همراه با تعدادی ازجوانان برای شکار پلنگ به جنگل اطراف دهکده رفتند. اما پلنگ خودش را نشان نمی داد و دائم از تله شکارچیان می گریخت. سرانجام هوا تاریک شد و یکی از جوانان دهکده با اظهار اینکه پلنگ دارای قدرت جادویی است و مقصود آنها را حدس می زند خودش را ترساند و ترس شدیدی را بر تیم حاکم کرد.
شیوانا با خوشحالی گفت که زمان شکار پلنگ فرا رسیده است و امشب. حتما پلنگ خودش را نشان می دهد. از قضا پلنگ همان شب خودش را به گروه شکارچیان نشان داد و با زخمی کردن جوانی که به شدت می ترسید، سرانجام با تیرهای بقیه از پا افتاد. یکی از جوانان از شیوانا پرسید: چه چیزی باعث شد شما رخ نمایی پلنگ را پیش بینی کنید؟ در حالیکه شب های قبل چنین چیزی نمی فتید!؟
شیوانا گفت: ترس جوان و باور او که پلنگ دارای قدرت جادویی است باعث شد پلنگ احساس قدرت کند و خود را شکست ناپذیر حس کند. این ترس ها و باورهای ترس آور و فلج کننده ما هستند که باعث قدرت گرفتن زورگویان و قدرت طلبان می شوند. پلنگ اگر می دانست که در تیم شکارچیان کسانی حضور دارند که از او نمی ترسند هرگز خودش را نشان نمی داد!

 

  خیالتون تخت! مَردم فعلا به شوکهای

 صددرصدیش هم عادت کردن! ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


  رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت امروز در جمع رسانه ها حضور یافت و تاکید کرد اگر حتی معاونین بنده گفته باشند که بنزین به نرخ آزاد در دور دوم هدفمندی عرضه خواهد شد می گویم حرف درستی نزده اند چرا که دولت اجازه دارد تا 40 درصد قیمت را افزایش دهد. به گزارش خبرآنلاین، محمد رویانیان امروز در پاسخ به شایعات امروز مبنی بر آزاد شدن کامل قیمت بنزین متذکر شد به طور قطع، بنزین 1200 تومان هم، نخواهدشد. این اظهارات در حالی مطرح می شود که صبح امروز گمانه زنی هایی از آزاد شدن قیمت عنوان شد.
بنابراین در صورت مورد تاکید قراردادن این گمانه زنی ها و با توجه به رقم فعلی قیمت هر لیتر بنزین در خلیح فارس به نرخ 1500 تومان،
دولت در نظر دارد که هر لیتر بنزین را با احتساب 90 درصد قیمت فوب خلیج فارس به نرخ 1350 تومان به فروش برساند.
این در حالی است که محمد رویانیان امروز در یک نشست خبری چنین چیزی را کاملا رد و تاکید کرد: نمی توانم بگویم هر لیتر بنزین پس از اجرای هدفمندی یارانه ها چقدر خواهد شد
اما می توانم با قاطعیت بگویم که قیمت هر لیتر بنزین نه تنها 1500 تومان نمی شود بلکه 1200 تومان هم نخواهد بود. رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت در عین حال بر اظهارات پیش از عید خود تاکید کرد و افزود: دولت اجازه دارد تا 40 درصد قیمت بنزین را افزایش دهد اما می توانم بگویم بنزین 1200 تومان هم نخواهد شد. رویانیان در عین حال از وجود ذخیره یک میلیارد و 800 میلیون لیتری بنزین 400 تومانی در کارت ها گفت و تصریح کرد:همچنان بنزین 100 تومانی در کارتها موجود است.
براساس اظهارات رویانیان در صورت تحقق افزایش 40 درصدی قیمت هر لیتر بنزین توسط دولت در دور دوم هدفمندی یارانه ها هر لیتر بنزین به نرخ 980 تومان عرضه خواهد شد.
درعین حال برخی از کارشناسان افزایش قیمت این فرآورده تا مرز 40 درصد را خلاف قانون برنامه بودجه سال 91 می دانند و تاکید می کنند دولت بنابر قانون مورد تصویب در مجلس اجازه دارد تنها 20 درصد قیمت بنزین را افزایش دهد که در اینصورت نیز باید منتظر بنزین 840 تومانی باشیم.بنابراین به نظر می رسد انتشار اخباردیگر تنها یک شایعه است. برهمین اساس نیز رویانیان تاکید کرد اگر حتی معاونین من از افزایش قیمت بنزین تا نرخ آزاد هم گفته باشند حرف درستی نزده اند و مطمئن باشید بنزین تا سطح نرخ آزاد افزایش نخواهد یافت.

 


برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

  نظر کمیسیون اقتصادی بر این است که برداشت شبانه از حساب بانکها غیرقانونی بوده است، تصریح کرد: مقرر شد هیئت تطبیق و بررسی مصوبات دولت با قوانین مجلس غیرقانونی بودن مصوبه را به رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با تشریح جزئیات جلسه ویژه امروز سه شنبه این کمیسیون درباره برداشت شبانه دولت از حساب بانکها که بدون حضور رئیس کل بانک مرکزی برگزار شد، گفت: مقرر شد هیئت تطبیق و بررسی مصوبات دولت با قوانین مجلس در نامه‌ای به رئیس مجلس غیر قانونی بودن این مصوبه دولت را اعلام کند.
جلسه ویژه کمیسیون اقتصادی مجلس بدون بهمنی
به گزارش مهر، ارسلان فتحی پور از برگزاری جلسه امروز سه شنبه کمیسیون اقتصادی مجلس با حضور معاون حقوقی، مدیر امور بین الملل بانک مرکزی و برخی از مدیران عامل بانکهای دولتی و خصوصی خبر داد و گفت: در جلسه امروز محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی حضور نداشت.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه در جلسه امروز بحث برداشت شبانه دولت از حساب برخی بانکهای دولتی و خصوصی در ارتباط با مابه التفاوت ارز دریافتی مطرح شد، افزود: کمیسیون اقتصادی مجلس فردا چهارشنبه گزارشی از برداشت شبانه دولت از حساب بانکها به هیئت رئیسه مجلس ارائه خواهد کرد.
وی با اعلام اینکه نظر کمیسیون اقتصادی بر این است که برداشت شبانه از حساب بانکها غیرقانونی بوده است، تصریح کرد: مقرر شد هیئت تطبیق و بررسی مصوبات دولت با قوانین مجلس غیرقانونی بودن مصوبه را به رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کند.
مدیران بانکها: به دولت بدهی نداریم
فتحی پور اظهار داشت: مدیران بانکها در این جلسه مطرح کردند که هیچگونه بدهی به بانک مرکزی ندارند و تمام حساب‌های آنها شفاف است، همچنین قرار شد که از این به بعد بانکها حسابهای خود را به صورت شفاف به بانک مرکزی اعلام کنند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس عنوان کرد: در جلسه امروز موضوع استعفای بهمنی مطرح نشد.
اقدام هیئت وزیران غیرقانونی بود
همچنین پیمان فروزش نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه در جلسه امروز در کمیسیون اقتصادی مجلس دستور معاون اول رئیس جمهور در این زمینه برداشت از حساب بانکها مورد بررسی قرار گرفت، گفت: اقدام هیئت وزیران و بانک مرکزی در این زمینه غیرقانونی بوده است.
وی عنوان کرد: بانک مرکزی با این اقدام ضرر و زیانی را به بانکها در این زمینه تحمیل کرده است و باید در این خصوص پاسخگو باشد.
برخورد با متخلفان / بانک مرکزی به بانکها سود روزشمار بدهد
فروزش عنوان کرد:
بر اساس تصمیمات اتخاذ شده و بر اساس نظر هیئت تطبیق و بررسی مصوبات دولت با قوانین مجلس و تصمیمات کمیسیون اقتصادی و اعلام نظر به رئیس مجلس، این مصوبه باطل شده و موضوع به قوه قضائیه ارجاع خواهد شد تا با متخلفین برخورد می شود. وی پیشنهاد کرد که این پول به حساب بانکها برگشت داده شود و بانک مرکزی به ازای هر روز که از حساب بانکها پول برداشت کرده است، باید به صورت روزشمار سود آن را به حساب بانکها واریز نماید.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


اگر این خانواده-ها رانت-خوار باشند، پس ...

 

 

 الو الو کربلا ...


الو الو کربلا/ دویدم وُ دویدم
سر کوچه رسیدم/ بند دِلم پاره شد
از اون چیزی که دیدم/ بابا میون کوچه
افتاده بود رو زمین/ مامان هَـوار می‌زد
شوهرمُو بگیـرین/ مامان با شیون وُ داد
می‌زد تویِِ ِ صورتش/ قــَسـَم می‌داد بابا رو
به فاطمه، به جَـدّش/ تو رو خدا مرتضی
زشته میون کوچه/ بچه داره می‌بینه، تو رو به جون بچه

 بابا رو دوره کردن/ بچه‌های محله
بابا یهو دَویدوُ / زد تو دیوار، با کـَلّه
هی تند و تند سرشوُ / بابا می‌زد به دیوار
قسم می‌داد حاجی‌ رو / حاجی گوشی‌و بردار
نعره‌های بابا جون / یه هو پیچید تو گوشم
الو الو کربلا / جواب بده به گوشم
مامان دَویدوُ از پشت / گرفت سر بابا رو
بابا با گریه می‌گفت / کشتند بچه‌ها رو
بعد مامان ‌وُ هولش داد / خودش خوابید رو زمین
گفت که: مواظب باشید / خمپاره زد بخوابید
الو الو کربلا / کمک می‌خوام، حاجی جون
بچه‌ها قیچی شدن
/ تو سینه و سرش زد
هی سرشو تکون داد / رو به تماشاچیا
چشماشو بست و جون داد
بعضی تماشا کردن / بعضی فقط خندیدن
اونایی که از بابا / فقط امروز وُ دیدن
جلو بابا دویدم / بالا سرش رسیدم
از درد غربتِ اون / هی به خودم پیچیدم
درد غربت بابا / نشونه‌های درده
درد غربت بابا / غنیمت از َنبرده
شرافت وُ خون وُ دل / نشونه‌های مَرده
ای اونایی که هنوز / دارید بهش می‌خندید
برای خنده‌هاتون / دردشوُ می‌پسندید
امروزشوُ نبینید / بابام یه قهرمونه
یه روز به هم می‌رسیم / بازی داره زَمونه
موج ِ بابا کلید ِ / قفل ِ در ِ بهشته
یه روز پشیمون می‌شید / که دیگه خیلی دیره
گریه‌های مادرم / یَقه-تونو می‌گیره

 
« مرحوم بهزاد سپهر »
 

 

 اگر این خانواده-ها رانت-خوار باشند، پس ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


   وقتی مادری 70 ساله بخواهد از قصه پر غصه اش بگوید. مادری که از دار دنیا برایش یک دخترمانده و دو نوه از پسری که سال های سال قبل هدیه اش کرده. سال های جنگ و شهد شیرین شهادت. نه فقط پسرش که همان سال ها ، همسرش را هم از دست داده تا
هم همسر شهید باشد و هم مادر شهید.
سال هاست از جنگ گذشته و کم نمی شنوی این حرف را که بابا این ها هم یکی از فامیلشان را 30 سال قبل از دست دادند تا یک عمر می خواهند از رانتش استفاده کنند. دانشگاه شان که مجانی است و بی کنکور ، حقوق و مزایای شان که و ...
ا
ما اقلا برای من ، این اولین بار نیست که می شنوم از مشکلات خانواده های معزز شهدا. از دردها ، رنج ها و بی مهری هایی که می بینند . سوزناک است وقتی می شنوی که می گوید:« با دخترم رفتیم ساختمان بنیاد ؛ 5 ماه است که حقوق مان را نداده اند. قبل عید رفتیم که پس این پول ما چی شد؟ کم مانده بود پرت مان کنند بیرون که چرا نظم را به هم ریخته ایم. چرا می گوییم پولمان دیر شده. می گویند نرم افزار عوض کردند و این باعث شده پرداخت ها به مشکل بخورد . پس چرا این تغییر نرم افزار باعث نمی شود به ما کمی حقوق بیشتر بدهند؟»
این البته اولین بار نیست که با صحنه ای شبیه به این روبرو می شدم که
همین دو هفته قبل ، جانبازی را می دیدم که فرزندی معلول از بیماری های خاص داشت و فریاد می زد و اشک می ریخت که چرا درخواستش برای داشتن وامی 700 هزار تومانی را رد کرده بودند و ... و اصلا چرا راه دور برویم همین جا بین همکاران مان ، دوستی هست که جانباز شیمیایی ست و می گوید هیچ وقت پایم را در سازمان بنیاد نمی گذارم چون همیشه دغدغه دارم که بروم دعوایم شود.
قصه حقوق و تاخیرش اما تنها بخشی کوچک بود از درد این مادر و دخترش که حالا سال های عمرش به تعداد سال های پیروزی انقلاب است. دختری که او
همان شب عید برای درمانش همه حقوقی که وقتی به اندازه یک ماه از 5 ماه طلبی را که داشته ، کلی هم رویش گذاشته تا بتواند آمپول های دخترش را بگیرد. آمپول های گرانقیمت درمان بیماری M.S. آمپول هایی گرانقیمت با قیمتی بیش از یک میلیون تومان که بنیاد حمایت از بیماری های خاص تنها رقمی جزئی از آن را برای شان متقبل شده بود.
قصه بردن عریضه به رئیس جمهور و دست خطی که ارائه اش به وزیر بهداشت خیلی گره گشا نبوده
و بغض های مادری که می خواهد این حرف ها نوشته شود ، کم نیستند آدم هایی چون این مادر که از انقلاب و آرمان هایش ، همه آنچه داشته اند را گذاشته اند اما عایدی شان تنها سهیم شدن در غر و لندهای مردمی بوده که فکر می کنند خانواده های عزیز شهیدان ، رانت های آنچنانی دارند اما...

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


طعم توت ...

 

  طعم توت ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


  من با تو-ام نه من که تمام سکوت ها
 بی اعتنا به خط کشی عنکبوت ها
 می بینم این که طالع خورشید می دمد
 بر صحنه ی تلاطم کف ها و سوت ها
 می بینم ازدحام شگفت کبوتران
 از بین دست های بلند قنوت ها
 می بینم این که خاطره و خنده می شود
 این های و هوی هرزه ی باد و بروت ها
 شیرین من به تلخی ازین قصه یاد کن
 روزی که خاک پر شود از طعم توت ها

 جبار کاکایی

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 


قربانیان توهم قدرت وَ تملق ...

 

 قربانیان توهم قدرت وَ تملق ...

 

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید


  یکی از معماهای زندگی هویدا، دوام 13 ساله او در هیبت نخست‌وزیر محمدرضا پهلوی بود.
چرا هویدا توانست 13 سال به عنوان نخست‌وزیر بماند؟ علت این سوال به واسطه ویژگی دورانی است که او صدراعظم بود. دورانی که هویدا نخست‌وزیر بود در حقیقت دورانی بود که شاه به زعم خودش داشت چهره ایران را عوض می‌کرد. ایران را از یک کشور توسعه نیافته عمدتا کشاورزی می‌خواست تبدیل کند به یک کشور صنعتی مدرن. شاه مصمم بود که ایران به جای صادرات فرش، چرم، پسته، خشگبار، سنگ معدن خام، پوست و روده گوسفند و البته نفت، تبدیل شود به اقتصادی که صادرات آن ماشین آلات صنعتی، پتروشیمی، آلومینیوم، مس، فولاد، اتومبیل و... باشد. آنچه که به این رویای وی کمک می‌کرد افزایش پلکانی درآمدهای نفتی کشور در دهه 1340 بود.
درآمدهای نفتی کشور از حدود نیم میلیارد دلار در ابتدای دهه 1340 به 20 میلیارد دلار در اوایل دهه 1350 رسید. البته بخش عمده‌ای از این 40 برابر شدن از سال 1352 و به دنبال تحریم نفتی اعراب یا‌‌ همان «شوک نفتی» اتفاق افتاد. اما حتی قبل از این رویداد هم شاه مصمم بود که کشور را صنعتی کند. تبریز، اصفهان و در مراتب بعدی اراک و اهواز قطب‌های صنعتی کشور انتخاب شده بودند. به عنوان اولین گام او به دنبال ایجاد ذوب‌آهن رفت که در حقیقت مادر صنعتی شدن می‌باشد. وقتی احساس کرد که متحدین غربی‌اش خیلی علاقه و اشتیاقی به ساخت ذوب‌آهن در ایران ندارند، به سروقت روس‌ها رفت. با توجه به اینکه اتحاد شوروی در آن مقطع دژ کمونیزم بود و در قطب مخالف غرب قرار داشت و ایران محمدرضا پهلوی هم متحد غرب بود، این تصمیم شاه لندن و واشنگتن را تا حدودی غافلگیر و شگفت‌زده کرد. مشکل شاه آن بود که بودجه لازم برای ساخت ذوب‌آهن نداشت و بی‌میلی غربی‌ها هم در قبال خواست ایران مبنی بر ایجاد ذوب‌آهن از همین جا ناشی می‌شد. اما شاه توانست با روس‌ها وارد یک معامله پایاپای شود. روس‌ها در اصفهان ذوب‌آهن را می‌ساختند به هزینه خودشان، و ایران هم متقابلا به روس‌ها گاز صادر می‌کرد. برای روس‌ها که از فردای آغاز جنگ سرد با درب بسته ایران همواره مواجه بودند و ایران بالاخص بعد از کودتا 28 مرداد سال 1332 به عنوان هم پیمان و متحد غرب بود، ساخت ذوب‌آهن در حقیقت نقطه عطفی می‌شد که بتوانند به هر حال حضوری در همسایه جنوبی‌شان که حیاط خلوت آمریکا به حساب می‌آمد پیدا کنند.
نامزد شاه برای این دوره نه هویدا که در حقیقت حسنعلی منصور بود.
حسنعلی منصور به همراه هویدا از اواسط دهه 1330 حلقه‌ای به وجود آورده بودند به نام «کانون مترقی». به روایت عباس میلانی «همه‌شان جوان بودند. متوسط سنشان 37 سال بود. اصلاح‌طلبانی بودند که می‌خواستند در چارچوب رژیم کار کنند. در عین حال، همه در پی منافع شخصی خود بودند. هشت نفرشان تحصیلکرده‌های خارج بودند. چهار نفرشان فارغ‌التحصیل فرانسه.» (عباس میلانی:1380، 173-172). وابستگان «کانون مترقی» که در ابتدا 20، 30 نفر بیشتر نمی‌شدند ظرف چند سال بعدی بالغ بر 200 تن شدند. جملگی تحصیلکرده و علی‌الاغلب هم در وزارتخانه‌های دولتی از جمله شرکت نفت، سازمان برنامه، وزارت خارجه و سایر وزارتخانه‌ها شاغل بودند. از نظر سیاسی تقریبا همه تیپ در میانشان بود. از مذهبی گرفته تا ملی‌گرا و چپ. اما وجه اصلی‌شان آن بود که تکنوکرات بودند و به جد خواهان توسعه و ترقی کشور. همانند همه این گونه «حلقه‌ها»، «مجموعه‌ها» یا گروه‌ها که معمولا چند نفر حالت رهبری و شخصیت اصلی را پیدا می‌کنند، «کانون» هم چند شخصیت فعال و اصلی داشت. از میان آن‌ها دو تن بودند که چنین نقشی را داشتند: حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا. این طبیعی بود که در آن شرایط یعنی در شرایطی که محمدرضا پهلوی به جد به دنبال توسعه و ترقی که قبلا به آن اشاره داشتیم بود، «کانون» مورد توجه وی قرار گیرد. البته جدای از «کانون»، گروه‌ها و مجموعه‌های دیگر هم بودند. چپ و بقایای حزب توده، جبهه ملی و مصدقی‌ها و گروه علی امینی. اما شاه با هر سه گروه مشکل داشت. به توده‌ای‌ها کاملا بی‌اعتماد بود و آنان را عوامل روسیه می‌پنداشت. با مصدقی‌ها هم نمی‌توانست کار کند چرا که نیک می‌دانست که آنان به دکتر مصدق وفادار هستند و میان او و دکتر مصدق دومی را انتخاب می‌کنند. می‌ماند گروه امینی. مشکل شاه با این گروه و از جمله دکتر علی امینی آن بود که می‌دانست آنان خیلی «اعلیحضرت» را قبول ندارند. «کانون»ی‌ها از نظر شاه مناسب‌ترین گروه بودند. هم تکنوکرات و تحصیلکرده بودند، هم از نظر سیاسی وفادار و مطیع. بنابراین پس از برقراری ثبات و فروکش تلاطم‌های 15 خرداد، شاه یار غار و امینش اسدالله علم را به دربار برد چرا که او نه تکنوکرات بود و نه چنین جمعی را با خود داشت و از حسنعلی منصور و تیمش دعوت به کار کرد. اما نفیر گلوله‌های محمد بخارایی از اعضای «فداییان اسلام» در بهمن 1343 باعث کشته شدن حسنعلی منصور شد. شاه که مصمم به پیشبرد آن برنامه بود، عملا نفر دوم «کانون» را که امیرعباس هویدا بود رییس دولت نمود و چنین شد که 13 سال نخست‌وزیری هویدا آغاز شد.
بنابراین مجددا می‌توانیم بپرسیم چه شد که هویدا که هیچ سابقه نزدیکی و همکاری با شاه و دربار را نداشت توانست 13 سال دوام بیاورد؟ آنچه که این سوال را پیچیده‌تر می‌کند آن است که در سال 1343 که هویدا جبه نخست‌وزیری را به تن کرد، مدتی می‌شد که شاه برنامه توسعه صنعتی کشور را آغاز کرده بود. اگر هویدا یک تکنوکرات می‌بود، دوام آوردنش چندان سوالی پیش نمی‌آورد. موتور برنامه‌های شاه پیشرفت صنعتی بود و چه کسی بهتر از یک تکنوکرات کارآزموده و وارد.
اما هویدا نه تکنوکرات بود، نه کارآزموده در برنامه‌ریزی و مدیریت پروژه‌های کلان و نه تجربه عمیقی در صنعت داشت. به جای همه این‌ها هویدا یک «فرانکوفیل» بود. یک دوستدار عمیق فرهنگ و تمدن فرانسه. از سنین خردسالی در بهترین و اصلی‌ترین مدرسه فرانسوی‌ها در بیروت درس خوانده بود و تحصیلات دانشگاهی‌اش را هم دردانشگاه فرانسوی بروکسل. به فرهنگ ، ادبیات و نویسندگان فرانسوی خیلی بیشتر از نویسندگان و ادبیات ایرانی هم علاقه‌مند بود، هم آشنا. اگرچه رشته اصلی تحصیلی‌اش علوم سیاسی بود اما بیش از آنکه وارد حوزه علوم سیاسی بشود تمایلش به ادبیات بود. چگونه چنین شخصیتی با چنین عقبه اجتماعی توانست 13 سال رگ خواب «اعلیحضرت» را به دست آورده و در آن منصب باقی بماند؟ پاسخ در یک نقطه ظریف و در عین حال عمیق نهفته است. هویدا بیش و پیش از آنکه نخست‌وزیر کشور یا نظام باشد، نخست‌وزیر شاه بود. جایگاه او در حقیقت بدل شده بود به «کارگزار»، «خدمت‌گزار»، «پیشکار»، «آجودان حضور»، «رییس دفتر» و چیزی در این حد و حدود‌ها. دقیق‌تر اگر گفته باشیم، شروع نخست‌وزیری هویدا، آغاز یک عصر جدیدی از حاکمیت شاه بود. نخست‌وزیری هویدا پایان عصر غول‌ها بود، پایان عصر مردانی همچون ذکاءالملک فروغی، احمد قوام‌السلطنه، محمد مصدق و علی امینی. رجال آریستو کرات استخوان‌داری که ضمن احترام به شاه، اما نه خیلی او را تشویق به دخالت در امور مملکت می‌کردند، نه خیلی اجازه دخالت به وی می‌دادند، نه محض خوشایند «اعلیحضرت» دم فرو می‌بستند و چشم بر روی خیلی از کاستی‌ها می‌بستند که مبادا خاطر ملوکانه آزرده شود و نه حاضر می‌شدند تا شاهنشاه را در جایگاهی قرار دهند که واقعا در خور آن نبود. نسل آن تیپ رجل فرهیخته، وطن‌پرست، آزادی‌خواه و با اقتدار (در برابر خودکامگی‌ها اعلیحضرت) جای خود را به نسلی داد که امیرعباس هویدا به درستی سمبل آن بود. نسلی که مقدم بر هر امر دیگری و مقدم بر مصلحت دیگری، برآوردن رضایت خاطر ملوکانه هدفش بود. نسل دکتر منوچهر اقبال، حسنعلی منصور، اسدالله علم، امیرعباس هویدا، دکتر جمشید آموزگار، عباسعلی خلعتبری، فریدون مهدوی، سناتور عباس مسعودی، مهندس عبدالله ریاضی، دکتر جواد سعید، داریوش همایون ، مهندس جعفر شریف امامی و ده‌ها وزیر، سناتور، نماینده مجلس و سفیر و غیره که تنها و تنها دغدغه‌شان آن بود که اسباب رضایت خاطر ملوکانه را فراهم نمایند. نسل رجال و دولتمردانی که در مسابقه نفس‌گیر نزدیکی به «قبله عالم» و نشان دادن وفاداری مطلق‌شان به «ذات اقدس شهریاری» هر کدام می‌دویدند و تلاش می‌کردند که تملق «خدایگان آریامهر» را بیشتر بگویند، بیشتر در برابر اعلیحضرت خم شوند و تعظیم نمایند و دست «معظم له» را ببوسند و خود را هر چه بیشتر وفادار‌تر و مطیع‌تر به «پدر تاجدار و فرمانده کبیر» ایران بزرگ نشان دهند.
نسل مصدق، قوام، فروغی و امینی نه تنها حاضر به کرنش در برابر اعلیحضرت نبودند بلکه در موارد عدیده‌‌ای اساسا اجازه نمی‌دادند او در امور مملکت دخالت نماید. اما نسل بعدی آب هم بدون اجازه اعلیحضرت نمی‌خوردند. نسل قبلی خیلی حال و حوصله آن را نداشت که اسباب انبساط خاطر ملوکانه را فراهم نماید. آنچه که خیر و صلاح مملکت بودند می‌کردند و می‌گفتند و خیلی هم برایشان اهمیتی نداشت که اعلیحضرت چه فکر می‌کنند، آیا از آن تصمیم خوششان آمده یا آنکه خاطر ملوکانه بواسطه آن آزرده شده. نسل جدید
اما برعکس حاضر بود بمیرد ولی حرفی نزد و کاری نکند که یک وقت اعلیحضرت را خوش نیاید. نسل قدیم اعلیحضرت را نصیحت می‌کردند؛ عنداللزوم وقتی پای مصالح مملکت و منافع ملی به میان می‌آمد در برابر «شاهنشاه، خدایگان آریامهر» می‌ایستادند و با نظر ملوکانه مخالفت می‌کردند.
اما نسل جدید به گونه‌ای در برابر نظرات و حرف‌های اعلیحضرت واکنش نشان می‌دادند کانه او نابغه بود و دیگران مشتی اطفال نابالغ. از نظر نسل مصدق و علی امینی، اعلیحضرت یک فردی بود معمولی با دانشی محدود و فهمی در ردیف فهم سایر افراد و شخصیت‌های مملکت. اما از نظر نسل هویدا اعلیحضرت رهبری برجسته، تاریخ‌ ساز، دوران ساز و بی‌همتا بودند که مردم ایران و کشور ایران این افتخار و سعادت را پیدا کرده بود که توانسته بود از رهبری‌های داهیانه این چنین شخصیت برجسته و بی‌نظیر برخوردار شود. از نظر نسل احمد قوام‌السلطنه، دکتر مصدق و دکتر علی امینی شاه می‌توانست مثل هر فرد دیگری مرتکب خبط و خطاهای بسیار شود (بنابراین لازم بود که حتی‌الامکان از دخالت در امور مملکتی پرهیز نماید). اما از نظر نسل بعدی، اعلیحضرت رهبری بود فرهمند که آخرین فکری که ممکن بود به مخیله‌شان خطور نماید، احتمال ارتکاب خطا توسط معظم له بود. نسل قبلی به معنای واقعی کلمه خود را مسوول قوه مجریه می‌پنداشتند؛ صرفنظر از آنکه خاطر ملوکانه چه اراده فرموده‌اند. نسل جدید اما همه فکر و ذکرشان آن بود که اعلیحضرت چه اراده فرمودند تا آنان آن را برآورده نمایند. نسل جدید در حقیقت خود را مجری اوامر ملوکانه می‌دانستند. بیهوده نبود که مهندس عبدالله ریاضی که سال‌ها ریاست مجلس شورای ملی را برعهده داشت در مراسم رسمی سلام همواره در سخنرانی رسمی در برابر اعلیحضرت این جمله مشهور را تکرار می‌کرد که: «بالا‌ترین افتخار مجلس برآوردن منویات ملوکانه است.» یا هویدا برای انجام هر امر ریز و درشتی نخست «نظر ملوکانه» را استفتاء می‌نمود.
شاه نه لزوما می‌خواست ظلم کند، نه می‌خواست کشور ترقی و پیشرفت ننماید، نه می‌خواست مردم از دست وی ناراضی باشند و نه هیچ یک از جنبه‌های دیگری که نهایتا و در عمل آنگونه شد.
این اتفاقا نسل جدید بود او را به آن مسیر سوق داد. نسل «بله قربان‌گو»یی که این توهم و تصور را در مدت 25 سال (1357-1332) برای وی ایجاد نمود که او به راستی نادره دوران است. صد البته که خود شاه هم کم مقصر نبود در میدان دادن به نسل هویدا. صد البته که خود او هم اشتهای سیری‌ناپذیری برای تملق داشت و به‌‌ همان میزان رویگردان از انتقاد و شنیدن نظر مخالف بود. او می‌طلبید و می‌خواست که مثل بت وی را بپرستند؛ که یک کلام در مخالفت و انتقاد از وی چیزی نگویند؛ که هر چه او می‌گفت مسئولین و کارگزارانش به همراه رادیو و تلویزیون و مطبوعات، به همراه دانشگاهیان، نویسندگان و اهل قلم آن را بستایند و از آن فکر، نظر، گفته، عقیده، تصمیم یا سیاست هفته‌ها در رسانه‌های کشور تعریف و تمجید شود و نسل هویدا هم حاضر بودند که دقیقا چنین کنند. و چنین شد که هویدا توانست 13 سال دوام بیاورد. او مطلوب اعلیحضرت رفتار می‌کرد و نمی‌گذارد آب در دل وی تکان بخورد. بحث بر سر آن نیست که آیا کارهای هویدا درست بودند یا نه؟ اتفاقا خیلی از سیاست‌ها درست بودند (بهترین گواه درست بودنشان هم همین که بعد از انقلاب هم آن کارها ادامه یافتند.) منتهی اشکال از اینجا به وجود آمد که اگر برخی سیاست‌ها، پاره‌ای تصمیمات، بعضی از نظرات قبله عالم درست نبودند، هیچ کس در آن سیستم عریض و طویل آن جسارت و شهامت را نداشت که بگوید اعلیحضرت آن فکر ملوکانه خیلی درست نیست و این اشکالات را برای مملکت در بر دارد. این کار نسل مصدق، قوام‌السلطنه و علی امینی بود. نسل هویدا هنرش آن بود که اگر اعلیحضرت تصور می‌کردند زمین بر روی شاخ گاو قرار دارد و گاو هم در فضا معلق است، از آن فکر استقبال می‌کردند و به اعلیحضرت القا می‌کردند که کپلر، گالیله و نیوتن نفهمیده بودند.
صرفنظر از آنکه شاه را مقصر بدانیم یا نسل هویدا را، آن نظام قابل دوام نبود. اگر در سال 57 هم سقوط نمی‌کرد بالاخره با بحران مواجه می‌شد. آن نوع مملکت‌داری قریب به 2500 سال دوام آورده بود اما اشکالش آن بود که در قرن بیستم و در عصر اطلاعات نمی‌شد یک مملکت 34 میلیونی را با بیش از یکصد هزار دانشجو آنگونه اداره نمود. بزرگترین نقطه ضعف نظامی که شاه و نسل مردان هویدا در مدت ربع قرن ایجاد کرده بودند در فساد، رشوه خواری، اقتصاد دولتی، استبداد، دیکتاتوری، فقدان حاکمیت قانون، 5 هزار زندانی سیاسی، نبود انتخابات آزاد، سانسور کتاب و مطبوعات و حاکم بودن و همه کاره بودن تشکیلات امنیتی به نام ساواک در کشور نبود.
اشکال بنیادی‌تر و اساسی‌تر آن نظام آن بود که همه راه‌های آن به روم ختم می‌شد. همه تصمیمات و انجام همه امور زیر نظر اعلیحضرت بود. در نظامی که نسل هویدا طراحی کرده بود اعلیحضرت همه کاره بودند و مابقی مجری اوامر ملوکانه. اشکال از اینجا شروع شد که وقتی اعلیحضرت یا رأس هرم دچار مشکل تصمیم‌گیری و اختلالات روحی و فیزیکی شد (به واسطه پیشرفته شدن سرطان شاه و دلایل دیگری)، کل آن نظام فلج شد. در آن نظام مرد شماره 2 نبود. فی‌الواقع کسی کاره‌ای نبود، همه منتظر بودند تا اعلیحضرت اراده نمایند و تصمیم‌گیری کنند. هیچ فرد دیگری به مدت 25 سال می‌شد که در آن نظام نه کاره‌ای بود و نه تصمیم‌گیری کرده بود. اعلیحضرت همه کاره بودند و همه تصمیمات را هم اتخاذ می‌کردند و به دیگران ابلاغ می‌فرمودند. بنابراین وقتی شاه دیگر قادر به تصمیم‌گیری نشد، هیچ کس دیگری نبود که در آن وضعیت بحرانی بتواند تصمیم‌گیری نماید. اگر اعلیحضرت دستور می‌دادند نیروهای نظامی و انتظامی وارد عمل می‌شدند، اما اگر اعلیحضرت به هر دلیلی نمی‌توانستند تصمیم‌گیری نمی‌آیند 600 هزار قوای نظامی و انتظامی نمی‌دانستند که با مردمی که به خیابان‌ها آمدند و شعار مرگ بر شاه می‌دهند چه باید بکنند؟ زدن یا نزدن مردم و مخالفین که جای خود داشت و البته که تصمیم مهمی بود، اما حتی تصمیمات ساده‌تر و ابتدایی‌تر هم چه برای قوای مسلحه و چه برای مجموعه حکومتی می بایستی توسط اعلیحضرت اتخاذ می‌شدند.
نظام حکومتی و نوع رفتاری که مسوولین در برابر شاه می‌کردند را به اشکال مختلف می‌توان ملاحظه کرد. اما یکی دو مثال بیش از چندین کتاب تاریخی گویای وضعیتی بود که نسل هویدا ایجاد کرده بودند. در تابستان سال 1356 یعنی یک سال و اندی تا انقلاب آقای پرویز راجی آخرین سفیر ایران در لندن برای دیدار و ارایه گزارش "شرفعرضی" به تهران می‌آید. خود اینکه چرا اساسا سفیر ایران در لندن بجای ارائه گزارش به وزیر خارجه یا حداکثر نخست‌وزیر می‌بایستی به اعلیحضرت گزارش می‌دادند به تنهایی مبین خیلی از نکات آن نظام بود. بهر ترتیب این اولین دیدار پرویز راجی سفیر ایران در بریتانیا با اعلیحضرت بوده. او در خاطراتش می‌نویسد که قبل از ملاقات و ارائه گزارش به اعلیحضرت به دیدار هویدا که در آن مقطع وزیر دربار بوده می‌رود. آنچه هویدا به پرویز راجی می‌گوید در حقیقت بیش از هر کتاب و تحلیل دیگری نشان دهنده وضعیت اسفناک مدیریت کلان جامعه است. هویدا به او می‌گوید که به هنگام ارایه گزارش به اعلیحضرت در چشمان وی نگاه نمی‌کنی. در تمام مدت که در برابر او ایستاده‌ای به حالت تعظیم باش. مطلقا لبخند نمی‌زنی. هیچ مطلبی را از خودت نمی‌گویی. یعنی به راجی می‌گوید که نمی‌گویی «من فکر می‌کنم»، یا «به نظر من»، یا «به عقیده من». بلکه نظر و حرف خودت را از زبان کار‌شناسان و صاحب‌نظران غربی می‌گویی. به هیچ روی مطالب منفی نمی‌گویی بلکه می‌گویی که مقامات، صاحبنظران و کار‌شناسان بریتانیایی خیلی برای سیاست‌ها، اقدامات و مدیریت اعلیحضرت احترام قائلند. اگر احیانا اعلیحضرت خودشان اشاره به پاره‌ای از انتقادات رسانه‌ها، یا شخصیت‌ها و مطبوعات بریتانیا علیه‌شان کردند شما بگو کسی برای نظر آنان در انگلستان ارزشی قائل نیست و آن‌ها خیلی بی‌اهمیت هستند. در عین حال بگو اگر اعلیحضرت دستور می‌فرمایند شما در برگشت به محل خدمتت ترتیبی خواهی داد که آن‌ها از اعلیحضرت دیگر انتقاد نکرده و برعکس تعریف و تمجید کنند. هویدا واعظ غیر متعظ نبود. او خودش دقیقا 13 سال با شاه اینگونه رفتار نمود و توانست بر سر کار باشد.
علم در خاطراتش می‌نویسد که
