سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در دوران بـــرزخی ...

انشاالله که این وبلاگ بتواند وسیله-ای خدا-پسند برای اطلاع-رسانی صحیح وَ در جهت تحکیم انقلاب اسلامی وَ جمهوری اسلامی باشد ؛ والسلام علیکم من تبع الهدی ...

مگر مطهری چه گفت؟! ...



 مگر مطهری چه گفت؟! ...

 

 زیباکلام، صادق :  اگر کسی به فضای سیاسی ایران آشنایی چندانی نداشته باشد از موج عظیم و گسترده‌ای که سخنان دکتر علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس در مصاحبه‌اش با خبرگزاری نیمه دولتی فارس ظرف یکی دو روزه اخیر در کشور به وجود آورده متعجب می‌شود.
مگر مطهری چه گفت   تمامی روزنامه‌های مستقل بخش‌هایی از مطالب مطهری را در صفحه نخست خود و با تیتر اول آورده بودند.  حتی روزنامه‌های حکومتی هم نتوانسته بودند از کنار آن با سکوت بگذرند. آنان که کمتر دولتی هستند بیشتر به مطالب پرداخته بودند و بالطبع آنان که دولتی و حکومتی محض هستند و به تعبیری بولتن خبری و روابط عمومی حکومت هستند،‌ کمتر به آن پرداخته بودند معذالک آن آتش دامن آنها را هم گرفت.
 
 مگر مطهری در مصاحبه‌اش با خبرگزاری فارس چه گفت که بدل به یک زلزله شد؟
شاید غریبه‌ای که ندانسته باشد بعد از انتخابات 22 خرداد در ایران چه می‌شود،‌ هزار جور تصورات مختلف کند که آنها باعث می‌شوند تا حرف‌های مطهری این همه موج به راه بیاندازد.
 آن غریبه باورش نمی‌شود که مطهری در آن مصاحبه به یکسری بدیهیات پرداخته بوده. او در آن مصاحبه نه گفته بوده که زمین بر روی شاخ گاو قرار دارد و نه از جن و پری،‌عالم غیب و ارواح خبیثه سخن به میان آورده بوده.
معذالک و اگر چه او یک میلی متر فاتر از ذکر بدیهیات و مسلمات نمی‌رود،‌ منتها آنقدر ظرف این دو سال جناحی که خود را پیروز در انتخابات 22 خرداد می‌داند، مطالبی را گفت و اعمالی از خود نشان داد که اگر کسی بدیهیات و مسلمات را هم در خصوص انتخابات 22 خرداد و حوادث بعد از آن بگوید همچون سخنان مطهری بدل به موج، یک زلزله، یک توفان و یک آتشفشان می‌شود.
علی مطهری در مصاحبه‌اش می‌گوید سه میلیون نفری که بعدازظهر روز دوشنبه 25 خرداد از میدان انقلاب تا میدان آزادی را پر کرده بودند،‌ خودجوش و بدون برنامه ریزی قبلی بودند،‌ علی مطهری می‌گوید محمود احمدی‌نژاد به عنوان یک نامزد در مناظره‌اش با میرحسین موسوی نباید برای رای آوردن مرتکب عمل غیر اخلاقی می‌شد و به اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگران نسبت دروغ می‌داد.
اولا عملش خلاف اخلاق بود،‌ ثانیاً‌چون مرتکب خلاف شده بود،‌شورای نگهبان باید واکنش نشان می‌داد و به دلیل ارتکاب عمل خلاف در جریان انتخابات او را رد صلاحیت می‌کرد، ثالثاً ‌به هاشمی‌رفسنجانی باید فرصت دفاع از حیثیت خود و خانواده‌اش (بماند نظام و انقلاب) داده می‌شد.
او در مصاحبه اش می‌گوید با نهضت آزادی درست برخورد نکردیم از روی حق، ‌انصاف، مروت و انسانیت برخورد نکردیم. به جماعتی که بیش از نیم قرن به جز خدمت به مملکت، ‌به اسلام و مبارزه با استبداد در کارنامه‌شان نقطه دیگری نیست، حتی اجازه تشییع جنازه برای مهندس عزت‌الله سحابی یکی از پیشکسوتان آن جمع،‌ عضو شورای عالی انقلاب و نماینده مرحوم امام در هیات حسن‌نیت کردستان و خیلی سوابق درخشان دیگر ندادیم.
مابقی حرف‌های مطهری هم از این دست و از همین جنس بودند. مثلا می‌گوید نه اصلاح طلبان آن غول بی‌شاخ و دم و وحشتناکی که حاکمیت ساخته،‌ هستند و نه اصولگرایان همه علیه‌السلام و تنها فکر و ذکرشان خدمت به مملکت و اسلام است.
کجای این‌ حرف‌ها اینقدر غریب است؟ در انتخابات مجلس ششم یا شاید هم هفتم، شورای نگهبان به دلیل آنکه چند ماه بعد از انتخابات در یکی از شهرستان‌ها در پشت‌بام یک مغازه‌ای تعدادی برگه تعرفه سفید پیدا می‌کند به دلیل شائبه تقلب و خلافکاری انتخابات آن حوزه را باطل اعلام می‌کند، آیا شورای نگهبانی که این همه وسواس و دقت در کارش دارد که خدای‌ ناکرده یک وقت حق و ناحقی در انتخابات صورت گیرد، ‌نباید از احمدی‌نژاد می‌خواست ادله و اسناد خلافکاری‌های هاشمی‌رفسنجانی و ناطق‌نوری و فرزندان آنان را تسلیم مقامات ذی‌صلاح کشور می‌کرد؟
آیا دوسال مدت کافی نبود تا شورای نگهبان،‌ مدعی‌العموم یا به هر حال یک مقام و نهاد صالح دیگر از رئیس جمهور بخواهد اسناد و مدارک، ادله و استنادات‌شان را علیه هاشمی‌رفسنجانی و وابستگانش تسلیم قانون بکنند؟
آیا دولتمردان و مسوولانی که نظام سیاسی ایران را تنها نظام سیاسی عادل،‌ با انصاف و مردمسالار در دنیا می‌دانند و معتقدند پا جا پای حکومتی گذاشته‌اند که وقتی خلخال از پای زن یهودی در می‌آورند به خود می‌لرزد، سرسوزنی در قبال مسائل دوران انتخابات و حوادث بعداز آن از خود احساس مسوولیتی نشان دادند؟
مطهری در مصاحبه‌اش می‌پرسد این چه منطق غلط و بی‌اعتباری است که اگر دشمن و رسانه‌های دشمن از ما تعریف کردند این سند خیانت و خلاف ما باشد؟ او در رد این شیوه باطل مثال فرمان هشت ماده‌ای امام را می‌آورد که رسانه‌های غربی از آن تعریف و تمجید کردند.پس آن حرکت هم غلط بود.
آنقدر مثال‌های روشن‌تر و ساده‌تر و ابتدایی‌تر در خصوص خطا بودن این نظریه سیاسی جاافتاده در ایران که اگر غربی‌ها از ما انتقاد کردند، کار ما درست است می‌توان آورد که حد و اندازه ندارد.
غربی‌ها از صدام حسین علی‌الدوام انتقاد می‌کردند و از مخالفان وی حمایت و پشتیبانی، پس طبق فرمول و نظریه ابداعی جمهوری اسلامی، صدام حسین درست بوده چون غربی‌ها او را نکوهش می‌کردند و متقابلاً‌ نوری مالکی و مخالفان صدام که مورد حمایت غربی‌ها بودند جملگی وابسته و مزدور. غربی‌ها طالبان،‌ القاعده و اسامه بن لادن را هم نکوهش می‌کنند،‌ پس باز طبق فرمول ما ایرانی‌ها، آنها درست هستند.
بسیاری از سازمان‌ها و نهادهای طرفدار حقوق بشر از جمله عفو بین‌الملل از مخالفان سیاسی رژیم شاه از جمله بسیاری از مذهبی‌ها و روحانیون که بعدها از مسوولان بلندپایه نظام شدند، قبل از انقلاب دفاع می‌کردند، ‌پس همه آنها باید مساله‌دار باشند چون محافل غربی طرفدار حقوق بشر از آنها دفاع می‌کردند.
   مطهری این سوال ساده را مطرح می‌کند که
این چه استدلال غلطی است که اگر غربی‌ها از حرکت و جنبشی طرفداری کردند آن جنبش و حرکت خراب است؟ مخالفان و مبارزین زمان شاه به کنار، غربی‌ها، ‌رسانه‌های غربی و همه آنهایی که از معترضان به نتایج انتخابات 22 خرداد در ایران پشتیبانی کردند، ماه‌هاست که از معترضان و مخالفان در مصر، ‌تونس،‌ یمن، لیبی و بحرین هم پشتیبانی می‌کنند، پس آنها هم یاطل هستند و ناحق.

دنیای عجیب، وارونه و آشفته‌ای می‌شد اگر ملاک حقیقت این می‌شد که ببینیم غرب از کدام جریان، گروه و دسته پشتیبانی می‌کند، آنها را محکوم کنیم و متقابلاً‌ غربی‌ها از هر که انتقاد می‌کنند او را درست بدانیم.
مطهری این نکته ساده و بدیهی را دارد مطرح می‌کند که چون غربی‌ها از معترضان به نتایج انتخابات طرفداری می‌کردند، این به هیچ وجه نباید حجتی بر خطا و درست بودن آنها و نادرست بودن این نیست که فلان دولت خارجی یا فلان رسانه از ما نعریف می‌کند یا تکذیب.
ملاک آن است که ما بازداشتی‌هایمان در اوین و کهریزک چگونه رفتار می‌کنیم،‌ ملاک آن است که ما با مخالفان، منتقدان و معترضان‌مان چگونه برخورد می‌کنیم و چقدر برای آنان حقوق مدنی و اجتماعی قائل هستیم. این همه حرف مطهری است.
 
 مـرجـع  

تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی