سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

الگوی آزادی خزعلی و نوری زاد برای بقیه زندانیان سیاسی جواب می ده

 یک لیوان چای با هشت حبه قند در64 روز. با خنده می گفت: می خواستم رکورد بابی ساندز را بشکنم که نشد! کسی پرسید: بعد از آن حکم سنگین، چه جوری آزاد شده اید؟ گفت: فعلا با دستور رهبری که به رییس قوه قضاییه ابلاغ شده، با قرار آزاد هستم.
در حالی که بازتاب چندی پیش در گزارشی با اشاره به تجربه موفق آژادی محمد نوری زاد برای نظام پیشنهاد اجرای این شیوه رفتار درباره سایر زندانیان حوادث بعد از انتخابات را مطرح کرده بود، غلامعلی رجایی نیز به تجربه موفق آزادی مهدی خزعلی اشاره کرده است.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، در بخشی از این یادداشت، دکتر رجایی نوشته است: دوشنبه ای که گذشت، با چند نفر از دوستان به دیدار دکتر مهدی خزعلی رفتم. محل ملاقات ما در محل کار ایشان در موسسه انتشاراتی جابربن حیان بود که کتابهای پزشکی چاپ می کند، یا بهتر بگویم می کرده است!
 با مهدی از هر دری سخنی رانده شد. از مهدی پرسیدم در این دوران اعتصاب تر، چه می خوردی و اعتصابت چند روز طول کشید؟ گفت: یک لیوان چای با هشت حبه قند در64 روز. با خنده می گفت: می خواستم رکورد بابی ساندز را بشکنم که نشد!
کسی پرسید : بعد از آن حکم سنگین، چه جوری آزاد شده اید؟ گفت: فعلا با دستور رهبری که به رییس قوه قضاییه ابلاغ شده، با قرار آزاد هستم. البته پیش از آن آقای صادق لاریجانی وساطت پدرم را در باب آزادی من رد کرده بود.
گفته شد: مثل اینکه نامه مادرتان به رهبری در این جریان موثر بوده، تایید کرد.
 می گفت: از او تعهداتی گرفته اند که در بیرون چه کارهایی را نکند و پیش چه کسانی نرود.
وقتی گفت: به دنبال اقدامات فرهنگی است و درصدد نقد فیلمهای گشت ارشاد و قلاده های طلاست، از او پرسیدم: مگر وبسایت تان را راه انداخته اید ؟ گفت: بله .البته به من گفته اند نباید این کار را بکنم.
می گفت: اگر بخواهند مرا این قدرمحدود کنند، ترجیح می دهم دوباره به زندان باز گردم و بودن با ذلت را در بیرون نمی پذیرم.
به او گفتم: بودن در بیرون ذلت نیست و تو باید سعی کنی که دوباره پایت به اوین باز نشود. پذیرفت.
.. بالاخره، آقازادگی مهدی خزعلی به دردش خورد و امید که دیگرانی هم که ازاین نعمت محرومند و دست وساطتشان به رهبری نمی رسد، از این ظرفیت بهره مند شوند .
 - به ذهنم رسید خزعلی بیرون از زندان برای نظامی که او آن را با قلمش به چالش کشیده است، بسیار آرام تر و کم مساله تر از خزعلی داخل زندان است و این نکته باید در مورد دیگران در بند و حصر هم جدی گرفته شود.
... فکر می کردم به اینکه نظام می تواند همین مدل را که برای نوری زاد و خزعلی دنبال کرده، به عنوان یک مدل موفق برای دیگر زندانیانی که زجر کشیده های این انقلابند و خدمات شایسته ای در دوران اصلاحات و..برای نظام کشیده اند ،ادامه دهد.
 - به اینکه منتقدین زندان رفته با نحوه عملکردشان پس از آزادی و در بیرون از زندان نشان داده اند با اصل نظام مشکلی ندارند و تنها نسبت به برخی عملکردها که اکثر آنها به رفتار رییس دولت بر می گردد، معترضند و همین فرصت گرانبهایی برای اولیای امور درچاره کاراست.
- به اینکه می شد و توان با صحبتهای قبل ازدستگیری و پذیرفتن نقدهای منطقی ومفید وتوسعه ابعاد دایره ممنوعه نقد حاکمیت، بسیاری را از بردن به زندان یا نگه داشتن درآن بازداشت .
 - به اینکه آزاد کردن هر زندانی سیاسی، انرژی مثبتی در داخل کشور و بویژه درمیان جریانات ناراضی یا منتقد تولید و منتشر می کند که باید قدر و بهای آن را در شرایط سخت وحساس وضعیت سیاسی منطقه و دشمنیهای امریکا با ملت ایران دانست.
امسال می تواند سال فراموشی رفتارهای اشتباه ما باشد و چرا نباشد؟ وقتی فراموشی نتیجه ای بهتر از غیر فراموشی می دهد؟
 من عمیقا براین اعتقادم که اگر تغییری در روش جاری برخورد با منتقدین داده شود،.. زندان رفته هایی که دراقدام و تلاش سیاسی خود در سال 88، به دنبال منافع فردی خود نبوده اند، همچنان که در گذشته اعتقادشان را به نظام ابراز و دلسوزی خود را نسبت به آن نمایان ساخته اند در جهت حفظ مصلحت نظام و کشور، از حق و حقوق شخصی خود خواهند گذشت و با حاکمیت بر سر مهر خواهند شد .. و ،برای آنان که فرزندان این ملک وملتند ،آغوشی همیشه گشاده داشته باشند .
برای این ، قلبی پر از مهر و خالی از کینه و لبی خندان و دو آغوش گشاده لازم است؛ آری دو آغوش گشاده ! و من اطمینان دارم آغوش منتقدین و.. اینک گشاده است!
غلامعلی رجایی
 

 

 ایران هرگونه حکمیت بین المللی را رد می کند ...

برای مرجع روی عنوان کلیک کنید

تحلیل رابطه تاریخی ایران و امارات در گفت وگو با صادق زیباکلام
روابط ایران و امارات این روزها ناخوش احوال است و تب آن به بالای 40 درجه رسیده. توصیه های کارشناسان نیز افاقه یی نکرده و نتوانسته علاجی بر درد چندین و چند ساله آن باشد. پس از سفر و سخنرانی اخیر محمود احمدی نژاد به جزیره ابوموسی بود که اماراتی ها مجددا دندان تیز کردند و با زیر سوال بردن حق حاکمیت ایران بر این جزایر سه گانه مناقشه جدیدی به راه انداختند. به کار گیری الفاظی چون «تجاوزی وقیحانه» و «اشغالگر» در توصیف سفر احمدی نژاد به ابوموسی، فراخوانی سفیر امارات از ایران به بهانه مشورت و لغو بازی دوستانه تیم های ملی فوتبال ایران و امارات از جمله اقداماتی بود که مقامات این کشور در مخالفت با ایران انجام دادند که صادق زیباکلام استاد دانشگاه در گفت وگویی که انجام داد به بررسی دلایل این رفتارهای چالش برانگیز مقامات اماراتی پرداخت و علت افزایش هجمه های ضد ایرانی اعراب را توضیح داد.
پس از سفر و سخنرانی اخیر احمدی نژاد در جزیره ابوموسی ، مقامات اماراتی با زیر سوال بردن این سفر، بازی تیم های ملی فوتبال ایران-امارات را لغو کردند و سفیر خود را نیز از ایران فراخواندند. دیدگاه شما در رابطه با این اقدامات چیست؟آیا سخنرانی رییس جمهور ایران در جزیره ابوموسی تا این اندازه حساسیت برانگیز بود؟
داستان ایران و امارات، داستان سه جزیره مورد ادعای امارات است که از سویی ایران آنها را جزو لاینفک خاک خود می داند. تاریخ این تخاصمات نیز برمی گردد به پیش از انقلاب ایران و مشکل امروز و اخیر ما و اماراتی ها نیست. پیش زمینه این مساله از سال 1351 که انگلستان از شرق سوئز خارج شد آغاز شد: زمانی که قرار شد نواحی و مناطق تحت کنترل این کشور به مردمی که در این مناطق زندگی می کردند واگذار شود که به تدریج ایده ایجاد امارات متحده عربی نیز از آن شکل گرفت. از همان زمان مساله سه جزیره میان ما و اماراتی ها مطرح شد که قریب به 40 سال از آن زمان سپری شده است. حتی در زمان شاه هم روابط ما و امارات هرازگاهی به خاطر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک با مشکلاتی همراه بود. صورت مساله این است که هر زمان مساله سه جزیره مطرح شده است ما چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن همواره گفته ایم که این سه جزیره جزیی از خاک ایران محسوب می شود و طرح غیرایرانی بودن آنها یک توطئه خارجی است. در دوران رژیم گذشته نیز همواره گفته می شد که این انگلیسی ها، مصری ها و دیگرانی که دشمنان ایران هستند به امارات می گویند این ادعا را مطرح کند. برخی نیز معتقدند که این سه جزیره هیچ گاه به ایران تعلق نداشته است. دعوا بر سر این سه جزیره که تنب بزرگ و کوچک آن خالی از سکنه و ابوموسی نیز بومیان عرب نشین دارد از آنجا شروع شد که این جزایر با بحرین مورد معاوضه قرار گرفتند. ما می دانیم بحرین بخشی از خاک ایران بود و فی الواقع در زمان ناصرالدین شاه و پس از آن یکی از ایالت های ایران محسوب می شد. فرمانروای بحرین همواره از طرف ایران تعیین می شد اما به هر حال به دلیل ضعف حکومت مرکزی ایران، به تدریج نفوذ ایران بر بحرین کمتر و کمتر شد و افرادی در بحرین به قدرت رسیدند که حرف شنوی چندانی از ایران نداشتند و بعد هم که بحرین مستعمره انگلستان شد.
توافق ایران و شاه نیز به این مقطع تاریخی باز می گردد؟
بله، زمانی که قرار شد انگلیسی ها از خلیج فارس خارج شوند این سوال مطرح شد که تکلیف بحرین چه می شود. با توجه به اینکه بحرین به صورت تاریخی به ایران تعلق داشته است در آن مقطع زمانی رژیم محمدرضا شاه پهلوی نیز ادعای ایران را نسبت به بحرین مطرح می کند اما مساله اصلی این بود که مردم بحرین حاضر نبودند به ایران بپیوندند و ایران نیز نمی توانست چندان تقاضای خود را برای اینکه بحرین به ایران متصل شود مطرح کند. بنابراین ایران از یک سو مالکیت بحرین را مطرح می کرد و از سوی دیگر با این مشکل مواجه بود که اگر مالکیت بحرین را به صورت جدی مطرح کند و کار به رای گیری کشیده شود طیف کثیری از مردم بحرین خواهند گفت که نمی خواهند جزو ایران شاهنشاهی باشند، لذا توافقی صورت می گیرد و به ایران پیشنهاد می شود که اگر ایران از ادعای خود نسبت به بحرین صرف نظر کند در مقابل انگلستان تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را به ایران واگذار می کند. یعنی تملک ایران را نسبت به این سه جزیره به رسمیت می شناسد و این توافق نیز صورت گرفت که رژیم شاه ادعایی نسبت به بحرین مطرح نکند و در مقابل نیز سه جزیره به ایران واگذار می شود. مشکل اصلی ایران و امارات نیز به این توافق باز می گردد، چرا که اماراتی ها مدعی هستند براساس این توافق جزایر سه گانه به ایران تعلق نداشته، چرا که در غیر این صورت دلیلی نداشت که انگلیس بیاید و این جزایر را در مقابل انصراف ایران از مالکیت بحرین به این کشور واگذار کند.
امارات با توسل به این توافقانه مدعی غیرایرانی بودن جزایر سه گانه است؟
همین طور است. اماراتی ها می گویند اگر این سه جزیره به گونه یی بی چون و چرا به ایران تعلق داشت، چرا با انگلیس بر سر مبادله آن با بحرین توافق کردند که این ادعا همچنان هم ادامه دارد و تا به امروز نیز مطرح می شود. ما همیشه نسبت به مالکیت این سه جزیره گفته ایم که نقشه هایی که از صدها یا هزاران سال پیش باقی مانده است نشان می دهد که این جزایر همیشه به ایران تعلق داشته است و این اماراتی ها نیستند که می گویند این جزیره به ایران تعلق ندارد بلکه این انگلیسی ها، امریکایی ها و اسراییلی ها هستند که ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه را مطرح می کنند و امارات را تحریک می کنند که این ادعا را مطرح کند اما واقعیت امر این است که اماراتی ها در قبال طرح ادعایشان که این جزایر به ایران تعلق نداشته مدعی مدارکی هستند. البته اماراتی ها پیشنهادی نیز برای خاتمه این دعوی مطرح کرده اند که یک حکم بین المللی را که مورد توافق ایران است تعیین کنیم و اسناد و مدارکی که اماراتی ها اثبات می کنند جزایر سه گانه به ایران تعلق نداشته و اسناد و مدارک ایران در طرح ادعای مالکیت ایران بر ابوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک را به حکم و داور بین المللی بدهیم تا وی قضاوت کند و هر رایی صادر کرد برای طرف اماراتی قابل قبول است، اما پاسخ ایران به این پیشنهاد این بود که این موضوع زمانی قابل قبول است که درباره حاکمیت ایران نسبت به جزایر سه گانه ابهاماتی وجود داشته باشد، این در حالی است که ایران معتقد است این جزایر به این کشور تعلق داشته و هرگونه حکمیت را رد می کند چرا که در غیراین صورت با پذیرش حکم بین المللی ما نشان داده ایم که ایران مطمئن نیست این جزایر به این کشور تعلق داشته است.
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی