سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

قلاده های طلا بر گردن چه کسی است؟

 


 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اعتدال ،
فیلم «قلاده های طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی با حمایت آشکار و پنهان برخی نهادهای رسمی و غیر رسمی ، این روزها تمام شرایط لازم برای اکران و فروش را به تسخیر خود درآورده است.
بنا بر این گزارش ،
آنچه که تاکنون مغفول مانده ، نقش پنهان لیدر جریان انحرافی در «قلاده های طلا»-ست. در ابتدای شروع پروژه «قلاده های طلا» کرارا در رسانه ها مطرح شد که این فیلم در قسمتهایی به نقش جریان انحرافی و لیدر این جریان و برخی از اطرافیان رییس جمهور در حوادث چند سال گذشته نیز می پردازد ، اما با پخش این فیلم مشخص شد که چنین خبری از اساس صحت نداشته و از ابتدا در فیلمنامه چنین چیزی وجود نداشته ، بلکه تاکتیکی برای سازندگان این فیلم بوده تا برخی حمایت های خاص را جلب کنند.

 از سویی یک منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار ما ، از ارتباط ویژه یکی از عوامل اصلی این فیلم با لیدر جریان انحرافی خبر می دهد و می گوید: آقای الف به مانند خود لیدر جریان انحرافی ، اخراجی نهادهای امنیتی است و در طول ساخت این فیلم جلسات متعددی را با لیدر جریان انحرافی برگزار کرده و مشورت هایی از وی دریافت کرده است. همچنین لیدر جریان انحرافی در مراحل مختلف مبالغ بسیار قابل توجهی را به آقای الف پرداخت نموده که فقط یک مورد آن بالغ بر رقم فروش برخی فیلمهاست.
البته وقتی فارغ از گمانه ها و شنیده ها و با دقت به «قلاده های طلا» می نگری ، آنچه که عیان است ، نمود یک هجو اجتماعی و نه سیاسی است که سعی دارد خود را فیلمی سیاسی معرفی کند ، نه به حوادث پس از انتخابات - فارغ از کلیشه- پرداخت شده و نه حرفی برای گفتن وجود دارد.
در این هجو اجتماعی از سویی نیروهای خدوم وزارت اطلاعات و سربازان گمام امام زمان (عجل) که زحمات زیادی را در مدیریت بحران حوادث پس از انتخابات متحمل شدند ، به گونه ای نادرست معرفی شده و با لوده بازی های بازیگران ، سعی در تخریب چهره های آنها شده و تمام اینها در شرایطی است که وزارت اطلاعات این روزها در اوج اقتدار به سر می برد که نمونه این اقتدار دستگیری ریگی در سال گذشته و عملیات پیچیده انهدام باندجاسوسان اسراییلی در روزهای اخیر است.
البته ناگفته پیداست که وقتی لیدر جریان انحرافی در جریان پرو‍ژه اش برای تضعیف وزارت اطلاعات و ماجرای خانه نشینی رییس جمهور ، با چنان شکست مفتضحانه ای روبرو شد ، دست به اقدامات ایذایی برای تخریب نیروهای امنیتی زده و در این راه از آقای الف که به مانند خودش بغض خاصی از نیروهای امنیتی دارد ، استفاده نماید و در این میان با سر هم کردن سخنان مخالفان ، برای خود کلاه و نمد حمایت از نظام و مخالفت با سبزها را بدوزد.
البته حمایت جریان انحرافی از «قلاده های طلا» عیان تر از این حرفهاست. درحالیکه در 6 سال گذشته هیچ کارگردان ، هنرمند و روزنامه نگار داخلی نتوانسته از رییس جمهور وقت ملاقات بگیرد ، لیدر جریان انحرافی برای کارگردان این فیلم مراسم تجلیل برگزار می کند.
ابوالقاسم طالبی، که با ساخت «نغمه» ، «عروس افغان» و «دست‌های خالی» معروف به ساخت فیلمهای شکست خورده است ، اکنون با ساخت «قلاده های طلا» ، احمدی نژاد برایش کف می زند و او را تجلیل می کند.
از سویی دیگر برای حمایت از «قلاده های طلا» ، دو فیلم سیاسی و قدرتمند رقیب «قلاده های طلا» از لیست اکران خارج می شوند تا این فیلم رقیبی نداشته باشد و بتواند بی دلیل خود را سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران ! بنامد.
همچنین مسئولان عالی سازمان صدا و سیما که ارتباط نزدیکی با کارگردان این فیلم دارند و از حامیان جدی اکران این فیلم هستند ، در تمام شبکه ها و پشت سر هم ، تیزر تبلیغات این فیلم را پخش می کنند تا جایی که گفته می شود هزینه تیزر تبلیغات صداوسیما برای این فیلم بیش از فروش فیلم بوده است.
از طرفی بلیطهای رایگان و نیمه رایگان این فیلم در سطح بسیار وسیع در ادارات و نهادهای دولتی توزیع شده و این توزیع همچنان ادامه دارد.
به راستی این سوال پیش می اید که قلاده های طلا بر گردن چه کسی است؟
بی شک فیلم «قلاده های طلا» یک اثر موج سوارانه سیاسی است که جای نقدش در این مجال نیست، اما حواشی این فیلم آنقدر خوب چیده شده که به خوبی هیاهو ایجاد کند و در این بین نباید ترفندهای رسانه ای درخصوص این فیلم و صدالبته نقش ابولقاسم طالبی و لابی های گسترده اش با رسانه های مختلف را نادیده گرفت .
او بارها و بارها حواشی حین تولید فیلمش را در بهترین وجه ممکن رسانه ای کرد و خودش هم لقب «سیاسی ترین» فیلم تاریخ سینما(!؟) را به این فیلم داد تا فارغ از هرگونه قضاوت رسانه ای و انتقادهای مطبوعاتی، بازار اکرانش را داغ کند. با این حال
زیاد بعید نیست اخباری با تیترهای زیر در روزهای آینده در رسانه های مختلف منتشر شود:
- دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور در صف دعوت از کارگردان فیلم ماه هاست انتظار می کشند!
- فروش فیلم در تنها سینمای شهر(...) تا صبح ادامه داشت و صف های مردم جلوی سینما به صورت فشرده حاکی از علاقه شدید مردم به این فیلم گزارش شده!
- هفته نامه انگلیسی زبان(...) در تحلیلی فیلم جدید طالبی را شاهکار سینمای ایران در دهه 80 عنوان کرد!
- طلاب مدرسه های علمیه (...) و (...) با انتشار بیانیه ای از ساخت این فیلم تشکر کردند و آن را برای تماشا به همه طلبه ها توصیه کردند و خواستار اکران خصوصی آن در حوزه های علمیه با حضور کارگردان و عوامل فیلم شدند!
- جمعی از کشاورزان روستای (...) با پای پیاده برای دیدن این فیلم به شهر (...) عزیمت کردند!
- فروش فیلم در تهران رکورد شکست، این اتفاق در بعد از انقلاب بی سابقه بوده و فروش فیلم تنها در یک روز معادل کل فروش فیلمهای اکران نوروزی بوده است!


 عبرت نیوز: : همزمان با رخدادهای روز استیضاح وزیر رفاه که با محوریت " احمد توکلی و زاکانی و حداد عادل " رقم خورد
و در پدیده ای غیر قابل قبول حکمیت جای قانون نشست و حقوق مردم نادیده گرفته شد، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت:
*وقایع تأسف بار کهریزک به تابستان 1388 مربوط می‌شود که اکنون نزدیک سه سال از آن می‌گذرد. در این واقعیت که آنچه در بازداشتگاه کهریزک رخ داده یک جنایت بوده کمترین تردیدی وجود ندارد. روشن‌ترین دلیل بر این واقعیت، برخوردی است که رهبر معظم انقلاب با این ماجرا کردند و دستور برچیده شدن آن بساط و تعقیب و مجازات عاملان آن را صادر کردند.
اینکه هنوز پرونده کهریزک مفتوح است و متهمان اصلی آن بلاتکلیف مانده اند، با این دستورالعمل و با انتظار مردم و اقتضائات طبیعی جامعه‌ای که با نظام اسلامی اداره می‌شود منطبق نیست. آنچه در ماه‌های اخیر بر سر مسئولیت و عدم مسئولیت یکی از متهمان پرونده کهریزک جریان یافت،اصولاً در شأن یک جامعه اسلامی نیست.
*سؤال اینست که آیا زمانی نزدیک سه سال برای روشن ساختن تکلیف چنین پرونده‌ای کافی نیست؟
*طرف دیگر ماجرا اینست که هر چند بلاتکلیفی پرونده کهریزک و عملکرد غیرشفاف و بشدت کند قوه قضائیه درباره متهمان آن زیر سؤال است
، ولی مسئولان قوه مجریه آیا فکر می‌کنند کشور دچار قحط الرجال است که متهم اصلی این پرونده را یک روز به ریاست دستگاه مبارزه با قاچاق کالا و ارز می‌گمارند و روز دیگر ریاست سازمان عریض و طویل و حساس تأمین اجتماعی را به او می‌سپارند؟
رئیس قوه مجریه که هر روز از وجود نیروهای کارآمد در کشور سخن می‌گوید
و البته می‌دانیم که جامعه ما از مدیران با تجربه پر است، چرا انگشت روی همین یکنفر می‌گذارد و علیرغم اعتراض‌های مکرر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و برخلاف انتظار مردم که سپردن مسئولیت‌های مهم و کلیدی به افرادی که متهم هستند و پرونده سنگینی دارند را بر نمی‌تابند، مدیریت دستگاه‌های مهم را به او می‌سپارد؟
*طرف سوم نیز مجلس است که در همین ماجرا توسط عده‌ای که خود را "حکم" قرار دادند دور زده شد و اصولاً به حساب نیامد. اینکه چند نفر خود را قیم کل نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بدانند و درباره استیضاح که حق نمایندگان است هر طور که خود می‌خواهند تصمیم بگیرند، اقدامی است که در تاریخ مجلس سابقه ندارد و با حقوق قانونی نمایندگان مردم در تضاد است. نتیجه نیز کلاه گشادی شد که بر سر کل نمایندگان رفت و یکبار دیگر مجلس را در چشم مردم کوچک کرد.

 به گزارش عبرت نیوز، موضوع انتصاب های محمود احمدی نژاد از بکار گیری " اسفندیار رحیم مشایی " و " بقایی " گرفته تا سعید مرتضوی، مردی که یکی از متهمان اصلی جنایات کهریزک نامیده و پرونده اش در دست رسیدگی است به یک معمای حل نشدنی اما پر معنا تبدیل شده است، او بدنبال چیست؟ این نوع رویکرد چه منفعتی برای دولتش دارد؟ مردم چه نفعی می برند؟ چرا اصولگرایان مدتی است مقابلش می ایستند و در دقیقه 90 کوتاه می آیند؟
نزدیک به دوماه است که مسئولان قوای مقننه و نمایندگان مجلس از یکسو و در سوی دیگر محمود احمدی نژاد و دولت پر سر و صدا و چالش آفرینش بر سر مسائل مختلف به گفتگو و رفع اختلاف مشغولند و در این میان هزینه های مختلفی به مردم تحمیل می شود.
ماجرای نمایش دو فیلم سینمایی " گشت ارشاد" و " خصوصی" تا مدتها نقل همه مجالس شد و از خطبه های نماز جمعه تا تریبون مجلس و خیابانها و سخنرانی های یک طیف بصورت همزمان این مقوله را هدف گرفت
در حالیکه مشکل این کشور بیش از نمایش دو فیلم، سختی و مشقاتی است که حتی صدای مراجع تقلید را در آورده است.
هنوز این مقدمه تمام نشده بود که ماجرای مردی به میان آمد که متهم است و معلوم نیست چرا محاکمه و مجازات نمی شود.
انتصاب سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران بار دیگر همه کشور را مشغول خود کرد و با ادعاهای چند نماینده منتقد دولت استیضاح وزیر رفاه کلید خورد و تا مدتها کشور و نظام و مردم را گرفتار آن ساخت و سر انجام نیز بدون هیچگونه نتیجه خاصی به نقطه صفر رسید و معلوم نیست چرا؟ درست زمانی که ممکن بود احمدی نژاد برای دفاع از وزیرش پشت تریبون باز مجلس قرار گیرد و تنها با یک ادعا " مرتضوی گفته استعفا می دهد " ادعایی که فورا تکذیب شد و رئیس جمهور هم آن را نپذیرفت خاتمه یافت؟!
در حالیکه مردم فقیر و قشر زیر خط فقر در شرایطی سخت امرار معاش می کنند و گاهی برخی مردم حتی قادر به تامین نیازهای اولیه خود نیستند و محتکران کالاها را پنهان کرده و بعضا بدلیل افزایش بی حد و حساب بهای کالا خرید و فروش تعطیل است و برخی تولید کنندگان متوقف یا در حال فرو ریختن هستند، راز این رفتارهای سیاسی غیر معمول چیست؟ چرا دادیار معلق کهریزک دست به هفت تیر می شود و در یک پمپ بنزین و بی هدف تیر اندازی می کند و خبر بازداشت و برخورد دستگاه قضایی با وی در رسانه هایی مانند " جهان و الف " که از منتقدان و مدعیان مرتضوی و همین شخص هستند بازتاب نمی یاید و پس از آن نیز دو چهره شدیدا منتقد مرتضوی و احمدی نژاد یعنی آقایان "توکلی و زاکانی" حاضر به جلسه و حکمیت ! و نشست با مرتضوی می شوند و بعد هم آبروز سیاسی خود را یک روزه در کف می نهند چرا؟ چون سیاست است ! اگر شما فهمیدید ما نیز خواهیم فهمید. حقیقتا ما چگونه می توانیم پاسخ شهیدان و رزمندگانی و جانبازان روی تخت و قربانیان اینگونه تصمیم گیری ها و شجاعت نداشتن ها و سیاست بازی ها را بدهیم، با ادعا با شعار و حرف با ابزار بازی و وقت کشی و مماشات و ملاحظاتی که منشا آن روشن نیست؟ کجایند مردان بی اعا ...کجایند؟
در همین رابطه فردا نیز نوشته:

  متن  کامـل