وزیر بازرگانی (ظاهرا فریدون مهدوی)
برای بازدید از یک نمایشگاه بازرگانی به روم می‌رود، در بازگشت شرفیاب شده و به اعلیحضرت گزارش "شرفعرضی" می‌دهد. از جمله می‌گوید به واسطه آنکه در ایتالیا یک دولت نیرومند بر سر کار نیست و اکثرا بعد از مدتی کابینه‌ها تغییر می‌کنند، بسیاری از مقامات و صاحب‌نظران ایتالیایی به وی می‌گفته اند که خوش به حال شما که در کشورتان رهبری مثل اعلیحضرت دارید که این قدر برجسته، عالی و استوار دارد مملکتتان را اداره می‌کند و آن را بدل به یک ابرقدرت منطقه‌ای نموده. آن وزیر تملق را کامل می‌کند و در ادامه به اعلیحضرت می‌گوید که بسیاری از ایتالیایی‌ها افسوس می‌خوردند و می‌گفتند چقدر خوب می‌شد که پادشاه ایران می‌توانستند برای مدتی هم به ایتالیا بیایند و آنجا را هم مثل ایران درست نمایند. بدبختی رژیم شاه از جایی شروع می‌شود که شاه این‌ها را باور می‌کند. او به جای آنکه در دهان یاوه‌گو و متملق آن وزیر بزند، می‌گوید که بله اگر می‌شد می‌رفتیم خوب بود و آنجا را هم من درست می‌کردم، اما نمی‌شود، من چگونه می‌توانم ایران را ترک کنم. یقینا نخست‌وزیری 13 ساله هویدا یکی از عوامل موثر در به وجود آوردن آن فضای رویایی و خیالی برای شاه بوده.
حتی اگر بپذیریم که همه سیاست‌های شاه درست بود؛ حتی اگر بپذیریم هویدا و نسل وی واقعا هم باور داشتند که در مملکت هیچ مشکلی نبود و همه چیز داشت به خوبی پیش می‌رفت، نفس آنگونه رفتار با شاه و آنگونه تملق وی را گفتن و او را بزرگ کردن، فی‌نفسه کار درستی نبود.
اتفاقا اصلی‌ترین قربانی آن سیستم حکومتی هم خود هویدا شد.
هویدا و نسل او در حقیقت قربانی بتی شدند که از شاه ساخته بودند. شاه و دولتمردانش آنقدر از خود، سیاست‌های‌شان و وضع مملکت تعریف و تمجید کرده بودند که به راستی باورشان شده بود که واقعا اوضاع مملکت‌‌ همانگونه است که آنان تصور می‌کردند. آنان در حقیقت از این بابت هم قربانی تصویر و تصوراتی شدند که خودشان برای خودشان ساخته بوده و آن‌ها را باور کرده بودند. اگر آن‌ها اجازه می‌دادند یک مختصر مخالفتی با رژیم و سیاست‌هایش صورت می‌گرفت، صدای انتقاد جدی در مملکت وجود می‌داشت، دست‌کم آنگونه شگفت‌زده و متحیر از امواج انقلاب نمی‌شدند. در دنیای افسانه‌ای و خیالی که رژیم و دولتمردانش برای خودشان به مدت 25 سال ساخته بودند اساسا مخالف و مخالفت با اعلیحضرت نبود. شاه بار‌ها گفته بود که مخالفین وی «ارتجاع سرخ و سیاه» هستند، یعنی چپ‌ها یا مارکسیست‌ها که از دید شاه نوکر کمونیسم بین‌الملل بودند و او به آن‌ها «ارتجاع سرخ» می‌گفت؛ و شماری از روحانیون بزعم او قشری که مخالف اصلاحات مدرن و ترقی‌خواهانه شاه همچون اصلاحات ارضی و اعطای حق رای و حق طلاق به زنان بودند که شاه به آن‌ها «ارتجاع سیاه» می‌گفت. همچون چپ‌ها، شاه معتقد بود که مخالفین مذهبی او هم به اجانب و دشمنان ایران وابسته بودند. به باور شاه به غیر از این دو گروه او اساسا مخالفی نداشت و مابقی مردم طرفدار وی و خدمات و اصلاحاتش برای مملکت بودند. بنابراین جای تعجب نداشت که او چگونه در مواجهه با صد‌ها هزار مردمی که در تهران و سایر شهرهای بزرگ کشور در اعتراض به او و حکومتش به خیابان‌ها ریخته بودند غافلگیر شد و مات و مبهوت مانده بود که چه شده؟ در ماه‌های آخر و قبل از رفتن از کشور او از بسیاری از کسانی که به ملاقاتش رفته بودند مبهوت و گیج می‌پرسید که «این خمینی (امام) چه صیغه‌ای است و چه کسی و چرا آن را براه انداخته‌اند؟» تظاهرات، اعتصابات و راهپیمایی‌ها را به انگلیسی‌ها نسبت می‌داد، به آمریکایی‌ها نسبت می‌داد و مات و متحیر از سفرای آمریکا و انگلستان می‌پرسید که «چرا دولت‌های شما دست از حمایت من برداشته اند و به مخالفین من پیوسته اند؟» (زیباکلام: مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی)
در تحلیل نهایی، هم شاه و هم هویدا در حقیقت قربانی پارادیمی شدند که خودشان از حکومت و ساختار قدرت حاکم بر ایران بالاخص در 15 سال آخر آن ساخته بودند. هم شاه و هم دولتمردانش، اعم فرماندهان نظامی و انتظامی، مسوولین تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی، صاحبنظران و نویسندگان حکومتی، و هم امیرعباس هویدا همگی قربانی کیش شخصیت محمدرضا پهلوی شدند.
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی