یـــه کـــلـــیـــد کـــهـــنـــه
بسم الله الرحمن الرحیم
یـــه کـــلـــیـــد کـــهـــنـــه
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
یه کلید کهنه چرخید توی قفل سینه م انگار
یه دل شکسته افتاد زیر دست و پای زوار
دلمُ نذر تو کردم که هنوز دل نگرونم
چی می شد مثل کبوتر ، زیر ایوونت بمونم
مث خواب بود مث رویا، مث لمس آسمون بود
تو هیاهوی صدا ها ، یه سکوت مهربون بود
پای حوض نقره پوشت ، رو به گلدسته نشستم
دلمُ به قفلای پنجره فولاد تو بستم
نه سر گلایه کردن ، نه دل شکوه شنیدن
نه امید دل سپردن ، نه توان دل بریدن
یه کلید کهنه چرخید تو ی قفل سینه م انگار...
تهیه وَ تدوین :عـبـــد عـا صـی