سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

آقای دکتر!، آخر با این همه تناقض چه کنیم؟

آقای دکتر!، آخر با این همه تناقض چه کنیم؟

برای خبرکامل روی عنوان کلیک کنید

      وقتی رویکردهای مدیریتی دکتر احمدی نژاد و برخی دولتمردان را مورد توجه قرار می‌دهیم، هم درسیاست مردم داری و هم در رویکردهای بین المللی ایشان مواردی می بینم که برداشت تناقضهای ملموسی از آنها می شود و نه تنها برای نخبگان و خواص مردمی (نه خواص دولتی) قابل قبول نمی تواند باشد، بلکه برای عوام نیز ابعاد واقعی این رویکردها ملموس نمی نماید. در درون جامعه اسلامی خودمان، باشعار عدالت به صحنه می آئیم ولی در نهایت با رفتارهای گزینشیمان چنان می نمائیم که انگار عد الت شعاری بیش برای به قدرت رسیدنها نبوده است.
از فساد جریان مرفه جامعه فریاد می نمائیم ولی وقتی به هم تیمی ها می رسیم، نه تنها عزلشان نمی نمائیم و بلکه از آنها دفاع هم می نمائیم و با نام شهدای عدالت از آنها یاد می کنیم.
از مهرورزی ومهربانی بامردم سخن میگوئیم و خود را خادم مردم معرفی می کنیم ولی وقتی طیفی از همین مردم منتقد رویه مدیریتی ما می‌شوند، به آنها برچسب می زنیم. از آمار خدمات و مراجعه کنندگان سی میلیونی با افتخار حرف میزنیم و درکمال انصاف! اینهمه درد و مشکل را تعبیر به تعامل بامردم می نمائیم ولی بامدیران زنجیره ای شبیه خود، عملاً مردم را بازی می دهیم و از این اداره به آن اداره و آخرهم به بی خیالی تشویق می کنیم. از نرخ تورم یک رقمی سخن می گوئیم ودرحضور رهبر فرزانه از دغدغه اشتغال مردم وجدیت در آن سخنها می گوئیم ولی سرآخر می بینیم که گاه یک ساعت کار را به حساب اشتغال گذاشته ایم.

 

پیغام خدا به دیکتاتورها!

برای خبر کامل روی عنوان کلیک کنید

   امام صادق ( ع ) فرمود : خداوند بزرگ به یکی از پیامبرانش در سرزمین یکی از دیکتاتورها وحی نمود که نزد آن دیکتاتور برو و به او [ از سوی من ] بگو: « من تو را نگماردم [ و حکومت و قدرت ندادم ] که خونریزی کنی و اموال [مردم] بستانی ، بلکه تو را از آن رو فرصت دادم تا از جانب من خواسته های ستمدیدگان را اجابت نمایی [ و حقوق از دست رفت? شان را بازگردانی ] . بی تردید من تضییع حقوق آنان را بی پاسخ نمی گذارم حتّا اگر کافر باشد.

مثلاً به ترویج نماز و روزه و حجاب و سایر احکام فردی دینی پرداخته شود ،هدف دین تامین شده و جامعه دینی تحقق یافته است ! هرگز چنین نیست . اصولاً حکومت دینی نسبت به احکام خاصّ ِ دینی که مربوط به «عملِ فرد» می باشد ، وظیف? ذاتی و مستقیم ندارد . بلکه حکومت دینی نیز بسان هر حکومت دیگری وظیف? اصلی و ذاتی اش بسط عدالت در هم? ابعاد آن می باشد.

 اگر سؤال شود پس ما به الإمتیاز و تفاوت حکومت دینی با یک حکومت غیر دینیِ عادل در چیست؟ پاسخ خواهیم داد : تفاوتی در آنها جز در عدالت نیست! ایده آل و کمال مطلوبی که از یک حکومت دینی می توان و باید انتظار داشت آن است که مجموع? نظامات حکومتی و سیستم مدیریت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه ، " سیستم عادل " است. یعنی همه اجزای حکومت به طور طبیعی تامین کنند? حقوق مردم می باشند و اگر استثنائاً و بر خلاف قاعده ، ظلمی رخ داد ، مظلوم و ستمدیده – هر کس که باشد – مطمئن است که در مجموع? نظام سیاسی (سیستم حاکمیت) ابزار موثر و قدرتمندی وجود دارد که می تواند با بهره گیری از آن حق خود را از ظالم – هرکس که باشد – بستاند و آسیب پیش آمده را جبران سازد .

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی